eitaa logo
🌺 پاتوق دختران مروارید 🌺
1.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
748 ویدیو
10 فایل
اینجا دل به دریا بزنید و از میان صدف های طلایی و نقره ای لحظه ها مروارید درخشان استعدادهایتان را صید کنید 🌱 ارتباط با ما @dokhtarane_morvarid
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇮🇷✊ ✊🇮🇷🇮🇷 ⬛️◼️◾️ ◾️◼️⬛️ به نظر شما شیوه حمله دشمن در فضای مجازی چیست؟؟ پاسخ‌به‌این سوال در کلام رهبری را ‌‌🎥می‌توانید در‌موشن‌گرافی بالا ببینید🎥 ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬛ ◼◼◾◾▪▪▪◾◾◼◼ ⬛ هر گِره را دست‌هاے ڪوچکش وا مےڪند... صبح محشر با خدا در عرش غوغا مےڪند حڪم بخشش بر محبّان را با پَر گهـواره‌ے اجرا مےڪند😭 🏴 ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─ ⬛ ◼◼◾◾▪▪▪◾◾◼◼ ⬛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨📒✨✨ ✨✨📒✨✨ 📖 📋 :حلوا خوران 📝 دو روز تحمل کردم... ديگه نمي تونستم! اگر زنده پرتم مي کردن وسط آتيش، تحملش برام راحت تر بود... ذکرم شده بود... علي علي... خواب و خوراک نداشتم، طاقتم طاق شده بود. رفتم کليد آمبولانس رو برداشتم... يکي از بچه هاي سپاه فهميد... دويد دنبالم... خواهر... خواهر...جواب ندادم پرستار... با توئم پرستار...دويد جلوي آمبولانس و کوبيد روي شيشه... با عصبانيت داد زد: کجا همين طوري سرت رو انداختي پايين؟ فکر کردي اون جلو دارن حلوا پخش ميکنن؟ رسما قاطي کردم... آره! دارن حلوا پخش مي کنن... حلواي شهدا رو... به اون که نرسيدم... مي خوام برم حلوا خورون مجروح ها... فکر کردي کسي اونجا زنده مونده؟ توي جاده جز لاشه سوخته ماشين ها و جنازه سوخته بچه ها هيچي نيست... بغض گلوش رو گرفت... به جاده نرسيده مي زننت... اين ماشين هم بيت الماله، زير اين آتيش نميشه رفت... ملائک هم برن اون طرف، توي اين آتيش سالم نميرسن... بيت المال اون بچه هاي تکه تکه شده ان، من هم ملک نيستم... من کسي ام که ملائک جلوش زانو زدن و پام رو گذاشتم روي گاز، ديگه هيچي برام مهم نبود؛ حتی جون خودم، و جعلنا خوندم... پام تا ته روي پدال گاز بود ويراژ ميدادم و مي رفتم... حق با اون بود، جاده پر بود از لاشه ی ماشين هاي سوخته... بدنهاي سوخته و تکه تکه شده. آتيش دشمن وحشتناک بود! چنان اونجا رو شخم زده بودن که ديگه اثري از جاده نمونده بود... ..... ⏱                            ─┅─✵🕊✵─┅─                  @Dokhtaran_morvarid                    ─┅─✵🕊✵─┅─
✨✨📒✨✨ ✨✨📒✨✨ 📖 📋 :رواز 📝 تازه منظورش رو مي فهميدم وقتي گفت ديگه ملائک هم جرات نزديک شدن به خط رو ندارن، واضح گرا مي دادن... آتيش خيلي دقيق بود. باورم نمي شد توي اون شرايط وحشتناک رسيدم جلو... تا چشم کار مي کرد شهيد بود و شهيد... بعضي ها روي همديگه افتاده بودن، با چشمهاي پر اشک فقط نگاه مي کردم. ديگه هيچي نمي فهميدم، صداي سوت خمپاره ها رو نمي شنيدم... ديگه کسي زنده نمونده بود... چند دقيقه طول کشيد تا به خودم اومدم... بين جنازه شهدا دنبال علي خودم مي گشتم... غرق در خون... تکه تکه و پاره پاره... بعضي ها بي دست... بي پا، بي سر، بعضي ها با بدن هاي سوراخ و پهلوهاي دريده، هر تيکه از بدن يکي شون يه طرف افتاده بود. تعبير خوابم رو به چشم مي ديدم... بالاخره پيداش کردم! به سينه افتاده بود روي خاک... چرخوندمش... هنوز زنده بود. به زحمت و بي رمق، پلک هاش حرکت ميکرد... سينه اش سوراخ سوراخ و غرق خون... از بيني و دهنش، خون مي جوشيد... با هر نفسش حباب خون مي ترکيد و سينه اش مي پريد... چشمش که بهم افتاد، لبخند مليحي صورتش رو پر کرد... با اون شرايط... هنوز مي خنديد! زمان براي من متوقف شده بود... سرش رو چرخوند... چشم هاش پر از اشک شد... محو تصويري که من نمي ديدم... لبخند عميق و آرامي، پهناي صورتش رو پر کرد... آرامشي که هرگز، توي اون چهره آرام نديده بودم. پرش هاي سينه اش آرام تر مي شد. آرام آرام... آرامتر از کودکي که در آغوش پر مهر مادرش... خوابيده بود... ((((براي شادي ارواح مطهر شهدا... علي الخصوص شهداي گمنام و شادي ارواح مادرها و پدرهاي دريا دلي که در انتظار بازگشت پاره هاي وجودشان... سوختند و چشم از دنيا بستند... صلوات... ان شاء الله به حرمت صلوات... ادامه دهنده راه شهدا باشيم... نه سربار اسلام...))) وجودم آتش گرفته بود! مي سوختم و ضجه مي زدم... محکم علي رو توي بغل گرفته بودم... صداي ناله هاي من بين سوت خمپاره ها گم مي شد... ..... ⏱                            ─┅─✵🕊✵─┅─                  @Dokhtaran_morvarid                    ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🏴🕊 🕊🏴🕊 ▪️فرهنگ عاشورا ▪️ زمینه ساز فرهنگ انتظار است... و ادامه‌ ی عاشوراست؛ و چشم به راه حسین دیگری نشستن در کربلایی به وسعت جهان... هنوز هم ندای «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ یَنْصُرُنِی» در گوش زمین می‌پیچد... اما اینبار، مهدی ست که یار می‌خواهد... 🏴 مولا جان یا صاحب الزمان 🏴 😭 🎞 این نجوای دلنشین را🎞 ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 حضرت امام مهدى (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) در زیارت ناحیه مقدّسه خطاب به (علیه السلام) می فرمایند: لأَندُبَنَّکَ صَباحا و مَساءً و لأَبکِیَنَّ عَلَیکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ؛ هر صبح و شام بر تو گریه و شیون میکنم و در مصیبت تو به جاى اشک، خون میگریم . ( 📓بحار الأنوار ، ج ۱۰۱ ، ص ۲۳۸ ) با اشک روضھ را صدا بزن شاید به حُرمت غم عُظمے ظهور کرد! 🥀 🥀 ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا