eitaa logo
دختران تراز❤️
158 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
39 فایل
امام خمینی(ره):زن یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعه ها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و می تواند بعکس آن باشد. صحیفه امام ،ج16،ص192 ارتباط با ما @f_m_taraz @F_meshkat_135
مشاهده در ایتا
دانلود
بندگانم را خطاب قرار دادم, و وعده ی خود را همواره عملی ساخته ام... هر بار به نحوی... چه دریابد و چه درنیابد... که ذات ماه است, را انداخته ام تا آنرا بگیرند و به طرف آیند... آیا می دانند چقدر دیدارشان هستم یا خیر...!؟ بهانه ای برپا کرده ام... برای آنهایی که صدای را هنوز می شنوند... @ali_hamedi_1414
🌹آراستن خویش برای همسر نه برای دیگران ، دین است و به و افراد جامعه توجّه دارد. در سرشت هر مرد و زنی، خواهی نهفته است لذا در اسلام سفارش شده که زن و شوهر خود را برای یکدیگر بیارایند و ظاهر خود را جذّاب و زیبا نمایند. پیامبر صلی الله علیه واله نیز برای شب عروسی حضرت زهرا علیها السلام دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و زهرا علیها السلام نیز در داخل خانه دائماً بودند. البته این زینت برای مردان هم است حسن بن جهم از دوستان امام کاظم علیه السلام گوید: آن حضرت را دیدم که موهای خود را خضاب کرده است، گفتم: فدایت شوم، شما هم خضاب می‌کنید؟! حضرت فرمود: آری، اصلاح و مرتّب بودن وضع، بر زنان می‌افزاید. زنانی بودند که پاکدامنی را رها کردند به این دلیل که شوهرانشان اصلاح و مرتّب بودن خود را رها کردند. سپس فرمود: دوست داری همسرت را در حالی همانند حال خودت که خود را آراسته ننموده ای، ببینی؟ گفتم: نه! فرمود: او نیز چنین است. آنگاه فرمود: نظافت و استعمال بوی خوش و اصلاح مو، از اخلاق پیامبران است [۱] . یکی از دوستان امام باقر علیه السلام به نام حکم بن عتیبه می‌گوید: در خانه ای زیبا و آراسته خدمت آن حضرت رسیدم، لباس زیبا و رنگینی پوشیده بود که آثار رنگ لباس بر دوش حضرت دیده می‌شد. خیلی شگفت زده شدم. گاهی، به خانه نگاه می‌کردم، گاهی به وضع لباس آن حضرت! حضرت علیه السلام فرمود: این حالت، چطور است؟ عرض کردم: چه بگویم از این لباسی که به تن کرده اید؟ این لباس، مربوط به افراد نوجوان است. حضرت فرمود: ای حکم! چه کسی زینت‌ها و چیزهای پاکیزه ای را که خداوند برای بندگانش آفریده است، حرام کرده؟ این‌ها از چیزهایی است که خداوند برای بندگانش آفریده است؛ اما این خانه که مشاهده می‌کنی مربوط به همسر من است و من تازه کرده ام. لباسی که مشاهده می‌کنی و همچنین حضور من در این خانه، به خاطر همین موضوع است [۲] . همچنین زنی درباره حقوق مرد بر زن از پیامبر خدا صلی الله علیه واله پرسید ایشان می‌فرمایند: «عَلَیْهَا أَنْ تَطَیَّبَ بِأَطْیَبِ طِیبِهَا وَ تَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِیَابِهَا وَ تَزَیَّنَ بِأَحْسَنِ زِینَتِهَا [۳] ؛ بر زن است که برای شوهرش خوشبوترین عطرهایش را بزند و قشنگ ترین لباس هایش را بپوشد و از زیباترین زینت هایش استفاده کند. » ---------- [۱]: . وسایل الشّیعه، ج ۱۴، ص ۱۸۳. [۲]: . الکافی، ج ۶، ص: ۴۴۶، ح ۱. [۳]: . الکافی، ج ۵، ص: ۵۰۸ 📚سبک زندگی فاطمی،صفحه 36_35 🌸این جا پایگاه است🌸 @dokhtarane_taraz
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 45 🔖 آیه: ۱۸ و ۱۹ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۱۸ و آیه ۱۹ بقره: <صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لا یرجعون-اَو کصیّبٍ من السماء فیه ظلماتٌ و رعدٌ و برقٌ یجعلون اصابعهم فی آذانهم من الصّواعق حذر الموتِ و الله محیطٌ بالکافرین> 💠کر و لال و کورند لذا بازنخواهند گشت – سرگذشت آنان مانند سرگذشت {دچارشدگان به} رگباری شدید از آسمان است که در آن تاریکی ها و رعد و برقی است، آنها انگشتهایشان را از صدای مهیب صاعقه به خاطر بیم از مرگ در گوشهایشان می گذارند و خدا بر کافران احاطه دارد. 🔹🔹🔹🔹 ♦️خداوند پس از استدلال بر چرایی هدایت نشدن منافقین، دو مثال برای تقریب به ذهن می زند تا حال این قوم را درک کنیم. 🔰در انتهای توضیح مثال اول باید گفت که کر و کور و لال بودن منافقین برای اولین بار مطرح می شود. در آیه قبل مطرح شد که خداوند نوری را که منافقان روشن می کنند تا راهشان را پیدا کنند را خاموش می کند اما در آیه ۱۸ با آمدن عبارت «عمیٌ» مشخص می شود که نیافتن راه و منافقان بخاطر خاموش شدن چراغشان نیست بلکه بخاطر است. منافق، سرمایه را باخته است پس دیگر چشم که باید حق را می دید و ندید را به همراه ندارد. 🔷طبق آیه ۲۲ انفال، بدترین جنبندگان کسانیند که کر و لالند و تعقل نمی کنند «انّ شرّ الدّوابّ عند الله الصمّ البکم الذین لا یعقلون» حال می دانیم که کر و لال همان هستند «صمٌ بکمٌ عمیٌ/بقره_۱۸» لذا منافقین بدترین جنبندگان نزد خدا هستند. زیرا در آیه بعدی گوید «اگر خدا خیری در آنها می دید یقیناً ایشان را شنوا می کرد و اگر اکنون نیز آنها را شنوا کند باز اعراض کرده و رو برمی گردانند.» ایشان حق را حفظ می کنند تا در باطن حق را در جامعه نابود کنند. 🔹🔹🔹🔹 📍جزای کار بد همیشه مناسب و مطابق با عمل است. «جزائاً وفاقاً/نبأ_۲۶» در حقیقت، مجازات عمل بد، همان عمل بد است که در قیامت، سوزاننده اش آشکار شده و به صورت آتش درامده است. اما احسان و کار خوب، پاداش چندین برابر می دهد.«مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبةِ انبتت سبع سنابل... و الله یضاعِف لمن یشاء و الله واسعٌ علیمٌ/بقره_۲۶» ❎خداوند به متقیان می دهد. «و الله یرزق من یشاء بغیر حساب/بقره_۲۱۲» معنی این بی حساب بودن این نیست که بی حساب و کتاب روزی دهد چون هیچ ذره ای در عالم نیست مگر روی حساب و کتاب؛ بلکه معنیش این است که بی اندازه و غیر قابل محاسبه روزی می دهد. ‼️انسان دو شخصیت دارد: و . شخصیت حقیقیش همان شخصیت است اما شخصیت حقوقیش به جایگاهی است که در دارد و اعمالش بر عقیده و رفتار دیگران اثر گذار است. حال انسان باید مراقب هر دو شخصیت و جایگاهش باشد لذا اگر گناهی کرد در هر دو شخصیتش تاثیر می گذارد و لذا مجازات مضاعف می بیند «هود_۲۰» ❌حال که بدترین جنبندگان، منافقین هستند پس بدترین جایگاه نیز برای آنها خواهد بود «انّ المنافقین فی الدَّرکِ الاسفَل من النّار و لن تجد لهم نصیراً/نساء_۱۴۵» یعنی اگر اینها ده عمل بد انجام داده باشند به اندازه بدترین عملشان مجازات می شوند و به همین صورت از میان ده عمل خوب مومنین، بهترین عمل را پاداش خواهند داد. البته ائمه و که با منافقین هم درجه اند نیز ممکن است در جهنم هم رده آنها قرار گیرند و در پایینترین طبقه جهنم باشند. 🔴مجازات منافقین دائمی است. اما چرا؟ خداوند گوید اگر کافر و منافق سالها در دنیا زندگی می کردند باز هم همین راه را ادامه می دادند چون کفر و نفاقشان بصورت یک در جانشان شده است که امکان تغییر آن نیست و لذا ما بخاطر این حقیقت دائمی که از خود ساخته اند مجازاتی برایشان آماده کرده ایم. 🔷منافقین در آیه ۵ فصّلت به پیامبر گفتند: گوش ما سنگین شده و بدهکار حرفت نیست. بین ما و تو وجود دارد پس هرکار میخواهی بکن که ما تصمیم خود را گرفته ایم. خب آیا چنین شخصی قابل تغییر است؟ ♦️همچنین در آیه ۴۴ فصّلت می فرماید: «ما قران را برای هدایت و شفا فرستادیم اما منافقین از خدا دور بوده و گوشهایشان پر است اما مومنین به خدا نزدیکند.» این فاصله نیست که دو طرفه باشد یعنی اگر منافقین از خدا دور بودند خدا نیز از آنها دور باشد بلکه فاصله ای معنوی بوده و خداوند از به آنها نزدیکتر است. 🌷 این جا پایگاه است 🌷 @dokhtarane_taraz
بچه را خواباندم. سه تای دیگر را نهار دادم. نشستم پای سجاده کمی بخوانم. به صفحه دوم نرسیده، بیدار شد. بغلش کردم. با پاهایش بازی اش گرفته بود با قرآن. مصحف را گذاشتم کنار و فکر کردم "سهم من چه؟" دست روی صورتم گذاشت و برداشت و خندید. دالی بازی اش را گرفتم، ادامه دادم؛ و خندید. از ته دل. به مسخره بازی‌های من، به تکرار صدباره حرکات دست من. سه تای دیگر هم به ما پیوستند. خنده های آن‌ها چهارنفره شد؛ سهم من کامل تر!… پشت همان شکلک‌های مسخره، قلقلک های نوبتی، فکر کردم: اصلاً مادری، جز عبادت چیست؟ آن هم دائماً سَرمَدا! تمام روز خدمت به خلق خدا، آن هم کسانی که جزتو پناهی ندارند! کسانی که حتی اگر آب بخواهند و تو سیرابشان نکنی، تشنه می‌مانند! وقتی نیت صالح و شایسته است،چطور هر لبخند من به کودکم عبادت نیست؟ وقتی رَوش صحیح است چطور کارهایی از من که منجر به شاد کردن چند کودک میشود عبادت نباشد؟ (که فرمود: نزد خدا عبادتی محبوب‌تر از شادکردن مؤمنان نیست!) مُطعم بودن، ساقی بودن، خادم بودن، شادکننده بودن عبادت نیست؟ حتی من فکر میکنم همین که منِ انسان، مطابق با الهی خود، فرزنددار شده ام و میکنم، همین تبعیت از فطرت بی نقص الهی، خودش عبادت است! چون پشت پا زدن به نظم خلقت نیست، کج‌روی نیست. اصلاً همین که امانت دارِ خلیفه خدایم! تلاش برای حفظ امانت، عبادت نیست؟ متّصف شدن به صفات خدا را بگو! این که یک مادر، چون خدای مهربانش، رازدار است، بخشنده است، انیس است، پرده پوش است، رفیق است، معین است، سریع الرضا است، میکوشد دائم الفضل باشد، صبور باشد، حلیم باشد، شکور باشد،… این مسلک، این تلاشها، عبادت است! اینها به کنار! تلاش بیست و چهاری برای را بگو! این که دیگر خود عبادت است! هی برسی به نقطه جوش، هی لا اله الا الله گویان لب بگزی، جرعه خشم فرودهی! روزه زبان چطور؟ مدام مراقب باشی کلماتت، جملاتت، لحنت چیست تا مبادا الگوی بدی شوی برای مُتِربی‌هایت! از این هم بگذر دائم التوبه بودن چی؟! چه کسی بیشتراز یک هی خودش را میکند، هی قول میدهد که ازفردا بهتر میشود، هی توبه میکند با بغض و اشک؟ آن عبادتهای پنهانی‌تر را بگو؛ توکل مدام، حسن ظن به خدا، دعا برای غیر خود،… . که جمع همه اینهاست -وقتی با نیت و روش نیک است- اگر دائم العبادة بودن نیست اگر مصداق عبودیت و تسلیم نیست پس چیست؟ آن هم عبادتی که از آفت عُجب و ریا به دور است! چون غالباً در سِتر است. خدا پسندیده که مستور باشد؛ تا بماند بین خودمان و خودش. @atreyas000