14.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست :)💔
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست :)💔
ساعتو :) 💔
اللهمارزقنا ... :)
[…🌑…]
شبتون زینبـےۜ 🕊
ان شاءالله فردا صبح پر انرژی خدمت میرسیـم ✋🏻😍
هر ایده و پیشنهادۍ که دارید رو میتونید با ما در میون بگذارید 🖋✉️
@GHMnam313
وضو قبل خواب فراموش نشه رفقــا 🌹 اگه دائم الوضو باشی که دیگه به به ...
برامون دعا کنیـد 💔 به دعاهاتون محتاجیم 🥀
یا علــے 🍂
<🔗❤️🩹>
اتاقش را به قطعه ای از گلزار شهدا تبدیل کرده بود
هر طرف را که نگاه می کردی یا عکس امام و حضرت آقا را میدیدی یا عکس شهدا
یک عکس در اتاقش بود که زیرش این جمله حک شده بود
«رهسپاریم با ولایت تا شهادت»
همیشه این جمله را زمزمه می کرد
می گفت عکس من هم باید یک روز در کنار این شهدا قرار بگیرد و آنقدر از شهادت خود اطمینان داشت که اسم خودش را در کنار اسم شهدا می نوشت!
#شهید_محمد_سلیمانی
#شهیدان
#ام_البنین
ツ↯
@dokhtaranzeinabi00
💔
حتی اگر به حشر هم دهی کوثرم خدا
با گریه ناله میزنم ای تشنه لب حسین
#ازدورسلام
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسین 🥀
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#اللهمالرزقناحرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌱|@dokhtaranzeinabi00
#استوری 🌱
#ام_البنین 💔
@dokhtaranzeinabi00
•
.
حضرتامالبنیناسمشونفاطمہبود .
امــاوقتۍباامامعلۍ(ع)ازدواجڪردن
بہهمہاعلامڪردنفاطمہصداشوننڪنید
بچههااسمفاطمہڪھمیادیادمادرشونمیوفتن
وممڪنھدلتنگبشن(:
بیشتردارهمعلوممیشہادب ومعرفت
حضرتابوالفضلازکجاست!(:
•
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_
سه ستاره داشتم یک ماه، به فدای ابیعبدالله:)
_
#چادرانه🌱
.
.
چادرم رامحکم تر میگیرم 😌
وقتی میفهمم
چادر من چه قدر امام زمانم را
خوشحال میکند...
✿ #پروفایل⇠『📱』
✿ #دخترانزینبے⇠『♥️』
دنیاجاۍخطرناکیہ💥...
نہبہخاطر
اونایےکہگناهمیکنن؛بلکہبخاطر
اونایےکہمیبیننولےکارۍنمیکنن💔❗️...
‹ #صرفاجهتاطلاع📌 ›
‹ #آمربہمعروفباشیم...🖇 ›
@dokhtaranzeinabi00
22.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالےاعضاۍعزیزمون♥️🌱
تشکر بابت همکاریتون 🌹🌿
• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 •
°•○●﷽●○•°
#آیٰـھِ
#قسمت48
✍️بھ قلمِ #خـادمالــمهدۍ|میـم . علےجانپور
تلخندۍ زدمو با برادرش سلام کردم :+سلام ببخشید باعث زحمت شدیم
همانطور سر به زیر جواب داد :_سلام خواهش میکنم مراحمید ..
عاطفه با خوشحالے اومد طرفمو منو تو ماشین نشوند و کنارم نشست ..
خیلے بے حال سرم رو به شیشه تکیه دادم که عاطفه نگام کرد و با یک غم پنهانے گفت :_هنوز فراموش نکردۍ !
نگاش کردم که چشام پر اشک شد
بغلم گرفتو :_عزیزم گذشته .. چرا اینطورۍ میکنے ! از الان هم دیگه قرار نیست ببینیش درسته ؟
+آره .. اما داداشم .. داداشم چطورۍ تو چشم تنها رفیقش .. آخه من که سنم کمتر بود ندیدم تا حالا رفیقے پیدا کنه که داداش صداش بزنه اون .. اون به مجتبے خیلے وابستهاس چطورۍ تو چشاش نگاه کنه ؟
برای اینکه حالم رو بهتر کنه گفت :_درسته کارت اشتباه بوده اون از من خواستگارۍ کرد تو چرا اینطورۍ کردۍ ؟
با این حرف دوباره عصبے شدم .. انگار عاطفه هم بدش نمیومد زنش میشد ..
