eitaa logo
طهورا
74 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
68 فایل
کانال فرهنگی دختران طهورا ویژه جوانان پایگاه مهدیه
مشاهده در ایتا
دانلود
اولین باری که توی پیاده‌روی شرکت کردم، حیران و متحیر از این واقعه عجیب راه می‌رفتم و نگاه می‌کردم و فکر می‌کردم که اینجا چه خبره؟! تا چند سال پیش تو جنگ، این عراقی‌ها ما رو می‌کشتن و ما هم اینا رو. ۲۳۴ هزار شهید ما دادیم و ۲۵۰ هزار کشته اونا. دیگه مجروح و اسیر و آواره و خسارت اقتصادی و اجتماعی و فلان و فلان رو اصلاً ولش کن. بابا ما بچگی‌مون با نفرت از این‌ها گذشت، با خاطرات جنگیدن پدرمون با عراقی‌ها بزرگ شدیم. نوجوونیم که رفتم راهیان نور با غضب اونور اَروندرود رو نگاه می‌کردم. حالا چطور شده که همین عراقی‌ها ما رو می‌برن تو خونه‌شون و نهایت احترامی که تو مخیله هر دنیا دیده‌ای نمی‌گنجه به ما می‌کنن. چطور شده نهایت خدمت و خاکساری و از خود گذشتگی که تو هیچ کتابی نمیشه مثلش رو خوند رو برای ما انجام میدن. آقا ما زمان جنگ بچه بودیم و ندیدیم که حالا خامِ چهار تا چایی و فلافل و ماساژ و این چیزا شدیم. جبهه‌ای‌ها، جانبازا، دست و پا داده‌ها، مادر و پدر شهدا، زن و بچه شهیدان، اینا کجا میرن؟ بدو بدو اونم جلوتر از بقیه. اینا چرا با عراقیا دل میدن و قلوه می‌گیرن؟ دِ آخه حاج خانوم تو هنوز استخوان‌های بچه‌ات برنگشته، شما کجا؟ امام حسین علیه‌السلام که تازه شهید نشده. زمان جنگ هم کربلا بود، امام حسین بود، امیرالمومنین بود، عشق‌شون تو قلب‌ها بود، پس چرا دنیا اینجوری نبود؟ ظهر که ایستادیم برای نماز و نهار و استراحت، قرآن گوشیم رو آوردم چند آیه‌ای بخونم. به این آیه رسیدم: آیه 103 سوره آل عمران وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راه‌های متفرّق نروید، و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دل‌های شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید، و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدین گونه خدا آیاتش را برای (راهنمایی) شما بیان می‌کند، باشد که هدایت شوید. هر کی اربعین رفته کربلا، حس کرده که قضیه بی‌تعارف، قضیه‌ی آمادگی جهان برای امر عجل الله تعالی هست. إن‌شاءالله https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🕋 لحظات ملکوتی اذان است,,,, حضرت مهدی غریبانه کجا است,,, السلام علیک یا اباصالح هرکجا هستی التماس دعا مولا ☘نـــــمازت را مــــتّصل کن به نـــــمازِ امـــــامـ زمــــان«عج» و ســــجاده ات را شــــاهد بـــگیر که هـــــیچ نـــمازے بــــدونِ دعـــــاے بر فــــرجش نــــبوده اســــت. 📿 🤲 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚 🌸 ❬تومِثلِ‌عَطرِبٰـارآن‌دِلرُبٰـآیٖۍ نِشآطِ‌رَنگِ‌رُخسٰـآرم‌ڪُجٰایٖۍ...؟ اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج✨ ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ سلام رفقای گلم🤚 وقت زیباتون بخیر روزتون متبرک به نور قرآن الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ 🌱 @dokhtaranetahoora
6.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦📣 بابا حجاب شأن و کلاس زن هست ... ❌ هی نگو مهم قلب آدمه ... 👌 😅 دمش گرم چقدر قشنگ مسئله رو جا انداخت ... 🌱 @dokhtaranetahoora
