eitaa logo
دختران محجبه
940 دنبال‌کننده
23هزار عکس
7.4هزار ویدیو
464 فایل
به کانال دختران محجبه خوش آمدید! لینک کانال شرایط دختران محجبه⇩ @conditionsdookhtaranehmohajjabe مدیران⇩ @Gomnam09 @e_m_t_r لینک پی‌ام ناشناس⇩ https://harfeto.timefriend.net/16921960135487 حرف‌هاتون⇩ @Unknown12
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨ ✨✨✨ ✨✨ ✨ "مدافع عــ♥️ــشق" گوشیم زنگ خورد. با دیدن اسم "سارا جان♥️" لبخندی زدم و تماس رو وصل کردم. + سلام علیکم....😃 سارا خانم...😊 - علیک سلام...😃 آقا سعید...☺️ چطوری؟!🤔😄 + خوبم.😊 شکر.🤲🏻 - دستت چطوره؟!🤔 + خوبه.🙂 - درد که نمی کنه؟!🤨 + نه، اصلا.🙃😊 + خب...‌ خودت چطوری؟!🤔😊 - عااااااالیم.😍 + چیزی شده؟!🧐 - چطور؟!🤔 + گفتی عالیم، گفتم شاید اتفاقی افتاده که انقدر خوشحالی...😄 - اتفاق که افتاده.😌😉 + خب چی شده؟!🧐 - نه دیگه.... نشد...😁 اول مژده گونی بده....😄 + حالا تو بگو... اگه منم مثل تو انقدر خوشحال شدم، مژده گونی هم بهت میدم.😄 - مطمئن باش اگه بشنوی، ۱۰ برابر من خوشحال میشی.😌😉🙃😃 - پس اول مژده گونی...😄 + آخه خواهر من، من الان از پشت تلفن چه جوری به تو مژده گونی بدم؟!🤔😐😑 - نه..... راست میگی....😶 اشکال نداره...🙃 میگم...‌😊 فقط آرامش خودتو حفظ کن....🙂 یه وقت از خوشحالی غش نکنی آبروت جلو همکارات بره...😐😒😂 + هار هار هار....😐 بی مزه...😒 - اصلا نمیگم....😤 خداحافظ...👋🏻😁 + اِ....😐 لوس....😒 قطع نکن حالا....😅 ببخشید....😕 - امروز نرگس بهم زنگ زد...😃 مثل برق از جام پریدم. + جدی میگی؟!😃 - مگه من با شما شوخی دارم؟!😐 + خب..... چی گفتن؟🧐 + گفت با پدر و مادرش صحبت کرده...😁 - خب....🤨 + اونا هم بهش گفتنننن....😁 - وایییی سارا...😣 جون به لبم کردی...😫 بگو دیگه....☹️ + گفتن واسه آشنایی بیشتر، بریم خواستگاری....😃 - ایییییییوللللل...😃😍 همه بچه ها با تعجب نگام می کردن. اصلا حواسم نبود... خیلی بلند گفتم... آبروم رفت... - چرا داد می زنی؟!😂 رفتم نمازخونه تا راحت تر صحبت کنم. + ...... - الو.....😐 رو خطی؟!😂 + چ..... چه جوری قبول کردن...؟!😃🤔 - هنوز که قبول نکردن. گفتن بریم که بیشتر باهامون آشنا بشن. اما خیالت راحت. اصلا غصه نخور داداشی. مطمئنم که قبول می کنن.😉😊 انگار یه نفر صداش زد. بعد از چند ثانیه گفت: داداشی، من باید برم.😊 کاری نداری؟ + نه فدات شم.😘 مرسی که گفتی.❤️ یا علی...✋🏻 - علی یارت...✋🏻 نفس عمیقی کشیدم. خدا رو شکر کردم. همه چی داشت جفت و جور می شد. برگشتم پائین. بچه ها هنوزم با تعجب نگام می کردن. احساس کرد یه نفر زد رو شونم. برگشتم عقب.... سر جام میخکوب شدم.... ادامه دارد... ✍🏻 به قلم: م. اسکینی کپی فقط با ذکر نام نویسنده و لینک کانال آزاد✅ پ.ن1: چرا سارا انقدر سعیدو اذیت می کنه....؟!😐💔😂 پ.ن2: خانواده نرگس قبول کردن...😃 بزنین کف قشنگه رو....👏🏻😂 پ.ن3: آبرو سعید جلو بچه ها رفت...😐🤦🏻‍♀😂 پ.ن4: به نظرتون سعید کیو دیده؟!🧐🤔 حدساتونو در ناشناس بگین. هشتگ مخصوص هم فراموش نشه که بشناسمتون.😉😊💫 لینک کانال👇🏻 @dookhtaranehmohajjabe