اما من دوست نداشتم ازدواج کنه ..
نمیدونم چرا ولے ..
بےتوجه دوباره سرمو به شیشه تکیه دادم ، بعد از ¹⁵ دقیقه رسیدیم ؛ پیاده شدیم ..
آقا حامد (برادر عاطفه) با خداحافظے از خواهرش تنها وارد دانشگاه شد ، اونم دانشگاهے بود اما سال آخر بود .. انگار به خواسته خودش دوست داشت خواهرش و خودش تو یک دانشگاه درس بخونن ، فکر کنم مثل حیدر خیلے غیرتے و حساس بود ..
منو عاطفه وارد حیاط دانشگاه شدیم ، عاطفه یکے از دوستانش رو دید و در حال خوش و بش بودند که بهش گفتم میرم براۍ ثبت نام یه باشهاۍ گفتو به صحبت به دوستانش ادامه داد ، چون عاطفه قبل از من "چند روز پیش" ثبت نام کرده بود برای همین همرام نیومد ..
به طرف اتاق مدیریت رفتم و چون خلوت بود با یه در زدن وارد شدم
……
﴿مجتبے﴾
رسیدیم و پیاده شدم ، با رضا وارد محوطه دانشگاه شدیم ؛ داشتم یه گوشه یقه لباس رضا رو میبستم که دستے روۍ شونهام حس کردم ' برگشتم که دیدم یه جوونے حدودا هم سن و سال خودم !
از لباسهاش معلوم بود که بچه درستیه و مذهبیه ..
با تعجب نگاش کردم که گفت :_حاجے نشناختے ! حامدم داداش ..
یه نگاه به رضا انداختم که بهم نگاه میکرد بعد از مکثے ذوق زده سلام کردم و بغلش کردم ، به راحتے میتونستم تشخیص بدم ..
حامد .. وقتے راهنمایے بودم دوستم بود البته یک سال ازمون بزرگتر بود ولے منو رضا و حامد خیلے با هم خوب بودیم ...
ادامـه داࢪد ...
ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌
پـرش به پـارت اول ↯
http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825
لینـک کانـالمونِ ↯
https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8
• 💚🌿💚🌿💚🌿 •
هدایت شده از 『 دختࢪاݩ زینبـے 』
00:00
اللهمعجللولیڪالفرج ♥️
باتمامجانوروحتبگو ! الهےآمین ..
بزارصداتوآقابشنوه ..
چقدر من تورا دوست میدارم داداشے :) 💔
شفاعتم میکنے ؟ 🥀
برادرم میمانے ؟ 🖤
#اتفاقی
#دختـرانزینبـے ..
#ام_البنین
شبتـونفاطمـے ^^
بگیم امالبنینے ! آخه دوست نداشت فاطمه صداش کنند .. میدونے چرا ؟
چون حسن و حسین و زینب با شنیدن این اسم چشاشون پر اشک میشد ..💔
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
شبتـونفاطمـے ^^ بگیم امالبنینے ! آخه دوست نداشت فاطمه صداش کنند .. میدونے چرا ؟ چون حسن و حسین و ز
مادر بود دیگر ..
دل نداشت اشک فرزندانش را ببیند ! :)
برامون دعا کنید رفقا ..
ایهاالعزیز
یه روز دیگه گذشت...
هنوزم کنج خرابهی زندگیمون چنبره زدیم به امید نگاهی از سمت شما
نه کوششی نه تلاشی:)
•|🕊
.
دلمشھادتمیخواهد ،
مردنراکههمهبلدن🚶♂..
مندلمازاینتابوتهامیخواهد
ازهمینهاکهبویعشقمیدهد...
بالایدستانعاشقان💔:)
سرباز #امام_زمان
مثل #حاج_قاسم
بعد از شنیدن « #خیلیخوشگلشدی »
آدما واقعا خیلی خوشگل میشن ،
تو انتخاب جمله هامون دقت کنیمـ..
#بهاینمیگنقدرتکلامـ..!
🌱|@dokhtaranzeinabi00
•
.
بعد از اینڪہ انسان از گناهۍ توبه کنہ
و دیگر سمت اون گناه نره
گناهانۍ که قبلاً مرتکب شده کاملا از
اعمالش حذف میشہ (:
___
سہ دقیقہ در قیامت '