اسامی درگذشتگان سال ۱۴۰۱ از ۱۸ فروردین الی دوم اسفند ۱۴۰۱ ۱-🌹مرحومه کربلایی کلثوم برخی فرزندمرحوم آحسین ۱۸ /۱ /۱۴۰۱ ۲-🌹مرحومه مهدیه ادیب زاده نوه مرحوم حاج طاهر سلطانیان ۳۱ / ۱ / ۱۴۰۱ ۳-🌹مرحومه حبیبه ادیبی فرزند مرحوم عزیز ۴/ ۲/ ۱۴۰۱ ۴-🌹مرحومه نساء خیکانی فرزند مرحوم نباتعلی ۲۲/ ۲/ ۱۴۰۱ ۵- 🌹مرحومه فاخره ادیبی فرزند حاج بابا ۲۹/ ۴/ ۱۴۰۱ ۶- 🌹مرحوم عزیز الله ادیبی فرزند مرحوم علی ۶/ ۵ / ۱۴۰۱ ۷-🌹مرحوم حسین زعفری داماد مرحوم غضنفر ادیبی ۸/ ۵/ ۱۴۰۱ ۸-🌹مرحوم رستگار بابامحمودی فرزند مرحوم کربلایی آقا ۸ / ۵ / ۱۴۰۱ ۹-🌹مرحوم حسین پاشایی فرزند مرحوم نصرالله۸/ ۶ / ۱۴۰۱ ۱۰-🌹مرحوم حاج حکمت ادیبی فرزند مرحوم حسین ۱۹/ ۶ / ۱۴۰۱ ۱۱-🌹 مرحومه هاجر سلطانیان فرزند نورعلی ۱۹/ ۶ / ۱۴۰۱ ۱۲-🌹مرحوم مرتضی ادیبی فرزند رضا( نوه غضنفر) ۱۰ /۷ / ۱۴۰۱ ۱۳- 🌹مرحومه کلثوم شکراللهی فرزند مرحوم ابوالقاسم ۲۱/ ۸/ ۱۴۰۱ ۱۴- 🌹مرحوم حسین ادیبی فرزند مرحوم حسن آقا ۲/ ۹/ ۱۴۰۱ ۱۵-🌹مریم حاجیه نساء آقااحمدی فرزند مرحوم نقی ۱۰ / ۹ /۱۴۰۱ ۱۶-🌹مرحومه حوا( نواب )سلطانیان فرزند مرحوم علی ۱۷/ ۹ ۱۴۰۱ ۱۷-🌹مرحومه امّ الشهیدکربلایی ام سلمه ( فیروزه) فرزند مرحوم عبدالله ۲۰ /۹/ ۱۴۰۱ ۱۸-🌹عین الله بابامحمودی فرزند مرحوم امرالله ۱۵ / ۹/ ۱۴۰۱ ۱۹-🌹مرحومه خدیجه سلطانیان فرزند مرحوم قلی ۲۱/ ۹ / ۱۴۰۱ ۲۰-🌹مرحوم حاج کربلایی طاهر سلطانیان فرزند علی مردان ۱۰/ ۱۰/ ۱۴۰۱ ۲۱- 🌹مرحومه زینب ادیبی فرزند مرحوم میرزا احمد۲۳/ ۱۰ / ۱۴۰۱ ۲۲-🌹مرحوم حاج علی نقی شکراللهی فرزند مرحوم میرزا لطف الله ۲۳/ ۱۰ / ۱۴۰۱ ۲۳-🌹مرحوم مرتضی مولانا فرزند مرحوم ضیاءالدین ۳۰/ ۱۰ / ۱۴۰۱ ۲۴-🌹مرحوم عبدالله سلطانیان فرزند مرحوم آمحمد ۶ / ۱۱/ ۱۴۰۱ ۲۵-🌹مرحوم محرمعلی سلطانیان فرزند مرحوم آقاجان ۲۷/ ۱۱ / ۱۴۰۱ ۲۶-🌹مرحومه کافیه مقصودی فرزند مرحوم اسحاق ۲ /۱۲ / ۱۴۰۱ 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian

به نام یگانه معبود بی زوال (راه دوستی) گردشِ چرخ و فلک تا کارِ خود آغاز کرد نغمه‌ای وفقِ مرادِ خویشتن در ساز کرد گوئیا از ابتدا بودش سرِ جنگ و عِناد قصّه‌ی این غصّه‌ها را کِی توان ابراز کرد می روند یاران و دل در هجرشان در پیچ و تاب این غمِ جانسوز را باید کجا آواز کرد عمرِ انسان چند و چونش را کسی آگاه نیست این حقیقت را خدا در هاله‌ای از راز کرد هست این دنیایِ دون بی اعتبار و دلفریب عشوه ها با زیرکی چون دلبری طنّاز کرد چرخِ گردون شیوه‌ی دیرینه‌اش این بود و هست پس همان بهتر که تا از کینه‌ها اعراض کرد هر کجا رویَدگُلی خاری به او همسایه است خار را گُل با غم و شادیِّ خود انباز کرد همنشینی خار و گُل را نکته ها دارد به بر گاه باید از خطایِ دیگران اغماض کرد دوش دیدم خار ،گل را همچو جان در بر گرفت گیسویِ او را نوازش کرد و او را ناز کرد کینه و بخل و حسد باشد نهالِ دشمنی مهربانی بارها در کارِ خود اعجاز کرد گر گرفتی دستِ یک درمانده را بر خود ببال این عَمَل نامِ بزرگان در جهان ممتاز کرد کینه جو هرگز نجوید راهِ مقصود وفلاح تا ثریّا سالکِ راهِ وفا پرواز کرد هردلی که‌او شد درونش مَامَنِ عشق وامید صاحبش را با دگر صاحبدلان همرازکرد خوش بود باشیم گر همراهِ راهِ دوستی دشمنی را بایَدَش از بیخ و بُن مِقراض کرد عاشقان را قلب چون آیینه باشد بی غبار می توان با مهربانی قفلِ بسته باز کرد نیست نغمه بر لبِ بلبل به ایّامِ خزان در بهاران حُسنِ گُل او را به خود دمساز کرد رایحه از هر علف هرزی نیاید بر مشام عِطرآگین بوستان را نرگسِ شیرازکرد مهربانی سنگ را با شیشه سازد سازگار همنشین گاهی کبوتر را کنارِ باز کرد صحّتِ گفتار باید در عمل اثبات کرد حلِّ مشکل کِی توان با بازیِ الفاظ کرد تا(فدایی) قصّه‌ی پاکان به گوشِ جان شنید خویش را در پادگانِ عاشقان سربازکرد #علی-برخی #فدایی 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian

دلگویه ای با مسافران آسمانی زندگی را میگذرانیم، با همه کسالت و یکنواختی اش... و هنوز هم شما از میان روزمرگی ها گاهی سرک میکشید، از میان قاب عکسی که همیشه نگاهمان میکند، خیره، شما اما از پشت آن عکس قاب گرفته که همیشه خیره خیره نگاهمان میکنید ، سَرَک میکشید، گاه گاهی، با لبخندی بر لب و یا با اخمی از سرِ نا رضایتی هستید، شماها هستید و گاهی می آیید و به یادمان می آورید نبودنتان را، تنهایییمان را، رفتنتان را، مثل امروز مثل تمام این روزها که به هر طرف نگاه میکنیم هستید، رِژِه میروید جلوی چشمانمان، نگاهمان به دنبالتان میدود، نشسته اید، روبروی ما چای می نوشید، چشممان به دستهایتان می افتد، روی مبل نشسته اید و اخبار گوش میکنید، قرآن میخوانید، نماز،،، چه نمازی اقامه میکنید، پلک نمیزنیم، همانجا بعد از نمازخوابتان میبرد، دلمان ضعف میرود، هستید، همه جا هستید، ناگهان صدای آن درِ لعنتی در گوشمان می پیچد، دلمان میریزد، رویاها محو میشود، شما بودید، آمدید و به یادمان آوردید که دیگر نداریمتان، رفتید در آرامش بروید، عزیزان مسافر 😔 (( از طرفِ مسافر آینده، سیمین )) 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian

‼️⭕‼️⭕‼️⭕‼️⭕ با سلام و ارادت خدمت همشهریان بزرگوار فردا دوشنبه ۲۲ اسفند ماه مصادف است با سالروز صدور فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر تاسیس بنیاد #شهید انقلاب اسلامی وروز بزرگداشت #شهدا نام گرفته است اعضای محترم کانال خبری دیزان همشهریان عزیز و بزرگوار ،از شما درخواست می‌شود که هر گونه #متن ،#دلنوشته ، #فیلم ،#عکس، #اشعار کوتاه درباره شهدای عزیزمون در دسترس دارید برای ما ارسال کنید تا در کانال خبری دیزان بارگذاری واز شهدای عزیزمان یاد کنیم ارسالی های شما به نام خودتون در کانال بارگذاری خواهد شد سپاس

با سلام و ارادت و احترام به اعضای بزرگوار کانال خبری دیزان پیرو پیام قبل امروز کانال متعلق به شهداست برای ارسال دلنوشته ،عکس،فیلم ،خاطره،اشعار و... اولین دلنوشته 👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿

در روز بزرگداشت شهدا عرض ارادت خویش را تقدیم می کنم به هزاران هزار لاله آسمانی این سرزمین و دهها تن از دوستان شهیدم . اي كاش بدانيــم مقام شهــدا را مرغان رها گشته از اين دام هوا را سرمست مي و جام طهورند به جنت ره نيست در آن مرتبه انديشه ما را برسفـــــره مهماني معبود نشستند آنان كه خريدند بجان تير بلا را بگشوده پروبال چو مرغان مهاجر مردانه گزيدند سر كــوي بقا را تا آنكه سرافراز شود دين خداوند كردند فدا دست و سروسينه وپارا با آنكه رخ حضرت ارباب نديدند كردند بپا معركه كرببــــلا را با پيكر آغشته بخون و تن بيدست دادند چو عباس نشان رسم وفا را دادند به ما درس وفاداري و ايمان بردند به پايان ره اخلاص و صفا را با سجده خونين و ضويي همه از خون كردند بدين شيوه ملاقات خدا را جان همگان را ملك الموت ستاند ذات احدي خود بستاند شهدا را فرمود خداوند که کس مرده نخواند هر كشته خونين كفن راه خدا را هان اي شهدا در حرم دوست بخواهيد مارا بدهد آنچه خدا داد شما را در روز جزا باب شفاعت چو شود باز مشمول شفاعت بنمایید سما را #سما ✍#حاج اسدالله سلطانیان

🌾🍂🌾🍂🌾 🌾🍂🌾🍂 🍂🌾🍂 🍂🌾 🍂 #باشهدا 🌹بیاد شقایق در خون  تپیده 🌹 از همان اوان کودکی چشمان معصومش گویای ماجرایی  کربلایی داشت . وقتی از پدر بزرگوارش جویای احوالاتش شدم فهمیدم شهادت ر ا با همان سن و سال کمش احلا من العسل ( شیرین تر از عسل ) می دانست و کسب اجازه از بزرگتر را برای جبهه رفتن از حضرت قاسم ( ع) آموخته بود . برای رفتن سر از پا نمی شناخت . از او التماس و از پدر امتناع که شما سن کمی دارید . گفت : من به تبعیت از امام  حسین (ع) موظف هستم جانم را برای اسلام فدا کنم . به واسطه سن کمی که داشت شناسنامه اش را دستکاری کرد و سنش را برای اعزام بالا برد . یک هفته بعد ، از سپاه با پدر محمدباقر تماس گرفتند که محمد باقر در حال اعزام به پادگان کرج برای آموزش می باشد و پدر موافقت خود را اعلام کرد . بعد از چهل روز  آموزش به  جبهه  می رود. هرگز نمازش قضا نمی شد و در خانواده به صداقت و راستگویی شهرت داشت . نوجوان ملایم و دوست داشتنی بود . از آنجایی که زمین لایق او نبود در شبی ظلمانی که خفاش شب پرست تاب مقابله مردانه با سربازان امام زمان (عج) را نداشت ناجوانمردانه صحرای شلمچه را به قیر بست و گروهی از زرمندگان اسلام در باتلاق قیر گرفتار شدند و اینگونه بود که آسمانیان پر گشودند . و محمدباقر را در منطقه شلمچه در تاریخ 1366/01/21 از آن خود کردند . پیکر مطهرش پس از یازده سال در تاریخ 1377/06/16 بر روی دوش مردم قدر شناس تشییع و در گلزار شهدای ینگی امام به خاک سپرده شد . شدم آخر فدای دین و قرآن                                 دعا کردم که من اینسان بمیرم نویسنده : مهر انگیز سلطانیان 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