eitaa logo
🌺 پاتوق دختران مروارید 🌺
1.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
748 ویدیو
10 فایل
اینجا دل به دریا بزنید و از میان صدف های طلایی و نقره ای لحظه ها مروارید درخشان استعدادهایتان را صید کنید 🌱 ارتباط با ما @dokhtarane_morvarid
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🍭 🍭 ✨ 🥤 آموزش 🥤 📍مواد لازم: شکلات تخته ای آب شده👈 به میزان دلخواه خامه فرم گرفته👈 یک لیوان بستنی لیوانی وانیلی 👈 دو عدد آب آناناس 👈 سه الی چهار ق غ موز حلقه شده 👈 مقدار دلخواه اسمارتیز👈 مقدار دلخواه گردو خرد شده👈 مقدار دلخواه خلال پسته👈 مقدار دلخواه تکه های آناناس 👈 مقدار دلخواه 📌طرز تهیه: ✅ ابتدا جام مورد نظرتون رو حدود 7 تا 8 دقیقه بزارید داخل فریزر. ✅ بعد شکلات تخته ای رو آب کنید و بریزید داخل قیف یه بار مصرف و جام ها رو از فریزر دربیارید و نوک قیفتون و ببرید و به شکل نامنظم روی دیواره های جام بریزید. ✅ خامه فرم گرفته رو با بستنی وانیلی و آب آناناس با همزن بزنید تا مخلوط بشن ✅ کف جامتون موز حلقه شده + گردو نگینی + خلال پسته + اسمارتیز + تکه های آناناس بریزید و بعد روش کمی از مواد بستنی بریزید 💟 و تا آخر به همین صورت لایه لایه ادامه بدید ✅ به مدت 5 تا 6 ساعت بزارید تو یخچال ✅ برای تزیین هم روشو با خامه فرم گرفته و هر چی که دوس دارید تزیین کنید به همین آسانی😌نوش جان😘 ─┅─✵🕊✵─┅─ @Dokhtaran_morvarid ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"در پنجمین فصل کتاب امامت، روایت زندگی ات را نوشته اند: نامت محمد است و تصویر محمد صلی الله علیه و آله رسول خدا، در آیینه چشمانت افتاده است.💫 لقبت باقر است و پهنای علوم دینی را شکافته ای؛ شیعه هنوز از دسترنج کِشته های تو بهره می گیرد. کُنیه ات ابوجعفر است و تشیع جعفری، در دست تو بزرگ شده است.🌸 خانه ای که در آن نفس کشیدی، عطر و عود نیایش داشت و دامنی که در آن رشد یافتی، نظیر نداشته است.🌱🤲💙 پنجمین نامه مهر شده وصیت را به تو سپرده اند؛ تو، پنجمین تفسیر قرآن و پنجمین باب ورود به بهشت موعودی.🌌 فصاحت و بلاغت تو اینک به زبان می آید تا جلوی خرافات را بگیرد و در برابر انحراف ها بایستد. شمشیر سخن را آخته ای تا شاخه های بی ثمر را ببری و ریشه های خشک را بزنی.❄ قرار بسته اند با تو، تا به یاری رمق های مانده در کالبد دین بشتابی و هرزه های روییده بر حاشیه کتاب رسالت را هرس کنی.🖊📃 صدای تو اینک در شبستان های پرسکوت خدعه ها و نیرنگ ها طنین می اندازد و رؤیای دژخیمانه دین ستیزان را بر می آشوبد."🌊 (ع) ❤            ─┅─✵🕊✵─┅─           @Dokhtaran_morvarid               ─┅─✵🕊✵─┅─
7745272_176.mp3
2.27M
●━━───── ∞ ⇆ㅤㅤ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤㅤ↻ به شوق میلاد دلبر 🌸 امشب دلم از غم آزاده🌺 (ع) ❤            ─┅─✵🕊✵─┅─           @Dokhtaran_morvarid               ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨📒✨✨ ✨✨📒✨✨ 📖 📋 📝 _راستی کامران چرا امشب اینقدر شلوغ شده ، بعضی ها رو نمیشناسم! ~ حق داری نشناسی! من هم نمیشناسم! مامانم بیشترشون رو دعوت کرده ... راستی از کاوه چه خبر ؟ اصلا کجاست؟!🤔 _هوووف حرف کاوه رو نزن که بدجور از دستش عصبی ام ~ چرا؟ چیشده؟! شما که جونتون به هم بسته بود😕 _ای خداا... کامران حرفشم عذاب آوره... پسره رفته خودشو شبیه بچه مثبتا کرده ! جوری مثبت شده که وقتی میبینمش یه جوری میشم!😑 یقشو تا خرخره بسته که نکنه یه موقع دخترا عاشقش بشن🙄 ادکلنو که حرفشم نزن😐 تا یه دختر میبینه سرشو دو متر میندازه پایین 😒 اینطوری (ادای کاوه رو در آوردم و چونم رو چسبوندم به گلوم) کامران هم ریز ریز به حرف ها و غر غر ها ی من می خندید رو آب بخندی ، حرف های من کجاش خنده داشت ؟! 😒 نفسی گرفتم و ادامه دادم: _وای وای کامران ... حالا اینجاش منو میسوزونه که رفته عاشق دختر مذهبی شده . از اون چادریا!😑 حالا به قول خودش میخواد منو به راه راست هدایت کنه 😒 اینبار کامران بلند خندید و گفت : باید باهاش حرف بزنم اینجور که تو میگی بچه از دست رفته 😂 مغزشو بدجور شستشو دادنا!😉 انگار که یکی از دوستاش رو از دور دیده باشه ، ازم عذر خواهی کرد و به طرف دیگه ای رفت . همین جور که داشتم آبمیوه پرتقالیمو می خوردم ، آنالی رو دیدم که یه گوشه دیگه ای نشسته بود . آروم رفتم طرفش ... پشتش ایستادم و دستامو سِپر دیدش کردم و زیر گوشش زمزمه وار گفتم : _به به! چه خانم خوشگلی!😁 آنالی چند لحظه مثل برق گرفته ها موند ولی بعد به خودش اومد و خواست سرم داد بزنه که با دستم جلوشو گرفتم و صدای جیغ و دادش تو دستم خفه شد . بعد از اینکه کاملا تخلیه شد بهم گفت : + مری جون بیا ! _کوفت و مری جون . صد بار گفتم اسممو درست تلفظ کن 😑 + خب حالا مروا جون! 🙄😂 _چیه چه کارم داری؟ + اون کامران نیست؟🤔 رد نگاهش رو گرفتم...کامران بود که با یه دختر زیادی گرم گرفته بود! لباس و آرایش غلیظ دختره داشت حالم رو بد میکرد! نگاهم رو که ازشون گرفتم ؛ از دور کاملیا و ساشا رو دیدم! آخ جووون 🤩 می خواستم بدو بدو برم بپرم تا جا داره کاملیا رو بغلش کنم.. که بادیدن سر و وضعش خشکم زد! چقدر تغییر کرده بود 😶 یه آرایش غلیظ میگم یه آرایش غلیظ دیگه میشنوید😑 دیگه واقعا حالم داشت بد میشد! وای خدا عجب غلطی کردما که امشب اومدم اینجا 😩 اصلا از اولشم نباید می اومدم☹️ توی افکار پریشونم بودم که صدای آنالی بلند شد : +چته دختر ... _آنالی من حالم اصلا خوب نیست ... دیگه تحمل اینجا برام خیلی سخته از جَوش خوشم نمیاد . بدون توجه به صدا زدنای آنالی ، به سمت ماشین رفتم و با سرعت به سمت پشت بام تهران حرکت کردم نیاز به خلوت وتنهایی داشتم ، جایی که بتونم داد بزنم ، فریاد بزنم ... چیزایی که امشب دیدم قابل هضم نبود ...😣 ..... ⏱                            ─┅─✵🕊✵─┅─                  @Dokhtaran_morvarid                    ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد!✌️ ما جوان ها ، افسران جنگ نرم هستیم!😎 ✨افسرانی که ریشه ای ترین جهاد شون، تبیینِ ! 🌱 تبیین یعنی امید آفرینی و افشای حقایق . . . باید محکم و استوار بایستی؛ خسته نشی و تنبلی نکنی!             ─┅─✵🕊✵─┅─           @Dokhtaran_morvarid                 ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رغائب نام دیگر توست کاش لااقل یک شب درسال تو را آرزو می‌کردیم... برگرد کاملترین آرزو...           ─┅─✵🕊✵─┅─      @Dokhtaran_morvarid           ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا