🌹تلاوت صفحه #۱۹۹ قرآن کریم
🙏 تلاوت روزانه قرآن رو جدی بگیریم💚
🌷 هدیه تلاوت امروز تقدیم به روح شهید #احمد_حسینی_فر
🌷 @dmnoor
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
🔷گفتگو با برادر بزرگوار شهید احمد حسینی فر
🌿شجاعت، اعتماد به نفس و صبر ویژگی اخلاقی این شهید بزرگوار بود.
'همانگونه كه همرزمان این شهید بزرگوار می گفتند او در روحیه دادن به رزمندگان نقش بسزایی داشت.
🕊✨🕊✨🕊
🔻 آن بزرگوار كه فرمانده عملیات تیپ دو سپاه مهاباد را برعهده داشت با اعتماد به نفس و شجاعت با كوموله مبارزه می كرد و با شجاعت كم نظیر تا نثار جان به دفاع از اسلام و آرمانهای امام خمینی (ره) و حفظ كیان جمهوری اسلامی ادامه داد.
یكی از همرزمان آن شهید هنگام تشییع جناره اش نقل كرد كه كوموله داخل شهر وحشت ایجاد كرده و چهار نفر از پاسداران را به اسارت گرفته بود و هیچ خبری ازآنها نداشتیم .
🌤یك روز خبر آمد كه آنها را شهید كردند و جنازه های آنها را یك گوشه شهر انداختند، جنازه های شهدا را به مقر آوردیم، كوموله ها آنان را پس از شكنجه با طناب به پشت ماشین بسته و روی زمین سنگلاخی كشیده بودند.
همرزم شهید ادامه داد: صحنه دردناكی بود رزمندگان گریه می كردند، شهید احمد حسینی فر هم نشسته بود بالای سر جنازه ها و چفیه انداخته بود روی سرش و گریه می كرد.
🦋احمدحسینی فر چفیه را از روی سرش برداشت دستش را بالا آورد و با امام حسین (ع) شروع به درد دل كرد 'السلام علیك یا اباعبدالله، آقا جون شهدای ما را با شهدای كربلا همنشین كن، همه ما فدای یك تار موی علی اكبرت'.
دیگر بردار شهید احمد حسینی فر گفت: این شهید بزرگوار خستگی ناپذیر بود و هنوز مرخصی تمام نشده دوباره به جبهه بر می گشت.
☘امین حسینی فر گفت: برادر شهیدم زمانی كه در مرخصی بسرمی برد به مراسم تشییع و خاكسپاری چند تن از شهدا رفته بود كه از جیب شهیدی دو فشنگ برمی دارد تا به گفته خودش دو تا از نیروهای عراقی را از پا درآورد.
بعد از مراسم خاكسپاری چند تن از شهدای خمین وقتی كه این شهید بزرگوار به خانه برگشت دیدم دو تا فشنگ همراه خود آورده وقتی از او پرسیدم این فشنگها را از كجا آورده ای گفت: از جیب شهیدی كه تشییع و به خاك می سپردند در آوردم.
این برادر شهید درباره استقامت و بردباری برادر شهید خود نیز می گوید: یكبار در زمانی كه مجروح جنگی شده بود بدون عمل بی هوشی و بی حسی با هوشیاری كامل جراحی شد كه حیرت اطرافیان را برانگیخت .
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️ @dmnoor
💝 در مسیر نور و شهدا 💝
🕊✨🌿🕊✨🌿🕊✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چه کسانی قشنگ زندگی می کنند❓❓
🎙استاد پناهیان🌹
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️ @dmnoor
💝 در مسیر شهدا 💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁
📺 #کلیپ_تصویری #شب_جمعه
💢 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن
🔺 وَ لَطَمَتْ عَلَیْکَ الْحُورُ الْعین
🎤 حجت الاسلام #استاد_میرزامحمدی
🕌 @dmnoor
#سلام_امام_زمانم💚
هرچهمیخواهیبکشامانکشدامنزمن
ایحبیب ایآشنا ایحضرت یابنالحسن
هرچه میگویی بگو اما نگو دیگر نیــــا
منتقـم تعجیل کن با ذکـر یا زهـرا بیــــا💔
#اللہمعجللولیڪالفرجـ🤲
💚 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماموریت #امام_زمان ارواحنا فداه چیست؟
🎙استاد انصاریان
💚 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️جواب سلام کودکان👶
⁉️آیا جواب سلام کودکان واجب است
#جواب_سلام
#احکام_سلام
━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━
📲کانال ما در ایتا: ⬇️⬇️⬇️⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab
━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━
🌹تلاوت صفحه #۲۰۰ قرآن کریم
🙏 تلاوت روزانه قرآن رو جدی بگیریم💚
🌷 هدیه تلاوت امروز تقدیم به روح شهید والامقام #عبدالحسین_برونسی
🌷 @dmnoor
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
🔷فعالیت شهید برونسی پس از پیروزی انقلاب
🌺🍃شهید عبدالحسین برونسی پس از پیروزی انقلاب به صورت افتخاری به سپاه پاسداران پیوست . با آغاز درگیری های کردستان به پاوه رفت و با شروع جنگ تحمیلی در شمار نخستین کسانی بود که خود را به جبهه های نبرد رساند .
او در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان خط شکن مرکز فرماندهی عراقیها را واقع در تپه ۱۲۴/۱ نابود ساخته و خود از ناحیه کمر مجروح شد.
جراحت نمی توانست شهید عبدالحسین برونسی را از پا بیندازد. او در عملیات بیت المقدس به عنوان فرمانده گردان خط شکن حر و در عملیاتهای رمضان، مسلم ابن عقیل ، والفجر مقدماتی ، والفجر یک به عنوان فرمانده گردان خط شکن عبد الله رزمید و حماسه آفرید و نامش در آزمون جنگ و جهاد شهره شد . او باز هم مجروح شده بود و هر چند از ناحیه دست، گردن و شکم جراحات سختی را بر تن داشت اما روحیه عظیم و پرشکوه او مانع از باقی ماندن وی در پشت جبهه می شد .
با شروع عملیاتهای والفجر ۳ و ۴ به عنوان معاونت تیپ ۱۸ جواد الائمه (ع) در تمامی مراحل آنها شرکت داشته و گردانهای خط شکن را رهبری می کرد و در عملیاتهای خیبر ، میمک و بدر به عنوان فرمانده تیپ ۱۸ جواد الائمه (ع) آنچنان حماسه بزرگی آفرید که نامش لرزه بر وجود کاخ نشینان بغداد افکند.
🌹شهادت
او با دلاوری غیر قابل وصفی در چهار راه جاده خندق به پاتک دشمن پاسخ داد و به فرمان حضرت امام (ره) لبیک گفت تا اینکه در ساعت ۱۱ صبح روز ۲۳/۱۲/۶۳ با اصابت ترکش خمپاره به بدن مطهرش، مرثیه سرخ معراج را نجوا کرد و به مقام قرب الهی نائل آمد.
پیکر پاک آن شهید عزیز در کربلای بدر باقی ماند و امت شهید پرور خراسان ، روح ملکوتی او را در تاریخ ۹/۲/۶۴ طی مراسم با شکوهی تشییع کردند.
شهید برونسی قبل از شهادت در فرازی از وصیت نامه خود گفته است:
اگر هزاران بار کشته شوم در راه ابوالفضل (ع)، حسین (ع) و مهدی (عج) و ابوالحسن (ع) باز هم کم است، این جان ناقابل پدر شما قابلیت راه آنها را ندارد.
🌹🕊شمه ای از زندگی شهید عبدالحسین برونسی از زبان دوستان
در منزلی که در ایرانشهر گرفته بودیم، سه چهار تا پنجره داشتیم یعنی هر اتاقی یک پنجره به کوچه داشت.
از کوچه اولاً سر و صدا می آمد و ثانیاً وقتی میهمان داشتیم و حرف می زدیم مأموران شهربانی می آمدند پشت پنجره می ایستادند و حرفهایمان را گوش می دادند.
شهید برونسی و همراهان آمده بودند ایرانشهر، گفتیم بروید این پنجره ها را ببندید، گفتند: همین الآن. رفتند آجر و گچ گرفتند و به فاصله کوتاهی پنجره ها را بستند، طوری که از طرف کوچه پنجره بود اما از طرف خانه دیوار آجری.(مقام معظم رهبری)
جواد را فراموش نکن!
مرحوم آیه الله حاج میرزا جوادآقا تهرانی که از علمای بزرگ مشهد بودند، جبهه زیاد تشریف می بردند و علاقه زیادی به رزمنده ها داشتند.
