بریم جوک بزارم😊😊

روحانی در سخنرانی مراسم گرامیداشت ۲۲ بهمن: اگر از برجام خارج می‌شدیم همه تحریم‌ها برمی‌گشت! وی افزود: این هنر دیپلماسی ما بود که بدون خارج شدن از برجام و با انجام تمامی تعهدات مجدداً همه‌ تحریم‌ها بازگشت!😳😂 #خند #باحال #جوک #ادمین_الینا

رفتم داروخانه گفتم: آقا پوویدون آیوداین دارین، صاحبش بهم گفت اسکل چجوری اسم به این سختی رو حفظ کردی،😶😐 ما خودمون بهش میگیم بتادین😂🤣 #باحال #خند #ادمین_الینا

بریم گرانج بزارم😊😊😊

#زیبا #قشنگ #ادمین_الینا

بریم آشپزی 😊😊😊😋

#حلوا_بیسکویت 🍮 😋 ▫️پودر بیسکویت 2 لیوان ▫️آب سه چهارم لیوان ▫️شکر سه چهارم لیوان ▫️کره و روغن یک و نیم لیوان ▫️گلاب نصف لیوان ▫️هل و زعفران 🔸بیسکویت پتی بور. همه جا موجوده. در دسترس همه هم هست. شما باید دو بسته بخرید ولی همه اش استفاده نمیشه. بیسکویت رو آسیاب کنید و بعد حتما الک کنید. بیسکویت رو بریزید توی دیگ و روی حرارت بسیار بسیار بسیار ملایم اجاق مرتب همش بزنید. یعنی آنی میسوزه. 🔸مرتب هم بزنید که کمی رنگش تیره تر بشه و عطرش عوض شه. اگر کنترلش براتون سخته مرتب از روی حرارت بردارید و باز بذارید سر جاش. اگر هم خیلی براتون سخته که اصلا این مرحله اش رو حذف کنید. من از ترکیب کره و روغن استفاده کردم اینکه شما از چه روغنی استفاده میکنید و اینکه اصلا کره استفاده میکنید یا نمیکنید در اختیار خودتونه #خوشمزه #اشپزی #تزیین #دسر #ادمین_الینا

#کیک_ولنتاین مواد لازم : رنگ خوراکی قرمز به مقدار لازم جوش شیرین 1 قاشق چای خوری سرکه 1 قاشق چای خوری عصاره وانیل 1 قاشق چای خوری تخم مرغ 2 عدد شکر 225 گرم نمک 1/2 قاشق چای خوری کره نرم شده در دمای محیط اتاق 120 گرم پودر کاکائو 2 قاشق غذا خوری دوغ بی نمک(240 گرم) 1 پیمانه آرد (250 گرم) 2 پیمانه طرز تهیه : 1. پودر کاکائو،آرد و نمک رو با هم ترکیب کرده و کنار بذارید. 2. در ظرف دیگه ای دوغ و رنگ قرمز رو با هم ترکیب کنید. 3. کره و شکر رو 2 دقیقه با همزن زده تا سبک و رنگش روشن شه. 4. تخم مرغ ها رو یکی یکی اضافه کنید و بعد اضافه کردن هر تخم مرغ خوب با همزن بزنید بعد وانیل رو اضافه کنید. 5. سرعت همزن رو کم کرده و ترکیب آرد و دوغ رنگ شده رو طی سه مرحله به ترکیب اضافه کرده و ترکیب کنید(شروع و پایان با ترکیب آرد ). 6. در کاسه کوچکی سرکه و جوش شیرین رو ترکیب کنید و اجازه بدید بجوشه بعد سریع به مایه کیک اضافه کرده و هم بزنید 7. کف قالب 23 سانتی رو با کاغذ روغنی بپوشونید. 8. مایه کیک رو در قالب ریخته و در فر از پیش گرم شده با دمای 175 درجه به مدت 25 تا 30 دقیقه قرار دهید. 9. قالب را در طبقه وسط فر به مدت نیم ساعت بگذارید تا بپزد و در حین پخت اصلا در فر را باز نکنید. 10. حواستون باشه بعد از پخت تا یک ربع در فر را باز نکنید تا پف کیک نخوابد و بعد کیک را از فر خارج کنید. 11. کیک خنک شده را با ابزار مناسب به لایه های مساوی برش بزنید و با استفاده از الگوی کاغذی به شکل دلخواه در آوردید. 12. با ماسوره ی ساده از کرم پنیری یا خامه روی هر لایه به شکل گرد و دایره ای بزنید و روی لایه ی آخر را با مواد خوراکی دلخواه تزیین کنید. #تزیین #دسر #اشپزی #خوشمزه #ادمین_الینا

دوستان عزیز ممنون که مارا همراهی میکنید ☺️❤️ لف ندیدی تا فعالیت هامون را ندیدید ممنونم😊😄 روز خوبی داشته باشید دوستان کانال 😍😊

سلام دوستان مدیر هستم این چنل محافظ و شرایط هست اگه اتفاقی برای کانال بیوفته این کانال محافظش است

✿یارقیـه✿ سلام شروع تبادلاتـ یا رقیه🌻✨ (تایم دوم) بین تبم فعالیت نبینم❌ کانال های مذهبی قبول میکنم امارت ۱۰۰ بالا بود بیوی باش🕊🌦 فقط مخصوص دخترا👇🍇 @hqdufeni جذبم عالیه به شرط این که یه بنر عالی بهم بدی🙏☺️ جانا امارت۱۰۰+بود پیش خودمون باش جایی دیگه‍ نری😉 حقوقم نمیخوام فقط بجای حقوق اینجا عضو شو👈https://eitaa.com/joinchat/2443837519C993b127482 💕💕💕💕💕💕💕💕💕 لف نده عزیز تبـ برای پیشرفته🤗🌹 با یا رقیه همراه باش😇📿

اسم دوست شهید خودت را لمس کن ❤️قاسم سلیمانی❤️ ❄️ابراهیم هادی ❄️ ☀️ زینب کمایی☀️ 🍇رضا پناهی🍇 🔮محسن حججی 🔮 🎀عصمت درویشی 🎀 💐حمید سیاهک کلی مرادی💐 🌸یدالله شوقعلی🌸 💝حسین پور جعفری💝 🎁مجتبی سعیدی 🎁 💎احمد مختاری 💎 🦋مجتبی سعیدی🦋 🍁علی سراج 🍁 🍎محبوبه دانش آشتینی 🍎 💥مصطفی احمدی روشن💥 🚀حسن تهرانی مقدم🚀 ✨مجید شهریاری✨ 🍬ابوالفضل مهدیزاده🍬 🌾محمد رضا خواجویی🌾

{•°🌻✨ عَطࢪ‌یٰاس✨🌻} ڪاناݪے‌سَرشاࢪ‌از‌حِس‌خُدا ☘🦋 . عاشقاݩه‌هاے‌بآ‌خُدا 🍊:) . حِس‌خوٻ‌چادرے🌙🍂 . وَقف‌ݕانو‌فاطِمہ‌الزهرا 💚⚡️ . مخصۅص‌شما‌مِهرَبونآ🌸🚕 . . ———⃟‌💛⃟🌻⃟🌙⃟———— بــہ‌مــآ‌بــپــیـونـ‌‌‌ـدیــد‌🙃🌼✨ • 🐣 • ↷ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌چَنلِ دِلبَرموڹ https://eitaa.com/joinchat/3813474399C408e27b1a9 . . بدؤ‌بیآ‌جآنآ🍕🍭

※﴿بسمـ رب الـمہدے﴾※ .اَلْلَّهُمَّـ‌عَجِّݪ‌لِوَلیِّڪَ‌اَلْفَرَج اگـرمیخوای‌سـربازامام‌زمـان‌{عج}باشی‌باید توانایی‌هات‌روبالاببری شیـعه‌بایدهمه‌فن‌حریـف‌ باشه وازهمه‌چی‌سردربیاره : حسیــــنـیـ بـودن تا مَهــ♡ـدَویـ شُـدن با ولایــت تاشـهــادت حـوزه مهــدویت باعناوینی ازجمله: 🔯🕎 #دشـمنـ_شنـاسی (جنگ نرم) #افشـاگریـ_صهیونیسـم_جهـانی #نـمادشناسی/ #نفـوذشبـکه_های_مجـازی/ شناساییـ فرقـه هایـ ضـاله 💚 امـامـ شناسـی 💚 مـهـدویـتـ درقـرآن/ حکمت علـوی/مـعـارفــ مهـدوی/پاکدسـت وقصـه های مهـدوی/ 📵 #شبـهـ_شناسـی/ #جریـانـ_شناسـی گویـآدِݪے بِهـ مَقصدِ دِݪخواهـ مۍرَوَد ☞ https://eitaa.com/joinchat/3198091355C4c94a443a3

✿یارقیـه✿ پایان تبادلات یا رقیه🙏🦋(تایم دوم) تا ۱۰۰ دقیقه فعالین نکنین🌻❌ کانال ها مذهبی قبوله امارت۷۰+بالا بود در خدمتم👇 @hqdufeni جذبم فولـ💜ـه فقط بجا حقوق اینجا عضو شید مدیر ها و ادمین ها👇 ✨https://eitaa.com/joinchat/2443837519C993b127482 یه نگاه به بنر ها بکن😐بعد بیا بیرون😇❄️لف ندی یهو تبادلـ برای پیشرفت 🌦

سلام❤️❤️

امروز می خوام ۱ـ رمان ۲ـ کاردستی ۳ـ معرفی بازی و برنامه ۴ـ پروفایل ۵ـ آشپزی ۶ـ اسلایم بزارم😊 با من همراه باشید 😉

🌹 🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 #رعنا #قسمت_بیستم برف زیادی باریده بود. هوا سردو پیاده رو لیز ویخ زده بود .به چهار راهی رسیدم . آنقدر حواسم پرت بود که متوجه موتور سیکلت نشدم و خوردم به آن . من پرت شدم روی زمین ووموتور سوار فرار کرد. مردم دورم جمع شدندو ومن که گیج ومنگ بودم فقط توانستم اسم مدرسه ام رابگویم .مرا به مدرسه رساندند .مدتی که گذشت ،حالم بهتر شد،ولی فهمیدم پولم نیست .دیگر تحملم تمام شد بودو شروع کردم به گریه کردن .معلم ها هر کاری می کردند ،ساکت نمیشدم و درجواب هر سوالی فقط گریه می کردم .معلم خیاطی هم به دفتر آمد .چشمم به او که افتاد ، گریه ام بیشتر شد .جلو آمد. دستی به سرم کشیدوگفت :« رعنا جان چه شده است ؟مطمئنم فقط تصادف اینقد ناراحتت نکرده . مساله ای پیش آمده . به من بگو دخترم .» من همه چیزرابرایش تعریف کردم .از حرف های من بغض کرده بود. گفت : « ناراحت نباش دخترم ، از امروز منومثل مادرت بدون .هرمشکلی داشتی به من بگو .کاشکی زودتر این موضوع را می گفتی .» آن سال باهمه سختی هایش گذشت . ثلث سوم باکمک برادرم با معدل خیلی خوب قبول شدم . با خوشحالی نزد پدرم رفتم وگفتم : « آقا جون .من درس سه سال رو توی یکسال خواندم و ومعدلم هم خیلی خوب شد .» پدر م با بی اعتنایی گفت : « مبارکه ! پس از هفته ای دیگه خیاطی رو شروع کن . سعی کن خوب یادبگیری . قول میدهم یک چرخ خیاطی خوب برات بخرم . » با شنیدن این حرف انگار سطلی از آب یخ روی سرم ریختند . بی اختیار اشک درچشمانم حلقه زدوگفتم : « ولی آقا جون ، میخواهم به دبیرستان بروم و ادامه تحصیل بدم . اگر خدا بخواهد دانشگاه هم برم .» پدرم با عصبانیت گفت :«این حرفهارو تمام کن .تو فامیل ما رسم نیست که دختر درس بخواند . تاهمین جا هم باید خدارو شکر کنی که قبول کردم .دیگه درس خواندن بسه. تو دختری و باید خیاطی و آشپزی یاد بگیری دختر، تحصیل می خواد چی کار؟ » با گریه به منزل برادرم رفتم. زن برادرم وقتی مرا دید، با اضطراب گفت:«چی شده رعنا؟ » از شدت گریه نتوانستم حرف بزنم. مدتی طول کشید تا کمی آرام شدم و موضوع را به او گفتم. آهی کشید گفت:«مردم از خدا می خوان بچه شون درس بخونه. حالا که تو خودت می خواهی، بابات می گه نه. کار دنیا برعکسه. حالا این قدر ناراحت نباش. صبر کن برادرت برگرده تا ببینیم چی کار می کنه. » برادرم برگشت. وقتی موضوع را فهمید، گفت:«امان از دست این آقاجون، فردا می رم باهاش حرف می زنم.» فردا صبح اول وقت برادرم به حجره پدرم رفت. قرار بود قبل از رفتن به سرکارش به آنجا برود. ظهر وقتی برادرم به خانه برگشت، پکر بود. نتیجه را حدس زدم و ساکن ماندم. برادرم گفت:«امان از دست آقاجون! به هیچ صراطی مستقیم نمی شه. هرچی گفتم به گوشش نرفت.» زن برادرم گفت:«ولی این خیلی بی انصافیه! طفل معصوم گناه داره. خیلی زحمت کشیده. » برادرم آهی کشید و گفت:«خب دیگه. هرچی باشه اختیار رعنا دست آقاجونه و اون باید تصمیم بگیره.» #ادامه_دارد... #پایان_قسمت_بیستم #کپی_ممنوع_خودم_تایپ_کردم 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