.
┄┅═❁﷽❁═┅┄
ایمان با علم فرق دارد. انسان گاهی به حقیقتی عالم است، اما گرویده ی به آن نیست. یعنی در ایمان، فقط دانا بودن و عالم به صدق بودن کافی نیست؛ چیزی اضافه ی بر این علم لازم است. البته ایمان بدون علم هم ممکن نیست - ایمان با شک و تردید معنا ندارد - اما علم به تنهایی هم برای ایمان کافی نیست؛ کما این که می بینید قرآن درباره ی موسی و قضایای فرعون می فرماید: «و جحدوا بها واستیقنتها انفسهم ظلما و علوّا»؛ یعنی وقتی موسی دعوت خودش را مطرح کرد، ملأ فرعونی فهمیدند او راست می گوید و حقیقت است؛ اما بعد از آن که موسی این معجزه ی عجیب را نشان داد و بعد از آن که ساحران و جادوگران - که تصور می شد کار موسی هم از قبیل کار آنهاست - خودشان اعتراف کردند این از نوع کار آنها نیست و با وجود تهدید فرعون سجده کردند و به موسی ایمان آوردند و مرگ را پذیرا شدند، برای آنها روشن شد که موسی حقیقت می گوید؛ اما در عین حال این حقیقت را انکار کردند؛ «جحدوا بها واستیقنتها انفسهم». یقین داشتند که موسی راست می گوید، اما در عین حال انکار کردند. چرا؟ زیرا «ظلما و علّوا»؛ به خاطر این که استکبار و هواهای نفسانی شان و ظلمی که می خواستند بکنند، نمی گذاشت تسلیم شوند
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت؛ ۱۳۸۳/۲/۲۰
#سخن_بزرگان_طورش
#آیه_نوش
https://ble.ir/ayenooshgah
زودباوری ممنوع🚫
ردّ کردن حرف دیگران نیز بدون دلیل ممنوع🚫
در مورد مسائل مهم، به یک گزارش اعتماد نکنید.👌
حضرت سلیمان، آن زمان سواد رسانه داشت،
وقتی سواد رسانه مُد نبود....😎
#آیه_نوش
https://ble.ir/ayenooshgah
امکانات مادی وقتی دست انسان خدایی باشد، باعث هدایت بقیه می شود.
#آیه_نوش
https://ble.ir/ayenooshgah
در اینجا، این عظمت سلیمانی -که علم و قدرت و عزت و ثروت و همهچیز را جمع کرده بود و در اختیارش قرار داده بود- ناگهان غرور بلقیس را شکست و آن مانع اصلی برای اسلام و مسلمان شدن و ایمان آوردنِ او را از سر راه برداشت. بههرحال، او هم پادشاه و فرد قدرتمندی بود. وقتی قدرتمندان در مقابل یکدیگر قرار میگیرند، بیشتر تکبر میورزند و روح کبرآلود و آن نفس سرکش خودشان را بیشتر میدان و پرورش میدهند؛ معارضه است دیگر. در مقام معارضه، خصوصیت فرعونی انسان بیشتر ظاهر میشود. با این وضعیت ممکن نبود که بلقیس ایمان بیاورد. اگر ایمان هم میآورد، ایمان ظاهری و ایمان از روی ترس بود. چرا؟ چون حالت سلطنت و قدرت و جبروت در باطنش اجازه نمیداد که او ایمان بیاورد. وقتی در مقابل این عظمت قرار گرفت -عظمتی که در کمال قدرت و پیچیدگی در یک انسان جمع شده است اما در عین حال، این انسان خودش را بنده خدا میداند- ناگهان آن شیشه عجب و غرور درون بلقیس شکسته شد؛ «قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی». بعد از آنکه این آیت عظیم را دید، اینجا بود که بلقیس زبان به مناجات پروردگار باز کرد و گفت: پروردگارا! من به خودم ظلم کردم. «و اسلمت مع سلیمان». از روی دل، اسلام آورد؛ یعنی آن مانع برطرف شد.
در اینجا هم خدای متعال نشان میدهد که یک انسان، مادامی که اسیر طلسم کبر و کبریایی و جبروت درونی خودش است، ممکن نیست ایمان بیاورد. وقتی این طلسم شکست، ایمان آوردنِ او هم آسان میشود. این، آن درس بزرگ قرآنی و اسلامی است.
#آیه_نوش
#سخن_بزرگان_طورش
.
┄┅═❁﷽❁═┅┄
نجات،
مخصوص اهل ایمان و با تقواهاست.😍
#آیه_نوش
https://ble.ir/ayenooshgah
.
