eitaa logo
⇆فَرزَنـدآن‌حـآج‌قاسم
224 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
926 ویدیو
63 فایل
ڪاناݪ‌اول @Delgoye851 ڪاناݪ دوم( ࢪمانمۆن) @romankademazhabe کانال روبیکامون https://rubika.ir/moontazeranzohor ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16586937022736 همسايه هامۆن @DukhtaranBahishty نذر عمه زینب❤🌛
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکدام‌ازشمایک‌شهید‌رادوست‌خودبگیرد وسیره‌عملی‌وسبک‌زندگی‌او‌رابکارببندید ببینیدچطوررنگ‌وبوی‌شهداءرابه‌خود می‌گیریدوخدا‌به‌شما‌عنایت‌می‌کند..⚘💔
سلام دوست عزیز✋🏻 امروز به اقا اباعبدالله الحسین سلام دادی؟ اگه ندادی هنوز دیر نشده بسم الله 📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
🌷شهدا با معرفتند پا که در مقتلشان گذاشتی قسمشان بده به رفاقتشان؛ و یقین کن حاضرند باز هم جان بدهند تا تو جان بگیری 📎از شهدا بخواه تا دستت را بگیرند..
در قاموس خدا و اهل‌بیت تا حالا کجا بودی؟ وجود ندارد هر زمان توبه کنیم و بازگردیم ما را راه می دهند...! 🖤
هر چیزی‌ که اذیتت میکنه، داره صبر کردن‌ رو بهت یاد میده؛ هر کسی‌ که ترکت میکنه داره ایستادن‌ روپای‌ِ خودت بهت یاد میده؛ چیزی‌ که عصـبـانـیـت میکنه، داره بخشِش‌ رو بهت یاد میده! هیچ اتفاقی، بدون‌ِ نتیجه نیست✨
🔸️درست مثل همان لحظه‌ای که آتش بر ابراهیم گلستان شد، یا همان آنی که نیل پیش پای موسی گریبان چاک زد، و یا آن هنگامه که یوسف از بند حیله‌ی شیطان رها شد، آمدن تو هم اتفاقی است که در میانه‌ی تاریک‌ترین لحظات می‌افتد،☄ آنجا که هیچ کس گمان نمی‌برد کورسوی امیدی بر جهان بتابد، آنجا که جهان در دریایی از تباهی در حال غرق شدن است، ناگهان کشتی نجات تو سر می‌رسد. فقط ای کاش عمر منتظرت، به صبح آمدنت قد بدهد.🤲
🌹آیا امام زمان به تمام نقاط جهان سر می‌زنند؟ ✍امام ‌زمان،از آن جهت که مظهر علم غیب خداوند است،از همه ‌جا و همه چیز اطلاع دارد؛به ‌عبارت ‌دیگر امام ‌زمان هر گاه بخواهد همه چیز نزد او حاضر است و به تمام موضوعات خارجی اطلاع داشته و از آنها آگاهی دارد.[۱] از طرفی دیگر،گاهی حضرت،مطابق مصالح خاص و یا عام،از طرف خداوند متعال مأمور به ملاقات،دست‌گیری و رفع گرفتاری‌ها می‌شوند؛گاهی احساس می‌کنند که باید فلان مکان و نزد فلان شخص رفته و گرفتاری او را برطرف سازند؛گاهی در فلان سرزمین حاضر شده تا از اهالی آن دفع بلا گردد و یا شخصی توجیه شده و هدایت شود.از این‌ رو حضرت هر مکان و زمانی را که مصلحت ببینند خود را در آنجا حاضر می‌کنند.
