گرم کنید حنجره هارا...
اولین متن آزمایشی تالحظاتی دیگر خدمتتان ارسال میشود...
یک نامه رسمی
و یک نوشته طنز
هر کدام را جدا_جدا با لحن متفاوت بخوانید و در پیوی برایم بفرستید( @sepehr_3307 ). همه اینجا به اشتراک گذاشته میشود تا انشاءالله طبق نظر اساتید، مورد برگزیده را در باغ بگذاریم
تشکر
برگ زردی از برگ های باغ🍂
#تمرین1
منظورم خانم عطر نرگس است....
دیگر ماندنش روی زمین فایده ندارد
همه را به دردسر انداخته
هرروز یک ایده و یک نظریه
فقط هم کار راه اندازاست،کار را راه که انداخت
میرود سراغ بعدی
اصلا این بشر خستگی ندارد
درگوشی بگویم
انگار نه انگار که یک خانم است
خدا برکتش بدهد
بچه هایش از خودش هزار پله دردسر ترند
آتش پاره ها
از دیوار راست بالا میروند
خدا به دادت رسید آقا آمد، چطور بااین بنده خدا سر میکردی در باغ؟
همه شان را معرفی میکنم برای فرستادن بیرون زمین
من هم خوبم
میدانی که ریاست کل قلمداران و انارداران زمین را به من دادند.
همه اینها را برای کار انار داری به مکانهای گفته شده فرستادم.
وگرنه از جانب آقا مسئولیتهای دیگری هم دارند بندگان خدا
دیگر بروم
دارند صدایم میکنند.
گزارش کار یادت نرود.
یادم بینداز از مسئولیت جدید آیت الله خمینی و خامنه ای هم برایت در نامه بعدی بگویم
خدا نگه دار
#تمرین2
بسم الله الرحمن الرحیم
به : مدیر موسسه باغ انار
از: دفتر فرماندهی امام مهدی حفظه الله.
با صلوات بر محمد و ال محمد و با سلام و احترام و تبریک ایام جشن ظهور امام مهدی حفظه الله، به اطلاع می رساند حسب دستور مقام عظمای ولایت، مبنی بر تربیت نویسندگان انقلابی و با توجه به اینکه موسسه باغ انار اقدام برگزاری دوره های متعدد نویسندگی در عصر غیبت، همیشه مورد توجه حضرت مهدی حفظه الله بوده است.
لذا با توجه به سابقه کاری شما و همکاران محترم، جهت جلسه هم اندیشی، درباره تربیت نیروی نویسنده و ایده پرداز در قاره اسیا و اقیانوسیه، شبهه قاره اروپا،قطب شمال و همچنین آمریکای شمالی و جنوبی در روز دوشنبه، مورخ اول فروردین ماه 1410 در محل مسجد کوفه با همکاران تان حضور بهم رسانید.
شایان ذکر است، لیست همراهان با لیست عصر غیبتِ باغ انار، تطبیق داده خواهد شد.
در سایه حکومت امام مهدی حفظه الله پایدار باشید.
#تمرین3
#تمرین48
روزی در ورودیِ یک باغ انارِ بزرگ، درخت انار سخنگویی روئید. او به سرعت رشد میکرد و بزرگ میشد. همیشه با شیرین زبانی درختان جوان باغ را سرگرم می کرد. درخت سخن گو همانطور که از اسمش پیدا بود، زیاد حرف می زد. خیلی بیشتر از درختان دیگر.
شب ها که درختان باغ می خوابیدند، او تنها می شد و خیال پردازی می کرد. خودش را درخت بزرگ به ثمر نشسته ای می دید که سرپرست باغ شده و درختان سخنگوی زیادی اطرافش را گرفتهاند. گاهی افکارش را به زبان می آورد و با درختان سخن گوی خیالی اطرافش سرود می خواند. گاهی آنها را به خاطر اشتباهشان تنبیه می کرد. گاهی بلند بلند می خندید و گاهی گریه میکرد. این سروصداها درختان جوان تر باغ را به خنده وا می داشت. اما درختان پیرتر عصبانی میشدند. تا جایی که تصمیم گرفتند باغبان را خبر کنند، بلکه تکلیفش را روشن کند. باغبان که آمد، چون برای اولین بار درخت سخن گو را میدید، به دلیل برگ های پهن و بانمکش او را با درخت هلویی، اشتباه گرفت!!
و تصمیم گرفت او را از ریشه بیرون بیاورد. آخر جای درخت هلو بین انار ها نبود....
همینکه باغبان بیلش را بالا برد تا به ریشه ی کوچک او فرود بیاورَد، درخت کوچک گفت:
-من یک انار سخنگوی کوچکم. میشه منو ببری جایی که درختان سخنگو آنجا باشند؟؟؟
باغبان که قبلاً در باره درختان سخنگو چیزهایی شنیده بود گفت:
-عجب!!! یک انار سخن گو...
