🔴 سه صلوات پرفضیلت
🌼🍀🌼🍀🌼
➊ صلوات جهت پاک شدن از تمام گناهان
💠 امام صادق(؏)در فضیلت این صلوات فرمودند:
به خدا قسم از گناهان بیرون میآیی، مانند روزی که از مادر متولد شدهای.
🔆صَلَواتُ اللهِ وَ صَلَواتُ مَلائِکَتِهِ وَ أنْبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلامِ عَلَیْهِ وَ رَحَمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُه🔆¹
➋ صلواتی که تایک هفته ملائکه برایت صلوات میفرستند
💠 از امام جعفر صادق(ع) منقول است: هر کس بعد از نماز عصر روز جمعه ده مرتبه بگوید:
🔆اَللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ الْأوْصِیاءِ الْمَرْضییّنَ بِأَفْضَلِ صَلَواتِکَ وَ بارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکاتِکَ وَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ وَ عَلی اَرْواحِهِمْ وَ أَجْسادِهِمْ وَ رَحْمَهُ الله وَ بَرَکاتُه🔆
ملائکه برای آن شخص از این جمعه تا جمعه دیگر در همین ساعت صلوات میفرستند.³
➌ صلواتی که انسان را یک هفته در امان دارد
💠از حضرت صادق(؏)نقل شد که: هر کس بعد از نماز ظهر روز جمعه سه مرتبه بگوید
🔆اَللهمَّ اجْعَلْ صَلَواتِ وَ صَلَواتِ مَلائِکَتِکَ وَ رُسُلِکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلَ مُحَمَّدٍ🔆
در امان است تا جمعه دیگر.³
🔔تلنگر:
♦️تاحالادورازجونتونبهمُردَنتـونفڪرڪردین🤔⚰
♦️چنـددقیـقہفڪرڪنیم...⏰⏰
♦️ خُـبچےداریـم🤷🏻♀
♦️اعمالمونطورےهستکهشرمندهنشیم🤔🤷🏻♀
♦️رفیـقهیچڪسنمیـدونہ☝🏻
♦️۱۰دقیقہبعـدزندهسیـانھ⏰⚰
♦️حالاڪہهستیم، خـوبباشیـم😊😊
♦️دیگھدروغنگیـم،دیگہدلنشڪنیم.🤥💔
♥️امامزمـانُدیگھتنہـانذاریـم💞😉
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
شروع تبادلات پر جذب ثنا بانو✨🌿
اد تب چنل های مذهبی میشم🙅🏻♀️
آمارتون 50+ باشه...!⚜️
جذبتون بستگی به بنر داره 100+ جذب هم داشتم🙂❌
شرایط و اطلاعات بیشتر.....✨🌿
https://eitaa.com/joinchat/4082827394Ce6506a1891
بعد از خوندن شرایط پی وی در خدمتتون هستم....✨🌿
@Lady_in_a_Chador
#باسابقهدوسالتبادلاتادمینی🛶
#درنامهایتبادلاتزهراوپرتقالوثنابانو🛶
#کاملامطمئنوتضمینی🛶
با ما پیشرفت رو تجربه کنید...😌👌🏼
میخوام یه کانال جذاب بهتون معرفی کنم که کلیییی رمان خفن میزاره👌🏻🤩
(از فصل 1 تا 5 رمان درمورد شخصیت های اصلی سریال گاندو بود توی فصل 6 رمان درمورد بچه هاشونه😍👌🏻)
دیالوگ های کوتاهی از فصل 1 تا 6 رمان👇🏻
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امنیت
_نمیزارم به خاطر یه احتمال زندگیمونو خراب کنی!...
_حلقه رو پرت کردم تو صورتش...
_هیچکی نبود فقط من بودم خدا....
_با حرفاش جیگرم آتیش میگرفتم...
_محکم زدم تو گوشش....
_صورتم کبود شده بود...
_عاشقی جرمه مگه...
_با من ازدواج میکنید...
_نمیفهمی عاشق کی شدی...
_من بدون تو نمیتونم زندگی کنم....