یک شب آقا برای سخنرانی به تیپ امام جواد(ع) تشریف آوردند. موقع نماز که شد، قبول نکردند جلو بایستند.
هر چه اصرار کردیم که دلمان می خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم، قبول نکردند.
شهید برونسی رفت جلو و گفت: حاج آقا لطفاً بروید جلو بایستید.
میرزا جواد آقا گفتند: شما دستور می دهید؟
شهید عبدالحسین برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که به شما دستور بدهم، خواهش می کنم. میرزا جوادآقا گفت: خواهش شما را نمی پذیرم!
بچه ها شروع کردند التماس کردن به آقای برونسی که بگو دستور می دهم.
آقای برونسی با خنده گفت: حاج آقا دستور می دهم شما جلو بایستید همین طوری با لبخند دستور می دهم.
حاج میرزا جوادآقا فرمود: چشم فرمانده عزیزم!
بعد از نماز ایشان آمدند سراغ شهید برونسی.
حالت محزون و متواضعی داشتند و اشک از چشمان این پیرمرد زاهد سرازیر بود. به شهید برونسی گفتند: دوستم عبدالحسین! از من فراموش نکنی.
از جواد فراموش نکنی!
شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا، شما ما را فراموش نکنید!میرزا جوادآقا گفتند: این تعارفات را بگذار کنار، فقط من این خواهش را دارم که از جواد یادت نرود!
سرهنگ پاسدار سیدکاظم حسینی فر- همرزم شهید
🌹پیشانی بند
شور و شوق عملیات همه جا را پر کرده بود. هرکس خودش را به نوعی آماده می کرد. شهید برونسی مدت زیادی در میان پیشانی بندها دنبال پیشانی بند مخصوص خود می گشت.
وقتی پیشانی بند سبزش را بست، به سرش اشاره کرد و گفت: با این یازهرا(س) حتماً حضرت کمک می کند.
گفتم: اگر نباشد هم کمک می کند.نگاه معنی داری کرد و گفت: نه، باید همه چیز با هم هماهنگ باشد ظاهر و باطن.
سرهنگ پاسدار سیدکاظم حسینی فر
🌹هر وقت از جبهه می آمد چند روزی را که در مشهد بود روزه می گرفت.
می گفتم: حاج آقا بچه ها دوست دارند وقتی اینجا هستید با شما ناهار بخورند، می آمد می نشست پای سفره با دهان روزه به بچه ها غذا می داد و برایشان لقمه می گرفت.
🌷 @dmnoor
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
🔷فعالیت شهید برونسی پس از پیروزی انقلاب 🌺🍃شهید عبدالحسین برونسی پس از پیروزی انقلاب به صورت افتخار
همسر شهید عبدالحسین برونسی:
یک روز به ایشان گفتم: همسایه ها می گویند آقای برونسی از زن و بچه هایش سیر شده و همیشه جبهه است.
خنده ای کرد و گفت: من باید بیایم به آنها بگویم من زن و بچه ام را دوست دارم، اما جبهه واجب تر است. زن و بچه من این جا در امانند اما مردمی که آنجا خانه هایشان همه ویران و خراب شده در امان نیستند.
همسر شهید عبدالحسین برونسی
🌹یکی از دوستانم تعریف می کرد و می گفت: یک روز تمام دانش آموزان را جمع کردند و کلاسها تعطیل شد گفته بودند یک فرمانده تیپ قرار است بیاید برایتان سخنرانی کند.
من دم در مدرسه منتظر ایستادم تا فرمانده تیپ بیاید. به من گفتند اسمش برونسی است.
من منتظر یک ماشین آنچنانی با چند همراه و محافظ بودم که یک دفعه یک مردی با موتور گازی سبز رنگی روبروی در مدرسه ایستاد و می خواست برود داخل.
من جلویش را گرفتم و گفتم کجا، مراسم سخنرانی است و فرمانده تیپ می خواهد سخنرانی کند.
ایشان مکثی کرد و گفت: من برونسی هستم.
🌹پشت خاکریز روی زانو ایستاده بود و دشمن را می نگریست. بیسیم چی صدا زد: دیگر کسی نمانده باید برگردیم.
شهید برونسی پاسخ نداد.
