بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#مرضیه_نعیم_امینی
▶️
غرور حیدر کرار در مدینه شکست
و درب بیت امامت به پای کینه شکست
سه روز بعد نبی یاس مرتضی پژمرد
سه روز بعد نبی استخوان سینه شکست
⏹
•┈┈••✾••┈┈•
کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
اسیر هجرم و حسرتکش جماداتم
چه میشد اینکه منم کاشیِ حرم بودم...
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
@dobeity_robaey
#عید_سعید_قربان
رفت اسماعیل بی هاجر به قربانگاه خود
لحظهی ذبح پسر، مادر نباشد بهتر است..
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
طالب جنت شدم نه محض ناز و نعمتش
آرزو دارم ببینم آب می نوشد حسین...
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
بـه ذکـر نـام شریفت گـذشـت عمرم و مـن
خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
@dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات
یا رفتنم ز کوی خودت را محال کن
یا سرنوشتِ این همه هجران وصال کن
دل خانه ی تو بود، ولی جای غیر شد
بی بند و باری دل ما را حلال کن
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
@dobeity_robaey
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
فقط با نان جو سر کرد آنکه فتح خیبر کرد
کجا آن قوت و این قوّت، ملائک مات تکبیرش
شاعر: #مرضیه_نعیم_امینی
@dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_رضا_ع_مناجات
اسیر هجرم و حسرتکش جماداتم
چه میشد اینکه منم کاشیِ حرم بودم...
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
@hosenih
@dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات
بـه ذکـر نـام شریفت گـذشـت عمرم و مـن
خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#محاوره
یه مادر داره از احساس میگه
داره از روضهی حساس میگه
گمونم روضهخون ام البنیه
داره از قامت عباس میگه:
قد و بالای عباسم نظر خورد
به چشم شیر من تیر سه پر خورد
خودِ من از بشیر اینو شنیدم
عمود آهن دشمن به سر خورد
شنیدم کوفیا دورش رسیدن
شنیدم دست عباس و بریدن
شنیدم بچمو شرمنده کردن
شنیدم مشکشو تیرا دریدن
تا وقتی روضه خون ام البنینه
ربابم گوشهی مجلس میشینه
تا وقتی حرف مشک پاره میشه
رو لب گل میکنه داغ سکینه:
همین قد میگم از داغ زیادم
نگاهِ مهربونش مونده یادم
الا ام البنین! شرمندهام من
خودم دستِ عموجون مشک دادم
شدیم آواره با زخم و تب و درد
سر ما نعره میزد شمر نامرد
پایینِ نی رد خونو میدیدم
عمو بالای نی خون گریه میکرد
میگه ام البنین، غم بی حسابه
جلو چشمام یه مشکِ پاره قابه
میسوزه قلبمو آروم نمیشم
دلیل شرم من اشکِ ربابه
خدایا پُر اگه پیمونه میشد
علیِ اصغرم گریون نمیشد
حسینِ من با طفل شیرخوارش
میون هلهله حیرون نمیشد
همین که روضه میره سمت گودال
رباب و زینبان که میرن از حال
امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه
امون از غارت پیراهن و شال
چرا تشنه تو رو کشتن حسینم
سرت رو روی نی بردن حسینم
همه رفتن... یه گوشه دم گرفته:
حسینِ من، حسینِ من، حسینم...
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
↳ @dobeity_robaey