eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
12.2هزار دنبال‌کننده
712 عکس
130 ویدیو
6 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ غرور حیدر کرار در مدینه شکست و درب بیت امامت به پای کینه شکست سه روز بعد نبی یاس مرتضی پژمرد سه روز بعد نبی استخوان سینه شکست ⏹ •┈┈••✾••┈┈• کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
اسیر هجرم و حسرت‌کش جماداتم چه می‌شد اینکه منم کاشیِ حرم بودم... ✍ @dobeity_robaey
رفت اسماعیل بی هاجر به قربانگاه خود لحظه‌ی ذبح پسر، مادر نباشد بهتر است.. شاعر: @dobeity_robaey
طالب جنت شدم نه محض ناز و نعمتش آرزو دارم ببینم آب می نوشد حسین... شاعر: @dobeity_robaey
بـه ذکـر نـام شریفت گـذشـت عمرم و مـن خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم شاعر: @dobeity_robaey
یا رفتنم ز کوی خودت را محال کن یا سرنوشتِ این همه هجران وصال کن دل خانه ی تو بود، ولی جای غیر شد بی بند و باری دل ما را حلال کن شاعر: @dobeity_robaey
به مناسبت 24 رجب، سالروز فقط با نان جو سر کرد آنکه فتح خیبر کرد کجا آن قوت و این قوّت، ملائک مات تکبیرش شاعر: @dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
اسیر هجرم و حسرت‌کش جماداتم چه می‌شد اینکه منم کاشیِ حرم بودم... @hosenih @dobeity_robaey
بـه ذکـر نـام شریفت گـذشـت عمرم و مـن خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم @dobeity_robaey
یه مادر داره از احساس میگه داره از روضه‌ی حساس میگه گمونم روضه‌خون ام البنیه داره از قامت عباس میگه: قد و بالای عباسم نظر خورد به چشم شیر من تیر سه پر خورد خودِ من از بشیر اینو شنیدم عمود آهن دشمن به سر خورد شنیدم کوفیا دورش رسیدن شنیدم دست عباس و بریدن شنیدم بچمو شرمنده کردن شنیدم مشکشو تیرا دریدن تا وقتی روضه خون ام البنینه ربابم گوشه‌ی مجلس می‌شینه تا وقتی حرف مشک پاره می‌شه رو لب گل می‌کنه داغ سکینه: همین قد میگم از داغ زیادم نگاهِ مهربونش مونده یادم الا ام البنین! شرمنده‌ام من خودم دستِ عموجون مشک دادم شدیم آواره با زخم و تب و درد سر ما نعره می‌زد شمر نامرد پایینِ نی رد خونو می‌دیدم عمو بالای نی خون گریه می‌کرد میگه ام البنین، غم بی حسابه جلو چشمام یه مشکِ پاره قابه می‌سوزه قلبمو آروم نمی‌شم دلیل شرم من اشکِ ربابه خدایا پُر اگه پیمونه می‌شد علیِ اصغرم گریون نمی‌شد حسینِ من با طفل شیرخوارش میون هلهله حیرون نمی‌شد همین که روضه میره سمت گودال رباب و زینب‌ان که میرن از حال امون از تیغ و تیر و سنگ و نیزه امون از غارت پیراهن و شال چرا تشنه تو رو کشتن حسینم سرت رو روی نی بردن حسینم همه رفتن... یه گوشه دم گرفته: حسینِ من، حسینِ من، حسینم... ✍ @dobeity_robaey