eitaa logo
پایگاه خبری دلیجان
4.3هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
100 فایل
آخرین اخبار و رویدادهای شهرستان دلیجان @delijannet آی دی: @zahedi1351 نخستین کانال خبری شهرستان دلیجان سایر شبکه های اجتماعی:👇 https://takl.ink/zahedi/ توجه: درباره اطلاعیه های تبلیغاتی، پیش از اقدام تحقیق نمائید،پایگاه مسئولیتی در این زمینه ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
پایگاه خبری دلیجان
در آستانه ولادت امام مهربان همه ما ، این شعر زیبا از محمد زارعی عزیز تقدیم به تک تک شما عزیزان @deli
@delijannet شمعی و پروانه از دیدار لذت می برد گردِ خورشیدت زمین هر بار لذت می برد درحرم پروانه بودن بهترین کارست چون سوخت گربالش از آن بسيار لذت می برد خارم و گُل هستی و پیدا شدم با عطرِ تو در کنارِ گُل همیشه خار لذت می برد مشهدت را دوست دارم لیک دورم ازحرم چونکه دور از مشهد ازدیدار لذت می برد غرق در صحنم نمی بینی دلِ مشتاق را دل به این انکارت از اصرار لذت می برد خواب دیدم آمدی و شهرِ ما پُر نور شد دیده یِ تار از چنين انوار لذت می برد چون گلیم و قالیم مشتاقِ پایِ زائران قالی از شوقِ وصال از دار لذت می برد دکتری و نبضِ بیمار است در دستانِ تو دستِ گرمت چون شفابیمار لذت می برد اینکه پا بوسِ تو شد یک آروزیِ بی مثال دعبل از عطرت شده بیدار لذت می برد خاک هم دیوانه از پَر های دستِ خادمت چون غبار از گردشِ اینکار لذت می برد چون غلامِ درگهت خاکم به پایِ زائران در حرم هم خاکِ بی مقدار لذت می برد غصه هایِ کوچکم را دیده ای و رفع شد! چون توشاهی هرکه دردربار لذت می برد لرزه برجان است وتب تانیستم گردِ حرم هر که دارد عشقت از آوار لذت می برد دلبر ازچشمانِ دلداراست مستِ دیده اش دلبر از عشق و تبِ دلدار لذت می برد اینکه آهویِ تو ام صیاد شد بی حوصله غیرِ شاه از حمله و آزار لذت می برد تشنه ام محتاجِ سقاخانه ات بهرِ شفا در عطش از آب هر تبدار لذت می برد شعرازعشقِ حرم چون دعبل آرامم نکرد چونکه غیر ازدعبل از دینار لذت می برد سیرشد هرکس نشسته درکنارت تاسحر؟ روزه دار از موعدِ افطار لذت می برد می نشیند زائری وتکیه اش هم شانه ات چشمِ زائر از در و دیوار لذت می برد گُل به شبنم میشودزيباویعنی شاهِ طوس از نم و اشکِ همه زوار لذت می برد رویِ دوشم بارِ سنگینی است اما در حرم هر گره باز است و تن از بار لذت می برد چون حسینی وغریبی و غلامت جان فدا سر بخواهی بی گمان مختار لذت می برد گشت مامون بی نشان و محو اما گنبدت چون گوهر پیدا و هر سردار لذت می برد غارتِ دلهاست کارِ شاهِ بی مانندِ طوس از چنین غارتگری تاتار لذت می برد گوش هاهم تشنه یِ آهنگِ هر نقاره چون آنچنان زیبا که هر گیتار لذت می برد عشق بازی باب در صحن و سرایِ دلبری عاشقی رسوا و بی شک یار لذت می برد حلقه یِ وصل است بین باب هایِ این حرم هر که شد در باب ها پَرگار لذت می برد کفر می گوید اگر کتمان کند لطفِ تو را چون رضا در صحن از بيزار لذت می برد آنقدر مشغولِ دنیا شد به مشهد رو نکرد! شاه از درویش و از بیکار لذت می برد بارهاخواندند نامت را همه شمسُ شموس هم رضا هم شمس وهم اقمارلذت می برد در جهان شاهی و سلطانِ خراسانی ولی دشمنت از حربه یِ انکار لذت می برد سمتِ مشهد هر که آمد ایستگاهِ آخرين با سلامِ زائرت قطار لذت می برد بارها دادم سلام و خم شدم سمتِ حرم غیر من هرکس ازاین تکرار لذت می برد خواندچاوش هرکسی دل بُرد ازما یارضا بی خبر از شوقِ این اخبار لذت می برد کفشداری هایِ صحنت شاهدِ شوقِ منند هرکه شدمَحرم از این اسرار لذت می برد وقتِ احرام است ومشتاقان فقیروگردِ تو حاجی از حج و چنین اقرار لذت می برد خسته ام ای کاش باشم بیشتر مهمانِ تو پَر شکسته بی حد از تیمار لذت می برد ذره ای در بارگاه ات هستم ودراین بهشت بی گمان هم مشتی ازخروار لذت می برد رودم و دریایی و شد آرزو آغوشِ تو رود هم از راهِ ناهموار لذت می برد آن درختم که به عشقِ دربِ صحنِ با صفا با امید از تیشه یِ نجار لذت می برد چون کبوترگشته ام دورِ سرت پروانه وار آنچنان که بر سرت دستار لذت می برد خاطرش تاهست درسر شاعری دیوانه ام چون رضا از این غزل انگار لذت می برد ✍ ۲۱ آبان ۱۴۰۲ ⌚️ ۲۰:۰۰ @delijannet