#تیک_تاک_زندگی_با_کتاب
#فرزندان_ایرانیم
👈درباره کتاب #فرزندان_ایرانیم 👉
📚جنگ را طنز کرده است که هم خواندنی تر شود هم مفرح…
✂️بریده کتاب:
📖اتوبوس ها از جا کنده شدند و ما از پادگان بیرون رفتیم.
رحیم اتوبوس را رو سرش گذاشته بود. هرچه شعر آبکی بود، می خواند و ما را مجبور می کرد جواب بدهیم. اول از شعرها و سروده های حماسی شروع کرد. وقتی کفگیرش ته دیگ خورد، شروع به خواندن شعرهای کودکانه کرد. ما هم سینه می زدیم و جواب می دادیم.
یه توپ دارم قلقلیه. سرخ و سفید و آبیه…
بعد آخر سر به پیسی خورد و شروع به خواندن شعرهای من درآوردی کرد.
از اون دورا میاد یه دسته حوری
همه چادر به سر گوگوری مگوری!
فرمانده که کنار راننده نشسته بود و تا آن لحظه لب می گزید و سرخ و سفید می شد، بلند شد…
#داوود_امیریان
#فرزندان_ایرانیم
#واحد_تربیتی_خواهران
#دختران_مکتب_عشق
@dokhtarane_maktabeyar
#تیک_تاک_زندگی_با_کتاب
#فرزندان_ایرانیم
👈درباره کتاب #فرزندان_ایرانیم 👉
📚جنگ را طنز کرده است که هم خواندنی تر شود هم مفرح…
✂️بریده کتاب:
📖اتوبوس ها از جا کنده شدند و ما از پادگان بیرون رفتیم.
رحیم اتوبوس را رو سرش گذاشته بود. هرچه شعر آبکی بود، می خواند و ما را مجبور می کرد جواب بدهیم. اول از شعرها و سروده های حماسی شروع کرد. وقتی کفگیرش ته دیگ خورد، شروع به خواندن شعرهای کودکانه کرد. ما هم سینه می زدیم و جواب می دادیم.
یه توپ دارم قلقلیه. سرخ و سفید و آبیه…
بعد آخر سر به پیسی خورد و شروع به خواندن شعرهای من درآوردی کرد.
از اون دورا میاد یه دسته حوری
همه چادر به سر گوگوری مگوری!
فرمانده که کنار راننده نشسته بود و تا آن لحظه لب می گزید و سرخ و سفید می شد، بلند شد…
#داوود_امیریان
#فرزندان_ایرانیم
#واحد_تربیتی_خواهران
#دختران_مکتب_عشق
@dokhtarane_maktabeyar