eitaa logo
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
8.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
300 فایل
💌 کانال رسمی «دخترونه حرم امام رضا علیه السلام» 💌https://www.haram8.ir/dokhtar_razavi معاونت تبلیغات اسلامی آستان قدس رضوی 💚👈 راه ارتباطی با دخترونه رضوی: @dokhtar_razavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 💕 🌙 . هر روز مادرم وقت ناهار، سفره را به نیت یکی از معصومان پهن می‌کرد. روزی سفره را می‌انداخت و می‌گفت: «بچه‌ها، امروز مهمان رسول اکرم (ع) هستیم» 💚 . روزی مهمان امیر مؤمنان علی (ع) بودیم و روزی مهمان حضرت فاطمۀ زهرا، و روزهای بعد مهمان مابقی این خانواده؛ به این ترتیب، در خانۀ ما نام تمام معصومان، سر سفره برده می‌شد.💓 . مادرم دست‌پخت خوبی داشت و من در همان کودکی، لذّتی را که در طعم غذای مادرم می‌چشیدم، از جانب اهل‌بیت می‌دانستم. ⛅ . خانۀ ما هر روز برای معصومان، سفرۀ نذری می‌انداخت و بچه‌های خانه، این نذری را می‌خوردند. وقتی بزرگتر شدیم، یقین و باورمان شد که عالم سر سفرۀ احسان و نعمت اهل بیت نشسته است و آنها به معنای حقیقی کلمه «اولیاء‌النعم» هستند.🌸 . امام صادق (ع) در حدیثی، به داوود رِقّی فرموده‌اند: «داوود، اگر اسم و روح من نبود، نه نهرها جاری می‌شد و نه میوه‌ها می‌رسید و نـــه درختـــها سبـــز می‌شـــدند» 🍀🍀 . . . . . 🍃🌸 💚💜 📚 «صفحه‌ی صداقت». نعیمه استیری. انتشارات آستان قدس رضوی دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi . دوستانتان را به دخترونه‌ی حرم رضوی دعوت کنید 💙 .
💌 امروز اگه چه اتّفاقی بیفته، خوشحال می‌شی؟ امروز اگه کي رو ببینی، قلبت با شادی می‌تپه؟ راستی امــــروز اگه کدوم خبر رو بشنوی، حــالِت عــــاالی‌تر می‌شه؟ به همین اتّفاقاتِ خوب فکر کن تا روزت رو با یه انرژی فوق‌العاده همراه بشه 💕💕 #روز_بخیر 💜💜 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 #امیدوار_باش🎉 توی قاب زندگی، کسی که امیدوارتره و به بقیه بیشتر امید میده، از همه خوش‌عکس‌تره از همه جـــذّابتـــره 💕💕 . . #لطفا_لبخند...📷 . . . . . دخترونه حرم رضوی #روز_خوب 🌸🍃 @dokhtar_razavi
اعمال #دحوالارض دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi این پست را برای دوستانتان ارسال کنید🌸
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 🌸 💫🌙 . مادربزرگ، قلب پاکی داشت. حرف که می‌زد حس می‌کردی از صورت زیبایش، نور می‌بارد.✨ یادم است بچّه که بودم، وقتی به خانه‌اش می‌رفتیم، یک کیسه‌ی بزرگ دارو می‌آورد و برای این‌که یادش بماند قرص‌هایش را خورده، به بابا می‌گفت: «این یکی، قرص فشار خون است💊؛ امروز، یکی صبح، یکی عصر از این قرص‌ها خورده‌ام. این هم، قرص برای پا درد است؛ دکتر گفته هفته‌ای دو بار باید آنها را بخوری. دیروز یکی از قرص‌ها را خورده‌ام🎈» . امّا آن روز، حرفهایش که تمام شد، با همان پادردش از جا بلند شد و به صندوق‌خانه رفت.🍃 بعد، یک بسته‌ی کوچک نبات آورد و با همان لهجه شیرین و دوست‌داشتنی‌اش به بابا گفت «امّا پسرم، این نبات‌های حرم، از همه‌ی آن قرصها حالم را بهتر می‌کند»❤ می‌گفت نبات‌ها را سکینه‌خانم، همسایه‌ی کناری‌شان از مشهد آورده و تبرّکی حرم است. . مادربزرگ همیشه مشهد که می‌رفتیم می‌گفت «آب سقّاخانه که جای خود، حتّی دود اسفند خادم‌ها، حتی هوای حرم شفابخش است»💚 راست هم می‌گفت. من هم هنوز هر وقت حرم می‌روم، هر غم و بیماری که داشته باشم، انگار فراموش می‌شوند؛ انگار خوب می‌شوند.🍀 اصلاً من فکر می‌کنم این حرم، یک داروخانه است؛ یک داروخانه، که دوای همه دردها را دارد؛ یک داروخانه، پر از حسّ زندگی، پـــر از حـــال خــــوب 💕💕 . . . . 💜 🌸🍃 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 💞 همه به عشق بین من و آقامحسن غبطه می‌خوردند یادم هست سر سفره عقد که نشسته ‌بودیم، به من گفت «الان فقط من و تو، توی این آینه مشخص هستیم، از تو می‌خواهم که کمک کنی من به سعادت و شهادت برسم.» من هم همانجا قول دادم که در این مسیر کمکش‌ کنم 💕 . محسن واقعاً راحت از من و فرزندمان دل کند؛ چون عشق اصلی‌اش خدا بود. همه می‌دانستند که چقدر من و محسن به همدیگر علاقه داشتیم، همه غبطه می‌خوردند به عشق بین من و شوهرم. امّا او همیشه می‌گفت: «زهرا در عشق من به خودت و پسرمان علی شک نکن، ولی وقتی که پای حضرت زینب (س) بیاید وسط، زهرا جان من شماها را می‌گذارم و می‌روم.»🌸🍃 . حالا به هر کسی هم که به مجلس محسن می‌آید و گریه می‌کند، می‌گویم بگذارید اشک‌تان هدف‌دار باشد؛ برای حضرت زینب(س) اشک بریزید، برای امام حسین(ع) اشک بریزید، تا دل شهید من هم راضی بشود....💚 . . . . . (گزیده‌ای از سخنان همسر شهید محسن حُجَجی) دخترونه حرم امام رضا(ع) @dokhtar_razavi
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 هر جمعه که می‌رسد قلبم پر می‌شود از امید دیدنتان ❤ روزها، هفته‌ها، ماهها و سال‌ها را به این امید سر می‌کنم که یک روز با شوق، و با قلبی پاک چشم بدوزم به لبخنـــدهای زیبــــایتان ⛅ و خوب می‌دانم آن روز، خیلی دور نیست 💜 امام صادق (ع): كسى‌كه مايل است جزء ياران حضرت مهدى (عج) قرار گيرد، بايد منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار، با تقوا و اخلاق نيكو توأم گردد. بحارالانوار. ج ۵۲. ص ۱۴۰ 💕 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 #یه_سوال✨ #چند_ثانیه_فکر 🍃 فکر کن این غروبِ آخرِ دوری‌ه فکر کن جمعه‌ی بعد، جمعه ظهوره💫 این هفته برای ظهور چه کار خوبی انجام میدی؟ صبح جمعه‌ی بعد، کدوم کار خوب رو به آقا هدیه میدی...؟🎁 #ظهور_نزدیک_است 💜 #لحظه‌های_انتظار دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi دلنوشته‌هاتون برای ظهور رو به دایرکت اینستا بفرستید تا هفته‌های بعد با نام خودتون منتشر بشه🌸
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
🍃 💚 💫 . فقط هشت سالش بود که پدرش به شهادت، و خودش از جانب خدا به امامت رسید؛ امّا علم و دانایی‌اش، خیلی زود، زبانزد خاصّ و عام شد. او از همان روزها پاسخ شبهات را می‌داد و نمی‌گذاشت کسی ناآگاهانه درمورد دین خدا سخن بگید.✨ . على بن ابراهيم به نقل از پدرش تعریف کرد که: وقتی امام رضا (ع) به شهادت رسيد، با چند نفر از شيعيان براى زيارت خانه‌ی خدا به مكه رفتيم و در اين سفر به محضر امام جواد (ع) رسيديم.⛅ در آنجا دیدیم كه بسيارى از شيعيان، از شهرهاى مختلف براى ديدار آن حضرت آمده بودند. در اين هنگام عبداللّه بن موسى، عموى امام جواد (ع) كه پيرمردى بزرگوار و دانشمند بود، وارد مجلس شد. . امام جواد (ع) در حالیكه پيراهن و ردايى از كتان بر تن داشت، و كفش سفيد به پا كرده بود، از اتاق بيرون آمد و وارد مجلس شد.🍂 عبداللّه و بقیه شيعيانِ حاضر در مجلس به احترام او برخاستند و حضرت بر روى صندلى نشستند. خیلی تعجب کردیم؛ آخر، چطور ممکن است یک کودک، امام شیعیان شده باشد؟ همه، با حيرت به او نگاه مى‌كردند.🍀 . در اين هنگام يكى از حاضران، سكوت را شكست، و از عبداللّه، عموى امام جواد (ع) سوالى كرد. عبدلله هم کمی فکر کرد و بعد، پاسخی نادرست داد.🍁 . همه سخنان عبدلله را گوش می‌کردند که امام جواد (ع) از شنیدن این پاسخ نادرست، بسیار ناراحت شد. بعد رو به عبدلله کرد و گفت «از خدا بترس و پرهيزكار باش؛ در پيشگاه خدا چرا از روى ناآگاهی پاسخ دادى و نسبتی ناروا به اسلام وارد کردی؟»⚡ . از همان روز، حاضران فهمیدند، این کودک، با همین سن کم، علمی بزرگ از جانب خدا دارد و سوالات خود را باید از او بپرسند.💙 . . . . . 🍃 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
اعمال دهه اول ذی‌الحجه🌸 برای دوستانتان ارسال کنید🍃 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 دخترونه‌ای‌ها دخترونه‌ای‌ها🔔🔔 🎊🎊 . 🍃 اگه نوجوون هستی و ۱۷ تا ۱۹ سال داری 🍃 اگه دوست داری دوستای رضوی خودت رو ببینی 🍃 اگه به برنامه‌های خوووب فرهنگی علاقه داری . حالا وقتشه در سامانه نورالهدی عضو بشی و بعد از تایید عضویت، اسم و فامیلت و نام شهرت رو به برای ما پیامک کنی🌸🌸 . ادرس سامانه: https://yon.ir/nour8 شماره پیامک ما: ۳۰۰۰۰۰۰۲۰۲۰ . . . 📣 ظرفیت، محدووووده...👇 (اولویت با کسایی‌ه که زودتر ثبتنام کنن) . . . چند تا نکته: 👈 با توجه به ظرفیت محدود برگزاری همایش، دعوت به همایش بین افراد فعال و به قید قرعه خواهد بود 👉 اگر ۷ تا ۱۹ سال دارید، در صورت عضویت، از خدمات رایگان فرهنگی سامانه نورالهدی حرم مطهر نظیر ارسال رایگان نشریات و محصولات فرهنگی درب منزل، حضور در مسابقات بزرگ سامانه نورالهدی، دعوت به همایشهای ویژه و... در طول سال بهره‌مند خواهید شد🍀🌸 . . . 🎉🎉 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 🎉🎈🎉 🌙 . جلسه‌ی آخر خواستگاری، با هم تصمیم گرفتیم همه چیز، خوب و ساده برگزار شود.🍭🍏 بعد، قرار شد مراسم عقدمان در خانه‌ی قدیمی خانوم‌جان باشد و همه‌ی فامیل دعوت شوند، اما با یک پذیرایی در حدّ عرف و زیبا.🌸 . حلقه‌ی ازدواجمان 💍 را هم ساده و شبیه هم خریدیم، تا همیشه یادمان بماند به عشق هم زندگی می‌کنیم، نه برای حرف مردم.❤ روز قبل از عقد، خودم با دوستم فاطمه، خانه و سفره‌ی عقد را تزیین کردیم و من یک لباس سپید زیبا و ساده پوشیدم⛅ . یادم است، خانوم‌جان روز عقدمان در گوشم گفت «قربان این صورت ماه بشوم؛ الهی خوشبخت شوی دختر گلم؛ چقد خوب کردی که عقدکنان را خانه‌ی ما انداختی؛ خیلی وقت بود دلمان لک زده بود برای یک مراسم اینطوری؛ هم زحمت خودتان کم شد، هم قلب من و آقاجان را شاد کردید...»💕 . مسعود از من قول گرفته بود جهیزیه‌ی ساده تهیه کنم و خودش، دنبال یک خانه نقلی نزدیک محلّ کارمان بود. مادرم خیلی دوست داشت جهیزه‌ی من، شبیه دخترخاله‌هایم، مهتاب و سیما، پر از زرق و برق ⚡و مارکهای خاص باشد؛ اما من قولی که به مسعود داده بودم را فراموش نمی‌کردم... . خانه‌مان که آماده شد، جهیزیه‌‌ام را که چیدیم، من و مسعود با لبخند و شادی به هم نگاه می‌کردیم🍀 چون تمام جهیزه‌ام، هم خیلی زیبا و با سلیقه بود؛ هم ساده بود و رنگ تجمّل نداشت؛ هم همه‌چیز ایرانی 🇮🇷 بود و می‌دانستیم قلب هزار تا کارگر ایرانی، از شادی ما دو نفر، با شادی و شور و امّید می‌تپد ❤ . و آن‌روز، زیباترین روز زندگی ما دو نفر بود...💚💜 . . . . . 🎊 💚 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 🎉 👌👌 پدر بود و دخترش را خیلی دوست داشت؛ دلش می‌خواست بداند حالا که زمان ازدواج میوه‌ی دلش رسید، کدام معیار را در نظر بگیرد؛ چگونه رفتار کند؛ کدام خواستگار را برای دخترش بپذیرد؟🍃 . نزد امام حسن (ع) رفت و از ایشان مشورت گرفت. امام حسن (ع) سخنان مرد را شنید و با مهربانی فرمود: «او را به مـــردی بــاتقـــوا شوهر ده؛ زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد، گرامی‌اش می‌دارد، و اگر دوستش نداشته باشد، به وی ستم نمی‌کند»💜 بنظر شما بعد از تقوا، کدوم معیار برای ازدواج مهم‌تره...؟ مکارم الاخلاق، ص ۲۰۴ 🎊 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 دخترونه حرم امام رضا علیه السلام
💌 🌸 🌙 . یک روسری سپید سرش بود و صورتش که چند تا خالکوبی سبز هم داشت، بوی گلاب میداد.💕 . نماز جماعت که تمام شد، رو کرد به من و با زبان خودش با من حرف زد. من اصلا حرفهایش را نمیفهمیدم؛ نمیدانم ترکی حرف میزد یا کُردی، اما هرچه بود، زیبا بود. با تعجب نگاهش کردم و با اشاره به او فهماندم که حرفهایش را نمیفهمم. با مهربانی به صورتم نگاه کرد و بعد از کمی فکر، گفت «ضریح... کجا...؟ من، زائر... زیارت...»🍃 . فهمیدم میخواهد کنار ضریح برود و مسیر را نمیداند. مهربانیاش به دلم نشست. دستش را گرفتم و باز هم با اشاره به او گفتم که خودم تا ضریح، راهنماییاش میکنم. دستم را محکم گرفت و با لبخند، دنبال من راه افتاد.🍀 . بین راه، با همان چندتا کلمهی فارسی که بلد بود، به من فهماند که برای اینکه مشهد بیاد، النگوهای گرانقیمتش را فروخته؛ النگوهایش را فروخته بود، امّا برق شادی در چشمهایش پیدا بود 💫 حس میکردم دارد در بهشت راه میرود؛ سرتاپایش شوق رسیدن به ضریح بود و سر از پا نمیشناخت.🌸 . جلوتر که رفتیم، چشمش که به ضریح افتاد، اشکهایش جاری شد. با همان زبان دوستداشتنیاش چند کلمه رو به ضریح گفت. بعد، دست من که در دستهایش بود را بوسید و با من خداحافظی کرد.✨ . او به طرف ضریح میرفت و من حس میکردم حالش مثل یک ماهیِ در تُنگ است، که به دریا رسیده باشد؛ همانقدر بیتاب، همانقدر بیقــــرار، همانقدر به آرامش رسیده... 💙 . . . . 💕 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 دخترونه‌ای‌ها دخترونه‌ای‌ها🔔🔔 🎊🎊 . 🍃 اگه نوجوون هستی و ۱۷ تا ۱۹ سال داری 🍃 اگه دوست داری دوستای رضوی خودت رو ببینی 🍃 اگه به برنامه‌های خوووب فرهنگی علاقه داری . حالا وقتشه در سامانه نورالهدی عضو بشی و بعد از تایید عضویت، اسم و فامیلت و نام شهرت رو به برای ما پیامک کنی🌸🌸 . ادرس سامانه: https://yon.ir/nour8 شماره پیامک ما: ۳۰۰۰۰۰۰۲۰۲۰ . . . 📣 ظرفیت، محدووووده...👇 (اولویت با کسایی‌ه که زودتر ثبتنام کنن) . . . چند تا نکته: 👈 با توجه به ظرفیت محدود برگزاری همایش، دعوت به همایش بین افراد فعال و به قید قرعه خواهد بود 👉 اگر ۷ تا ۱۹ سال دارید، در صورت عضویت، از خدمات رایگان فرهنگی سامانه نورالهدی حرم مطهر نظیر ارسال رایگان نشریات و محصولات فرهنگی درب منزل، حضور در مسابقات بزرگ سامانه نورالهدی، دعوت به همایشهای ویژه و... در طول سال بهره‌مند خواهید شد🍀🌸 . . . 🎉🎉 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 مثلا امروز دوست صمیمی‌ت بهت تلفن کنه و با هم کلی صحبت کنین و بخندین💓 یا مثلا اینکه یه غذای خوشمزه‌ی جدید بپزی و همه رو به وجد بیاری 🍔 یا حتی این‌که یهویی یه ایده جدید به ذهنت برسه و کلّی حالِت باهاش خوب بشه 🎨 یا... بنظرت واسه هرکسی، چه اتّفاقایی اگه بیفته، شاد کننده‌س...؟ #چی_شادمون_میکنه؟🌸🍃 #روزهای_خوب دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi
💌 برای آمدنش، شوق داشتند؛ همه‌ی انسان‌های بزرگ، همه‌ی پیــامبرها، همه‌ی امام‌ها 💚 همه‌شان با یک قلب پر امید و مطمئن، رسیدن روزهای خوب را مژده می‌دادند 💜 امام رضا (ع) هم به یاران خود می‌فرمود: «او وقتی ظهور کند، زمين با نور خدا نورانی می‌شود. همه‌جا پر می‌شود از عدالت و ديگر کسی به ديگری ستم نمی‌کند؛ زمين زير پايش، طی می‌شود و او سایه‌ای ندارد.⛅ برایش، منادی غيب از آسمان ندا می‌دهد و همه‌ی مردم روی زمين آن ندا را می‌شنوند که آنها را به سوی او دعوت می‌کند و می‌گويد: آگاه باشيد که حجّت خدا در کنار خانه‌ی خدا ظاهر شده‌است؛ از او پيروی کنيد که حق با اوست و در دست اوست...»💕 📚 کمال‌الدين. ص ۳۷۲ 🌸🍃 دخترونه حرم رضوی @dokhtar_razavi