eitaa logo
مَن چیزهایي شنیدم؛
2.3هزار دنبال‌کننده
53 عکس
15 ویدیو
0 فایل
برای برخی روزها، موسیقی‌‌ دارم.
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5818734354460836442(1).mp3
5.59M
‌من از صمیم ِصمیم ِدل ، به‌‌ شماا گفتم غمگینم، بسیار غَمین .. و شما اشاره کردید به باغچه، باغبان، یك بنفشه‌‌ یا بداغ ِجنگلی که در بهار ظاهر می‌شود. شما تمام ِ بِ‌‌ هاي جھان را شمرده گفتید و حالا اندوهَم بھبود یافته و آئینه‌ها، صادق شده‌اند ٫ ☁️ ـــ ــ . .
هدایت شده از کاور ¹⁴⁰²_ 🌯
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• . بماند به یادگار . .
مَن چیزهایي شنیدم؛
• . بماند به یادگار . .
گفت رنگها تحرك دارند روح دارند گفت با تو حرف می‌زنند قصه می‌گویند ، غر می‌زنند . گفت حرارت رنگها گرمت می‌کند در چشمانشان زل بزنی مستت می‌کنند ؛ لبخند زد و ادامه داد آدمیزاد از گیر و دار ِرنگها رها شدنی نیست . ـــــ شروع ِ سال ِ1402 . پ.ن : کاور های امسال ِبخش های آماج و مشاهدھ می‌کنید . .تکه ای از راه و به تماشا بنشینیم .
24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• . فضّل اللھ المُجاهدينَ بِأموالهِم ، وأنفُسهِم ، [على القاعدينَ درجةً . .] • . 🩻! .
مَن چیزهایي شنیدم؛
• . فضّل اللھ المُجاهدينَ بِأموالهِم ، وأنفُسهِم ، [على القاعدينَ درجةً . .] • . 🩻! .
ذوق ِ توی صداشون ؛ همت ِتو نگاشون ؛ استواریشون . . ساعتها ایستاده بودن و دفترچه ی خاطرات ِمردونگیشون ، ایثارشون ، ابتکارشون ، و برکت ِفکرشون و با صدای رسا تعریف می‌کردن . . برا هر کسی میومد از اول ، می‌گفتن . وَ منی که چشم و گوشم میجنبه تا بقاپم ، شنیدن ِسه باره و حتی چهارباره‌ی کلامشون ، ذوق بود و فخر ِخالص . آلله . شریك شیم با هم ، و کلام ِآخر آنکه ؛ جبهه ی مقاومت از خعلی وقت ِپیش . . طالب ِذهن ِ، هوشیار بوده . طالب ِ مغز ِپخته ای بوده که با محدودیت ، چال نمیشه . . چیزی که ما ادامش می‌دیم و نمیذاریم بمیره . . ـــــ ؛ 🌱🪖.
بارون ِ شدید د د د .
اوس کریممم تشکر الیرمم این بنده‌هات مخلص ِ اَبراتن .
‌‌ ‌من چه‌می‌دانستم ك‌ه اَبرناكم ؟ که در زیرِ پلك‌م باران‌‌های جھان می‌خوابند، می‌ریزند، می‌بارند و والدین ِ هزاران ِ بوته‌‌ی برونرنا، یا ادریس آبي می‌شوند. ‌
٫ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‌‌‌‌ هفدھُم اردی‌بھشت را گفته‌‌ام رخت و لباس رفو کنند خلق‌‌‌‌‌اللّھ وَ .. جمع بشوند، حضوری کوتاه و زیبا . من هم هستم بین‌شان ‌‌‌ حریر ِ ساده‌‌ای به‌سر ، پیراهن ِ سرخي به‌تن ، چه بهرنگ! سوری‌ست به قَریحت و مشرب میان ِ خودمان .. ؛ سالگرد ِ آماج شده. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌ یادم‌ست؛ ما حبل‌الحیات هم شدیم ، کار و شُکرِ هم .. دل‌شریك و هم‌نان‌‌ و بعدها ‌‌‌‌عاقبت ِ هم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بي‌ جار و شیتیل صبح‌‌ها پی ِ مکتب و دانشگاه و الباقی را پی ِ آوینی و مرتضاٰ مطهری دویدیم .. ‌‌‌و َ در اِزای همه‌‌ٔ‌ی لکه‌‌ غم‌ها، گِره‌ها و خَلاها و بمباران‌های مجازي ، نسترن و داوودی .. کاشتیم تا مبادا استخوان ِ سینه‌مان تیره شود به روزگار ِ آزگار.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و تنها همین.‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌• @Amajha .
Heydoo Hedayati - Gheshang.mp3
16.89M
‌اقلاً این براي ما ؛ برای حس‌‌های ِ پنهون و شریفه‌ٔ زیر جناق‌‌ ِ‌‌ سینه‌‌ و نهایتا ً قلب ِ‌مون عزیز ِ دورر.. ‌‌‌‌‌‌
٫ یك‌‌ ‌‌‌ ماٰدر من مؤمن نشدم، ولي هرشب سجاده‌‌ای که‌‌ برایم فرستادی را باز می‌کنم و یادت را تا می‌کنم. ‌‌‌‌ ماٰدر تو دلت مي‌خواست من طلبه‌‌ی حاج‌ سیدعلی‌‌‌اَصغر شوم ولي حالا من تنھا غمگین شدم.‌ ‌‌‌‌‌ اسکاٰرلٺ‌‌دهه‌ی‌‌شصت. سجاد ِ‌‌افشاریان ..‌‌‌
٫ ‌‌‌‌‌‌‌‌دُو ‌‌‌‌‌‌ که من پیاده‌‌‌ي تواَم تجریش‌‌ ُ شریعتی ُ نواب ُ صیاد ِتو .. من انقلاب ِ توام چَمران؛ نه. ‌‌‌ هفت‌تیر خورده‌ي تواَم من به‌تنهایی طهران توام.‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌#‌ ‌‌کتابِ‌ _ اسکاٰرلٺ‌دهه‌ی‌‌شصت.‌