نه خستگی، نه تشنگی، نه گرسنگی، نه اینهمه داغ، هیچکدام تاب از کف عباس نربوده و توان عباس را نفرسوده، اما دیدن تشنگی حسین و بچههای حسین، طاقتش را سوزانده و او را راهی شریعه کردهاست.
و اکنون این اوست و
آبی که تا زانوان او و شکم اسب، بالا آمده.
اکنون این اوست و آب و مشک خالی و بچههای حسین.
اکنون این اوست و لبهایی که از تشنگی ترک خورده.
اکنون این اوست و تنی که از تشنگی ناتوان شده.
اکنون این اوست و جگری که از تشنگی تاول زده...
| #سقای_آب_و_ادب 📚 | #سیدمهدی_شجاعی |
@deli_ism ♥