_چرا اسم واقعیتو بهم نگفتی...
_چرا بازیم دادی..!
_دنیا رو سرم خراب شد....
_به بچم رحم کن....
_قلبم بیشتر از همیشه درد میکرد...
_داداشی بلند شو چشماتو باز کن...
_منو پرت کرد اونور خودش پرید جلو ماشین...
_متاسفانه رفته کما....
_داری بابا میشی...
_بزار بچم رنگ این دنیارو ببینه..
_نزاشتی خواهر زادمو ببینم...
_خواهرمو ازم گرفتی...
_این دردا قدیمیه...
_نمیزارم بچتو ببینی...
_داغشو به دلت میزارم...
_سیاهی مطلق...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بدو کلیک کن تا از دستت نرفته😱😍👌🏻
(شخصیت های رمان از سریال گاندو هستن، اگر گاندویی باشی شخصیت هارو میشناسی)
@rooman_gando_1400🇮🇷
@rooman_gando_1400🇮🇷
رمان هایی تو این کانال قرار میگیرن که هیچ جا نمیتونی پیداشون کنی😍
بدووو عضو شووو الان پاک میکنمااااا😱
#تلنگر
🍂هیچ وقت نگو:
محیط خرابه، منم خراب شدم
👈هر چه هوا سردتر باشد،
لباست را بیشتر میکنی!!!
✅پس هر چه جامعه فاسدتر شد،
تو لباس تقوایت را بیشتر کن👌
✨﷽✨
✍فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند
از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می گوید چشمتان رااز نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند! نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین! نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند .
💥شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد .
واسـهیهنوجـوونبسیـجۍ
اینڪانالواجـبھ!✌️🏿🤓
ڪانالشـونحـالهـواۍ
پـشتسنگـرهاروداره (:' 🚶🏻♂
ڪجایڪارۍ
مـٰاچـریڪآمـوزشمیـدادیـم 😌🌿
➺https://eitaa.com/joinchat/3232432258C14158c7c87
مجمعبچههاۍقلمبهدستانقـلابۍ.😎☝️🏿
#نوشـتههاۍجمعۍبسیجی (:
ڪپۍوایـدهبردارۍباذکرصلوات❗️
#تلنگرانہ
میگه ڪنڪورددارم📚
نمیرسم نمازو...بخونم!
ببینم...
میرسے ناهار بخورے؟🥪
شام بخورے؟🌮
چت کنے؟📱
فیلم ببینے؟!!!🎞
چرا وقت عبادت ڪہ میشہ
فاز صرفہ جویے در وقت میگیریم؟!!
روزقیامت...
نمیگن تڪ رقمے بودے یا نہ‼️
میگن نمازت ڪو⁉️
📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿📿
دوست داری نماز بخونی اما نمیتونی❓😔
دوست داری قرآن بخونی اما طنبلیت میکنه📖😢
اینکه کاری نداره یه کانال بهت معرفی میکنم که تو توش پر از این حرفاست اصلا حال و هوات عوض میشه😍☺️
چند قلم از فعالیت های کانال😊👇🏻
#تلنگــࢪانھ
#حرفبزرگان
#پروفایل چادرانه
#حرف_حساب
#چالش
وکلی چیزای قشنگ دیگه که به خدا نزدیکترت میکنه پس بدو بیا لفتش بدی از دستت میره ها😊☺️
به عشق آقا امام زمان بیا ببین چقدر خوشحال بشه 1000برابر دعات کنه
https://eitaa.com/doktaranhoseyni
دوست داری کانالی داشته باشی که تریکو بافی اموزش بده 😊😊
کانالی نداری که اموزش بده 😞😞
این که ناراحتی نداره 😍😍
https://eitaa.com/joinchat/3436511368C5b3f824b34
توی این کانال کلی اموزش داره 👆🏻👆🏻👆🏻
چند دقیقه دیگه پاک میشه ❌❌
