eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
🍉🍎 سلام امام زمان جانم یلدایت مبارک آقای خوبی ها منتظرم که بیایی وگناه نمیکنم تا بیایی🕊🌙🙂
یلداتون مهدوے☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به رسم هر روز 🌱💚
من میگم وقتی ناراحت شدی و دلت گرفت؛ فـقـط بـه آسمـون نـگـاه کن و زمـزمـه کـن: ‹ خدا بـزرگہ ›. بـعـدش ناخودآگاه آروم میشی💛. . + خدایا دیگه وقتشہ بغلم کنی بگی همش دوربین مخفی بود !🙂✨ •.
رفیق ! درداتو‌به‍‌درمونت‌بگو(: یه‌وقت‌خجالت‌نکشیا حسین❨؏❩ رفیقیه‌که‍‌تا‌تهش‌ میمونه‍‌باهات‌ تا‌تهش♥️🖇 "(:" "✋🏻"
⁉️سوال↓ چرا‌ماازعبادت‌لذّت‌نمۍبریم؟ 💡پاسخ‌ : اگرانسان‌مریض، شیرین‌ترین‌وخوشمزه‌ترین‌گلابی‌و‌میوه رابخورد،لذّت‌نمۍبرد.... ←دربُعدمعنوۍوعبادت‌هم‌این‌گونه‌استــ: ڪسی‌ڪه«فۍقلوبهم‌مرض»یعنۍ: قلبش‌بیمار‌است.... ازنمازوعبادت‌لذّت‌نمۍبردو گاهۍهم خسته‌میشود.💔 بیمارۍقلب‌همان‌گناهان‌استــ. تاانسان‌گناه‌را‌ترک‌نڪند،علاوه‌براینڪه: ازعبادت‌لذّت‌نمیبرد،بلڪه‌خسته‌هم‌میشود. 『‌‌‌‌📚🖇』
مےگفت هر ڪارے مے خواهم بكنم اول نگاه میڪنم ببينم از اين ڪار راضيه؟🌱 مےگفت اگر مے بينيد امام زمان از ڪاری ناراحت مےشود انجام ندهيد !
~🕊 میگفت:آدم‌با‌یہ‌شب‌دو‌شب‌بہ‌جایی‌نمیرسہ باید‌ایمانت‌دائم‌باشہ‌و‌عملت‌مداوم. اینکہ‌یہ‌شب‌بری‌هیئت‌و‌کلی‌گریہ‌کنی بعدش‌انتظار‌داشتہ‌باشی نفس‌مسیحایی‌پیدا‌کنی‌اینجوری‌نیست.. دوشروز‌بعد‌می‌بینی‌تو‌منجلاب‌دنیا گرفتار‌شدی !
•°~🌻✨ اجابت‌قبل‌ازدعاست؛ یه‌وقت‌نگیدهرچی‌دعامیکنیم‌مستجاب نمیشه! اگرخدانمیخواست‌شمانمیتونستیددعاکنید؛ وقتی‌باحال‌دعاباخداحرف‌میزنیم، این‌روخداخواسته‌که‌نصیب‌ماشده..!💛 ⁩🌿 ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰🚜⃟🌻⊱ پسره‌تودانشگاه‌📚↶   جلوۍیہ‌دخترروگرفٺ‌وگفت😣: خیلۍمغرورۍازت‌خوشم‌میادهرچۍبهت‌آماردادم نگاه‌نڪردۍ😒 ولۍچون‌خیلےازت‌خوشم‌میاد... من‌اومدم‌جلو‌خودم‌ازټ‌شمارتوبگیرمـــ📱 باهم‌دوست‌شیم دخترگفت:نمیتونم‌مݩ‌صاحب‌دارمــ♥️✨ پسره‌کہ‌ازحسودۍداشت‌میترڪیدگفټ‌: خوشبحالش‌کہ‌باآدم‌باوفایےمثل‌تودوستهـ😏 دختره‌گفٺ‌:نہ‌خوش‌بحال‌مݩ‌کہ‌یہ‌همچین‌صاحبے دارمـ🌿 پسره‌گفٺ‌:اووووچہ‌رمانٺیڪ😯 ایݩ‌خوشگل‌خوشبخٺ‌‌کیہ‌کہ‌این‌جورۍدلتوبرده🤨 عکسشودارۍببینمش؟!🙄 دخترگفت‌:عکسشو‌ندارم‌خودم‌هم‌ندیدمش‌اما مۍدونم‌خوشگل‌تریݩ‌آدم‌دنیاستــ😇🌎 پسره‌شرو؏‌کردبہ‌خندیدنـ😂😬 ندیده‌عاشقش‌شدۍ؟؟😐 نکنہ‌اسمشم‌نمیدونـے؟😏 دخترگفت‌:‌آره‌ندیده‌عاشقش‌شدم اما‌اسمشو‌میدونمـــ💞 اسمش‌مهدۍفاطمہ‌ستـ😍✨  🌿←دختر‌خانما‌،آقا‌پسرا↯ مراقب‌صاحب‌دلتوݩ‌{مہدی‌فاطمہ‌✨}هستیدکہ‌؟؟! امام‌زمانۍ‌باشیمــ💞🌿 اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش ༺@dokhtaranzeinabi00
