eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
12.2هزار دنبال‌کننده
712 عکس
130 ویدیو
6 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
اى ليله‌ی قدْر، آيتى از مويت باشد كه فِتد به دست ما، گيسويت از يُمن طلوع ماهِ روىِ تو حَسن! شد ماه خدا دو نيمه از ابرويت ✍ مرحوم @dobeity_robaey
در راه نماز، جان بیافشاند علی بر خلق، نماز را شناساند علی با این‌همه چون شهید شد در محراب گفتند: مگر نماز می‌خواند علی؟! ✍مرحوم @dobeity_robaey
در راه نماز، جان بیافشاند علی بر خلق، نماز را شناساند علی با این‌همه چون شهید شد در محراب گفتند: مگر نماز می‌خواند علی؟! ✍مرحوم @dobeity_robaey
خواهم ز خدا كه بی ولايم نكند غرق گنهم؛ ولی رهايم نكند يك خواسته دارم از خدای تو حسين در هر دو جهان از تو جدايم نكند ✍مرحوم @dobeity_robaey
قال النبی صلی الله علیه و آله: "مَن زارَني ولَم يَزُرْ عَمّي حَمزه فَقد جَفاني" با یاد غم حمزه کسی صابر نیست افسوس که آن حریم را حائر نیست فرمود پیمبر که جفا کرده به من هر زائر من که حمزه را زائر نیست ✍مرحوم @dobeity_robaey
مهی کز نور علمش عالَم علم است نورانی چرا بر تربتش شمعی در این شب‌ها نمی‌سوزد؟! ✍مرحوم @dobeity_robaey
در کشور ما بُوَد به تقدیر اله یا حضرت معصومه! رضا مهر و تو ماه گویند تویی شفیعه‌ی روز جزا یا فاطمة! اشفعی لنا عندالله ✍مرحوم @dobeity_robaey
محبوب رضاست هرکه دل‌ريش‌تر است از کعبه صفای اين حرم بيش‌تر است اينجاست طبيبی که ندارد نوبت هر دل که شکسته‌تر بُوَد پيش‌تر است ✍مرحوم @dobeity_robaey
پیشواز من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمۀ حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✍ مرحوم @dobeity_robaey
زینب که على با جلوات دگرى‌ست زهراى بتول در حیات دگرى‌ست از عشق حسین و فیض هم‌صحبتی‌اش او نیز سفینةالنّجات دگرى‌ست ✍مرحوم @dobeity_robaey
آن لاله که عشق و خون بهارش بودند گل‌های مدینه داغ‌دارش بودند آن‌روز که جای مجتبی خالی بود در کرب‌و‌بلا دو یادگارش بودند ✍مرحوم @dobeity_robaey
من کشته‌ی عشقم؛ به منایت سوگند! احرامى اشکم؛ به صفایت سوگند!  بیش از همه، اى قبله‌ی حاجات! حسین!  محتاج توأم؛ به خاک پایت سوگند! اى نوکری‌ات مرام دیرینه‌ی من! تابیده ز خاکسترت آیینه‌ی من روى تو و نام تو همیشه است؛ حسین!  در دیده‌ی من، ایده‌ی من، سینه‌ی من ای گشته ز کامت آب، ناکام، حسین! با نام تو آب گشته ادغام، حسین! اى شیعه که آب خنکى می‌نوشى! کن یاد لبش که داده پیغام، حسین من گَرد نشسته روى دامان توأم هرجا که روم حسین! مهمان توأم   کشتند تو را تشنه‌لب، اى خون خدا! من سوخته‌ی آن لب عطشان توأم اى ماه! در آفتاب کشتند تو را با بغض ابوتراب کشتند تو را  سوزد دل خواهرت که لب‌تشنه، حسین!  در بین دو نهر آب کشتند تو را روزى که حسین دست کس می‌گیرد دست دو جهان به یک نفس می‌گیرد گر قدر غلامی‌اش ندانیم، بدان! درّى که به ما سپرده، پس می‌گیرد آن گاه که در بستر خون، خفت حسین لبّیک زد و جواب بشْنفت حسین  بانوى خمیده قامتى را دیدند می‌زد به سر و سینه و می‌گفت: حسین وقتى که گناه، پشت بشکست از حر احسان حسین، نقشِ حر بست از حر  یک جلوه ز آقایى مولا این جاست حر راه از او گرفت و او دست از حر ✍مرحوم @dobeity_robaey