هرکدام‌ازشمایک‌شهید‌رادوست‌خودبگیرد وسیره‌عملی‌وسبک‌زندگی‌او‌رابکارببندید ببینیدچطوررنگ‌وبوی‌شهداءرابه‌خود می‌گیریدوخدا‌به‌شما‌عنایت‌می‌کند..⚘💔
*این داستان واقعی بسیار زیبا و منقلب کننده است حتماً بخوانید و اگه حالو هواتون امام حسینی شد،من حقیر رو از دعای خیرتان دریغ نفرمایید*🥺😭🤲🏻 *التماس دعای فرج* 💖💖💖💖 یکی از افرادی که کارش مدیریت کاروان های اعزامی از مشهد به کربلا بودو300 مرتبه به کربلا مشرف شده بود ، تعریف می‌کرد: سال1396 شمسی در فرودگاه مشهد، در حال سر و سامان دادن به زائرین بودم، در همان اثـنا پروازهای دبی و ترکیه درحال مسافرگیری بودند. تعدادی از زائران به من گفتند: تفـاوت پـروازها را با هم ببینـیـد، آنها با چه ظاهر و سر و وضعی هستند، گویی بعضی ها هیچ اعتقادی به اسلام و مسلمانی ندارند، حتی در آرایش کردن گوی سبقت را از غربی‌ها.. ربوده اند... همینطور که درحال گفتگو بودیم، آقا و خانومی به همراه دختر جوانی به سمت ما آمدند. وضع ظاهرشان به همان پروازهای دبی و ترکیه می‌خورد. وقتی به ما رسیدند گفتند: کاروان اعزام به کربلا همینجاست؟ من که توقع این سوال را نداشتم گفتم: بله، چطور مگه؟ آنها با خوشحالی گفتند: اگر خدا قبول کند ما هم زائر کربلا هستیم. من که بعد از حدود 300بار مدیر کاروان عتبات عالیات بودن، تا به حال اینگونه زائر نداشتم، کمی جا خوردم، ولی بعلت اینکه زائر حضرت بودند، به آنها خوش آمد گفتم. بالأخره همه زائرین سوار هواپیما شدند من هم براساس وظیفه دینی و حتی شغلی قبل از پرواز شروع کردم اصطلاحا به امر به معروف و نهی از منکر، (یعنی به درب می‌گفتم که دیوار بشنود) می‌گفتم این مکان‌های مقدسی که خداوند به ما توفیق زیارتشان را داده حُرمت بالایی دارند و زائرین باید حرمت این اماکن را نگه دارند، اما دختر این خانواده که گویا منظور اصلی من او بود با حالت ناراحتی و بی‌اعتنایی به من فهماند که اهمیتی برای حرف های من قائل نیست. به نجف اشرف رسیدیم من هم در زمان‌های گوناگون می‌گفتم که این مکان ها مقدس است و هر فرد حداقل باید ظاهرش را حفظ کند و آن دختر هم، بی اعتنایی می‌کرد. تـااینکه روز آخر که در نجف اشرف بودیم و فردا قرار بود عازم کربلاء معلی شویم؛ پدر آن دختر پیش من آمد و گفت: حاصل زندگی من و همسرم همین یک دختر است که پزشک اطفال است،شاید بخاطر عدم توجه ما، او فقط در درس و شغلش موفق شده و از اعتقادات دینی و اخروی تقریباً چیزی نمی‌داند! ما تصمیم گرفتیم او را به کربلا نزد سیدالشهدا علیه السلام بیاوریم بلکه حضرت جبران کاستی ها و کمبودهایی که ما طی این سالیان از نظر اعتقادی و دینی برای فرزند دلبندمان گذاشتیم را بنمایند، چون آرزوی هر پدر و مادری عاقبت بخیری فرزندش می‌باشد. دختر ما بخاطر نوع دوستان و جَـوی که بزرگ شده تقریبا هیچ چیزی از مبانی دینی و اعتقادات نمی‌داند و وقتی شما از لزوم رعایت حجاب صحبت می‌کنید، او به اتاق می آید دائم می‌گوید: منظور حاج آقا فقط من هستم! چون فقط در این کاروان منم که سر و وضعم اینگونه است. ما از شما می‌خواهیم که رعایت حال ما و دخترمان را بفرمائید و دیگر چیزی نگوئید. گفتم: این وظیفه من است که این مسائل را برای زائرین گوشزد کنم تا حریم اهل بیت علیهم السلام شکسته نشـود. گفتگوی ما تمام شد، و ما روز بعد عازم کربلاء شدیم. *صبح روز اول که در کربلا* *بودیم به لابی هتل آمده* *و دیدم خانمی* *با مقنعه بلند و چادر و حجابی کامل* *منتظر من نشسته است و تا من را دید سلام کرد*. *وقتی دید من با تعجب او را نگاه می‌کنم گفت*: ظاهراً من را نشناختید؛ من همان دختر بی‌حجاب چند روز پیش هستم. از شما تقاضا دارم اجازه دهید عبایتان را بشویم. من که شوکه شده بودم گفتم: اولا من معنای حرکات و رفتار قبل با حالت امروزتان را نمیفهمم؛ ثانیاً شما هم زائر هستید هم پزشک؛ در شأن شما نیست که عبای من را بشوئید، من این کار را نمی کنم. درحالیکه گریه می‌کرد از من خواهش کرد که اجازه دهم!! توجه که کردم دیدم واکس تهیه کرده و تمام کفش های کاروان را واکس زده بود. به او گفتم تا نگویی چه شده من نمی‌گذارم.. باحال گریه گفت: دیشب وقتی وارد کربلا شدیم من در عالم رؤیا خدمت سـیدالشهـدا آقا ابـاعبـدالله الحسین علیه السلام شرفیاب شدم. حضرت من را به اسم مستعاری که دوست داشتم صدا زدند و فرمودند: دخترم ؛ من خواستم که تـو به کربـلا و به زیارت من بیایی و تا وقتی که من کسی را دعـــوت نکنــم هیچکس نمی‌تواند به این مکان بیاید. حرف‌هایی که مدیر کاروان می‌زد همانی بود که ما دوست داشتیم و به زبانش جاری می‌شد، برو عبایش را بگیر و آن را بشوی تا از او دلجویی کرده باشی. و بعد فرمودند: دخترم تو دکتر اطفال هستی،طفل مریضی دارم می‌خواهم درمانش کنی. او در حالیکه گریه می‌کرد می گفت: حضرت طبیب همه عالم هستند... ولی به من فرمودند دنبال من بیا... بـه همراه حضرت از دو اتاق رد شدیم و وارد اتاق دیگری شدیم، روی سکویی طفلی شـش ماهه دیدم که مثل قرص ماه می‌درخشید و تیری سه شعبه به گلویش اصابت کرده بود. حضرت فرمودند: پسرم
✨﷽✨ ✨ چیز هایی که از دست داده ای را به حساب نیاور چون گذشته هرگز برنمیگردد اما گاهی اوقات ، آینده میتواند چیزهایی که از دست داده ای را برگرداند به آن فکر کن...
✍امام على عليه السلام: دانايى، ريشه هر خوبى است؛ نادانى ريشه هر هر بدی است
ایمان داشتن به خدا به معنای قبول داشتن خدا نیست! ❇️ بلکه به این معناست که انسان نسبت به همه دل نگرانی های خودش احساس امنیت کنه. نترس... خداوند متعال هرچیزی که برای رشد تو نیاز باشه در اختیار تو قرار میده... 🔸 هر چیزی که در دنیا قرار باشه به تو برسه حتما میرسه 🔸 و هر چیزی هم که قرار نباشه بهت برسه اصلا نمیرسه! پس حرص نخور و جوش نزن! کاملا آروم باش و همه چیز رو به خداوند متعال بسپار... 🌷 خیالت تخت باشه که او مراقبته...