نزدیکتر آمد، نیمی از بدن سردار را ترکش برده بود، برونسی شهید شده بود اما هنوز ایستاده بود.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️ @dmnoor
💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اوستا عبدالحسین بنا...
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌹🕊
📎ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر صف شهدا را چیدند
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️ @dmnoor
💝 در مسیر شهدا 💝
♦️سلام #امام_زمانم
🔹مولای خوبم سلام
🔹من از تو مینویسم و از اشک جاری ام
از حد گذشته مدت چشم انتظاری ام
🔹تعجیل کن در آمدنت ای صبور من
گسترده نیست دامنهی بردباری ام..
💚 @dmnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد دل با #امام_زمان عج😭😭😭
اللهم عجل لولیک الفرج
🌱🌺🥀🌱🌸🥀🌱🌺🥀
🌿
🌸 🕊 @dmnoor
🌺🌿 🕊
🌿🌼🌿🌸
🌺🌿🌹🌿🌼
امام حسن عسکری علیه السلام:
لا يَشغَلْكَ رِزقٌ مَضمونٌ عن عَمَلٍ مَفروضٍ
مبادا [سرگرم شدن به] روزى ضمانت شده، تو را از كار واجبى باز دارد
ميزان الحكمه جلد4 صفحه430
💚احادیث اهل بیت علیهم السلام👇
https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰احڪــ🔎ــام نجاساتــ🔴ــ
⭕️ نجاست خون
⁉️ خونابه و زردآبه چیست و از نظر شرعی چه حکمی دارد؟🧐
🔻هر چیزی که نمیدانیم پاک است یا نجس، چه حکمی دارد؟🤨
✅ پیشنهاد دانلود👌
#احکام_نجاسات
#خون #نجس
#خونابه #زردابه
━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━
#لطفا_به_اشتراک_بگذارید 🙏
📲کانال ما در ایتا: ⬇️⬇️⬇️⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab
━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
🔰احڪــ🔎ــام نجاساتــ🔴ــ ⭕️ نجاست خون ⁉️ خونابه و زردآبه چیست و از نظر شرعی چه حکمی دارد؟🧐 🔻هر چی
✅ مسابقه احکام ۲۰۵ 🎁🎊
⁉️حکم زردابه کدام است❓
1⃣ همانند خون نجس است.
2⃣ پاک است.
✅گزینه صحیح را به 👇👇👇
بفرستید؛
@Masirnor113
⏱ تا ساعت ۲۰ فرصت دارید😍
📆 قرعه کشی: ۳ آذرماه🎁🎉🎊
🌹 برای شرکت در قرعه کشی حضور در کانال الزامی است 😍
https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺
اسامی برندگان مسابقه احکام
۱_ کد #۱۸۰
۲_کد #۷۵
😍بزرگواران برای دریافت جایزه به آیدی زیر پیام بدید😍
🆔️ @Masirnor113
🌹تلاوت صفحه #۲۰۱ قرآن کریم
🙏 تلاوت روزانه قرآن رو جدی بگیریم💚
🌷 هدیه تلاوت امروز تقدیم به روح شهید #حسین_عرب_عامری
🌷 @dmnoor
🌹شهید اخوی عرب🌹
خاطره:
شب عملیات والفجر۸بود. قرار شد این عملیات توسط گردان کربلا انجام
شود.
زمان نماز مغرب و عشاء گفتند اخوی عرب می خواهد صحبت کند.
همه را اخوی صدا می زد به این علت به اخوی عرب معروف شده بود.
🌿این عملیات بسیار سخت است امکان دارد همه شهید شوند در حقیقت
می روید تا قربانی شوید.
ایشان چراغ را خاموش کرد و گفت:«کسی
خجالت نکشد اگر کسی مشکلی دارد به خودم بگوید من به عنوان
فرمانده از شما راضی هستم.
شما آزاد هستید و می توانید برگردید....»
بعد از اتمام صحبت ها همه نیروها ایشان را روی شانه هایشان گرفتند و
مانند یک نگین جلو می بردند و یا ابوالفضل می گفتند و شعار می دادند:
فرمانده آزاده!آماده ایم آماده.....
شهید اخوی عرب بر دلها فرماندهی می کرد
#شهید_حسین_عربعامری
شادی روحش صلوات🌷🕊
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️ @dmnoor
💝 در مسیر نور و شهدا 💝