اینجا دنیایی برای #خانومای باکلاس #خانه دار 💅🧖♀
هرکی که #سلیقه خوبی داره خرید #دیزاین اتاقش از این #کاناله 👇♨️♨️
فقط خانومای #مشکلپسند بیان تو کانال
همه چی زیر #قیمت با بهترین #کیفیت
›🌸🌱 سبدھاۍتریڪویۍ
›🌸🌱 سبدھاۍسبزۍ،نان،میوھ
›🌸🌱 سبدنظمدهندھلوازمآرایشے
✅ قابݪ شستـشو و بسیـار بـادوآم
#کـیفـت بــالا⇧🔺
#قیمت پایین⇩🔻
https://eitaa.com/joinchat/3436511368C5b3f824b34
همراه با #آمـوزش رج بـه رج با فیلم از دست مربــی♡
#معتبرترین کانال تریــکو بـــافی در ایتا ✔
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
تا زَمانی کِه نَفَس میکِشی،و میتونی تَپش َقلبِتو حِس کُنی، اُمیدی هَست🫀✨
مآهک|MAHAK🌙
مَتن،شِعر،رومان،داستان،تَصویر،عَکس نِوشته،ویدئو،موسیقی...👇🏻🍃
https://eitaa.com/joinchat/2802909367C3b48fa4bb7
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
پایان تبالات پر جذب ثنا بانو✨🌿
به بنر های بالا یه نگاهی بنداز دلبرکم..👀!
ثنا بانو چنل بد پیشنهاد نمیده🙂🌸
تا نیم ساعت پست ممنوع✔️
بنرا ساعت 24پاک بشن✔️
••••••••••••••••••••••••
اد تب چنل های مذهبی میشم🙅🏻♀️
آمارتون 50+ باشه...!⚜️
جذبتون بستگی به بنر داره 100+ جذب هم داشتم🙂❌
شرایط و اطلاعات بیشتر.....✨🌿
https://eitaa.com/joinchat/4082827394Ce6506a1891
بعد از خوندن شرایط پی وی در خدمتتون هستم....✨🌿
@Lady_in_a_Chador
#باسابقهدوسالتبادلاتادمینی🛶
#درنامهایتبادلاتزهراوپرتقالوثنابانو🛶
#کاملامطمئنوتضمینی🛶
با ما پیشرفت رو تجربه کنید...😌👌🏼
″مدیرای عزیزم حتما جذب های امشب گفته بشه؛ شبتون خوش...!♥️🌿″
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
آخ گاااندویی ها بدویید بیاین که یه رمان جذااب واستون اوردم...😌❌
••
اولین رمانی که نویسندش صحنه سازی میکنه!!😬😍
تازه چند تا میکس احساسی هم دارن که هنوز بهش نرسیدن...🙂💔
و البته از نویسنده شوخ طبع و عاشق یزید بازیش هم که دیگه نگم براتون🤒😂
کلی ماجرای پیش بینی نشده هم دارن که بخوام تعریف کنم فک کنم یه هفته باید حرف بزنم😐🔪
اصن بیا خودت بخون کیف کن🌚💕
•••
قاچ هایی جذاب و نفس گیر از رمان بی تو نمیتوانم زندگی کنم...!🤫🌱
_رسولللل برو کنااااااار
_حس کردم گردنم بریده میشود...جدی زنده زنده داشت سر میبرید...
_اینجا اتاق عمل نیست پس نه دستگاه بیهوشی داریم نه وسایل جراحی!
_محکم با صورت پخش زمین شدم
_آب رقیق و بی رنگ با مخلوط شدن خون سرخ میشد و پایین میرفت
_موفق باشی آقا داماد
_جلوی چشمانم پارچه رو روی صورتش کشیدن
_چاقویش رو توی شکمم فرو کرد
_ساعت ها در کنارش حرف میزدم...میخندیدم و بغض میکردم...
_احساس کردم از کنار گاردریل هایی که بغل دستم بود رد شدم
_میخوام اسمشو بزارم نفس!
_نفهمیدم چی شد فقط برخورد محکم دستم رو با صورت محمد قشنگ حس کردم
_چرا بهم نگفتی زندست؟
_تفلدت مبارک بابایی
_حس کردم نفس هایم تو خالی است
_نهال لو رفته...!!!
_به چه جرئتی پاشدی اومدی دنباااال منننن
_پوزخنده ای زد و پاسخ داد: پس با یه تیر دو نشون میزنیم چاییشو نخورده میره بیرون
_با برخورد به دیوار دیگه جایی برای عقب رفتن نداشتم...طولی نکشید دستانش را به دور گردنم قفل شده دیدم..
_دخترش بود که در بغلم دست و پا میزد...
_حالا به وضوح تیزی سوزنی که بر اثر حرارت تیره شده بود دیده میشد!
_محمممد تروخدااا خونو با خون پاک نکنننن
_بغض مثل چنگالی گلویم را چنگ میزد و داشت خفم میکرد
_به نظرم بهتره به فکر راضی کردن برادرم باشید تا من...
_هشت ماه حداقل باید صیغه بشن!
_چشمانم سیاهی میرفت...پاهایم سنگین شده بود...انگار برای هم دیگه جفت پا میگرفتند...
_پیشونی ام را به سینه خونی اش چسباندم.... بدنش بوی عطر میداد...
_من همون نرگسی ام که بیست سال با حسرت بزرگ شد
_به شرفم قسم؛ خودم حکم اعدامتو میگیرم
_مرسی که هستی...
_کارت شناساییم رو پیدا کرده بود
_حالا ضربانش فقط یه خط صاف بود
_فورا باید عمل بشه...نتیجه این عمل سرنوشتش رو میسازه!!
_ولی آقا شما که میدونید من خبرم نداشتم!!
_حلال زاده به داییش میره اینه ها
_قبل اینکه تو عاشقش بشی؛من دوسش داشتم!
_یا بهترین رفیقت رو با دستای خودت میکشی یا من دخترتو میکشم!
_چاره ای نیست محمد! باید چند وقت بری قرنطینه
_خودم را جلویش پرت کردم
_هوشیاریش خیلی پایینه، دکترا فقط میگن معجزه!
_میدانستم این تیک هیچ وقت دو تا نمیشود...
_اشکی بود که چشمانم را تار کرده بود
_مثل....دختر...خو...دت...براش...پد...ری...کن
_تو از این به بعد برای ما کار میکنی!
_میفهمییییی قتللللل کردهههههههه
_اصلا بیا یه قولی بهم بدیم تا من نیمدم شمع کیک تولدتو فوت نکن!
_لبخندم محو شد
_دیگه هیچی درست نمیشه
_وسایلم روی میز را در انی به پایین پرت کردم
_دلم میخواست داد بزنم
_داداش دورم زد!
••••
واسه خوندن این رمان جذاب از ژانر #امنیتی #مذهبی #غمگین #عاشقانه #طنز زود به جمع صمیمیمون بپیوند...😍👇🏾🌸
https://eitaa.com/joinchat/2570911907C504cea0680
هدایت شده از ᴍᴏʜᴇʙ ∫ مٌـحِـب
زندگینامه
شهید احمدحاجیوند الیاسی در تاریخ 26/10/ 1369در خانواده ای مذهبی وانقلابی به دنیا آمد.پدرش عبدالحسین نام داردوشغلش کارگر ساده است و مادرش مریم خانه دار میباشد.دارای 3خواهر و3برادرمیباشد و خود فرزند پنجم خانواده بود.دوران کودکی تامقطع کاردانی را در شهرستان اندیمشک در دانشگاه آزاداسلامی واحد اندیمشک در رشته مهندسی کامپیوترادامه تحصیل داده وهنوز یک ترم از امتحانات دانشگاه باقی مانده بودکه از طریق بسیج ولی عصر (عج) جهت دفاع از حرم حضرت زینب (س)اعزام به سوریه شد که بعداز شهادتش دانشگاه مدرک افتخاری لیسانس را برایش صادر نمود.وی در تاریخ 12/11/94به درجه رفیع شهادت نائل آمده اند.و مزار مطهرش در زادگاهش میباشد./
وصیت نامه
مازنده بر آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
از کوچکترین قطره دریا ی جهانی انقلابی به محضر شما دوستان و ……..
درشرایطی که جهان اسلام و علی الخصوص محور مقاومت به رهبری ایران اسلامی و هدایت امام خامنه ای عزیز در میدان مبارزه باطل قرار دارد و هر چند روز عده ای از برادران دینی و هم وطنم در دفاع از امت های مظلوم در سوریه و عراق ویمن به شهادت میرسند ننگم آمد که نرم و بمانم وحق بود با سر برای این راه تلاش کنم نه بادست و پاه .
برادر و خواهرم ما همه معلول هایی هستیم که با علت های اهل بیت (ع) آفریده شده ایم موجودات ناچیزی که به حرمت این خاندان منزلت پیدا کرده ایم ما هر چه داریم از این بزرگواران است پس حرمت خانواده الهی را حفظ کنید و شعاءر الهی را نشر دهید در مجلس اهل بیت حضور فعال داشته باید و خواهرانم نشر دهندگان حجاب و حیاء زینبی و فاطمی باشند و فرزندانی ولایی تربیت کنید
برادرانم پشتیبان و سربازان خوبی برای اسلام وانقلابی که امام خمینی (ره ) بنا نهاد باشید و بسیجیان مخلص برای امام خامنه ای (مدظله ) خدا را شاهد میگیرم این رهبران را به حق جانشین حضرت حجت (عج) میدانم و این اتمام حجت بر من است شما را به اطاعت مطلق از فرمان رهبر انقلاب دعوت میکنم سرباز ولایت مطلقه فقیه باشید که پشت سر رهبر بودن افتخار دارد سربازی رهبری سربازی امام زمان (عج) را در پی دارد .
دو ستان عزیز این نظام به ید قدرت الهی بر پا شد و دستان توانمند امام زمان (عج) آن را یاری و پشتیبانی می کند . هرگز نگذارید دشمنان یا جیره خواران آنها در این نظام نفوذ کنند و ضربه بزنند همه میدانیم این مسیر نخواهد شد مگر با خودسازی … چنان مستحکم بایستید که به خود جرات توهین به ولایت را نکند. اگر ما از رهبر خود فاصله بگیریم و دشمن و منافق را دوست خود قراردهیم فاتحه این نظام و ارزش های حقیقی آن خوانده می شود .
ویک نکته خطاب به مولا و رهبرم :
رهبرم لیاقت سربازی امام زمان (عج) برای من یک تخیل بود و در تمام عمرم برای سربازی شما سردار و ناءب ایشان تلاش کرده ام . خدا کند روزی شما این سربازی من را قبول فرمایید . تا بیش از این شر مند ه مادرتان نشوم .
آتش زدن برخیمه هادیگرسراب دشمن است تاعاشقان مانده اندخواب خیال دشمناست
『- مِصبـٰاح🌱.』
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
شروع تبادلات پر جذب ثنا بانو✨🌿
اد تب چنل های مذهبی میشم🙅🏻♀️
آمارتون 50+ باشه...!⚜️
جذبتون بستگی به بنر داره 100+ جذب هم داشتم🙂❌
شرایط و اطلاعات بیشتر.....✨🌿
https://eitaa.com/joinchat/4082827394Ce6506a1891
بعد از خوندن شرایط پی وی در خدمتتون هستم....✨🌿
@Lady_in_a_Chador
#باسابقهدوسالتبادلاتادمینی🛶
#درنامهایتبادلاتزهراوپرتقالوثنابانو🛶
#کاملامطمئنوتضمینی🛶
با ما پیشرفت رو تجربه کنید...😌👌🏼
‹ قطره باور کرد دریــا شد(꧇! ›
https://eitaa.com/joinchat/2779709610C8f5309da04
دلنوشتههاےناب
متنهاےانگیزشی،
متناشهمیشهحالموخوبمیکنن!🤞🏻
امتحانشضررینداره، یسریبزن…
https://eitaa.com/joinchat/2779709610C8f5309da04
ازدستتمیرهها👀🙌🏿
نمیدونم چجوری بیانش کنم امیرمهدی....