را درمان کن. (خانم دکتر در حالیکه بشدت گریه می‌کرد، سؤال کرد: حاج آقا مگر امام حسین علیه السلام فرزند ۶ماهه داشتند؟ چرا تیر ۳شعبه به گلویش زده بودند؟) من که بغض گلویم را گرفته بود گفتم: بله، ولی این سؤال‌ها را نپرس... ایـن‌ها روضه‌های سوزناکی است که جگر انسان را کباب می‌کند. اما او که تازه وقایع کربلا را شنیده بود دوباره پرسید: چرا تیر 3شعبه به گلوی این طفل زدند؟😭 گفتم:چون امام حسین علیه السلام طفل شیرخواره اش را بر روی دست گرفته بودند و به دشمنان منافق و کافر فرمودند: حالا که به زعم خودتان با من دشمن هستید و می جنگید خودتان این بچه را بگیرید و سیراب کنید. خانم دکتر در حالیکه بسیار منقلب شده بود و هق هق گریه می‌کرد گفت: آخر کجای عالم در جواب درخواست آب دادن به طفل 6ماهه، آن هم فرزند پیامبرشان، با تیر سه شعبه به گلوی آن بچه پاسخ می‌دهند؟! حاج آقا من در عالم رؤیا دیدم که حتی آن تیر سمی و زهر آلود نیز بود!!! و بلند بلند گریه می کرد... به برکت سید الشهدا علیه السلام آن خانم دکتر جوان چنان متحول شده بود که موقع بازگشت کاروان به ایران می‌گفت: من با شما نمی آیم و می خواهم اینجا باشم... من قلبم و روحم در کربلاست... بالأخره با اصرار فراوان و قول به اینکه دوباره برای پابوس و عرض ارادت به کربلا می آید حاضر شد برگردد. بعد از چند هفته که به مشهد مقدس مراجعت کردیم، روزی وارد مطبش شدم، دیدم که عکس‌ها و نوشته‌هایی بر روی دیوار از امام حسین علیه السلام زده شده بود. آنجا دیگر دکتری مؤمنه و صالحه و دلباخته سید الشهداء علیه السلام بود، دکتری که حالا بسیار باوقار و امام حسینی شده بود و حتی مریض ها هم در مطبش صف کشیده بودند. با خوش‌رویی از من پذیرایی کرد و گفت: باور نمی‌کنید از زمانی که از کربلا به مشهد آمدم، امام حسین علیه السلام به نگاهم و قلمـم اثری عجیب داده اند چرا که من با همان نگاه اول درد و مرض اطفال را تشخیص می‌دهم و حتی آنها را برای آندوسکوپی هم نمی‌فرستم و با اولین نسخه مریض‌ها خوب می‌شوند، فقط به برکت آقای مظلوم و کریم مولانا اباعبدالله الحسین علیه السلام 📕کتاب خروش خدا صفحه 83📕 علیرضا ثبتی گجوان 💟خدایا به خون گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام، خون آن مظلومی که به فرموده امام صادق علیه السلام "اگر یک قطره از آن بر روی زمین ریخته می شد، خداوند قهار بساط زمین و آسمان را جمع می کرد" قَسَمت می‌دهیم آخرین خلیفه و جانشینت را بدون وقوع علائم حتمی در عالم، ظاهر بفرما آمین یا رب العالمین... 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱| ✨ دࢪپوششِ‌مشڪۍِحࢪیࢪٺ؛ صد ࢪنگـِ‌دل‌انگیزنھان‌اسٺ دࢪحجب‌و‌حجابِ‌فاطمۍاٺ؛ زیبایۍِصدنقشِ‌جھان‌اسٺ🌿'
‹🌸✨› قِـشَنگـےهـٰا؎زِنـدِگـےروببیـن؛ وَخُداروشُکرکُن‌شَرایِط‌ِاَلـٰان‌تو، مُمکِنہ‌آرِزو؎خِیلیـٰابـٰاشھ . . !"🌿 ♥️
✨بخوان دعای فرج را 🌺 دعا اثر دارد 🤲 دعا کبوتر🕊 عشق❤️ است و بال و پر🌱 دارد ✨
‌ خدایا لطفا حواست به من باشه! یه‌ نفر رویِ زمین هست که تمام دلخوشیش بزرگیِ توعه :)♥️🌿
و همہ بہ امید دیدن این صحنہ؛ خستگی و بیخوابی و گرما رو تحمل میکردن! بہ امید دیدن حَرم!)
