┄•❥ ﷽
#دلنوشتهبرایشهید
#نحوهآشناییشماباشهید
#ارسالیکاربران💌
از همان موقع که در لباس رزم و با همان شال مشکی دور گردنت دیدمت، مشتاق شدم بدانم تو کیستی که در خواب این بنده سرتا پا تقصیر حضور پیدا کردی.
هنوز به یاد دارم نوری که در اتاقم پیچید مردی با قد بالای رعنا با لبی خندان و عطر دلنگیز حضورت، هنوز در خاطرم هست.
یادم میاد که کنار تختم نشستی ،داشتی با من حرف میزدی ولی من محو نور توی اتاقم بودم، صدایت را نمیشنیدم.
کاش گوش هایم برای سخنان تو شنوا بود کاش واقعا میشنیدم که چه گفتی به من و چه بر سر قلبم امد که شدم شیفته حضورت در زندگیم.
انگاری سالیان سال میشناختمت.
انگار همان غریبه ی آشنا هستی که میخواد مرا از منجلاب این دنیا نجات بده.
خواستم برادر بزرگ ترم باشی، از محضر مادر گرامی ت اجازه میخوام که برادر صدات کنم چه بسا که خیلی ها تورا دادش رضا بنامن.
ولی میخوام من همان خواهر کوچولوی گمنام تو باشم که فقط حضورت و عطرت و دیدنت در خیالم یک رویایی واقعی باشد.
من باشم تو و یک روضه خواهر.
روزگار، مرا از تو دور کرد ولی به خدا به دلم بود که در روز زمینی شدنت ،دوباره رنگ و بوی عشق مولا را در دلم زنده میکنی.
و باز معجزه برادرم ، که مرا یاد کربلا انداخت.
دیگران مدعیان صف اول بودن ،ولی تورا از آخر مجلس چیدن.
#دختری_گمنام.
🌹⃟—ʝσiŋ↷
💠•❮ @Delneveshte_shahid_dehghan ❯•💠