┄┅═❁﷽❁═┅┄
معنای تقوا هم این است که مراقب خودمان باشیم؛ مراقب خودمان! مثل کسی که از یک جادّهی باریکی عبور میکند که اطرافش پرتگاه است، دو طرفش پرتگاه است؛ اینجا هر قدمی که برمیدارید، زیر پایتان را نگاه میکنید. «تقوا» در روایات تشبیه شده است به راه رفتن در منطقهی خارزار؛ آن منطقهای که پُر از خار است؛ میگویند اینجا مواظبید که این لباسهای شما یا مثل ما قبای بلندتان، عبای بلندتان یا شلوارتان به این خارها گیر نکند یا خار به پایتان فرو نرود؛ مراقبت میکنید. چطور مراقبید! تقوا یعنی این؛ یعنی مراقب باشید که در این خارزار عالم وجود و عالم مادّه که از اطراف، خارها انسان را احاطه کردهاند، گیر نکنید. البتّه تقوا مراتبی دارد؛ مرتبهی عالیاش مال آن کسانی است که از جانشان گذشتند.
[بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن؛ ۱۳۹۸/۱/۲۶ ]
#آیه_نوش
#سخن_بزرگان_طورش
.
چرا هنوز آن قدری مضطر نشده ایم که جوری برای فرج دعا کنیم که خدا ما رو از گرفتاری غیبت نجات بده و خلفای زمین مون بکنه؟
#آیه_نوش
https://ble.ir/ayenooshgah
.
┄┅═❁﷽❁═┅┄
یکی از شرایط استجابت دعا این است که آن را با توجه مطرح کنیم. گاهی لقلقه زبان، جملاتی چون «خدایا ما را بیامرز.»، «خدایا به ما سعّه رزق بده» و «خدایا قرض ما را ادا کن» است. ده سال انسان این گونه دعا میکند، اصلاً مستجاب نمیشود. این فایدهای ندارد. یکی از شرایط دعا این است که فرمود: «خداوند متعال، از صاحب دلِ غافل - دلی که متوجه نیست چه خواستهای را مطرح میکند و با که دارد حرف میزند - دعایی را قبول نمیکند.» معلوم است که دعاىِ دارای این ویژگیها، مستجاب نمیشود. باید تضرّع کنید و جدّی بخواهید. باید از خدای متعال با الحاح بخواهید. باز بخواهید و باز بخواهید.
بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
#آیه_نوش
#سخن_بزرگان_طورش
.
ـ سیر و سفر ؟
+ نه! سیر و نظر 😊
در زمانه ی ما سیر و نظر می تواند مطالعه ی تاریخ باشد! نه؟
#آیه_نوش
https://ble.ir/ayenooshgah
در آن عهد،[امام حسین (علیه السلام ) ] کار به جایی رسید که نوادهی مقتولینِ جنگ بدر که به دست امیرالمؤمنین و حمزه و بقیهی سرداران اسلام، به درک رفته بودند، تکیه بر جای پیغمبر زد، سرِ جگر گوشهی همان پیغمبر را در مقابل خود نهاد و با چوبِ خیزران به لب و دندانش زد و گفت:
لیت اشیاخی ببدرٍ شهدوا
جزع الخزرج من وقع الاسل
یعنی: «کشتههای ما در جنگ بدر، برخیزند و ببینند که با کشندههایشان چه کار کردیم!» قضیه، این است. اینجاست که قرآن میگوید: «عبرت بگیرید!» اینجاست که میگوید: «قُلْ سِیرُوا فِی الْأرْضِ...» در سرزمین تاریخ سیر کنید و ببینید چه اتّفاقی افتاده است؛ آنگاه خودتان را برحذر دارید.
بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) ۱۳۷۵/۰۳/۲۰
#آیه_نوش
#سخنان_بزرگان_طورش
.
┄┅═❁﷽❁═┅┄
وقتی مسیرت درست است،
دیگر جای نگرانی نیست؛
توکلت بر خدا باشد
#آیه_نوش
https://ble.ir/ayenooshgah
.
┄┅═❁﷽❁═┅┄
صفت برجسته دیگر -امام حسین- «اعتماد به خدا» ست. ظواهر حکم میکرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد. چطور این را «فرزدقِ» شاعر میدید؛ اما امام حسین علیهالسّلام نمیدید!؟ نصیحت کنندگانی که از کوفه میآمدند، میدیدند؛ اما حسینبنعلی علیهالسّلام که عین اللَّه بود، نمیدید و نمیفهمید!؟ ظواهر همین بود؛ ولی اعتماد به خدا حکم میکرد که علیرغم این ظواهر، یقین کند که حرف حق و سخن درست او غالب خواهد شد. اعتماد به خدا دارد. میداند که خدای متعال حتماً این هدف را غالب خواهد کرد.
بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان؛ ۱۳۷۷/۹/۲
#آیه_نوش
#سخن_بزرگان_طورش
.