‹💛✨› عزیزی‌میگفت: هروقت‌احساس‌ڪردید از دور‌شدید و‌دلتون‌واسه‌آقا‌تنگ‌نیست این‌دعای‌ڪوچیك‌رو‌بخونید به‌خصو‌ص‌توی‌قنوت‌هاتون.. "لَیِّن‌قَلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِك" یعنے : خدا‌جون‌دلمو‌‌واسه‌امامم‌نرم‌ڪن
رۅزهـٰا‌رَفت‌ۅ‌فَقَط‌حسرَت‌ِدیدار‌ِ،رُخت‌ مـٰاندِه‌بَر‌این‌دِل‌‌ِیَعقۅبۍ‌ِمـٰاآقـٰاجان...! ♥️
+ میدونی بزرگترین درد واسہ یہ دختر چیه؟! _ بزرگترین؟! نہ نمیدونم ... چیه؟! + اینڪه بگه ڪاش پسر بودم ، شهید میشدم :) و با این جمله اش بالشش تا صبح خیسہ😪 😔 ‌
⚡️ میگم:آخه این مدل لباس؟ میگه:همه می پوشن😕 میگم:این جور حرف زدن؟ میگه:همه همینجوری حرف می زنن.😕 میگم:غیبت؟ میگه:همه می کنند!😕 تاوانِ گناهات رو چی؟🙃 اونو فقط خودت پس میدی😞 حواست به کارات باشه رفیق🤞🏻💕
﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت‌مھدی(عج): برای‌تعجیل‌درظهورمن‌زیاد دعاکنیدکه‌خود فَرَج‌ونجات‌شمااست. 🌍 💙
♻️ جانی و دلی ای دل و جانم همه تو 🌸 🌺
بسم الله الرحمن الرحیم ✍داستانک پند آموز قرآنی: 🌳🌴🔥 صاحبان باغ سوخته: بر طبق آیات ۱۷ تا ۳۳ سوره القلم ✅در گذشته افرادی بودند که باغ داشتند،وخداوند آنان را امتحان کرد: هنگام چیدن محصولات فرا رسید و صاحبان باغ قسم خوردند که صبح زود میوه های باغ را بچینند و ذره ای به نیازمندان ندهند!شب که خواب بودند،بلایی از طرف خداوند به جان باغ افتاد وباغ به تلّی از خاکستر تبدیل شد و صاحبان باغ بی خبر از همه جا، همدیگر را صدا زدند: اگر میخواهید بروید میوه چینی،تا آفتاب نزده،سراغ محصولتان بروید.بعد،راه افتادند و آهسته به هم میگفتند:نکند امروز در باغ نیازمندی سراغتان بیاید!بله،با این نیت راهی شدند که به نیازمندان چیزی ندهند.به محض اینکه آن باغ سوخته را دیدند،گفتند:وای که ما بد راهی رفتیم!تازه از همه چیز هم محروم شدیم!عاقل ترینشان گفت:نگفتم به شما که چرا با کمک به فقرا به یاد خدا نیستید؟!گفتند:بله،تقصیر خدا نیست!خودِ ما بد کردیم.آنوقت ملامت کنان،به همدیگر رو کردند و گفتند:خاک بر سر ما!واقعا که گردنکشی کردیم.امیدواریم که خدا به جای این باغ،بهترش را به ما بدهد.ما دیگر به خدا رو کردیم.این طور است عذاب دنیا کاش میدانستند که عذاب آخرت از این هم بزرگتر است! 🍀نتیجه گیری:نه تنها انسان با کمک کردن به نیازمند،چیزی رو که داره از دست نمیده،بلکه با کمک کردن به نیازمند،هم خداوند از دست انسان راضی میشه،هم مال انسان چند برابر میشه.
😌🌸 میتونین‌براےآقاسه‌ڪارانجام‌بدین؟ ¹-براشون‌دوبارصلوات‌بفرستین🕊 ²-سه‌باربراشون‌اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج ³-این‌پیام‌وحداقل‌به1کانال،گروه یابیشتربفرستید‹هرچےڪرمتونه‌دیگه› |•