💕از "درخت" بیاموزیم 🍂🌺 برای بعضی ها باید "ریشه" بود تا "امید" به زندگی را به آنها بدهیم... برای بعضی ها باید تنه بود تا "تکیه گاه" آنها باشیم... برای بعضی ها باید شاخ و برگ بود تا عیب های آنها را "بپوشانیم"... برای بعضی ها باید میوه بود تا "طعم زندگی" کردن را به آنها بیاموزیم ""نه زنده ماندن را""...🍂🌺 ♡الهی قمشه ای♡ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱 @dokhtaranetahoora
زندگیم الان بین ۲بیت شعر گیر کرده😴😧 سعدی میگه: برخیز و مخور غم جهان گذران😨😦 تا پا میشم حافظ میگه: بنشین و دمی به شادمانی گذران😦😥😠 فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم تو بیت بعدی روشن بشه!😀😆😀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@dokhtaranetahoora ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 مجموعه موشن گرافیک حیا 🟨« قسمت دوم: در واقع این اطلاعات حکم رازهایی رو دارن که باید پوشیده بمونن!! »⛔️ 💥حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ‌ 🌱 @dokhtaranetahoora
هدایت شده از بسیج خواهران مهدیه
به نام خدا قسمت بیست و هشتم ؛ تنها مسیر 🏴( عازم ملک عراقم ای اجل مهلت بده ،تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا ) ▫ساعت نزدیک سه بعدازظهر بود .مغناطیسی معنوی صدها نفر از اهالی روستای آزران را به بلوار امام رضا (ع) کشانده بود و همه آماده رفتن به سفر مقدس و جهانی بودند . 🏴( یک خیابان است در آن وادی پر شور و شین ، یک طرف قبر ابالفضل (ع) یک طرف قبر حسین(ع)) ▫نوای سوزناک "چاووش خوانی " به گوش می رسید .فضا معطر به عطر اسفند و صلوات بود . محوطه پارک لبریز از زائران و بدرقه کنندگان بود و من با عده کمی در کناری به تماشا ایستاده بودم . 🏴(که خدا گفته بر همه آیات بر محمد(ص) و آل او صلوات ) ▫نغمه روح نواز چاووشی ، زائران را پر از شوق رفتن و جامانده ها را پر از اضطراب ماندن کرده بود . شاید کوله پشتی ها هم به خود می بالیدند ؛ چرا که سفر ، سفری مقدس و فراتر از زندگی مادی بود . ▫مقصد نهایی این سفر ، بهشت زمین، "کربلا" بود. کربلا ، حقیقت عشق و سفر اربعین : کسب تجربه های الهی ، آزمون صبر و تن زدن به دریای سختی در روزگار رفاه طلبی... ▫در میان جامانده ها غوغایی به پا بود! جوانی دلتنگ ضریح ارباب ، پدری در حسرت دیدار ایوان نجف و مادری اشک ریزان آرزومندِ تل زینبیه بود ‌. حال و هوای عجیبی بود . ▫زائران از نوزاد یک ساله گرفته تا پیرمردی که به مدد عصا راه می رفت ؛ یکی از مدرسه ، یکی از پشت دار قالی ، یکی خسته از کار کشاورزی ، یکی سیر از تکنولوژی .... همه بی تاب حرم بودند . ▫ در همین ابتدای سفر عهد قشنگی بسته بودند ؛ قرار است از کسانی که به گردنشان حقی دارند یادی کنند .نماز بخوانند ، زیارت کنند و به جای آنها در مسیر عشق قدم بردارند . عزیزانی مثل پدر ، مادر ، مسافران آسمانی ، و رهبر عزیز تر از جان. تصاویر و نوشته های روی کوله پشتی عهد قشنگشان را جار می زد. ▫صدای مدیر کاروان شنیده شد جواد پایدار که عمری است رخ بر ضریح ارباب سائیده خطاب به زائران از سختی های راه و مشگلات سفر می گفت : از تغییرات احتمالی آب و هوا ، سرما ، گرما ، ترافیک لب مرز ،مشگلات گذرنامه و حتی جدا شدن از کاروان ... اعضای کاروان به یاد مصیبتهای سیدالساجدین(ع) و بانوی ۱۸ داغ "حضرت زینب (ع)" و به امید رسیدن به آخرین عمود و رسیدن به بهشت زمین همه سختی ها را به جان میخرند .. و چه زیباست رسیدن به انتهای آرزوها بعد از تحمل این همه سختی . ▫لحظاتی بعد ۲۰۰ زائر حسین (ع) آماده حرکت شدند. ماشینها به راه افتاد . بغض جامانده ها شکست و اشک ها جاری شد . ▫راستی !! چرا ما از سفر جا مانده ایم؟! شاید لیاقت نداریم و حرم جای ما نیست! یا شاید تقدیر ما همیشه جاماندن است؟ نه اینگونه نیست ! میشود در کربلا نبود ولی در "مسیر حسین(ع)" بود . مسیری که تنها مسیر رستگاری است. مگر پدری که در کسب روزی حلال بی خوابی می کشد ، مادری که روزها پشت دار قالی ناخن به نخ میزند ، و یا آن دهقانی که زانو بر زمین می ساید و درو می کند ؛ همه برای تربیت فرزندانی صالح نمی کوشند؟ مگر نه این که قرار است ما و فرزندانمان از باشیم ؟ ▫پس میشود در کنج خانه هم حب الحسین (ع) داشت ، و به نیت تربیت عاشقان و خادمان حسین (ع)و یاوران مهدی (عج)، خادم شد و خدمت کرد و در مسیر قدم برداشت... به امید زیارتش ..... ✍ ط. پایدار __ __
🔰 جوانان 📌 ❇️ فرماندهان جوان در دوران دفاع مقدس در دوران معاصر نیز حضرت امام خمینی (ره) به جوانان اعتماد بسیاری داشتند. اکثر فرماندهان جنگ جوان بودند. شهید علیرضا موحد دانش، حاج احمد کاظمی، حاج حسین علم‌الهدی، محمدابراهیم همت فرمانده لشکر محمد رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، حمید باکری جانشین لشکر ۳۱ عاشورا، حسن باقری قائم‌مقام فرمانده نیروی زمینی سپاه، محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحمیلی، مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، سید محسن صفوی فرمانده قرارگاه صراط المستقیم، محمد بروجردی فرمانده سپاه کردستان، و محمد جهان‌آرا که شکست حصر آبادان مرهون تلاش و مجاهدات او و یارانش بود. بسیاری از فرمانده‌ها، همگی در ابتدای جنگ تحمیلی ۲۵ تا ۲۶ ساله بودند و نشان دادند از پس این مسئولیت بسیار مهم برمی‌آیند. شهید کاوه فرمانده تیپ ویژه‌ی شهدا، 21 ساله بود. حاج یونس زنگی‌آبادی فرمانده تیپ امام حسین (علیه‌السلام) که از سوی حاج قاسم سلیمانی منصوب شد، 21 سال بیشتر نداشت. مهدی زین‌الدین در 21 سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد شد و چندی بعد به فرماندهی لشکر علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) منصوب شد. 🔻 اغلب شهدای دفاع مقدس نیز در سنین جوانی بودند، ۴۴ درصد بین ۱۶ تا ۲۰ سال سن داشتند، ۳۰ درصد بین ۲۱ تا ۲۶ سال و ۸ درصد بین ۲۶ تا ۳۰ سال؛ یعنی ۸۲ درصد از شهدا جوان بودند. اکنون نیز باید همان‌گونه باشد و به جوانان بیش از گذشته اعتماد شود و آنان مسئولیت‌ها را به عهده گیرند. 💢 جوان‌گرایی در عصر حاضر اقدامات جوانان ایرانی در بخش‌های مختلف، گاه شگفتی ناظران بین‌المللی را به همراه داشته است. دکتر غلامرضا آقازاده، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی خاطره زیبایی در این زمینه تعریف می‌کند: همراه البرادعی آمده بود نطنز برای بازدید؛ پیرمردی که ادواردو نام داشت و متخصص سانتریفیوژ بود. نمایشگاهی داشتیم که قطعات سانتریفیوژ را با روش‌های ساخت‌شان در ایران نمایش می‌داد. ادواردو با تعجب نگاه می‌کرد. پر بود از پرسش و مدام سؤال می‌پرسید. این قطعه‌ها به اسکوپ که رسید، هاج و واج ماند. اسکوپ قطعه‌ی حساسی بود و ساخته شدنش در ایران برای ادواردو تصور شدنی نبود. پرسید: «این را چطور ساخته‌اید؟» جوان‌های بیست‌وچند ساله‌ی ما پاسخ ادواردو را می‌دادند. پیرمرد دفترچه‌اش را درآورده بود و نشان بچه‌ها می‌داد. الگوی اسکوپ را ادواردو در اروپا کشیده بود و به نتیجه رسانده بود. رسیدن به محاسبات و فرمول‌های ساخت اسکوپ در ایران، برایش شگفت‌آور بود. روز بعد، البرادعی تهران بود برای دیدار با مسئولین، البرادعی گفته بود: «آنچه ما در نطنز دیدیم، مرحله‌ای از دانش است که بیشتر از هفت هشت کشور دنیا ندارند». https://eitaa.com/albom_shohada