eitaa logo
🌷دلنوشته و حدیث🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
3.9هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌹 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
سلامی از جمع خسته دلان به مفهوم قوت قلب ؛ سلامی از مشتاقان چشم براه به منتقم کربلاء ؛ سلامی از بیماران درمانده به حضرت طبیب ومهربان ترین دستگیر سلامی ازماساکنان غمزده ی آخرالزمان به شما که حجت خدایید ... @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @delneveshte_hadis110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @delneveshte_hadis110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @delneveshte_hadis110
         👩‍⚖   🌷 ﷽ *** احسان كشوقوسي به تنم دادم و رو به محمد گفتم: - من ديگه ميرم. محمد پرونده ها رو از داخل كشو بيرون آورد و گفت: - باشه. من يه كم ديگه كار دارم، بعد ميرم. سري تكون دادم. كيفم رو از روي ميز برداشتم و دوباره به خاطر اينكه بايد با اتوبوس برم آه از نهادم بلند شد و براي بار هزارم اجداد صالحي رو مورد رحمت قرار دادم. كيفم رو توي دستم جابه جا كردم و به سمت ايستگاه اتوبوس قدم زدم. توي اين مدت هرچند كه محل كار و اون ابهت قبليم رو نداشتم؛ اما مطمئن بودم كه حداقل ديگه اون كابوسها تكرار نميشن و ميتونم توي آرامش، هر روز از محل كارم كه يه دفتر بود كه با محمد يكي از دوستهاي قديميم اجاره كرده بوديم، تا خونه برم و نگران چيزي نباشم. بعد از اين چند سالي كه توي شركت صالحي كار كردم، تجربه ي كاريم توي معاملات ملكي و كارهاي اسنادي خيلي زياد بود و ميتونستم هر پرونده اي رو بدون مشكل حل كنم؛ اما برعكس درمورد پرونده هاي طلاق و مشكلات خونوادگي تجربه ي چنداني نداشتم و بهتره بگم هيچ علاقه اي هم نداشتم. هرچند كه محمد معتقد بود بيشتر توي اينجور كارها درآمد هست؛ اما هر پرونده اي از اين قبيل زير دستم مياومد سريع به محمد ارجاع ميدادم و اون هم برعكس همين كار رو ميكرد. با اومدن اتوبوس سوار شدم و روي صندلي كنار پنجره نشستم. كيفم رو روي پام گذاشتم و به بيرون خيره شدم. ديگه با ذوق و شوق دوبرابر وارد خونه ميشدم. ديدن هديه وقتهايي كه توي خواب عميق فرو رفته، لبهاي كوچيكش كمي از هم فاصله گرفته و آروم توي تختش چشمهاي خوشگلش رو بسته، حسي رو بهم ميداد كه تابه حال تجربه نكرده بودم و به قول مبينا حس پدرشدنه. بعد از به دنيا اومدن اميد با خودم ميگفتم كه هيچ بچه ي ديگه اي برام مثل اميد شيرين و دوستداشتني نميشه؛ اما وقتي هديه به دنيا اومد، همه ي محاسباتم عوض شد. وقتهايي كه به چشمهام زل ميزنه و از ته دل ميخنده، بارها ميميرم و زنده ميشم و به تازگي كه دستهاي كوچيكش رو به سمتم دراز ميكنه تا بـغـ*ـلش كنم، از خوشي و ذوق پرواز ميكنم. زندگي كم كم داره قشنگيهاش رو برام به نمايش ميذاره و چقدر خوشحالم از داشتن هر دوشون و خيالم كاملاً راحت بود؛ چون مطمئن بودم مبينا مثل يه مادر وظيفه شناس نگران ساعت خواب، شيرخوردن و حتي بازيكردنشه و به قدري با مسئوليت كارهاش رو انجام ميده كه مثل افراد باتجربه به نظر ميرسه. كليد رو توي در چرخوندم. اين چندوقت ديگه ميدونستم كه مبينا مثل قبل نميتونه به استقبالم بياد و در رو برام باز كنه؛ چون اينجور مواقع يا داره به هديه شير ميده يا كارهاي خونه رو انجام ميده. در رو باز كردم و وارد خونه شدم. مبينا ايستاده بود. هديه رو روي شونه اش گذاشته بود و آروم با دست پشت كمرش رو نوازش ميكرد. با ديدن من لبخند زيبايي روي لبهاش آورد و بهم خيره شد. تن صدام رو پايين آوردم و گفتم: - سلام خانمم! اون هم مثل من با صداي آروم جواب داد: - سلام عزيز دلم. خسته نباشي. روبه روي مبينا ايستادم و سر هديه رو آروم بـ*ـوسيدم كه صداي اعتراضش بلند شد: - بيدارش ميكني. به بدبختي خوابوندمش. چشمكي زدم و سمت اتاق رفتم. كتم رو درآوردم و به گيره آويزون كردم. كيفم رو داخل كمد ديواري گذاشتم كه چشمم به كيف قهوهاي رنگ مبينا افتاد. چقدر خوشحال بودم كه تموم وسايلش الان اينجاست. كيفش افتاده بود. صافش كردم كه پاكتي از داخلش بيرون افتاد. متعجب به پاكت بي‌نامونشون نگاه ميكردم كه صداي مبينا اومد. ناخودآگاه پاكت رو پشتسرم قايم كردم كه فكر نكنه توي وسايلش سرك كشيدم. احسانجان! نمياي ناهار؟ لبخندي زدم و گفتم: - چرا عزيزم، لباسام رو عوض كنم ميام. چشمهاش رو دو مرتبه روي هم فشار داد و رفت. دوباره به پاكت خيره شدم و داخل كيفم گذاشتم. خيلي كنجكاو شده بودم بدونم پاكتي كه خيلي شبيه پاكتنامه است، چي توشه. لباسهام رو عوض كردم و پشت ميز نشستم. بوي عطر مـسـ*ـت كننده فسنجون توي خونه پيچيده بود. حسابي بوي غذا رو با بينيم استشمام كردم و گفتم: - آخجون فسنجون! لبخندي روي لبش نشست و با كفگير دونه هاي قدكشيده برنج رو توي بشقاب كشيد و جلوم گذاشت. تشكر كردم و دلي از عزا در آوردم. الحق كه فسنجونهاي مبينا حرف نداشت و هر دفعه به فسنجونش ايمان ميآوردم و هر وقت ازش راز اين غذاي خوشمزه رو ميپرسيدم ميگفت «معجون عشق!» خلاصه كه اينجوري از جوابدادن طفره ميرفت و رازش رو فاش نميكرد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
11.mp3
17.24M
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 فایل صوتی (1⃣1⃣) 💐✨ گفتن از دیدارها، گفتن از دیدار امامی است که گاهی برای جویندگان راستین، چهره عیان می‌کند و قلب‌های زنگار گرفته را جلا می‌دهد . . . @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) : کسی که توبه کردن را به فردا حواله دهد ، از هجوم مرگ در معرض بزرگ‌ترین خطر است. 📚 غررالحکم ، حدیث ۹۸۷۶ ⏳امروز شنبه ۳۰ مهر ماه ۱۴۰۱ ۲۵ ربیع الاول ۱۴۴۴ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۲ @delneveshte_hadis110
💠 🔸 امام صادق علیه الصلات و السلام گفته همه مردم تحت حکومت من هستند، جز پنج گروه: 1️⃣کسانی که با نیت صحیح در هر کاری بر خدا توکل کنند؛ 2️⃣آنکه شبانه روز به هنگام ثواب و خطا بسیار یاد خدا باشد؛ 3️⃣کسانی که هر چه برای خود می پسندند برای دیگران هم بپسندند؛ 4️⃣آنکه به هنگام مصیبت صبر کند؛ 5️⃣کسانی که به قسمت الهی راضی بوده و غم روزی نمیخورند. 📚نصایح/ص225 @delneveshte_hadis110
تـــــلنـگـــر ⚠️ ‌هیـچ‌وقت توزندگی‌تون‌هیـچ‌چیزیتون‌رو با‌بقیـه‌مقایسـه‌نکنیـد🚫 چه‌وضـع‌زندگی‌تون چه‌شغل‌یا‌تحصیلاتتون چه‌حتی‌همسـر‌یا‌فرزندتون اولین‌قیـاس‌کننـده‌ی‌دنیا شیـطان‌بود! آتش‌راباخاک‌مقایسـه‌کرد!-'🌱 🍁🍂🍁🍂 @delneveshte_hadis110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 ﷽ آرى، همواره شهادت، بزرگترين آرزوى مسلم بوده است. همسفر خوبم! مسلم مى توانست به وسيله سازش با ابن زياد، جان خود را نجات دهد. امّا ديدى كه چگونه در مقابل ابن زياد از امام حسين(ع) دفاع كرد و لحظه اى كوتاه نيامد. چرا مسلم اين طرف و آن طرف را نگاه مى كند؟ او به دنبال كسى مى گردد تا به او وصيّت هاى خود را بگويد. مسلم چه كسى را انتخاب مى كند؟ اينان كه گرد ابن زياد جمع شده اند، همه نامردان اين شهر هستند. در اين ميان نگاهش به آشنايى مى افتد، او را صدا مى زند و به گوشه اى مى رود و وصيّت هاى خود را به او مى گويد. فكر مى كنى وصيّت مسلم چيست؟ من در شهر كوفه هفتصد درهم قرض دارم، دلم مى خواهد اين لباس جنگى مرا بفروشى و قرض مرا بدهى، همچنين بعد از كشته شدنم، بدن مرا به خاك بسپارى و شخصى را هم به سوى امام حسين(ع)بفرستى كه او را از آمدن به كوفه منصرف كند. بعد از اين كه سخن مسلم تمام مى شود، آن شخص به نزد ابن زياد مى آيد و تمام وصيّت هاى مسلم را به او مى گويد. ابن زياد رو به او مى كند و مى گويد: "مسلم تو را محرم راز دانست و تو راز او را فاش ساختى، قرض مسلم را ادا كن! امّا با پيكر او هر چه بخواهم، مى كنم و امّا درباره حسين، اگر او به سوى ما نيايد ما هم كارى با او نداريم". ابن زياد دستور داد تا مسلم را بالاى قصر ببرند. <=====●●●●●=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <=====●●●●●=====>
شاد زندگی کن و نگذار کسی بفهمد. آدم‌ها، چیزهای قشنگ را، خراب می‌کنند. ‏عش سعيداً ولا تخبر أحداً، الناس يفسدون الأشياء الجميلة @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
«‏و أنَا أبحَثُ عنِّي؛ وَجَدْتُكَ یٰا حُسین..!» و هنگامی که در پیِ خودم بودم تــو را یافتم، یا حسین؛))♥️ @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
و زمانی که هیچکس برایت نمانده، خدا با تو می ماند🦋≫ ≪و يبقى اللّه معک حينما لا يبقى معک أحد⁣🌱 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
به گفته ی سعدی نیکی چو از حد بگذرد نادان خیال بد کند‌. ضربه خوردن از آدم هایی که عادت به نمک نشناسی دارند شاید چندان سخت نباشد ولی اگر از انسان هایی که نمک پرورده ی شما بوده اند بدی ببینید قطعا ضربه سختی خواهید خورد. ای نمک نشناسی که خیال می کردم نیمه من هستی و قلبم برایت می تپید اینک سزاوا  این هم نیستی که قلبم برایت بتپد. @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
به هر جا که نگاه می کنم یک نفر از نمک نشناسی دوست و رفیقش می نالد کی به اینجا رسیدیم که نمک نشناسی ترند شد و همچون ویروسی شیوع پیدا کرد. اصلا مهم نیست چقدر خودمون را خرج آدم های نمک نشناس کردیم مهم اینه که ما دلیل حال خوب اونا بودیم اونا دلیل حال بد ما شدند. حتی مهم نیست یه زمانی از کنار ما تکان نمی خوردند مهمه اینکه که الان با یکی دیگه سرگرم هستند و شیفته ی ادم های دیگه ای شدند. مهم نیست که چه اندازه همدم دردهایشان بودیم و در سخت ترین شرایط کنارشان بودیم الان کاری کردند که درد تا مغز استخوانمان می پیچد. @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
🌷 سه ويژگى برجسته مؤمن لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.   مؤمن، مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پيامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است.   🌷🦋🔵 @delneveshte_hadis110 <====💠🔷🌷🔷💠====>
خدایــا "شب" را "در سڪوت" و "تاریڪی آفریدی" تا همه از هیاهو و شلوغی روز به "آرامــش برسند". پس آرامـش حقیقــی، "خیالــی آسوده"و "خوابــی آرام" نصیبمان ڪــن... شبتون آروم و در پناه خدا🖤🌙 🌸🍃 @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ خــدایا شروع سـخن نامِ توست وجودم به هر لحظه آرامِ توست دل از نام و یادت بگـیـــرد قـرار خوشم‌چون که باشی مرادر کنار سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110