eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقا فعالیت باشه براۍ بعدازظهر 😉🌸.. راستے عیدتون هم مبارک ☺️♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک جمله زیبا از حضرت علے ﴿؏﴾ :↯ نه سفیدۍ بیانگر زیبایے است و نه سیاهے نشانه زشتے ..🌚 کفن سفید اما ترساننده است و کعبه سیاه اما محبوب و دوست داشنتے است .. 🕋 انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش .. 🧕🏻 قبل از اینکه سرت را بالا ببرۍ و نداشته هایت را به پیش خدا گلایه کنے ⛓ نظرۍ به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش ¡..📿 انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله‌ۍ فكرش ، شریف نمیشود ، جز به واسطه‌ۍ رفتارش و قابل احترام نمیگردد ، جز به سبب اعمال نیكش ..''😊 تقدیم به كسانے که شایسته‌ۍ احترامند ♥️🌸 عیدتون مبارک 🎉.. ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
1_1115250500.mp3
4.13M
اینم‌از‌اون‌شورهایی‌که‌حال‌آدم‌جا‌میاد😅 ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
«♥️🍓» جُمـ؏ـہ‌هـٰایۍ‌ڪِھ‌نَبودۍ‌بـِھ‌تَفریـح‌زَدیم مـٰافَقَـط‌دَرغَـم‌هِجـرـآ‌ن‌ِتـوتَسبیح‌زَدیم..!シ ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازم هیچے نگفت ، یکم زبون نریخت ، یه هدیه اۍ ، تشرۍ ؛ اخمے ؛ لبخندۍ ، پیامکے .... هیچے اصلا !..💔 ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
__ دلم کنارِ شما، خانہ در فَلك دارد 💛 ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
هدایت شده از پشـت‌جبــهہ
••|کـانال‌دختــ🧕🏻ـران‌زینبـــ♥️ـے|•• حرفی‌داشتیددرخدمتم ↯🌸 payamenashenas.ir/Hova جوابش رو اینجا ببین '♥️😌' ↯ @jebhe00
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 با سلام خدمت شما بزرگواران ❤️ هدیه عید بزرگ غدیر از طرف سید مصطفی حسینی (مسئول کانال انرژی بی نهایت) 🌹 از همه شما عزیزان التماس دعا دارم 💥 با کلیک بر روی لینک زیر هدیه خودتون رو دریافت کنید https://pay.eitaa.com/v/?link=uR8Xv
• 💚🌿💚🌿💚🌿💚 • °•○●﷽●○•° ✍️بھ قلمِ |میـم . علےجانپور سریع رفتم و پیام رو بازش کردم ، نوشته بود《سلام عزیز دل مجتبے .. من شاید تا روزۍ که قراره برگردم نتونم باهات تماس بگیرم یا حتے پیام بدم ! احتمالا تا سه روز دیگه ایرانم .. حیدر هم قراره برسه پیش من .. ما باهم میایم ، انقدر هم بےقرارۍ نکن خانم من .. مواظب خودت هم باش .. یاعلےمدد》 لبخندۍ زدمو گوشے رو خاموش کردم .. رفتم سراغ پنجره اۍ که تقریبا کنار تخت بود و دید کاملے به حیاط خونه داشت . . هر بار لحظه ورود مجتبے از این در به خونه رو تصور میکردمو از خوشحالےِ اینکه تا سه روز دیگه میبینمش تو پوست خودم نمیگنجیدم .. محو تاریکےِ مطلق حیاط بودم که مائده از پشت صدام زد _عزیزم بیا شام .. برگشتمو لبخندۍ زدم :+باشه الان میام .. سر سفره ؛ نگاه هاۍ پشت هم آقاجون و مائده اذیتم میکرد ! براۍ اینکه نجات پیدا کنم گفتم :+راستے آقاجون .. مجتبے پیام داده که احتمالا تا سه روز دیگه میرسه ¡ _چشمت روشن دخترم .. آروم لب زدم :+ممنون .. … انقدر خوشحال بودم که یک جا نمیتونستم وایستم .! مجتبے تا یک ساعت دیگه پروازش مینشست .. بابا اینا و تقریبا کل خانواده مجتبے اینا منتظر بودن که برسه ..! منم که چادر به سر طول اتاق رو طے میکردمو دستامو تو هم جمع میکردم .. در کنار خوشحال بودنم حس و حال عجیبے داشتم . . هم دلشوره هم .. حدود دو ساعت پیش رفتم خونه خودمون و اونجورۍ که مجتبے دوست داشت درستش کردم .. پرچم هاۍ یازهرا رو روۍ پرده خونه ها چسبوندم توۍ اتاق عکسایے که انداخته بودیم رو گذاشتمو گلبرگ هایے رو ریختم تا یه روحے بگیره .. از اتاق رفتم بیرون که مائده رو با لب خندون دیدم .. رفتم سمتش که گفت :_نگاش کن توروخدا .. دارۍ میمیرۍ دختر .. خندیدمو :+خیلے هم خوبم .. از