eitaa logo
🔊 کانال خبری دیزان 🔊
888 دنبال‌کننده
971 عکس
504 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خالق مهر و مهربانی مزاحی با گرانیهای بازار مخصوصاًآجیل وتنقّلات 😉 الا اِی پسته ی خندانِ کجایی چرا از ما تو را پنهان نمایند فراری هستی از ما ،کلّه قوچی تو را هدیه به مسئولان نمایند تناول کردنت دیگر سراب است خلایق ناله از هجران نمایند تو را با ما سرِ مهر و وفا نیست تو را یک عدّه نوشِ جان نمایند سفر کردی دگر از خانه‌ی ما تو را در کاخها مهمان نمایند شب چلّه شد و از باب و مادر تمنّایَت همه طفلان نمایند شدی در بسته بندیها تو محصور تو را آذین به هر دکّان نمایند شدی کالایِ لوکسِ صادراتی مکانت در فرنگستان نمایند به آمریکا و پاریس و به لندن تو را هر سوی سرگردان نمایند فرنگیها تو را با عزّت و جاه خرید از شهرِ رفسنجان نمایند نبود آنجا اگر مقدارِ کافی خرید از خطّه‌ی سمنان نمایند  گذارت نیست در جاهایِ محروم تو را راهی سویِ تهران نمایند تو خندانی ولی از هجرِ رویت ضعیفان دیده را گریان نمایند تماشایت نمایند از رَه دور که شاید زخمِ دل درمان نمایند نمودی پشت بر مسکین و درویش که نفرین بر تو مظلومان نمایند  جمالت را اگر در خواب بینند دولُپّی از تو نوشِ جان نمایند گمان کِی بود مَردُم را در این شهر که قیمتها چنین طُغیان نمایند    بساطِ زندگی را بینِ مردُم چنین در ورطه ی طوفان نمایند گروهی نانِ شب را گشته محتاج گروهی برّه ها بریان نمایند گروهی در کَپَرها خفته در خواب گروهی کاخها بنیان نمایند  زِ تو شکوه نمودم نزدِ قاضی که شایَد مشکلم آسان نمایند ولی قاضی نشد یارم در این باب تمامِ قصّه را کِتمان نمایند تو همسنگِ طلا و زعفرانی  حفاظت از تو ماموران نمایند به جایِ خوردنت منبعد مَردُم تو را بَر سینه آویزان نمایند   به این نرخی که داری پسته امروز  تورا بایَد که گُلباران نمایند شدی همدست با بادام و گردو تو را یاری گز و سوهان نمایند همان یارانِ بی مهر و وفایت تمامی نقض بر پیمان نمایند سرِ جنگ و ستیزت هست امروز زِ تو شکوه همه یاران نمایند چه خوش باشد اگر روزی ببینیم بهایَت را کمی ارزان نمایند خلاصه داستانت طنزِ تلخیست که آن را هر کجا عنوان نمایند (فدایی)باشد امّیدش که روزی تناول از تو محرومان نمایند خوش آن روزی  ببینم کودکان را  که چون تو جمله لب خندان نمایند سلام و عرض ادب خدمت یکایک همشهریان عزیز دیزانی یلداتون مبارک 💐🌾 🌺🌿 -برخی کانال خبری دیزان https://eitaa.com/dizanian
به نام خالق زیبائیها غزلی تقدیم به همه مادران خواهران همسران و دختران محجّبه‌ی سرزمینم ایران (حجاب) ای خواهرِ من حُسنِ جمالِ توحجاب است عریانیِ تو عاقبتش رنج و عذاب است آموزه‌ی دین است همین منطق و تدبیر در کِیدِ تو شیطان همه جا پا به رکاب است زن گل بُوَد و خار همیشه به کمینش در دستِ همین خار به صیدِ تو طناب است با حفظ حجابت تو شَوی بانوی عالم این مژده بشارت ز احادیث و کتاب است آن زن که بُوَد دامنِ او پاک و مطهّر از دامنِ او مرد به معراج خطاب است از دُختِ نبی نَقل شد این دُرّ گُهربار 《ارزنده ترین زینت زن حفظِ حجاب است》 زیباییِ زن هست نجیبی و متانت برتر زهَر آرایش و هَر رنگ و لعاب است در خانه اگر چهره‌ی خود کرد فروزان آرایش و پیرایشِ او عینِ صواب است فرزند نکو حاصلِ تطهیرِ زنان است پَرورده‌ی دامانِ گلِ سرخ گلاب است دنیای تجدّد همه تو خالی و پوچ است ژرفش نگری جمله همانندِ سراب است آنان که شدند شیفته‌ی رنگ و لعابش حیرت زده دیدند که پُل آنسویِ آب است بانو تو مَشو غافل از این رُتبه و شَانَت هر غفلت و خامی سببِ حالِ خراب است وَالله که این راه، تو را راهِ فلاح است بنگر گذرِ عمر چگونه به شتاب است این صورتِ زیبایِ تو را نیست دَوامی پیری و خزان در پیِ ایّامِ شباب است از بهرِ فریبِ تو در این معرکه امروز ابلیسِ لعین بر رُخِ خود بسته نقاب است پیدا نشد از راهِ خطا منزلِ مقصود پایان به سقوط است و سر انجام عِقاب است شیرین چو عسل حاصلِ اندرزِ (فداییست) خوش آنکه به این شیوه و این راه مُجاب است -برخی کانال خبری دیزان https://eitaa.com/dizanian
