#گامهای_عاشقے ❣
🔖گام چهارم از منظر شهید #صیادشیرازی
💠اول خودت...
🔸از آیت ا...العظمی بهاءالدینی پرسیدند:برای خودسازی چه ذکری بگوئیم؟
فرمود: وزی چندین بار به خودتان بگوئید:
چقدر خوب میشه اگه من خوب بشم;
بیا براز دل امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهورش ترک گناه را از خودمان شروع کنیم....❤️🍃
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#گامهای_عاشقے ❣
🔖گام پنجم ازمنظر شهید #آوینی
💠اضافه کاری
🔸رفته بودیم شناسایی، به کمین عراقیها برخوردیم،مجبور شدیم نماز صبح را در حال برگشتن بخوانیم، وقتی به مقر رسیدیم آفتاب طلوع کرده بود.
همه از خستگی خوابشان برد،بجز سید!
اوتاظهر نماز خواندوگ یه کرد
از او پرسیدم چی شده، چرااینقدر بی تابی!
ازگریه چشمانش سرخ شده بود، سرش را بالا آورد وگفت
دیشب نماز شبم قضاشد!!!
دلــــــــم براے خدا تنــــــــگ شده است❤️🍃
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#داستانک 🌹🍃
شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند !
استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟
شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت : اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!
استاد گفت :
پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش!
همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی.
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی
تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری .
خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!
او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد و می پذیرد،
نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#خــــــــدایا…..
بهترین درسهـــــا را
در زمان سختــــــی آمــــوختم
و دانستـــــم صبور بودن
یک ایمــــــان است،
و خویشتنداری یک #عبـــــــادت …
فهمیدم ناکامی به معنای
تاخیـــــــر است، نه شکست
و خنــــدیـــــدن یک #نیایش است …
فهمیـــــدم جــــز به تو نمـــیتوان
امُیــــــــــد داشت،
و جز با عشـــ♥️ــــق به تو نمیتوان
زندگــــــی کرد …
#پروردگارا ….
مارا در پناه خود قرار بده
آمین
#شبتــــــــون_الهی🌹🍃
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
┄┅─✵💝✵─┅┄
بنام و با توکل به
اسم اعظمت
میگشاییم دفتر
امروزمان را
ان شاالله در پایان روز
مُهر تایید
بندگی زینت
دفترمان باشد
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#گامهای_عاشقے ❣
🔖گام ششم از منظر شهید #باکری
💠بندگی کردن....
🔸به خدا گفتم:
آسمان مال من،ابرهایش مال تو،
دریا مال من،موجهایش مال تو،
ماه مال من،خورشید مال تو،
خدا خنده ای کرد وگفت:
تو بنـــــــدگی کن،
همه چیــــــز مال تــــو،حتی من!!!
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
#ســــه_خاطـــــره 🌹🍃
💢سنم كم بود، گذاشتندم بيسيمچي؛ بيسيمچي ناصر كاظمي كه فرماندهي تيپ بود.
چند روزي از عمليات گذشته بود و من درست و حسابي نخوابيده بودم. رسيديم به تپهاي كه بچههاي خودمان آنجا بودند. كاظمي داشت با آنها احوالپرسي ميكرد كه من همانجا ايستاده تكيه دادم به ديوار و خوابم برد.
وقتي بيدار شدم، ديدم پنج دقيقه بيشتر نخوابيدهام، ولي آنجا كلي تغيير كرده بود. يكي از بچهها آمد و گفت: «برو نمازهاي قضايت را بخوان.» اول منظورش را نفهميدم؛ بعد حاليام كرد كه بيست و چهار ساعت است خوابيدهام. توي تمام اين مدت خودش بيسيم را برداشته بود و حرف ميزد.
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
💢وسايل نيروهايم را چك ميكردم. ديدم يكي از بچهها با خودش كتاب برداشته؛ كتاب دبيرستان. گفتم «اين چيه؟» گفت: «اگر يه وقت اسير شديم، ميخوام از درس عقب نيفتم.» كلي خنديدم.
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
💢عادت داشتند با هم بروند منطقه؛ بچههاي يك روستا بودند. فرماندهشان كه يك سپاهي بود از اهالي همان روستا، شهيد شد. همهشان پكر بودند. ميگفتند شرمشان ميشود بدون حسن برگردند روستايشان.
همان شب بچهها را براي مأموريت ديگري فرستادند خط. هيچ كدامشان برنگشتند. ديگر شرمندهي اهالي روستايشان نميشدند.
🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛
❣ #سلام_امام_زمانم
السَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَ آياتِهِ..
سلام بر تو ای مولایی که دل های گمکرده راه را به سوی خدا می خوانی...
و راهیافتگان را در مسیر خدایی شدن، #می_پرورانی...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
🌷🌷-----*~*💓*~*-----🌷
#شهداعاشقترند💞👇
┏━━━🍃═❤️━━━┓
@sangarsazanbisangar
┗━━━❤️═🍃━━━┛