_فکر نکن که بی رسم و رسوم و هیچ چیزی خودم پا پیش گذاشتم نه
مکث کردم دربرابر سکوت پر تعجب رفیقم لب زدم:
_من دلم گیره داداش بدم گیره مامانم تماس گرفت با مامانت ولی مثل اینکه چون خونه نبودی هنوز به گوشت نرسیده
+محمدحسین میفهمی چی میگی؟تو الان داری درباره خواهر من.... مطمئنی سرت به جایی برخورد نکرده اخه تو و این حرفا حاج حسین
_دلم مونده یک جا سرم به جایی نخورده داداش:)
باصدای زنگ تلفن امیرمهدی دست از صحبت کشیدیم و پاسخ داد روی بلندگو بود صدای بی جون و نحیفش که پیچید دلم هری ریخت صداش آروم بود خیلی آروم
_داداشی میشه بیای دنبالم خودم نمیتونم برم خونه میتونی؟ و صدای سرفش توی خط پیچید
و امیرمهدی بود که نگران جواب داد
+چیشده آبجی کجایی الان بگو میام دنبالت
_توی بنبست ۴ خیابون کنار مدرسه
به یک باره با صدای ناله گوشی قطع شد
بی قرار به امیر نگاه کردم که دویید سمت.....
اهم اهم برای ادامش باید تشریف بیارید لینک زیر نگران نباشید پارتاشم طولانیه:)))نویسنده هم تمام تلاششو میکنه زود به زود پارت بزاره😉
https://eitaa.com/joinchat/2942435452C57312a28a9
[چنـلۍبـابـوۍگــلمحمـدۍ•🌸🌱•]
#آلـاچیقدخترانهـ🌼🛵
تَجمـعدختراۍایتـا🧕🏻💜
معـدناستورۍهاۍ۱۵ثـانیہاۍ🌱💚
یہڪامیـونپـروفـایـلهـاۍدلبـر 🚛🐢َمَحــفلحــاجخــــــــــانـــومــا 📒💛
بیـاتابستونبـاهـمبـاشیـم💫✨
ازپسـتهـاشڪهنگـمبراتازبـسڪهدلبـرھ😌👭
حیـــفہ،ڪانـالبــہایـنخـوبۍخـالۍبمونہ😿☹️
:)💙https://eitaa.com/joinchat/354418793C84c05d3923
بـروتـوڪانـالومدیرشـوخـوشحـالڪن😻🌱
پاتـوق سـربازاے امـام زمـان ایـتا😍💜'!
عڪـس نوشـتھ هاے مهـدوے›منتـظرانـھ':)
ایـن ڪانـال دلتنگـے همـمون و بـرطـرف مے ڪنـھ•✨🌱›•
『 https://eitaa.com/joinchat/1739718840C14feacee63 』
بـا ایـن ڪانـال جـات تو بهـشتھ💚🌿'!
اینجـا جایـے نـاب مخـصوص فرشتـھ هـایے مثـل شمـاسـت بانـو🧕🔮•°
اینجـا طعـم بهشـت رو میـدھ.😍.🧡›
حـاج خـانـم هـا حملـھ🚶♀💕^^'
『https://eitaa.com/joinchat/1739718840C14feacee63 』
مرواریدیازجنسمذهبی❣😎
دختریکهقیمتهاارزشدارد🧕👒
https://eitaa.com/joinchat/200212663C03e1361397
دخترانیکهآرزویحرماربابرادارند💫🌸
منبعپستایشهیدانهومذهبی📓🖤
https://eitaa.com/joinchat/200212663C03e1361397
متونیگرانبهابهقیمتیکالماس💎♥️
نوکرانیازجنسحسین(ع)🤤🖐🏻
https://eitaa.com/joinchat/200212663C03e1361397
منتظرانیکهبرایآمدنکسیترکگناهمیکننند⚡️خترانیکههرگزچادرازسرشاننخواهدافتاد🦋
https://eitaa.com/joinchat/200212663C03e1361397
ودرپایانخادمیکهمنتظرتوست📓✌️
بیاینوازپستهااستفادهکنید♥️🌱
#یهنگاهبندازیهیچوقتلفنمیدی🌚
‴﷽‴
دانیم، حجاب فاطمی و ضرورت عفاف و پاکدامنی برای ما معنای دیگری پیدا میکند. آنقدر عشق میورزیم به چادرمان که پای همه نیشخندها و سرکوفت ها میایستیم....🦋
↯ @dokhtaram_Chadori↯...🦋
ےھ سࢪ بہ کانال ࢪفیقمونم بزن....🦋
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
پایان تبالات پر جذب ثنا بانو✨🌿
به بنر های بالا یه نگاهی بنداز دلبرکم..👀!
