💠حضرت امام علی (عليه السلام):
🔸«كَثْرَةُ الْاَكْلِ وَ النَّوْمِ تُفْسِدٰانِ النَّفْسَ وَ تَجْلِبٰانِ الْمَضَرَّةَ»
🌺زياد خوردن و زياد خوابيدن، جان را تباه مى كند و زيان به بار مى آورد
📚عيون الحكم و المواعظ، صفحه ۳۸۹
#کلام_معصوم
#امام_زمان
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
❣ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ
صبر کن که
وعده خداوند حق است
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اشک_های_دختر_شیرازی بر اثر #رفتارهای_وحشیانه بخاطر #حجاب
خان قلدری که برای مبارزه با عفاف و حجاب، فقط در یک فقره نزدیک به ۲۰۰۰ نفر را در مسجد #گوهرشاد درجوار حرم امام رئوف به خاک و خون کشید و... امروز شده #رضاشاه کبیر همونهایی که قوانین عفاف و حجاب رو عامل ظلم به بشریت میدونند.😐
اشک های این دختر شانزده ساله شیرازی هنگام تعریف این واقعه خونین، آن هم پس ۸۰ سال، مصداق این آیه قرآن کریم است که: میخواهند با دهان هایشان نور حق را خاموش کنند حال آنکه خداوند نور خود را کامل میکنند هر چند کافران خوش نداشته باشند.
سوره صف، آیه ۸
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🎉شهید متولد روز حجاب تولدت مبارک🎉
💎📜21 تیرماه به دنیا آمدی و از حجاب برایمان نوشتی...
از همه خواهران و از همه زنان امت رسوال الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود، مبادا چادر را کنار بگذارید.
پ.ن: شهید حججی متولد ۲۱ تیرماه ۱۳۷۰
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌹🌹
🌹
🌱برگ هفتادو پنجم
اصلا باور کردنی نبود. صمدی که هیچ وقت بچههایش را نمی گرفت تا سر کوچه ببرد،حالا خودش اصرار می کرد با هم برویم بازار.هر چند بی حوصله بودم،اما از اینکه بچهها خوشحال بودند،راضی بودم.رفتیم بازار مظفریه همدان. برای بچهها اسباببازی و لباس خرید؛آن هم به سلیقه خود بچهها. هر چه می گفتم این خوب نیست یا دوام ندارد، می گفت:《کارت نباشد بگذار بچه ها شاد باشند.می خواهیم جشن بگیریم. 》آخر سر هم رفتیم مغازه ای و برای من چادر و روسری خرید.یک پیراهن بلند وگشاد هم خرید که گل های ریز و صورتی داشت با پس زمینه نخودی و سفید.گفت:《این آخرین پیراهن حاملگی است که می خریم. دیگر تمام شد.》
لب گزیدم که یعنی کمی آرامتر؛ هرچند صاحب مغازه خانمی بود و ته مغازه در حال آوردن بلوز و دامن بود و صدایمان نمی شنید.با این حال خجالت می کشیدم.وقتی رسیدیم خانه،دیگر ظهر شده بود.رفت از بیرون ناهار خرید و آورد.بچه ها با خوشحالی می آمدند لباس هایشان را به ما نشان می دادند.با اسباببازی هایشان بازی می کردند. بعداز ناهار هم آن قدر که خسته شده بودند، همان طور که اسباببازی ها دستشان بود ولباس ها بالای سرشان خوابشان برد.فردا صبح وقتی صمد به سپاه رفت،حس قشنگی داشتم.فکر می کردم چقدر خوشبختم. زندگی چقدر خوب است. اصلا دیگر ناراحت نبودم. به همین خاطر بعد از یکی دو ماه بی حوصلگی و ناراحتی بلند شدم وخانه را از آن بالا جارو کردم و دستمال کشیدم. آبگوشتم را بار گذاشتم. بچهها را بردم وشستم. حياط را آب و جارو کردم.آشپزخانه را شستم و کابینت ها را دستمال کشیدم.خانه بوی گل گرفته بود.برای ناهار صمد آمد. از همان جلوی در می خندید و می آمد.بچه ها دوره اش کردند و ریختند روی سر و کولش توی هال که رسید،نشست، بچه ها را بغل کرد و بوسید وگفت:《به به قدم خانم!چه بوی خوبی راه انداختی.》
خندیدم وگفتم:《آبگوشت لیمو است.که خیلی دوست داری.》
بلند شدوگفت:《این قدر خوبی که امام رضا(ع)می طلبدت دیگر.》
با تعجب نگاهش کردم.با ناباوری پرسیدم:《میخواهیم برویم مشهد؟!》
همان طور که بچهها را ناز و نوازش می کرد.گفت:《می خواهید بروید مشهد.》
آمدم توی هال گفتم:《تو را خدا !اذیت نکن راستش را بگو.》
سمیه را بغل کرد وایستاد وگفت:《امروز اتفاقی از یکی از همکارها شنیدم برای خواهرها تور مشهد گذاشته اند. رفتم ته توی قضیه را در آوردم. دیدم فرصت خوبی است.اسم تو راهم نوشتم.》
گفتم:《پس توچی؟!》
موهای سمیه را بوسید و گفت:《نه دیگه مامانی این مسافرت فقط مخصوص خانم هاست. باباها باید بمانند خانه. 》
گفتم:《نمی روم.یا با هم برویم. یا اصلا ولش کن.من چطور با این بچه ها بروم. 🍂
#دختر_شینا
دختران فاطمی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