سپس خار و خاشاک و علف های هرز دور او را کنار زد و جوی آبی برایش کشاند...
و با لبخند ادامه داد:
-جای تو همین جاست.... تو باید بزرگ شوی و داستان سرایی کنی....
درخت کوچک با ناراحتی لب زد:
-اما شب ها که سخن می گویم درختان بزرگ سرزنش ام میکنند...
باغبان گفت:
-اگر چیزی که دوست دارند بگویی، دیگر سرزنش ات نمیکنند.
درخت سخن گویِ کوچک با لحنی کودکانه گفت:
-آن ها چه چیزی دوست دارند؟؟
باغبان جواب داد:
-درختان انار، تابستان و پاییز را دوست دارند. چون فصل به ثمر نشستن آن هاست.....
درخت سخن گو با شیرین زبانی پرسید:
-من هم به ثمر می نشینم؟؟؟؟
باغبان با مهربانی گفت:
-آری. چرا که نه.....
آبیاری باغ با من... شیرینی اش با تو....
#990901
دٰࢪَختاّٰنِ سٌُخِنگؤ
#تمرین3 #تمرین48 روزی در ورودیِ یک باغ انارِ بزرگ، درخت انار سخنگویی روئید. او به سرعت رشد میکرد و
سلام و درود✋
درختان نمیخواهند برگی بجنبانند؟؟
هوا رو به سردی است...
درختان کوچک باغ چشمشان به نفس های گرم شماست...
تکانی به شاخ و برگتان بدهیدو بدمید در روح باغ
دمیدن را صرف کنید☝️(متن ریپلای شده)
دستور برگی😁
دٰࢪَختاّٰنِ سٌُخِنگؤ
#تمرین3 #تمرین48 روزی در ورودیِ یک باغ انارِ بزرگ، درخت انار سخنگویی روئید. او به سرعت رشد میکرد و
آقایون داداش ها😐
بخونید متن ریپلای شده رو بفرستید به این آیدی
@sepehr_3307
دٰࢪَختاّٰنِ سٌُخِنگؤ
سلام و درود✋ درختان نمیخواهند برگی بجنبانند؟؟ هوا رو به سردی است... درختان کوچک باغ چشمشان به نفس ها
خیر سرم اومدم ادبی حرف بزنم🤦♂😅
پاپ برای تولید و ضبط کتاب صوتی
نرم افزار GarageBand یا Audacity برای تبدیل کتاب به کتاب صوتی
از این نرمافزارها برای اصلاح صدا استفاده میشود که نصب آن بر روی کامپیوتر امکانپذیر است.
هنگام خواندن کتاب صوتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
اولین موضوع برای خواندن کتاب صوتی داشتن صدای خوب است. صدای خوب بیشتر نعمتی الهی است. اما فارغ از جنس صدا، گفتن بین ۸ تا ۹ هزار کلمه در ساعت هم کار چندان راحتی نیست. مسلما فشار بسیاری به تارهای صوتی وارد میشود. باید مانند هر مهارتی،این مهارت را نیز با تمرینهای مخصوص پرورش داد. قبل از شروع به ضبط صدا برای کتابهای صوتی، بهتر است کارهای زیر را انجام دهید:
چیپس سیبزمینی بخورید. این کار باعث میشود رطوبت لب شما برای مدت زمان طولانی باقی بماند.
از پمادهای لب استفاده کنید.
لیوان آب ولرمی در کنار دستتان بگذارید.
بسته به حجم کتاب ممکن است فرایند تولید چند روز و یا چند هفته طول بکشد. بهترین کار این است که با توجه به سرعتتان کتاب را بخش بخش کنید و هر بخش را در یک نشست بخوانید. اما اگر به هر دلیلی نتوانستید هر بخش را تمام کنید، حتما حواستان باشد قبل از شروع بخش دوم، بخش قبلی را به دقت گوش کنید و جنس و حس و حال صدایتان را در بخش اول دوباره تکرار کنید. در غیر این صورت شنونده به خوبی متوجه دو تکه شدن متن میشود.
بهتر است هر روز در ساعت مشخصی کار ضبط را انجام دهید. صدای آدمها در ساعات مختلف روز فرق میکند.
بعد از ضبط صدا برای کتابهای صوتی هم بهتر است این دو کار را انجام دهید:
بعد از ضبط برای اصلاح فایل صوتی، آن را به دست یک ویرایشگر حرفهای بسپارید.
برای کتاب صوتی، صفحهی جلد طراحی کنید. میتوانید این کار را به دست یک گرافیست بسپارید.
پیشنهاد میکنیم یادداشت « کتاب صوتی را با صدای چه کسی گوش کنیم؟» را هم بخوانید.