حس من این است هردم بی وفاتر می شوم
دائما از یوسف زهرا جداتر می شوم
اشکهایش را نمی فهمد دل آلوده ام
هرچه یادم می کند بی اعتناتر می شوم
بنده ای بی دست و پا هستم، زمان معصیت
دست و پا گم میکنم، بی دست و پاتر می شوم
جای من العفو میگوید که راهم میدهند
من ولی جای تشکر بی حیاتر می شوم
با همه رسوایی ام وقتی به دادم میرسد
با نگاه مهربانش آشناتر می شوم
هرچه هم بد باشم آخر سائل این خانه ام
با گداییِ کـریمان پربهاتر می شوم
بر دل آلوده ی خود آب و جارو میزنم
چون که بااین گریه کردن با صفاتر می شوم
در میان روضه از نَفسَم رهایم می کنند
با سلامی بر #حسین از خود رهاتر می شوم
درد من جان کندن آقاست زیر نیزه ها
حاجت درمان ندارم، مبتلاتر می شوم
#نـوكـر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان
گناه سهم من و گریه قسمت چشمت
چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_اکبر_ملکشاهی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
🙏 نشر معارف الهی صدقه جاریه است(لطفا با لینک ارسال شود)
🆔 آشنایی با معارف الهی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab
✅ عضو شو و به خدا نزدیکتر شو👇👇👇
@dmnoor
💔 دوشنبه های امام حسنی💚
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای اینکه حسین است سوگوار حسن
ضریح کـرب و بلا نقـره داغ تربت او
زهـیر و حـر و حبیبند داغـدار حسن
اگر چه دوروبرش از حبیب ها خالیست
امـام ها همـه جمعند در کنار حسن
مـزار خاکـی او شد ابوترابیِ محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن
عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن
برای غـربت او بیـقـرار مـی گـریم
شبیه شمع خیالـی سر مزار حسن
برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که
برای لحظه جانسوز احتضار حسن
برای روضه ی او با کنایه می خوانم
مدینه، کوچه، فدکنامه، گوشواره، حسن
#نــوكــر_نـوشـت:
#حسن_جـانم
دوشنبه ها #حسنی_ام به لُطف حضرت عِشق
#حسین خواست که دورو بَرِ #حسن باشم💚
❤️ @dmnoor
#سلام اقای غریبم. صبحتبخیرمولایمن
#یوسف ترین
نشانہے یعقوبِ #اهل بیٺ
شد پاره پاره قَلب زلیخا
#ظهور ڪن
با پرچَمے ڪه
نام #حسین اسٺ نقشِ آن
با مَشڪ #ساقے
از دلِ دریا ظهور ڪن
🏝باهزاران عشق و ارادت سلام🏝
السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#سلام_امام_زمانم 💚
💚 @dmnoor
✍
کرامت
حضرت امام حسین علیه السلام
علامه محقق حاج شيخ محمد تقى شوشترى در كتاب آياتٌ بيّنات فى حقيقة بعض المنامات صفحه صد و چهل و سه مى نويسد :
مرحوم آية اللّه العظمى حاج شيخ جعفر شوشترى نور اللّه مرقد ، الشريف صاحب كتاب خصائص الحسينيه كه خود به حق نابغه عصر و زمان خويش بوده مى فرمايد :
يك روز كه از تحصيلات علمى در نجف اشرف فارغ شدم و به وطن خويش شوشتر مراجعت نمودم با تمام وجود دريافتم كه مى بايستى در هرچه بيشتر آشنا كردن و مردم با معارف حقه اسلام انجام وظيفه بنمايم لذا روزهاى جمعه و بعدها با رسيدن ماه مبارك رمضان بخاطر اين مهم ، تفسير صافى را به دست مى گرفتم و از روى آن مردم را موعظه مى كردم و در آخر گفتار براى اينكه به قول مشهور هر غذائى نياز به نمك دارد و نمك مجالس وعظ و ارشاد ، ذكر مصائب حضرت ابى عبداللّه الحسين علیه السلام است ، ناچار بودم از كتاب روضة الشهداء كاشفى نيز مقدارى مرثيه بخوانم . ماه #محرم را هم كه در پيش بود بدين طريق گذرانيدم متاسفانه به هيچ وجه تحمل جدائى از كتاب را در وقت منبر نداشتم ، يعنى بدون در دست داشتن كتاب نمى توانستم مردم را موعظه كنم . از طرفى مردم هم بهره كافى نمى بردند ، تا اينكه يكسال به همين منوال گذشت ، سال بعد نزديكى ماه محرّم با خود گفتم تا كى مى بايستى كتاب در دست بگيرم و از روى آن صحبت كنم و نتوانسته باشم از حفظ منبر بروم بايد انديشه اى بنمايم و خود را از اين مخمصه نجات دهم .
هرچه در اين باره فكر كردم به جائى نرسيدم و راه چاره اى نديدم و در اثر فكر كردن خستگى سر تا سر وجودم را فرا گرفت ، در اين حال از شدت نگرانى به خواب رفتم و در عالم رؤ يا ديدم كه در زمين #كربلا هستم . آنهم درست در موقعى كه موكب امام #حسين علیه السلام آنجا نزول اجلال كرده چشمم به خيمه اى كه بر افراشته بودند متوجه دشمنان كه با صفوفى فشرده مقابل آن خيمه ايستاده اند جلو رفتم و داخل خيمه شدم . ديدم حضرت در آنجا نشسته اند بعد از سلام و معانقه آن حضرت مرا در نزديكى خود جاى دادند و به حبيب بن مظاهر رحمة اللّه عليه فرمودند فلانى اشاره به من كردند مهمان ما مى باشد از مهمان مى بايستى پذيرائى كرد . آب در نزد ما پيدا نمى شود و لكن آرد و روغن موجود است برخيزيد با آنها بر ايشان طعامى درست كن ، حبيب بن مظاهر حسب الامر حضرت از جاى بر خواست و بعد از چند لحظه به داخل خيمه آمدند و طعامى با خود آوردند و آن را در پيش روى من گذاشتند فراموش نمى كنم كه قاشقى هم در ظرف طعام بود چند لقمه از آن طعام بهشتى صفت خوردم سپس بلافاصله از خواب بيدار شدم دريافتم كه از بركت زيارت آن حضرت مُلْهِم به نكات و لطائف و كناياتى در آثار اهلبيت معصومين صلوات اللّه عليهم اجمعين شده ام كه تا به حال به هيچ كس بر فهم آنها از من پيشى نگرفته و دليل بر اين گفتار كتاب خصائص الحسينيه و شصت مجلس و سى مجلس و چهار مجلس همه از ترشحات و قلمى ايشان هستند.
📚 منبع :
ترجمه خصائص الحسينيه ص۲۰
کتاب کرامات الحسینیه جلد ۲ تالیف علی میرخلف زاده
#محرم
#اربعین
#کربلا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✨✨✨✨✨✨
🍎 اینجا زائر کربلا شوید👇
🕌 @dmnoor