ثنا بانو چنل بد پیشنهاد نمیده🙂🌸
تا نیم ساعت پست ممنوع✔️
بنرا ساعت 24پاک بشن✔️
••••••••••••••••••••••••
اد تب چنل های مذهبی میشم🙅🏻♀️
آمارتون 50+ باشه...!⚜️
جذبتون بستگی به بنر داره 100+ جذب هم داشتم🙂❌
شرایط و اطلاعات بیشتر.....✨🌿
https://eitaa.com/joinchat/4082827394Ce6506a1891
بعد از خوندن شرایط پی وی در خدمتتون هستم....✨🌿
@Lady_in_a_Chador
#باسابقهدوسالتبادلاتادمینی🛶
#درنامهایتبادلاتزهراوپرتقالوثنابانو🛶
#کاملامطمئنوتضمینی🛶
با ما پیشرفت رو تجربه کنید...😌👌🏼
″مدیرای عزیزم حتما جذب های امشب گفته بشه؛ شبتون خوش...!♥️🌿″
و اینبار گاندو با اتفاقاتی جدید😈
داستانی نفس گیر که با خود شهادت را دنبال میکند...🚶🏻♂️
پر از ماجراجویی های جذاب که فقط یک قدم با مرگ فاصله دارد...🌚
•••
#تیکهایازرمان_بیتونمیتوانمزندگیکنم...!
#رسول
چاقو را جلوی گردنم گزاشت...
حس کردم گردنم بریده میشود..
جدی زنده زنده داشت سر میبرید!
-رس....ول
داوود داشت نفس نفس میزد ، سرش شل شد....یهو جلوی چشمانم افتاد...برای یک لحظه خراب شدن دنیا روی سرم رو احساس کردم....
خودم رو به زور از دست زیر دست های اسکات کشیدم بیرون و دویدم پیش داوود ، چاقویی که جلوی گردنم بود کاملا با دویدنم فرو رفت.....
داشتم خـ..فه میشدم ، دستم را جلوی گردنم گرفته بودم خون از لای انگشتانم فواره میزد.....
دهنم پر از خون بود....
نمیتونستم خوب نفس بکشم نفس هایم به هق هق افتاده بود...
ولی انگار نه انگار،اصلا درد نداشتم
تمام حواسم پیش داوود بود....
که یهو گرمی و زور دستان کسی را مابین گردنم احساس کردم...
داشت خفم میکرد!
حالا فقط صدای خرناسه هام شنیده میشد...
فقط با دستانی خونی زمین را چنگ میزدم...
•••
#تیکهایازرمان_معشوقامنیت...!
چند نفری که داشتند فرار میکردند را دستگیر کردیم ، با سعید و فرشید داشتیم به سمت اتاقی که رسول داوود توش بودند میرفتیم که ناگهان صدای انفجارما را سر جایمان میخکوب کرد....
با بچه ها بدو بدو به سمت محل انفجار رفتیم
رسول خونین روی زمین افتاده بود
شعله های اتش اتاق را پر کرده بود...
ولی داوود کجا بود؟
ادامه هر دو با جزئیات بیشتر🤫↶
❥ https://eitaa.com/joinchat/2570911907C504cea0680
رمانی هایی که کل ایتا رو با نظراتش ترکووووند😱❌