eitaa logo
دِلیسم | Deliism
2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
235 ویدیو
1 فایل
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم ▪️ دِلیسم 👇🏻 همان مکتب دِل است و حرف دِل را می‌زند ♥️ ▪️ ادمین و تبادل: @alef_em ▪️ کپی برای کانال ها ⛔️ فقط فوروارد
مشاهده در ایتا
دانلود
لبخند تو آورد هلالِ رمضان را آسوده نموداین همه چشمِ نگران را در مسجد از او گفتم و دیدم که مؤذّن ناگاه از او گفت و رها کرد اذان را | | @deli_ism
دخترِ همسایه مان گویی حلیم آورده بود باطناً یک کاسه شیطانِ رجیم آورده بود نذر دارد یا نظر؟ الله اعلم هر چه هست "بارِ کج را از صراط المستقیم آورده بود" دست و پا گم کرده بود و لکنتی هم بر لبش با پریشانی و با... ناز و نعیم آورده بود! دوستش می دارم و با شرم و با حالی عجیب با خودش یک کاسه ای عشقِ الیم آورده بود! بعداز آن شب می نشینم کنج تاریکِ حیاط کاشکے ای کاش...! داداشش رحیم آورده بود! مبتلایش تا شدم... او شد نصیبِ دیگری نذری اش را کاش با نفس سلیم آورده بود بعد از آن نذری نمی گیرم نیارد هیچ کس دخترِ همسایه مان... رنجِ عظیم آورده بود | | 😅 | @deli_ism
شده یه وقتا موقع شام خانوادگی تصمیم بگیرین تلویزیونو خاموش کنین و بعدش بگین به‌به چه سکوتی، کاش زودتر خاموشش می‌کردم! حضور یه‌سری آدما توی زندگیمونم همینه... بهشون عادت داریم به اون صدا، به اون فضا باهاشون سازگار شدیم فقط با حذف کردنشونه که متوجه آرامش بعدش میشیم! خوشبختی همیشه به دست آوردن نیست، گاهی وقتا باید از دست بدی! @deli_ism
مانند دو فنجان که نشستند به سینی جا داشت بیایی و کنارم بنِشینی جاداشت که از شاخهٔ خشکیدهٔ دستم با معجزهٔ عشق، دو تا سیب بچینی من شعرفروش غزل چشم تو هستم تو ماهترین مشتری روی زمینی لیلی شده ای در ادبیات، اگرچه تو جان منی! جان من از منظر دینی در چایی تلخ ِ غزلم قند بینداز "شیرینِ" غزل باش گلم! خیر ببینی | | @deli_ism
ماه رمضان بفکر تهیدستان باش مثلا من که بی دستانت چقدر تهی دستم... | | @deli_ism
در این شهر هنوز کسانی هستند که وقتی از روبرو می آیند چهره شان در هم نیست و چین بر پیشانی ندارند و چشمانشان را هم پشت سیاهی شیشه عینک مخفی نکرده اند... چشم در چشم که می شوند لبخندی تحویلت می دهند... و چه خوب می شود وقتی آرامش را در صورتشان می بینی هرچند ممکن است در دلشان آشوبی باشد ولی شادی ظاهرشان را از دیگران دریغ نمی کنند... مصیبت بالا تا پائین این شهر را فرا گرفته و انگار ارواحی سرگردان صبح به صبح از خانه ها بیرون می آیند و شب نشده دوباره می خزند داخل لانه هایشان و چه خوش می شود وقتی بین این ارواح سرگردان کسی را ببینی که هنوز لبخند می زند... چه خوب می شد اگر همدیگر را می دیدیم و لبخندی می زدیم. چه انرژی سرشاری هست در این لبخند... زنی را می دیدی و بدون هیچ نیتی به او می گفتی: شما امروز زیباتر شده اید و او هم لبخندی می زد و یا مردی را می دیدی و می گفتی: امروز از همیشه برازنده ترید و... ایکاش در شهر من هیچکس گوشه خالی صندلی اتوبوس را انتخاب نمی کرد، ایکاش در پیاده رو ها آدمها به همدیگر لبخند می زدند و ایکاش... و ایکاش زندگی را همیشه در روی خوشش می دیدیم! | | @deli_ism
رمضان مردیست عاشق که به خاطر دیدن روی ماه شوال معشوقه اش دست به اعتصاب... آب وغذا زده است!!! | | @deli_ism
حالم شبیه حالِ " اَنعَمتَ عَلَیهِم " نیست... اوضاع من مثل " وَلااَلضّالین " و " مَغضوب " است...! | | @deli_ism
دلبرا: می شود فاش همه آن چه میان من و تو است که تو هم مثل خودم چشم دهن لق داری :) @deli_ism
یهو چِش وا کردیم دیدیم دلمون واسش ریخت مثِ برگای پاییز...!🍁🍂 @deli_ism
نیما هم اگر تو را شناخته بود به جای شعرِ نو؛ شعرِ "تو" میگفت! @deli_ism
جهان و هرچه در او هست، صورت‌اند و تو جانی 💙 | | @deli_ism