eitaa logo
🌺 پاتوق دختران مروارید 🌺
1.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
748 ویدیو
10 فایل
اینجا دل به دریا بزنید و از میان صدف های طلایی و نقره ای لحظه ها مروارید درخشان استعدادهایتان را صید کنید 🌱 ارتباط با ما @dokhtarane_morvarid
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📒✨ ✨📒✨ ‌ سلام به دوستان گل مرواریدی! 🌷😍عید همممممه تون مبارک😍🌷 تقارن بزرگ ترین عید شیعیان جهان رو با اولین روز "کتاب پارکِ "پاتوق، به فال نیک می گیریم و همگی با هم تصمیم می‌گیریم از همین امروز ، دوستی مون با کتاب رو عمیق تر کنیم.😊📚 روزهای شنبه قراره باهم بریم پارک😉 پارک زیبایی پر از کتاب و قصه و داستان‌صوتی و تصویری و...... در آغاز معرفی یک کتاب درجه یک رو داریم که در پست بعد حسابی از شنیدنش لذت خواهید برد😍 و البته مژده ی شروع یک رمان دخترانه ی فوووووق‌العاده جذاب🤩 ⏰ هرشب راس ساعت ۲۱ ⏰ 🎉 منتظر باشید 🎉 یادتون باشه که 😉 😊😊 ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20200731-WA0016.mp3
2.56M
✨📒✨ ✨📒✨ 🌸صورتی خاکستری، ماجرای درددل های دختران امروز است که در دو راهی دنیای صورتی ها و خاکستری هایشان حیران و سرگردانند... دخترانی که در تقابل و کشش دنیای پسرانه ها به دنبال روزنه ای برای گریز و یافتن هویت خود هستند... 📚منبع متنی: سایت رهبر‌معظم‌انقلاب تهیه شده توسط 🌱 سازمان بسیج‌ جامعه‌ زنان‌🌱 خراسان رضوی ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
khotbeGhadirPDF (1).pdf
681.8K
🌿 🌿 خطبه‌ی‌غدیر همان ندای امام‌مهربانی‌ها امیرالمومنین علی علیه السلام است در روز که فرمودند برسانید به گوش غائبان در هر زمانی... چه زیباست که بخوانیم کلام‌مولایمان‌را در این روز سرشار از عشق و سرور🎊 ⚜ متن و ترجمه خطبه غدیر ⚜ 🔖 فایل PDF با طراحی‌ویژه و اختصاصی رنگی😍 ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫✨💫 💫✨💫 ❓فلسفه بلایا و حوادث روزگار چیست؟🧐 ❓❓چرا دنیا اینقدر گرفتاری داره؟😔😔 🍃امیدت فقط به 💕خدا💕باشه...😃 این کلیپ دیدنیو از دست ندین👆👆👆 ─┅─✵🕊✵─┅─┅ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨📒✨✨ ✨✨📒✨✨ 📖 📋 : مرد های نامرد! 📝 همیشه از پدرم دلخور بودم ... ! مادر و خواهرهام رو خیلی دوست داشتم اما پدرم رو نه ... آدم عصبی و بی حوصله ای بود ... بد اخلاقیش به کنار ... می گفت: دختر درس می خواد بخونه چکار؟ ... نگذاشت خواهر بزرگ ترم تا ۱۴ سالگی بیشتر درس بخونه ... دو سال بعد هم عروسش کرد ... اما من، فرق داشتم ... من عاشق درس خوندن بودم ... بوی کتاب و دفتر، مستم می کرد ... می تونم ساعت ها پای کتاب بشینم و تکان نخورم ... مهمتر از همه، می خواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگی و اخلاق پدرم خودم رو نجات بدم ... چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت ... یه نتیجه دیگه هم به زندگیم اضافه شد ... به هر قیمتی شده نباید ازدواج کنی ... شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوری بود ... یه ارتشی بداخلاق و بی قید و بند ... دائم توی مهمونی های باشگاه افسران، با اون همه فساد شرکت می کرد ... اما خواهرم اجازه نداشت، تنهایی پاش رو از توی خونه بیرون بزاره ... مست هم که می کرد، به شدت خواهرم رو کتک می زد ... این بزرگ ترین نتیجه زندگی من بود ... مردها همه شون نامرد! هستن ... هرگز ازدواج نکن ... هر چند بالاخره، اون روز برای منم رسید ... روزی که پدرم گفت ... هر چی درس خوندی، کافیه ... ..... ⏱                            ─┅─✵🕊✵─┅─                  @Dokhtaran_morvarid                    ─┅─✵🕊✵─┅─
✨✨📒✨✨ ✨✨📒✨✨ 📖 2⃣: ترک تحصیل بالاخره اون روز از راه رسید ... موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پایین بود ... با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت ... هانیه ... دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه ... تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم ... وحشتناک ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم ... بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود ... به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم ... ولی من هنوز دبیرستان ... خوابوند توی گوشم ... برق از سرم پرید ... هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد ... - همین که من میگم ... دهنت رو می بندی میگی چشم... درسم درسم ... تا همین جاشم زیادی درس خوندی ... از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت ... اشک توی چشم هام حلقه زده بود ... اما اشتباه می کرد، من آدم ضعیفی نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم ... از خونه که رفت بیرون ... منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه ... مادرم دنبالم دوید توی خیابون ... - هانیه جان، مادر ... تو رو قرآن نرو ... پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا بریم خونه ... اما من گوشم بدهکار نبود ... من اهل تسلیم شدن و زور شنیدن نبودم ... به هیچ قیمتی ... ..... ⏱                            ─┅─✵🕊✵─┅─                  @Dokhtaran_morvarid                    ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا