بهت پی ام بده که صبح لباس گرم بپوش خیلی سرده شما بودین عاشقش نمی شدین؟
@deli_ism ♥
گاهی هم قشنگ حرف بزنیم ، کمی قشنگتر!
بگوییم: دلم برایت رفت
بگوییم: دردت به جانم
بگوییم: دوستت دارم! یکجور بگوییم دوستت دارم که قشنگترین دوستت دارم دنیا باشد...
@deli_ism ♥
در عمق دریا دلم می خواست چشم هایم را ببندم
و برای چند لحظه هم که شده،
وانمود کنم که آب را فراموش کرده ام.
اما هرچقدر بیشتر سعی میکردم،
کمتر میتوانستم به آب فکر نکنم؛
بیشتر غرق میشدم.
باید همیشه به یاد داشته باشی که
ماندگارترین چیزها در ذهن،
آنهاییست که وانمود به فراموش کردنشان میکنی.
هرچقدر بیشتر بخواهی چیزی را فراموش کنی،
بیشتر در ذهنت با آن بازی میکنی.
برای فرار کردن از چیزی،
نباید آنرا فراموش کنی.
خودشان کم کم فراموش میشوند، می روند.
سعی برای فراموش کردن چیزی،
درست مانند فرار کردن از سایه ات است.
تو نباید از سایه ات فرار کنی، نمیتوانی که فرار کنی...
وقتش که برسد،
خودش کم کم می رود،
فراموش می شود.
| #بابک_زمانی |
@deli_ism ♥
از ابراز علاقه کردن نترسید. یه وقتایی آدما لنگ شنیدن یه دوست دارمن تا همه غماشون رو فراموش کنن
@deli_ism ♥
میوه ی ممنوعه چیدن را که حوّا باب کرد
آدم اخراج از بهشت با صفا را باب کرد
چونکه قابیل از عقب با بیل زد هابیل را
حمله با یک بیل را در کل دنیا باب کرد
نوح نهصد سال کشتی ساخت توی یک کویر
کار دور از عقل را این مرد دانا باب کرد
بارداری بی حضور جنس نر را در جهان
حضرت مریم به لطف حق تعالی باب کرد
از شروع این جهان مرد از پی زن می دوید
از پی مردان دویدن را زلیخا باب کرد
یازده تا بچه جز یوسف فقط یعقوب ساخت
صنعت انبوه سازی را فرادا باب کرد
رد شدن از نیل بی لنج و بلم امکان نداشت
رد شدن از نیل را با چوب موسا باب کرد
حرفه ی آتش نشانی را هزاران سال پیش
از لج نمرود ابراهیم آقا باب کرد
گوسفندی که به قربانگاه اسماعیل رفت
مبحث ایثار را در حد اعلا باب کرد
بس که کل کل کرد با موری سلیمان نبی
بحث و کل کل را میان جانورها باب کرد
بردن سگ در مکان خواب را از آن قدیم
عضوی از اصحاب کهف ازباب تقوا باب کرد
کفش زنها قرنها یا گالش و یا گیوه بود
کفش های شیشه ای را سیندرلا باب کرد
پیش از این شعری نبوده با ردیفِ باب کرد
این ردیف خاص را شعر تر ما باب کرد
| #شروين_سليمانى |
@deli_ism ♥
زیباترین تهدید رو بنان تو آهنگ الهه ناز کرده که میگه بخدا اگر از من نگیری خبر، نیابی اثرم
@deli_ism ♥
هم ساده دلم را برد، هم دار و ندارم را
خنديد و گرفت از من آرام و قرارم را
يك دكمه رها كرد و اندوه زمستان رفت
در يك شب پاييزى آورد بهارم را
میخواستم آن گل را پرپر نكنم خود خواست
من چشم بر او بستم، او راه فرارم را
ميمردم و ميخنديد، ميديد و نميديدم
چشمان خمارش را، چشمان خمارم را
تا در دل هم باشيم تاوان بدى داديم
او گيره ى مويش را من ايل و تبارم را
| #سيد_تقى_سيدی |
@deli_ism ♥
امشب به ساز خاطره مضراب می زنم
مضراب را به یاد تو بی تاب می زنم
آری‚ کویر عاطفهام‚ تشنه توام
دل را به یاد توست که بر آب می زنم
فانوس آسمانی و من هم ستاره وار
چشمک به سوی زورق مهتاب می زنم
رفت آن شبی که اشک مرا خواب می ربود
«امشب به سیل اشک ره خواب می زنم»
بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ
تنها نگاه توست که در قاب می زنم
| #حسین_منزوی |
@deli_ism ♥