eitaa logo
دیده بان
1.4هزار دنبال‌کننده
36.5هزار عکس
16.5هزار ویدیو
182 فایل
گزارش اخبار سیاسی،اجتمایی،فرهنگی تبلیغی و بیشتر یاد و خاطره شهدای حرمی بنام ایران جهت ارتباط با ادمین @Dedehbanamol
مشاهده در ایتا
دانلود
🌊 ▫️ علی اکبرنژاد ... . 🏷یک شبی قبل از عملیات کربلای4 بود که فرماندهان تیپ ها و گردان های لشکر جمع شده بودند و قرار شد برویم بالای دکل و شناسایی دیدبانی از دکل داشته باشیم و مناطق مربوط به لشکر25کربلا را برای عملیات توجیه شویم شهید ماموریت سختی هم داشت و قرار بر این بود نیروها را بصورت هلی بورن یعنی با هلی کوپتر در پشت دشمن پیاده کنند.صبح آن روز دیدم دیگی را گرفته و آب گرم می کند و در حال انجام غسل است به شوخی به او گفتم دیگر وقت این کارها نیست. او در جواب گفت: (دیگر وقتش است) من خیلی توجه به حرفش نکردم که منظورش از این جمله چیست. با چهره ای شاد، گشاده و مزاح های آنچنانی تغییرات عجیبی در او ایجاد شده بود. با هم رفته بودیم بندر خرمشهر، دکلی بود و پایین آن نشسته بودیم و قرار بود به نوبت به بالای دکل برویم آتش دشمن هم به این طرف اروند شدید بود در نهایت من در نیمه راه دکل بودم به طرف بالا که چندین انفجار صورت گرفت و پایین را نگاه کردم و دیدم ترکش به خداداد و یکی از بچه های مخابرات اصابت کرد و به سرعت پایین آمدم دیدم خداداد در حال گفتن شهادتین خودش است و یک سلامی به آقا ابی عبدالله داد و با یک لبخندی و یک نگاه معصومانه ای که کرد، به شهادت رسید. . 💠 @hafttapeh
. 🏷اهل روستای المشیر بود و عضو گردان حمزه لشکر ویژه ۲۵ کربلا.قبل از عمليات والفجر8 برای چندمین بار به جبهه اعزام شد و در همین عملیات براثر اصابت گلوله مستقيم توپ در تاريخ 25/11/64 در جاده فاو-بصره به همراه شهیدان سادات نیا و خانلری، همچون مولايش امام حسين(ع) سرش از بدن جداگرديد و به شهادت رسيد. . 🛑 ای : من تو طویله مشغول دوشیدن گاو بودم. یهو دیدم بلندگوی مسجد خبر شهادت، شهیدی رو اعلام  می کند با ظرف شیر اومدم بیرون، خوب گوش دادم دیدم میگه: رضا شاکری...سست و بی حال شدم؛ شیر از دستم افتاد و و بچه ها مرا گرفتند…آخرین باری که داشت به جبهه می رفت، آمد منزل ما، پدرش نبود مرا از حوض حیاط دوش گرفت و تا ایوان خانه برد و گفت: مادر جان زحمت شیر دادن تو فراموشم نمی شود. ▪️شادی روح همه ی مادران شهدا صلوات . 🆔 @hafttapeh