#کله_بند
#قسمت_چهل_و_سوم
منتظر بود تا چنين جوابی بدهم شروع کرد به رگبار بستن من!
_اگه اخلاقیات شما بهم نمی خورد چی؟
اگه از نظر خانوادگی تفاهم نداشتید چی؟
اگه نازنین برات تکراری شد چی؟
و...
مخم داشت سوت میکشید. وسط حرفش پریدم و گفتم: تصمیمم را گرفته ام.
با اینکه نا امید شده بود گفت: حواست باشه اگه بخاطر خوشگلی دختره داری باهاش وصلت میکنی آخرش شکر آب میشه ها!
ادامه داد راستی چطور باهاش آشنا شدی؟
_توی روبیکا
_میدونی ۹۰ درصد ازدواج هایی که دختر و پسر از قبل باهم رابطه داشتن آخرش شده طلاق!
با لبخند گفتم: من و نازنین جزء اون ده درصد هستیم.
ادامه دارد...