🌹به نام خدای شهیدان 🌹 به مناسبت سوّمین سالگرد شهادت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی سردار از داغِ فراقت گریه کردیم باسینه ی سوزان، زِ داغت گریه کردیم در خاطر آید آن تبسّم هایِ شیرین از عمقِ جان در اشتیاقت گریه کردیم روزی که راهِ عاشقی آغاز کردید تو با ابومهدی چه خوش پرواز کردید دو دلشده از کاروان عشق و ایثار در آزمونها رتبه را ممتاز کردید سردارِ دلها هستی اِی اُسطوره ی عشق اِی پخته در هنگامه ها در کوره‌ی عشق تو عشق را زیباترین تفسیر هستی اِی نامِ تو زیبنده بر منظومه‌ی عشق   در قلبِ مردُم جا گرفتی اِی علمدار کِلکَم شده قاصر زِ توصیفِ تو سردار گفتی که سربازی، تو با این هیبت و جاه حیران شدم درمانده‌ای در کشفِ اَسرار اندیشه هایت مکتبی دیگر بَنا کرد هر قلبِ پاکی در مسیرت اقتدا کرد اِی اُسوه‌ی صبر و شجاعت اِی اَبَر مَرد راهِ تو ما را با حقیقت آشنا کرد داعش همان فرزندِ نامشروعِ شیطان  ازبردنِ نامِ تو هم باشد هراسان تو ریشه‌ی جُرثومه ها را قطع کردی چون تو ندیدم در زمانه مردِ میدان دشمن که از تدبیر و رَزمَت در هراس است در فکرِ حیله مُلحدِ حق ناشناس است تو یاریِ درماندگان را بر گزیدی  دشمن به فکرِ خُدعه همچون عمروعاص است آخر به نامَردی تو را از ما جدا کرد از پشت شمشیرِ جفا بر قلبِ ما کرد درمانده از میدانِ رزمَت شُد گریزان آزادگان را در غَمَت غرقِ عزا کرد خون گر ببارد دیده‌ها زاین دردِ جانسوز باشد روا اِی مهربان سردارِ پیروز غلطان به خون شد پیکرت در مسلخِ عشق اِی روشنی بخش اِی چراغِ عالَم افروز تو باشهادت شد فزون قَدر و مقامت شد جاودان اِی قهرمان نام و پیامَت دشمن به نامردی تو را از ما جدا کرد از آن حرامیها بگیریم انتقامت از آن تبسّم ها که بر لب داشتی تو بَذرِ مخبّت را به دلها کاشتی تو هرجا که رفتی در عراق و شام و لبنان خوش مرزها را از میان برداشتی تو روزِ عُروجت خلق طغیان کرده بودند طوفان به پا امواجِ انسان کرده بودند سِیلی به پا مَردُم  به عشقت اِی سپهدار در مشهد و اهواز و کرمان کرده بودند گویا مجسّم صحنه ی کرب و بلا بود در شهرِ تهران محشرِ کُبرا به پا بود در کربلا و در نجف مَردُم عزادار خون جاری از چشمِ غریب و آشنا بود بر رهبرِ فرزانه داغَت آتشین بود  زیرا که مهرت با دلِ رهبر عجین بود اُف بر کسی این رشته را از هم جُدا کرد افسوس افسوس آنکه  تقدیر اینچنین بود   هرگز زراندوزی نبوده در مَرامَت بر تارکِ دنیا درخشان گشته نامت سرداری و گفتی که سربازم به میهن سنگِ مزارت شد گواهِ این کلامت مامِ وطن از داغِ هجرت داغدار است اندر رثایت گفتنیها بی شمار است کرده عروجت قلبِ میهن را گُدازان چشمِ(فدایی) از فراقت اشکبار است یاد و خاطره‌ی سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی و تمامی شهدای راه حریِت و آزادی را گرامی می داریم یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد کانال خبری دیزان https://eitaa.com/dizanian