این بهتر نمیشم .. خندیدو :_راستے داداشت داره با بابات صحبت میکنه .. احتمالا رسیدن ایران ..! چشام درشت شدو :+واقعا ؟! سرشو به نشانه تایید تکون داد که رفتم تو اتاقو کادویے که براۍ مجتبے خریده بودن رو از تو کمد برداشتم .. چفیه و انگشترۍ که خیلے دوستش داشت ¡.. قبل رفتنش به سوریه میگفت بعد از اینکه اومدم حتما برا خودمو و خانمم سِتِشو میخرم ..! گذاشتم تو جعبه کادو و گذاشمتش نزدیکے تا یادم باشه و همون اول بدم بهش .. دوباره رفتم بیرون که دیدم همه نگاه ها چرخیده سمت من ..! یه نگاه به جمع انداختمو رفتم سمت بابام که دیدم داره خیلے آروم گریه میکنه !.. ته دلم خالے شد و با ترس و استرس با صداۍ تقریبا بلند گفتم :+بابا چیشده ؟! نگام کردو یه نگاه نگران به مامان .. مامان هم بلند شدو رفت تو حیاط ..! به رفتنش نگاه کردم .. مبهوت به بابا نگاه میکردم که ببینم چیشده .. نشستم رو زمینو :+بابا میگم چیشده ؟! مِن مِن کنان گفت :_چیزۍ نشده باباجون .. یکے از فامیلاۍ مامانت فوت کرده . . نفس عمیقے کشیدمو :+خب کے ؟.. بابا اومد حرفے بزنه که مائده صدام زد .. _آیـه بیا گوشیت داره زنگ میخوره .. زودۍ بلند شدمو به هواۍ اینکه مجتباست دویدم سمت گوشیم .. اما خب زهره بود !.. وصلش کردمو :+سلام زهره جونم _سلام عزیز دلم .. همسرت برگشته ؟! +احتمالا آره ، تا برسه که میمیرمو زنده میشم حالا شاید رفتم فرودگاه .. _اوهوم باشه ؛ باز باهات تماس میگیرم .. لبخندۍ زدمو بعد از خداحافظے قطع کردم .. چادر مشکیم رو سرم کردمو کادو رو گرفتم تو دستمو کیفم رو انداختم رو دوشم .. از اتاق رفتم بیرون ، خواستم برم که بابام اومد سمتم :_آیـه کجا برۍ ؟! +دارم میرم فرودگاه .. _براۍ چے .. خب .. خب الان میرسن دیگه .. +نه من طاقت ندارم وایستم میخوام برم اونجا .. بابا اومد حرفے بزنه که :+ببخشید ، خداحافظ .. زودۍ از خونه زدم بیرون و با گرفتن یه آژانس نفس راحتے کشیدم .. تو راه انقدر ذوق داشتم که براۍ چند دقیقه صدا زدن هاۍ مکرر راننده رو متوجه نشدم ..! به خودم اومدمو :+بله ! _همینجا نگه دارم یا برم داخل !.. یه نگاه به بیرون انداختم .. رسیدیم !.. چه زود .. +خیلے ممنون ؛ همینجا خوبه .. هزینه رو پرداخت کردمو پیاده شدم .. نفس عمیقے کشیدمو .. ادامـه داࢪد ... ڪپـے بـھ هـࢪ نحـوۍ ممنـوع و پیگـࢪد قـانونـے داࢪد ❌ پـرش به پـارت اول ↯ http://eitaa.com/dokhtaranzeinabi00/23825 لینـک کانـالمونِ ↯ https://eitaa.com/joinchat/3764518990C8dcd051ac8 • 💚🌿💚🌿💚🌿 •
به‌نام‌خدای‌دلتنگ‌ها♥️
قبل‌فعالیت‌ڪانال‌یه‌چند‌،دقیقہ‌بیشتر‌ طول‌نمیکشہ‌بجاش‌بہ‌حرف‌رهبرت‌ احترام‌گذاشتے‌رفیق🙂🌱 ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
◸🔗🌿◿ خواهرمـ چادرامانٺ‌حضرت‌زهرابراےتوسٺ 📓↫🧕🏻 ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
~🕊 حواستون باشه وقتی دم از شهدا میزنی ! همه تو رو با شهدا میشناسند ؛ اگه خطا کنی پای شهدا هم وسطه پس مسئولیت داری !.. ‌ 💥 ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
🖇 ــــــــــ زرنگ‌باشیم‌‼️ وقتی‌میخوایم‌به‌کسی‌کادو‌بدیم! ــ‌‌یه‌جا‌نماز‌کوچیک .. ــ‌یه‌تسبیح .. ــ‌یه‌کتاب .. وخلاصه‌از‌اینجو‌ر‌چیزایی‌که‌باهاشون‌ کار‌خیر‌میشه‌کرد‌هدیه‌بدیم😎.. اینجوری‌تا‌هروقت‌که‌با‌اون‌جانماز‌‌؛نماز‌بخونه .. با‌اون‌تسبیح‌ذکر‌بگه!- ‌واز‌اون‌کتاب‌بخونه‌و‌استفاده‌کنه .. ‌ یا‌هر‌وسیله‌ی‌دیگه‌که‌باها‌ش‌کار‌خیر‌کنہ برای‌ماهم‌خیر‌حساب‌میشه!😋 ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
بِھتَرین‌بِرنـد،بَھتَرین‌پوشـش،اَزآنِ‌من‌ اَسـت،چِه‌‌بِرندوپوشِشۍبِھتراَز چآدُرمادَرِحُسِین‌بنِ‌عَلۍシ!♥️ ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿
‌●|خیـٰاط‌،هرکوکۍ🧶✂️ ●|کہ‌بہ‌پاےچـٰادࢪم‌زد🌱 ●|گویۍدلم‌هم‌🥺 ●|بادل‌زهرا‌ۜ گࢪه‌خوࢪد...!🤞🏼♥️ ᵈᵒᵏʰᵗᵃʳᵃⁿᶻᵉᶦⁿᵃᵇᶦ⁰⁰🌿