eitaa logo
دیمزن
2.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
585 ویدیو
19 فایل
دنیای یک مادر زائر نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
عصر عرفه وقتی توی چادر دم کرده بعثه دعای عرفه را می خواندیم و از تنگی جا زانو به زانو می شدیم مداح گفت: *امروز خدا به زائران اباعبدلله زودتر از شما که مهمان خودش هستید نظر می کند. چون حسین عزیزکرده خداست و مهمانانش هم جور دیگری برای خدا مهمند* . احساس کردم همان جا وقت ناز کردن است!گفتم: *خب خدا ما هم دوست داشتیم امروز مهمان حسین تو باشیم. ولی چه کنیم که اطاعت امر تو بر ما واجب بود. به خاطر دستور تو از دلخواه خودمان گذشته ایم و حالا اینجاییم. حداقل برات اربعین مان را بده که دلمان خوش باشد* . و همان لحظه چیزی از دلم گذشت که مستجاب شد. آخر آن روز عرفه بود و آنجا عرفات و آسمان پر از مرغ های آمین که تک تک و دسته دسته روی شانه ها می نشستند. این بود که با اینکه امسال مشکلات زیاد بود و همسرجان بعد از آن چهل روز مکه دیگر مرخصی نداشت و هزینه های حج و ولیمه و افزایش شهریه ها و چیزهای دیگر اوضاع مالی را به هم ریخته بود و کمردرد گاه و بیگاه زمینگیرم می کرد، ولی دلم یک جورهایی قرص بود که می شود. مدد حضرت رقیه هم به کمک آمد و شد. هرچند کوتاه و بر خلاف میلم غیرخانوادگی. دعا کنید برام بتونم بهترین استفاده رو ببرم و کمرم اذیت نکنه. منم ان شالله باتری موبایلم همراهی کنه، همراهتون می کنم. توضیح عکس: فردا ان شالله همون ساعتی که رومینگ عربستان تموم می شه رومینگ عراق رو فعال خواهم کرد.🥺🥺🥺 دلم خواست همین را نشانه بگیرم که من اربعین را از عرفات گرفته ام. دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan