eitaa logo
دُخٺــࢪاݩ‌‌فـٰاطـمـے🖤
2.5هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
32 فایل
📣 بࢪا؎ عضویٺ دࢪ گࢪوه به عنوان مࢪبے یا دختࢪان فاطمے و یا اطݪا؏ از بࢪنامهـ ها با ادمین کاناݪ، دࢪ اࢪتباط باشید 📲 «گروه تبلیغی جهادی رشد🌱» ارسال تصاویر و ویدئوها: @aghayari12 ادمین: @Mirzaei1369 @SarbazAmad
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب النور🌱 🔸 کسی شما را اذیت کرد ناراحت شدید، نمیخواهد به کسی بگویید بلکه استغفار کنید، هم برای خودتان هم برای کسی که شما را اذیت کرده است. بیچاره کار بدی کرده است اگر فهم داشت نمیکرد. 🔸 استغفار میکنی خداوند دوست دارد و خیلی تلافی میکند. 🌱 قلبت حاضر نیست استغفار کند با زبان استغفار کن آن وقت یکدفعه دلت نرم میشود. دو سه مرتبه این کار را کردی دیگر غم نمیتواند شما را بگیرد چون راهش را بلد هستی. امانگاه انسان است. پناهگاه، وقتی گفتی استغفرالله در پناه خدا هستی. ‌ 🌸🌱
🌹🌹 🌹 برگ دوم🍃 شب، وقتی ستاره ها همه آسمان را پر میکردند، بچه ها یکی یکی از روی پشت بام ها می دویدند و به خانه هایشان می رفتند؛ اما من می نشستم و با اسباب بازی ها و عروسک هایم بازی میکردم. گاهی که خسته میشدم، دراز می کشیدم و به ستاره های نقره ای که از توی آسمان تاریک به من چشمک می زدند، نگاه میکردم. وقتی همه جا کاملاً تاریک می‌شد و هوا رو به خنکی میرفت، مادرم می‌آمد دنبالم، بغلم میکرد، ناز و نوازشم می کرد و از پشت بام مرا می آورد پایین. شامم را می‌داد. رختخوابم را می‌انداخت. دستش را زیر سرم می‌گذاشت، برایم لالایی می خواند. آن قدرموهایم را نوازش می‌کرد، تا خوابم میبرد. بعد خودش بلند میشد و میرفت سراغ کارهایش. خمیرها را چونه می گرفت. آنها را توی سینی می چید تا صبح با آنها برای صبحانه نان بپزد. صبح زود با بوی هیزم سوخته و نان تازه از خواب بیدار می شدم. نسیم روی صورتم می نشست. می دویدم و صورتم را با آب خنکی که صبح زود مادرم از چاه بیرون کشیده بود، می‌شستم و بعد می رفتم روی پای پدر می نشستم. همیشه موقع صبحانه جایم روی پای پدرم بود. او با مهربانی برایم لقمه می گرفت و توی دهانم می گذاشت و موهایم را می بوسید. پدرم چوبدار بود. کارش این بود که ماهی یکبار از روستاهای اطراف گوسفند می‌خرید و به تهران و شهرهای اطراف می برد و می‌فروخت. از این راه درآمد خوبی به دست می‌آورد. در هر معامله‌ای یک کامیون گوسفند خرید و فروش می کرد. در این سفرها بود که برایم اسباب بازی و عروسک های جورواجور میخرید. روزهایی که پدرم برای معامله به سفر می رفت ،بدترین روزهای عمرم بود. آنقدر گریه میکردم و اشک می ریختم که چشم هایم مثل دوتا کاسه خون می‌شد. پدرم بغلم میکرد تند تند می بوسیدم و می گفت:( اگر گریه نکنی و دختر خوبی باشی، هرچه بخواهی برایت میخرم.) با این وعده و وعیدها، خام می شدم و به رفتن پدر رضایت میدادم. تازه آن وقت بود که سفارش هایم شروع می شد. می گفتم: (حاج آقا! عروسک می خواهم‌؛ از آن عروسک هایی که موهای بلند دارند با چشم های آبی. از آنهایی که چشم هایشان باز و بسته میشود. النگو هم می‌خواهم. برایم دمپایی انگشتی هم بخر. از آن صندل های پاشنه چوبی که وقتی راه می روی تق تق صدا می کنند. بشقاب و قابلمه اسباب بازی هم می‌خواهم.) پدر مرا می بوسید و می‌گفت :(می‌خرم. می‌خرم. فقط تو دختر خوبی باش، گریه نکن. برای حاج آقایت بخند. حاج آقا همه چیز برایت می خرد .) من گریه نمیکردم؛ اما برای پدر هم نمیخندیدم. از اینکه مجبور بودم او را دوسه روز نبینم، ناراحت بودم. از تنهایی بدم می آمد. دوست داشتم پدرم روز و شب پیشم باشد. همه اهل روستا هم از علاقه من به پدرم باخبر بودند. گاهی که با مادرم به سر چشمه می رفتیم تا آب بیاوریم یا مادرم لباس ها را بشوید. زن ها سر به سرم می گذاشتند و می‌گفتند :( قدم! تو به کی شوهر می کنی؟!) میگفتم:( به حاج آقایم.) میگفتند :(حاج آقا که پدرت است!)🍂 گرفتاری داری... ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
😍 اگر در ذهن شما آرامش و صلح باشد در همه کس آرامش و صلح خواهی یافت. 😩 اگر ذهن شما آشفته باشد همه جا آشفتگی خواهی یافت.! از هر دستی که بدهی از همان دست می گیری ! 🔻پس در درون صلح و آرامش پیدا کن ▫️با ؛ ▫️توکل به خدا ▫️اخلاق خوش و دلربا ▫️سخاوت و بخشش بجا ▫️ارتباط با خداوند و دعا ▫️افزایش آگاهی و بصیرت بسیار 🔺 آنوقت خواهی دید که این آرامش درونی همه جا منعکس خواهد شد. 💠 آری ! 🌹هرکه صائب نکشد در دل خود آتش حرص 🌹گرچه در باغ و بهشت است جهنم با اوست ! 👇بار دیگر ببینیم و ببینیم که : 🍃 در درون خودت احساس صلح و آشتی کنی در بیرون با همه درحال صلح و آرامش و آشتی خواهی بود.! 🍃 قهرمان زندگی خود باشی ،هرگز قربانی نخواهی شد.! ‎‎‌‌‎‎دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
😍 اگر در ذهن شما آرامش و صلح باشد در همه کس آرامش و صلح خواهی یافت. 😩 اگر ذهن شما آشفته باشد همه جا آشفتگی خواهی یافت.! از هر دستی که بدهی از همان دست می گیری ! 🔻پس در درون صلح و آرامش پیدا کن ▫️با ؛ ▫️توکل به خدا ▫️اخلاق خوش و دلربا ▫️سخاوت و بخشش بجا ▫️ارتباط با خداوند و دعا ▫️افزایش آگاهی و بصیرت بسیار 🔺 آنوقت خواهی دید که این آرامش درونی همه جا منعکس خواهد شد. 💠 آری ! 🌹هرکه صائب نکشد در دل خود آتش حرص 🌹گرچه در باغ و بهشت است جهنم با اوست ! 👇بار دیگر ببینیم و ببینیم که : 🍃 در درون خودت احساس صلح و آشتی کنی در بیرون با همه درحال صلح و آرامش و آشتی خواهی بود.! 🍃 قهرمان زندگی خود باشی ،هرگز قربانی نخواهی شد.! دختران فاطمی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/662700063C6b3c7b3eca 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