eitaa logo
💕 دُختران مَکـ؏شــق‌ـتب💕 .🇵🇸
380 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
877 ویدیو
8 فایل
🌿 ﷽ 🌿 مکتب عشق 💕 مکتب شهداست ... اینجا همھ چیز عطر شهدا دارد... | میهمان مادَرماݧ حضرت زهرا(س)هسٺیم✨ کانال رسمی واحدتربیتی خواهران #هیئت_مکتب_الشهداء_تفت خادم کانال 📮 @ya_zahra313f
مشاهده در ایتا
دانلود
👈درباره کتاب 👉 📚جنگ را طنز کرده است که هم خواندنی تر شود هم مفرح… ✂️بریده کتاب: 📖اتوبوس ها از جا کنده شدند و ما از پادگان بیرون رفتیم. رحیم اتوبوس را رو سرش گذاشته بود. هرچه شعر آبکی بود، می خواند و ما را مجبور می ‌کرد جواب بدهیم. اول از شعرها و سروده های حماسی شروع کرد. وقتی کفگیرش ته دیگ خورد، شروع به خواندن شعرهای کودکانه کرد. ما هم سینه می ‌زدیم و جواب می ‌دادیم. یه توپ دارم قلقلیه. سرخ و سفید و آبیه… بعد آخر سر به پیسی خورد و شروع به خواندن شعرهای من درآوردی کرد. از اون دورا میاد یه دسته حوری همه چادر به سر گوگوری مگوری! فرمانده که کنار راننده نشسته بود و تا آن لحظه لب می گزید و سرخ و سفید می شد، بلند شد… @dokhtarane_maktabeyar
👈درباره کتاب 👉 📚جنگ را طنز کرده است که هم خواندنی تر شود هم مفرح… ✂️بریده کتاب: 📖اتوبوس ها از جا کنده شدند و ما از پادگان بیرون رفتیم. رحیم اتوبوس را رو سرش گذاشته بود. هرچه شعر آبکی بود، می خواند و ما را مجبور می ‌کرد جواب بدهیم. اول از شعرها و سروده های حماسی شروع کرد. وقتی کفگیرش ته دیگ خورد، شروع به خواندن شعرهای کودکانه کرد. ما هم سینه می ‌زدیم و جواب می ‌دادیم. یه توپ دارم قلقلیه. سرخ و سفید و آبیه… بعد آخر سر به پیسی خورد و شروع به خواندن شعرهای من درآوردی کرد. از اون دورا میاد یه دسته حوری همه چادر به سر گوگوری مگوری! فرمانده که کنار راننده نشسته بود و تا آن لحظه لب می گزید و سرخ و سفید می شد، بلند شد… @dokhtarane_maktabeyar