به نام هستی بخش بی زوال به مناسبت رحلت حضرت ام البنین بشنوید از مادری در بُردباری بی نَظیر نامِ او اُمُّ‌البنین و بانویی نیکو ضَمیر بعدِ دُختِ‌مصطفی(ص) شد زوجه‌ی  مولا علی(ع) یارِ مولا‌ گشت و بَر اولادِ زهرا(س)   دستگیر همسری نیکو سِرِشت و قلبِ او لَبریزِ عشق مادری که‌‌او بَر بُلندایِ اَدَب بودَش سَریر داشت فرزندانِ چندی از امیرالمومنین چهار فرزندِ پسر جَنگاورانی شیر گیر یک تَن از آن چهار تَن مشهورِخاص وعام شد نامِ او عبّاس بود آن مه جبین ماهِ منیر چهره‌اش نورانی و ماهِ بنی هاشم لقب گاه سقّا بود و گَه مُستوفی وگاهی‌ وزیر داستانِ جانفشانیهایِ او بشنیدنیست روزِ سختِ امتحان و اتّفاقاتِ خطیر در وفاداری،چو او مادر نزاییده به دهر در میانِ عشقبازان در زمانه شد شهیر او که در دربارِ شاهِ کربلا سلطانِ عشق گفت هَستم خادم امّا بود در واقع اَمیر با درایت، مادرش او را چنین تعلیم‌ داد پورِ پاکِ مرتضی شد پهلوان مردی دلیر مهرِ فرزندانِ زهرا (س) در دلِ اُمُ البَنین همچو مادر قلبِ او بر مهرِ آنها شد اَسیر عهد و پیمانی که او را بود با آلِ رسول گفت این دلبستگی بسیار باشد دلپذیر روسفید آن شیر زن زاین آزمونِ سخت شد تا نباشد روزِ محشر نزدِ زهرا سَر به زیر قاصدی از مرگِ عبّاسش به او دادی خبر گفت قاصد از حسینم کن مرا اکنون خبیر هرچه قاصد گفت از عبّاس، او گفت از حسین گفت حسین هم شد شهید از نیزه و شمشیر و تیر زاین خبر شد زانوانش سُست وپشتِ او خمید ازغمِ مرگِ حسین از دِل بَر آوردی سَفیر مادرِ عبّاس و از او نیست جز این انتظار داغِ فرزندانِ زهرا آخر او را کرد پیر شیعیان در مرگِ او دارند چشمی اَشکبار مِهرِ آلُ الله را اَز شیعیان یارب مَگیر سالروزِ رِحلَتَش دارد(فدایی)شور و شِین شایدعَبّاسَش شَوَد در حَشر او را دَستگیر سالروز رحلت حضرت امّ‌البنین مادر باب‌الحوائج حضرت ابوالفضل‌العبّاس(ع) روز بزرگداشت مادران و همسران شهدا بر همه‌ی خانواده‌های معظّم شهدا وهمه‌ی ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارت تسلیت و تعزیت باد 🌑🖤 کانال خبری دیزان https://eitaa.com/dizanian
به نام هستی بخش زوال ناپذیر  به مناسبت شهادت امام علی‌النقی (ع) به نامِ یگانه جهاندارِ  پاک که شَمس و قمَر شُد از او تابناک دُرودَم به پیغمبَر(ص) و آلِ او  که بودند جمله پَر و بالِ او به آن چهارده نورِ رَخشان سلام که کردند بَر دیوِ ظلمت  قیام جهان روشنی دارد از نامشان نباشد به جُز عشق پیغامشان قدمهایِ مردانه برداشتند که تا پرچمِ دین بر افراشتند  نبودند چون یارِ اهریمنان کمر بسته بر قتلشان دشمنان قَد از غُربتِ آلِ یاسین خَم است که انشایِ کِلکَم همه اَز غَم است قَلَم شورِ روضه به پا کرده است  دِلَم مِیل بر سامرا کرده است ندانم به گیتی چه رُخ داده است که شوری به هر سو در اُفتاده است    گُذر هَر کجا می کنم صبح و شام رسد بویِ اندوه و غَم بَر مَشام   چرا دیده ی شیعیان پُر نَم است چرا سامرا غرق در ماتم است   امامی که خود هادی و رَهنماست شهیدِ از جفا جوییِ اَشقیاست علی النقی(ع)  آن امامِ وَحید به فیضِ عظیمِ شهادت رسید مزارِ  شریفش  بُوَد  سامرا به خلقِ جهان هادی و رَهنما  بُوَد قاتلَش خَصمِ آلِ رسول نموده چنین شیعیان را مَلول ز عباسیان  مُعتَمِد نامِ اوست چواَخلاف و اَسلافِ‌خود کینه جوست به میدانِ تدبیر درمانده شد پیِ قتلِ آن شاه آماده شد   سپس کرد مسموم او را به زَهر زِخود نامِ نَنگی نهاده  به دَهر   همانها که دارند قلبی سیاه که تاریخ باشد به حرفم گواه دلِ آن جماعت پُر از کینه بود که این کینه از عهدِ دیرینه بود زمانِ رسولِ خدا  در خفا پس از او شده کینه ها بر ملا علی را نمودند خانه نشین که بوده به ختمِ رُسُل جانشین ستمهایِ آنها به دختِ رسول دلِ شیعه را کرد از غم ملول نبودند هرگز به دین پایبند بسی دید اسلام زآنها گزند  به آلِ پیمبر جفا کرده اند خیانت به دینِ خدا کرده اند    صداقت نبوده به کردارشان دوصد لعن و نفرین سزاوارشان دگر بارِ ظلمی عیان کرده اند پریشان دلِ شیعیان کرده اند در این سوگ شیعه بُوَد داغدار  محبّانِ آلِ علی(ع) دل فکار  (فدایی) که قَلبَش پُر از آذر است  ثَنا گویِ اولادِ  پیغمبر  است شهادت جانسوزِ دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی النقی بر همه عاشقان و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت تسلیت و تعزیت باد 🖤🌑 ✍ 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian
به نام خالق بی زوال سروده‌ای در مقام پدر تقدیم به همه‌ی پدران عزیز مخصوصاً پدرانی که آسمانی شدند تکیه گاهی مطمئن باشد پدر کاش بودی سایه اش بالایِ سر راست قامت همچو کوهی استوار  خود فَدا سازَد بدونِ  انتظار سایه ی مهرَش تو را گر بَر سَر است قدرِ او می دان که همچون گوهر است مشکلاتِ زندگی بَر دوشِ اوست بیشتر نیش‌ است و کمتر نوشِ اوست بَر معیشَت هر طَرَف روکرده است دستِ او با پینه ها خو کَرده است صورتَش پُر گشته از چین و چُروک سَر نَسازَد خَم به دربارِ ملوک تا گُذارَد لقمه ی نانی حَلال رویِ سفره بَهرِ فرزند و عَیال   نیست رو گردان دُمی از سَعی وکار عزّتِ  نَفسَش بماند  پایدار هجرِ او بسیار می باشد گِران بیشتر سنگین به قلبِ دختران اُلفَتی دارد پِدَر با دخترش سایه اش می گستراند بر سَرش بَر گُلِ خود باغبانی می کند نَزدِ او نَجوا نهانی می کند   کوهِ درد است و بُوَد سنگِ صبور تا مگر از رَنجها سازد عبور قلبِ او چون آیِنه صاف و زلال رفتنَش آغازِ هر رَنج و مَلال اسوه اندر مهربانی می شود تا که روزی آسمانی می شود حال اُفتادَست از ما گر جُدا دست اَز ما شُست و شُد سویِ خدا بَر مَزارش فاتحه خواندن رَواست کمترین کاری که اکنون سهمِ ماست چون پدر مادر زِ ما حق می برند گاهِ خیرات اَز همه اولا ترند   در میانِ مسلمین هست باوَری گاه گاهی خوش بُوَد یاد آوری فاتحه با خواندنِ یاسین رواست دادنِ خِیرات و نَذری هم به جاست روحِ آنها را زِ کارت شاد کُن اندکی دل را زِ غم آزاد کن اِی خداوندِ کریمِ ذوالجلال اِی همیشه جاودان و بی زَوال شاد کُن روحِ تمامِ رفتگان از پدر از مادر و از بَستگان رفتگانِ جمعِ حاضر عَفو کُن از خودِ آنها بلا را رفع کن روحِ اَمواتِ(فدایی) شاد کُن خانه شان در آخرت آباد کن کشورِ ما از بلاها دور کُن قلبِ ما زین هدیه اَت مسرور کن ✍ 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian
💐به نام خالق زیباییها💐 به مناسبت سیزده رجب روز میلاد مولا علی(ع) وروز پدر (فرخنده روز) اذن خواهم از خدا از بهرِ انشایی دگر تا قلم گردد نویسا بهرِ توصیفِ پدر یک نظر تقویم را کردم به روز و ماهِ آن سیزدهِ ماهِ رجب دیدم درخشان چون گُهر یک چنین روزیست مولودِ امیرالمومنین هیچ دانی کعبه باشد زادگاهِ آن پسر در دلِ دیوارِ کعبه روزنی آمد پدید فاطمه بنتِ اسد پنهان شده درآن مَقَر تا که مولودش در آنجا چشم بر دنیاگشود معجزی بود و درآنجا این چنین شد جلوه‌گر کَس نداند رازِ این مولود در بیتِ خدا نیست کَس را جُز خدا از سرِّ این معنا خبر قدسیان با تهنیت چون سویِ کعبه آمدند طعنه زَن دیدند انوارش به شمس و هَم قَمَر کَس نشد هم رتبه با او جز پیمبر در جهان مدح می گویند این مولود را جنّ و بشر چون پدرها را مقام و جایگاهی فاخر است روزِ مولودش مُزیّن گشت بر نامِ پدر نامِ زیبایِ پدر تفسیرِ عشق و عاشقیست پس به تَکریمَش نما تعجیل اِی جانِ پسر گر بهشتِ جاودان در زیرِ پایِ مادر است پینه‌ی دستِ پدر باشد متایی معتبر بر پدرها پس مبارک باد این فرخنده روزِ اِی خَلَف فرزند، از بی مِهریَش بنما حَذَر شد(فدایی) تهنیت گویان به جمعِ دوستان سایه‌ی مهرِ پدر را خود ندارد گر به سر با زبان و با قلم با عشق و از رویِ خلوص نظم‌ها در مدحِ مولا گفت و باشد مفتخر دستگیرش گر شود مولا علی(ع) در روزِ حَشر هدیه ای والاست با ارزشتر از هر سیم وزَر عرض سلام وادب واحترام دارم خدمت یکایک شما عزیزان روز میلاد باسعادت حضرت امیرالمومنین ساقی کوثرمظهر عدل وعدالت علی ابن ابیطالب (ع)و روز پدر را حضور همه شما تهنیت و شاد باش عرض می کنم 💐🌺🌹🌲🌾🥀🎄🌸🌾💐🌺🌲🌹🥀🎄🌸🌾💐🥀🌺🌲🌹👏👏👏🌸💐🌺🌹 ✍ 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian
‍ به نام خالق بی زوال به مناسبت وفات حضرت زینب کبری(س) (کوه ایثار) آنکه شد اُسطوره ی صَبر و مِتانت زینب است کوهِ ایثار و گُذشت و استقامت زینب است  جدِّ او پیغمبر و بابَش علیِّ مرتضاست دخترِ زهرا و سیمایِ نجابَت زینَب است   کربلا با نامِ زیبایِ حسین زیبنده شد پشتوانه بر امام و بر امامت زینب است با حسین و کربلا عشق وصفا معنا گرفت آنکه تکمیلش نموده این رسالت زینب است از لِسانِ او  پیامِ کربلا شد جاودان  دُخترِ شیرِ خدا شاهِ ولایت زینب است  بر زبان جاری نماید خطبه هایِ آتشین یِکّه تازِ عرصه در بهرِ شجاعت زینب است هر چه در وادیِ صبر و استقامت راه بود سالکِ این راهها تا بی نهایت زینب است او که دارد بارِ سنگینِ رسالَت را به دوش تا به سر منزل رساند این امانت زینب است کوهِ غم بر دوش و بر دل باشَدَش صبری جمیل آنکه شامل شُد به حالش این عنایَت زینب است پُرسش از او شد چه دیدی در زمینِ کربلا دارد از زیباییِ مُطلق حکایت زینب است مارَاَیت اِلّاجَمیلا گفت دیدم هر چه بود قهرمانِ بی بدیل و با کِفایت زینب است کرد با تدبیرهایش آنچنان افشاگری خصم را وادار کرده بر نِدامت زینب است خواست دشمن تا شود مسکوت رازِ کربلا  او که افشا کرد رازِ این جنایَت زینب است در اسیری هم امیری می کند دختِ علی(ع) جُز خدا از کَس نخواهد استعانَت زینب است کاخِ ظلم و کُفر را ویران کُنَد با خُطبه اش تا کُنَد از دینِ پیغمبر حِراسَت زینب است  می شود  مامور بر ابلاغِ  پیغامِ حسین او که دارد در وجودش این دِرایت زینب است   طعنه ها بر جان خرید امّا صبوری پیشه کرد تا کند از اَمرِ مولایَش اطاعت زینب است قَد خمیده دارد از بارِ مصیبتها ولی  در رِسالت سَرفَراز و راست قامت زینب است هست از داغِ عزیزان سینه اش  لبریزِ  دَرد آن که دارد از جداییها شکایت زینب است   سالروزِ رحلتش باشد (فدایی) نوحه‌گر چشمِ امّیدش به فردایِ قیامت زینب است رحلت جانگداز بانوی قهرمان کربلا دختر علی مرتضی(ع) و فاطمه‌ی زهرا(س) (حضرت زینب کبری(س) بر همه‌ی دوستداران و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت تسلیت باد 🖤🌑 -برخی
🔊 کانال خبری دیزان 🔊
🔹وضعیت جوی دیزان طی روزهای پیش رو: آرین منش: 🔸موج فعلی بارش تا امشب(پنجشنبه شب) کم و بیش فعالیت کر
به نام خالق زیباییها (ارکانِ هستی) شاملِ حالِ زمین شد لطف‌ و مهرِ کردگار برفِ زیبا خود نمایی کرد چون زیبا ،نگار دشت و صحرا از قدومش جلوه‌ای دیگر گرفت تاجِ شاهی بر سرش بنهاد کوه و کوهسار چترِ زیبایی فکنده برف بر رویِ درخت چون عروسان خود‌نمایی می کند بر شاخسار مهرِ تابان چون نمایان می‌کند رُخ از نقاب اشک شوق از برفها جاری شود در جویبار آفتاب از مهرِ خود بر برفِ زیبا چون دمید حاصلِ این مهربانی جلوه گر شد آبشار یارِ دیرینند با هم  آفتاب و برف و باد هریکی در کارِ خود مشغول گردِ این مدار هریک از آنها زمین را هدیه‌ای باشد نفیس تحفه‌ای هستند ارزانی به ما از کردگار گر زِ انسان هریک از آنها شود روزی دریغ زندگی مختل  شود باشد  عیان و آشکار جمله موجودات عالم زنده از این موهبَت این عوامل گر نباشد  هست گاهِ  احتزار ابر تا گریان نگردد کِی زمین خندان شود گریه‌ی باران نویدی هست از زیبا بهار بر چنین بخشندگیها ناسپاسی کِی رَواست شکرِ نعمت نعمتت افزون کُنَد در روزگار جایِ شُکر و بندگی ما را سرِ طُغیان چراست بَر بقا یا بر فنا ما را نباشد اختیار هریک از ارکانِ هستی لازم و ملزومِ ماست اندکی اندیشه کن در گردشِ لیل و نهار گر خدا باشد بزرگ و کار او بخشندگی‌است وای بر روزی که قهرش را نماید آشکار شاهدِ یک صحنه‌اش هستیم در این روزها گر زمین لرزان شود از ما نیاید هیچ کار ناظمِ نظمِ جهان خود واقفِ اَسرار‌هاست می کند تدبیر در کارِ جهان با اقتدار گر(فدایی) را نشد عبرت تمامِ این امور  بر خطا هایش ببخش اِی حضرتِ پروردگار ✍-برخی ❄️🌧❄🌧❄🌧❄🌧❄🌧❄🌧 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian
به نام خدا گفت شوهر مهربانو اَمرتان باشد مطاع می تکانم خانه را اِی مهربان بی انقطاع😂 تابعِ امرِ شمایم پس خشونت بهرِ چیست ظرف می‌شویم بفرمایید دیگر امر چیست😂 فرشها را هم بشویم با شتاب و بی درنگ تا بدانی شوهرت در کارِ خانه شد زرنگ😂 شیشه‌ها را می‌کنم پاکیزه با جهد و تلاش استراحت کن شما و زاین سَبَب آسوده باش 😂 کارِخانه هرچه باشد واگذارش کن به من می دهم انجام بیشک تا رمق دارم به تن😂 جیبِ بنده هست خالی نیست در آن اسکناس عید نزدیک است امّا بنده هستم آس و پاس 😂 این حقوقِ ماهیانه اندک و ناقابل است با گرانیها یقین دان دخل و خرجش مشکل است😂 خواهشاً از این سبب با من مکن جنگ و ستیز تا بیابم کارِ خوب و پر در آمد اِی عزیز😂 این سخنها از(فدایی)گر کنی آویزِ گوش بیش از این در کارِ خانه می‌شوم من سختکوش😂 مردها از شعرِ او گر خُرده گیری می کنند نیک دانم خانه را خود گردگیری می کنند 😂 مطلبِ طنزی شنید و گفت با ابیاتِ چند مثلِ خودشعری(وَلِ پیت)لیک شیرینتر زِ قند😂 درود بر شما خواهر بزرگوار سرکار خانم سلطانیان وقت شما به خیر شعر ارسالی شما هرچند به نفع خانمها بود ولی به دلیل دستمایه‌ی‌طنزی که داشت موجب انبساط خاطر گردید بنده هم به نفع خانمها چند بیتی بداهه با شما همراهی کردم امیدوارم آقایان حاضر در گروه بنده را توبیخ نکنند😂 سپاس از شما 🙏 ✍ 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian
به نام خالق زیبائیها : قصیده ای باگویشِ محلّی دیزانی در وصف روستای دیزان و به مناسبت اولّین همایش شعر وادب که در اوّل شهریور سال ۱۳۹۷ در روستای دیزان برگزار شد که با استقبال بی نظیر اهالی دیزان همراه بود این شعر را به همین مناسبت سرودم تقدیم به همه‌ی کسانی که زبان مادری را پاس می دارند خدایِ مِهربُن  چندی خُجیره خالقِ این جَهُن چندی خُجیره شروع کُردِنِ کار وی نُمی همراه برایِ عاشقُن چَندی خجیره   خدا که هم کَریم و هم رَحیمه وی این بُزُرگیون چندی خجیره طبیعتِ خدا هاکُرده ایجاد کَرُن تا بیکَرُن چندی خجیره   بِرِه باهم بَشیم سیرِ طبیعت بَشیم تا طالقُن چندی خجیره    هرَجارِ  اَیشنی فصلِ بهارِش زمین وآسمُن چندی خُجیره زمین و دشت و صحرا گلعِذاره ماهِ چهارده شَوُن چندی خُجیره   ستاره ، شَو هاکُنه خود نمایی زاغی پَر، آسِمُن چندی خُجیره مَحلان یکی از اون یکی قشنگتر اَمَی محله دیزُن چندی خجیره     قدیم وی نُم