جناب موزیك این حجم عظیم خاطراتۍ ڪه درون ِ خودت قایم کردی ، چنان قدرتمندت کردھ ڪه می‌تونی فقط با پخش کردنت ، پلك‌ها رو به زانو در بیارۍ و دریچه‌های بسته‌ی‌ لب‌ رو آروم و مَلیح و ظریف کشیدھ و ُ کشیدھ ترش کنۍ و ذهن رو بہ بازۍ بگیری . * لحن سر مست ِخواننده ؛ همہ چی دارھ دوباره تو رو یاد ِ من میارھ ♥️ ..

‌من از صمیم ِصمیم ِدل ، به‌‌ شماا گفتم غمگینم، بسیار غَمین .. و شما اشاره کردید به باغچه، باغبان، یك بنفشه‌‌ یا بداغ ِجنگلی که در بهار ظاهر می‌شود. شما تمام ِ بِ‌‌ هاي جھان را شمرده گفتید و حالا اندوهَم بھبود یافته و آئینه‌ها، صادق شده‌اند ٫ ☁️ ـــ ــ . .

• . بماند به یادگار . .

گفت رنگها تحرك دارند روح دارند گفت با تو حرف می‌زنند قصه می‌گویند ، غر می‌زنند . گفت حرارت رنگها گرمت می‌کند در چشمانشان زل بزنی مستت می‌کنند ؛ لبخند زد و ادامه داد آدمیزاد از گیر و دار ِرنگها رها شدنی نیست . ـــــ شروع ِ سال ِ1402 . پ.ن : کاور های امسال ِبخش های آماج و مشاهدھ می‌کنید . .تکه ای از راه و به تماشا بنشینیم .

• . فضّل اللھ المُجاهدينَ بِأموالهِم ، وأنفُسهِم ، [على القاعدينَ درجةً . .] • . 🩻! .