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 • °•○●﷽●○•° ✍️بھ قلمِ |میـم . علےجانپور از ماشین پیاده شدم که دروازه‌اشون باز شد ، سرم پایین بود در رو که بست با دیدنم سر به زیر سلام کرد که جوابشون رو دادم با دست به ماشین اشاره کردم و گفتم :+بفرمایید لطفا .. وقتے نشست حرکت کردیم ؛ تو دلم هیچ علاقه‌اۍ نسبت به ایشون شکل نگرفته بود ، اما خیلے ها رو میشناسم که بدون هیچ علاقه‌اۍ سنتے ازدواج کردند ولے بعد از اون با عشق زهرایے و علوۍ زندگے کردند عشق بعد از ازدواج هم تشکیل میشه با این افکار سعے داشتم خودم رو آروم کنم که به رستوران رسیدیم ... رفتیم داخل قبل اینکه رو تخت های سنتے بنشینند لب باز کردم : +اگر مایل باشید منو آقا حیدر جدا بنشینیم و خانم ها هم جداتا راحتتر غذا بخوریم .. حیدر هم سرۍ به نشانه تایید تکون داد چون دل خوشے از با هم غذا خوردن دو تا خانم نامحرم نداشت رو برگردوندم تا یه تخت دور از چشم مردم پیدا کنم تا خانم ها بشینن ، که صداۍ خانم عبدۍ باعث شد برگردم :_دلیلے وجود نداره که جدا از هم بشینیم ، شما هم یه امروز مارو تحمل کن به جایے بر نمیخوره .. سرمو انداختم پایین و گفتم :+سوء تفاهم نشه من فقط بخاطر اینکه راحتتر غذا بخوریم این حرف رو زدم قصد بدۍ ن ... نزاشت حرفے بزنم پرید سر حرفم :_پس فکر نکنم ایرادۍ داشته باشه سر یه تخت غذا بخوریم .. حیدر که تا حالا ساکت بود :_خواهرم درست نیست چند تا نامحرم کنار هم نهار بخورن .. لجبازۍ نکن ! آیـه خانم پوزخندۍ زد و زیر لب طورۍ که ما بشنویم لب زد :_هے نامحرم نامحرم اه .. همانطور که سرم پایین بود لبخند کم رنگے زدم و رومو سمت حیدر کردم چشام رو روۍ هم گذاشتم که گرفت چے گفتم ؛ رو به خانم ها گفتم :+بفرمایید روۍ این تخت بشینید الان من میرسم خدمتتون .. دستمو گذاشتم رو شونه حیدر و گفتم :+داداش شما هم بشین همینجا من الان میام .. چهره‌شو نگران کرد و با ناله گفت :_مجتبے !.. تندۍ گفتم :+چاره‌ۍ دیگه‌اۍ نداریم داداش .. بخدا منم میدونم درست نیست .. فکر کردۍ براۍ من راحته ؟ .. تو که منو میشناسے ¡ اگر بیشتر ادامه میدادم باور کن نظرشون راجب ماها عوض میشه .. میشیم آدم بده این ماجرا .. بدون اینکه چیزۍ بگه با چهره داغون سرۍ تکون داد .. به سمت تختے که حیدر و خانم ها نشسته بودند رفتم و منو هارو وسط گذاشتم :+بفرمایید غذاۍ مورد نیازتون رو انتخاب کنید تا سفارش بدم داشتم حرف میزدم که با عصبانیت پرید تو حرفم !.. ادامـه داࢪد ... ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌ پـرش به پـارت اول ↯ http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825 لینـک کانـالمونِ ↯ https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8 • 💚🌿💚🌿💚🌿 •
سلام✨ صبحتون مهدوی🌱
امام زمانم السلام علیک ایها الامام المامون السلام علیک ایها المقدم المامول السلام علیک بجوامع...... آل یس، مفاتیح الجنان 🌸🌱⇩ ˹@dokhtaranzeinabi00˼
و خدا آنقدر تو را از طرف انسان ها ناامید میگرداند که به خودش برگردی🧡🌈
گاهی برای خدا کسی را ببخش آسمان دلت صاف تر میشود🫀🌈
ای خدای من! از تو هر وقت خواهش نمودم، هرگز تو را بخیل نیافتم...🪴♥️
- بِهم ریخته حالِ نوکَرت برایش دعا کن..:)) ...🌱💔