eitaa logo
کانال رسمی دلنوشته شهید دهقان
223 دنبال‌کننده
991 عکس
215 ویدیو
4 فایل
#دلنوشته‌برای‌شهید‌ #نحوه‌آشنایی‌شماباشهید‌ #داستان‌تحول‌شما‌به‌واسطه‌شهید #عنایات‌شهیددهقان 📩ارسال آثاربه: @vesal_h213 ♻️تبادل: @shahid_m_dehghan صفحه اینستاگرام: Inastagram.com/hoseinvesali
مشاهده در ایتا
دانلود
{به‌نام‌خدای‌دلسوخٺگان} رمان کوتاه و ♥️ قسمت 🌿 تا ساعت شد۸:۳۰🕣 .... بابام زودتر از همیشه اومد خونه! تا وارد خونه شد، بدون سلام علیک گفت: - از پویا خبر داری مهرناز؟!! همین جمله باعث شد بند دلم پاره بشه..😢💔 صدای یا ابوالفضل خواهرم .. شکسته شدن ظرفا تو آشپزخونه از دست مادرم.. و بغض گلو پدر.. حکایت از اتفاق تلخ و وحشتناکی داشت!😞 همون فاصله چند متری تا بابا رو چندبار خوردم زمین ..😭💔 مامان: - پویا تیر خورده؟! بابا: - نه برای دستگیری رفتن، با بنزین سوخته🔥😭 اون لحظه یاد حرفش افتادم که همیشه میگفت جانباز میشه! :) پیش خودم گفتم، حتماً به پاش تیر خورده.. رفتم سمت گوشی که شمارش بگیرم اما حتی شماره یادم نیومد!😭🚶🏻‍♀ همون شب به سمت کرج حرکت کردیم.. جاده رشت_کرج ... بدترین جاده عمرم بود؛ و ازش متنفرشدم.😔 هر کیلومتر یه چیزی میشنیدم! اول گفتن: فقط یه کم دستاش سوخته... بعد گفتن: یه کم پاهاش سوخته... بعدش گفتن: یه کوچولو سینه‌اش سوخته... تا برسیم کرج ، مشخص شد پویای من ... 😭💔💔 وقتی رسیدیم کرج ساعت ۱:۳۰شب بود. گریهـ میکردم .. - الان منو ببرید بیمارستان!😭🏥 گفتن: - نمیشه باید تا صبح صبر کنی😞 تاساعت ۹صبح بشه🕘 .. من صدبار مردمُ زنده شدم🍂 ..🍃 🖊نویسنده: بانو مینودری ʝסíꪀ➘ @Delneveshte_shahid_dehghan