eitaa logo
یادداشت‌های مجید محبوبی
136 دنبال‌کننده
54 عکس
24 ویدیو
1 فایل
تماس با من👇 @majidmahboobi
مشاهده در ایتا
دانلود
پای هرم واژه‌ها گرم می‌شود تنم! زندگی در کناره‌های «صوفی‌چای» سخت است! «شیخ اشراق» هم که باشی اینجا باید به هجرت، به غربت شام بیندیشی! حتی خود عبدالقادر هم که باشی باید به ظهور بعد از قرن‌ها در «میدان عبدالقادر مراغه‌ای» فکر کنی! تنهاتر از «اوحدی» اینجا منم که مزارش در حصار دیوارهای بلند، در ازدحام زایران غایب غریب افتاده است! اینجا من نیز مثل شاعری که فقط به «آشتی» می‌اندیشد، مجبورم از میان واژگان صلح، «باریشماز» را انتخاب کنم! اینجا آوازه‌ی «کریمی» هم معنای «غربت» می‌دهد! اینجا «دوستی» هرگز واژه‌ی «مقدسی» نیست! /
روضه_اول(به یاد فخرالذاکرین حاج‌فیروز زیرکار) کربلا... کرب و بلا!... اعوذ بالله من الکرب و البلا... کربلا مبدأ تاریخ دلشوره‌هاست!... شروع دلواپسی‌هاست برای فرزندان آدم! آغاز اشک‌های بی‌پایان است برای آنان که تو را می‌شناسند حسین!... کربلا سرآغاز جنبش عاشقانه‌ی نسل‌هایی‌ست که تو را تا ابدیت دوست خواهند داشت!... حسین‌جان! چشم‌هایمان لبریز است از اشک‌‌خون‌های !... چه کسی مثل او داغ تو را در سینه‌هامان تازه می‌کرد؟... چه کسی مثل او اسم تو را زیبا فریاد می‌کشید؟...
روضه_دوم (به یاد سلطان الذاکرین حاج سلیم موذن‌زاده اردبیلی) وقتی حنجره‌ی تو برای بریده شدن آفریده شده است، پس چرا ما هزاران حنجره‌‌ی فریاد ! نباشیم؟ !
روضه‌های_چندخطی روضه‌ی سوم (به یاد مرحوم استاد ) ما را ز غمت نمی‌برد خواب نوکر چه کند با غم ارباب!... ما را چه به حضرت غلام زنگی؟ ما را به جناب ذوالجناح دریاب!
روضه‌های_چندخطی روضه‌ی چهارم (به یاد مرحوم استاد ) عشق شماست آقا و عالمی! عشق بعد از شما معنای دیگری یافت! آن‌سان که می‌بینی! چه مردانی می‌سازد! چه عشاقی! چه دیوانگانی که بعد از قرن‌ها جهان را با عشق تو به آشوب می‌کشند! تو در روضه‌ها نمی‌گنجی! تو فراتری! فراتر از آنچه که گفته‌اند! فراتر از آنچه که می‌گوییم و خواهند گفت! تو عشق فراتری و این را فقط کسی می‌داند که به اندازه‌ی عمرش تو را، عشق تو را به دل کشیده است. روضه‌ام تمام تو عشق فراتری! عشق فراتر سلام!
روضه‌های_چندخطی روضه‌ی ششم (به یاد ) نوحه ابوالفضل العباس علیه‌السلام را باید تو بخوانی! حاج‌اصغر‌آقا! عاشقانه‌های تو با آقاعباس را تاریخ فراموش نخواهد کرد! تو عاشق‌ترین ابوالفضلی هستی بین مداحان! خوش به حالت پیرمرد! بلند شو و عاشقانه‌ای دیگر شروع کن! چشم‌ها و گوش‌ها مبهوت نوحه‌های ابوالفضلی تو خواهد بود!
هزار برابر لحظه‌هایی که به خوشی گذراندیم، در رنجیم! این هنوز تاوان سیب‌های نخورده‌ است! یاحق/
کجای جهان ایستاده‌ای که هرجا نگاه می‌کنم با لبخندهای تو روبه‌رو می‌شوم؟ فِي كُلُ مَنْظَرِي، أَرِى إِبتِسامَتُكِ بِأَيِّ أَرْضٍ تَقِفِ! دونیانین هانکی یئرینده دورمیسان کی من هارا باخارکن سنین تبسم‌لرینله اویجاه گلیرم!😊
هرگز باور نمی‌کردم وجود کسی بتواند جهان را این‌قدر دوست‌داشتنی بکند! آسمان را این‌قدر آبی، هوا را این‌قدر لطیف و نسیم را این‌قدر شاعرانه! باور نمی‌کردم در زمانه‌ای که جهان از فقدان پیامبران در رنج و اندوه است، چشمان کسی بتواند اعجاز کند! اندوه را به شادی درد را به لذت و پیری را به جوانی تبدیل کند! باور نمی‌کردم دوست داشتن کسی بتواند هوای جهان را این‌چنین شاعرانه بکند که از تنفس هوا لذت ببری! از پیاده‌روی در پیاده‌روهای شهر خسته نشوی! باور نمی‌کردم کسی باشد که بتواند خمودی را به نشاط خواب را به بیداری و مرگ را به زندگی بدل نماید! باور نمی‌کردم کسی باشد که اگر آفتاب هم نباشد غصه‌ی سرما و تاریکی جهان را نخوری! ماه هم نباشد باز به پیاده‌رو‌ی‌های شبانه فکر کنی! حال اعجاز را باور می‌کنم به معجزات پیامبران بیشتر ایمان می‌آورم و اقرار می‌کنم که چشمانت رسول عشق و لبخندت اعجاز این قرن است!
کهکشان‌ها بودند, ستاره‌ها بودند اما اگر ماه نبود، آسمان‌ چیزی کم داشت! نسیم بود و ساحل بود اما اگر ماه نبود آغوش موج‌های خروشان چیزی کم داشت! قلم بود و من بودم اما اگر ماه نبود شکوه این واژگان چیزی کم داشت! من بودم و این همه آدم اما اگر «تو» نبودی جهان بی‌گمان چیزی کم داشت!