بیَه نجفِ کوچک دیارِ عارفُن چندی خجیره جَدِّ بزرگوار شَیخِ طریقت وی صَحن و وی اَیوُن چندی خجیره غروبِ دَم  بَشی اوجه  زیارت حاجت هادیَه اِشون چندی خجیره   ِبرارُن آقا احمد ، بابا محمود یاد از اون بزرگُن چندی خجیره آقا  شیخ مرتضا‌یِ طالقُنی بزرگ مردِ دیزُن چندی خجیره  نجف اون عالِمی آرامگاهه صحنِ شاه مَردُن چندی خجیره  مِلّا علیِ  راجی مردِ تقوی وی شعر و مِرثیان چندی خجیره بعضی  مِرثیانِش رقیب ندارنه درهمه‌ی ایرُن چندی خجیره گُنّه خَو بَدیَه وی عاشورای شَو  وی خَوی داستُن چندی خجیره خَو بَدیَه حضرتِ فا طمه رِ(س) هادانه راهِ نُشُن چندی خجیره بُته اون مِرثیَه رِ بعد از اون خَو وی بندِ گِردِشون چندی خجیره کمتر کَس این همه بونه مُقَرّب این دَرِجه ایمُن چندی خجیره   اَمَی مَحلَی باعثِ افتخاره اَمثالِ راجیون چندی خجیره میرزا جلیل همون استادِ نامی گته تعزیه خُن چندی خجیره به موسیقی داشته اشرافِ کامل همایون، اِصفهُن چندی خجیره سه گاه و چهارگاه، ماهور و دشتی وی حفظ خونِستنُن چندی خجیره راست پنجگاه و نوا و شورکه بینه علاحده دستگاهُن چندی خجیره خدا بیامُرزه اون گته مرده بهشت بو وی مَکُن چندی خجیره دیزُنی عابد و زاهد زیاده گذشته تا الاُن چندی خجیره   بَوِم یک یک اِشُنی ذکرِ خیره طولانی داستُن چندی خجیره فعلاً فرصت نیَه تا وقتِ دیگر هادیَم اِمتحُن چندی خجیره   با این حالِ خوش و این مَعنویّت یادی از شهیدُن چندی خجیره شهیدُن هَمِشون مردِ خدانه اون اخلاص وایمُن چندی خجیره بیست و هشت تا شهید بَبینه پَرپَر پیام و راهِشُن چندی خجیره بهشتی هَستِنه اون سَرفَرازُن بهشتِ جاودُن چندی خجیره     بَوِم شعر وصفِ حالِ اون بزرگُن آشِکار و پنهون چندی خجیره اگر عُمر باقی بو یَک وقتِ دیگر بَوِم در وَصفِشون چندی خجیره دِل نیِنه  بَشُم  دیزُن دِ دِرگا وی غروبِ دَمُن چندی خجیره کَمه هرچی بَوِم در وصفِ دیزُن وی همه‌ی فَصلون چندی خجیره پنجشنبَی روز و اوّلِ  شهریور بعد از عیدِ قربُن چندی خجیره سالِ نَود و هفت دیزُنی محله شبِ شعرِ دیزُن چندی خجیره دیزُنیُن  همه جَمِعنه  یکجا همراهِ شاعرُن چندی خجیره   شبِ شعری بَبیه اوجه  بَر پا حضورِ دوستُن چندی خجیره خوش  آمد گُمه بنده  مَحلَیُنه این دورِ  هَمیُن چندی خجیره ادامه داشتِبو هر سالی یَک بار مَحفِلِ شعرِمُن چندی خجیره هر جایِ طالقُن شُنی قشنگه  دیارِ عارفُن چندی خجیره     روایت هسته از امامِ صادق اِشُنی صحبتُن چندی خجیره سیزده نفر هستنه طالقُنی یارِ امام زَمُن چندی خجیره  بیاین باهم بَشیم عَلاحده مَحلان بَینیم اوجه هارُن چندی خجیره   علاحده جادِ دی شاعر در این جمع دَره چند تا مِهمُن چندی خجیره استاد باریکانی (ناصحِ) معروف طبعِ شعرِش رَوُن چندی خجیره نهج البلاغه رِ به نَظم در اُرده استادِ  طالقُن چندی خجیره  ریاضی  هَسته استادِ بداهه  اون استادِ عِرفُن چندی خجیره   امان‌الله خانِ آقا براری شاعرِ مِهربُن چندی خجیره اَوانکی هسته خاخُر تمیمی وی اون مناجاتون چندی خجیره اون یکی مِهمُن دی مَهرُن دِ بیما علی آقای شِعرُن چندی خجیره اکثراً خونِدنه شعرُنِ از حفظ وی این توش و تَوُن چندی خجیره عمو مسلم که غَیبَت دارنه اَمشَو اُستادی از گورُن چندی خجیره یَک کتاب  دارنه وی شعرُن محلّی طالقُنی قُربُن چندی خجیره اَگه فرصت  بیُ  هاکُردبی  یاد از دیگر استادُن چندی خجیره مِنِ وقت هادِبی آقایِ مجری ویشتر از دیگرُن چندی خجیره ولی پارتی بازی فایده ندارنه هَمِمون بیم یَکسُن چندی خجیره  (فدایی) شعر بَوه لَفظِ محلّی در وصفِ طالقُن چندی خجیره محلانی نُمِ یَک یَک  هاکُنِم  یاد این یاد آوَریون چندی خجیره   -برخی 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian
به نام خالق زیبائیها  به مناسبت  اعیادِ شعبانیّه به نامِ چاره سازِ نکته پرداز همان یکتایِ بی مانند و انباز خوش آن شعری که نامش مطلعِ اوست از او بهتر ندیدم مهربان دوست رسیده ماهِ شور و شوق و شادی خبرهایِ خوش آید از مُنادی در این ماهِ رسولِ مهربانی تولّدها    پیاپی   آسمانی مبارک باشد این اعیادِ زیبا جهان شد زین تولّدها مصفّا به جمعِ شیعیان جشن و سرور است تمامِ کوی و برزَن غرقِ نور است چه ماهی باشد این ماهِ منوّر که در آن است اعیادِ مکرّر زِ روزِ سوّمش گویم حکایت زِ پورِ  مرتضی شاهِ ولایت حسین (ع) فرزندِ زهرا(س)گشته مولود خدا هم شد از این مولود خُشنود گُلی بر دامنِ زهرا شِکفته که پیغمبر به او تبریک گفته از این مولودِ زیبایِ مطهّر تبسّم بر لبِ زهرایِ اطهر(س) مدینه غرق در نور و سُرور است به هر جایش ملائک در عُبور است به این مولود دست افشان نمایند دلِ دُختِ نبی شادان نمایند شهیدان را بُوَد سالار و سرور همانندش نزاییده زِ مادر به اعجازی که او در کربلا کرد حقیقت را به عالَم بَر ملا کرد چنین روزی که روزِ پاسدار است به جَمعِ پاسداران افتخار است محبّان شاد باشید و بخندید تمامِ  شهر را آذین  ببندید دگر مولودِ این ماهِ مبارک عطا کرده خداوندِ تبارک ابوالفضل نامِ آن زیبا پسر بود  چُنان ماهی به عالَم جلوه گر بود به نامِ دیگرش گویند عبّاس همان بهتر بگویم اشرف الناس علی بابش وَ مام اُم البنین است زگلزارِ اَدب او خوشه چین است به او ماهِ بنی هاشم لَقب شد که اُلگویی به ایثار و ادب شد دلِ مام و پدر مسرور گردید چنین گنجی گران میسور گردید به تاریخ وصفِ او بسیار باشد زبانم  قاصِر از گفتار باشد غضنفر فُر علی صولت دلیری ندارد او  همانند  و نظیری حدیثِ کربلا و مَشک و ساقی روایت مانده در تاریخ باقی شنیدم آب شُد شر منده‌ی‌او ولی شد خواندنی پَرونده ی‌او بُوَد باب الحوائج آن اَبَر مَرد طَلَب بِنمای از او چاره ی درد چنین روز و همین فرخنده میلاد به جانبازانِ میهن تهنیت باد در این ماهِ پُر از رَحمت پُر از نور دگر مولود ما را کرده مَسرور حسین‌ابن علی را هست فرزند که مامَش شهربانو هست خرسند بُوَد او چهارُمین رُکنِ  اِمامت که در این ماه او را شد ولادت به مولودش مدینه غرقِ نور است تمامِ شهر در جشن و سرور است از این رو  شیعیانش شادمانند به شادیهایِ این مَه میهمانند عجب فرخنده ماهیست ماهِ شعبان که نوزادی دگر او راست مهمان خدا داده حسین را پورِ دیگر که شد آئینه ی رویِ پیمبر    علی اکبر که طفلی ماه سیماست  گُلی خوشبو عزیزِ اُمّ لیلاست زِ زیبایی هَمان  پورِ هُما فر چو خورشید است تابان و مُنوّر   زِ سویِ ما همین فرخنده میلاد به اولادِ پیَمبَر تهنیت باد به تقویمِ وَطن روزِ جوان است مبارک بر تمامِ شیعیان است بُوَد فرخنده این اَعیادِ رابِع که نور و روشنایی کرده ساطِع به گوشِ جان شنو صوتِ جلی را که گویَد شادباش آلِ علی را پس از این تهنیت بر آلِ حیدر بگویم وصفِ حالِ عیدِ دیگر سُخَن از نیمه ی شعبان بگویم زِ مهدی(عج) مُنجیِ انسان بگویم دلَم پَر می کشد اندر هوایش هزاران گفتنی دارَم برایش (فدایی) در مَجال و وقتِ دیگر نویسد شَرحِ مولودَش به دفتر فرارسیدن ماه شعبان‌المعظّم ماه پیامبر رحمت (ص) و اعیاد شعبانیّه روز پاسدار روز جانباز و روز جوان بر همه هموطنان عزیز وهمه‌ی دوستداران و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت فرخنده باد💐🌿👏🌺👏🌸 ✍ 🔊 کانال خبری دیزان 🔊 https://eitaa.com/dizanian