eitaa logo
دوره های آموزشی کاملا رایگان
55.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
225 فایل
خیییلی مهمه وجود آگهی های تبلیغی-آموزشی در کانال،تبلیغ دیگران و یا حتی تبلیغ دوره های هزینه دار خود ماست و به معنای رایگان بودن آنها نیست. فقط و فقط دوره هایی که در کانال بارگذاری می شود و در کانال سنجاق شده رایگان هست. @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 تیکه کتاب (صفحه۳۰۵تا۳۰۹) مهمترین عاملی که الان در برخی مسئولین ما باعث شده تا دغدغه ی مردم و وجدان کاری نداشته باشند یا این که خطایی مرتکب شوند و یا طهارت اقتصادی و اخلاقی نداشته باشند این است که در جوانی، نفس خود را در میدان های کوچک تر و آسان تر، آبدیده و ضربه گیر نکردند. لذا الان به راحتی از شیطان و هوای نفس ضربه می خورند و چون عهده‌دار امور مردم هستند، دودش به چشم مردم می‌رود.این که تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود، کاملاً ریشه دینی دارد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ... برخی مسئولین ما متاسّفانه در بحث فرهنگ و سبک زندگی و معنویت، قائل به تساهل و تسامح هستند و بنای فکری شان یک بنای غلط قرآن است و می گویند مردم را به زور نمی شود به بهشت بُرد. نتیجه ی این اندیشه و نگرش غلط و فاسد چیست؟ نتیجه اش .... 🎧 قسمت پنجاه و هشتم👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ۳۰ فصل پنج (جنگ زده)🌻 خدا طواف می کردند. تاان روز مادرم را انقدر خوشحال ندیده بودم، خانه حسابی کثیف وبه هم ریخته یود از یک عده پسر جوان که خسته و گرسنه برای استراحت می امدند انتظاری غیر از این نبود. از ذوق و شوق رسیدن به خانه مان من و مادرم سه روز تمام می شستیم و تمیز می کردیم. اب داشتیم ولی برق خانه هنوز قطع بود. همه ملافه هارا شستم تا سه روز طناب رخت از سنگینی ملافه ها کمر خم کرده بود درو دیوار را از بالا تا پایین دستام کشیدیم، خانه ام دوباره همان خانه همیشگی شد پر از زندگی وعشق روی اجاق گاز قابلمه غذا می جوشید وبوی غذا خانه را پر می کرد. درخت ها وگل ها را هر روز از اب سیراب می کردم، شب سوم بعد از سه ماه اوارگی در خانه خودم سر راحت روی بالست گذاشتم، انگار که بر تخت پادشاهی خوابیدم. یاد خانه باغی پر از موش بدنم را می لرزاند با خود عهد کردم که دیگر در هیچ شرایطی زیربار منت هیچ کس نروم. مینا ومهری برای کار به بیمارستان شرکت نفت رفتند. تعدادی از دوستان وهمکلاسی های قدیمی شان در انجا امداد گری می کردند. مینا و مهری در اورژانس وبخش، مشغول بودند واز زخمی ها مراقبت می کردند گاهی شب کار بودند وخانه نمی امدند. نمی توانستم با کار کردن انها در بیمارستان مخالفت کنم، وقتی از زبان بچه ها می شنیدم که به خاطر خدا کار می کنند نمی توانستم بگویم حق ندارید برای خدا کار کنید . آرزویم بود که بچه هایم متدین و با ایمان باشند و برای رضای خدا کار کنند . خداروشکر دخترا ها همین طور بودند. زینب دلش میخواست با آنها به بیمارستان برود ،ولی سن و سالش کم بود بنیه و جثه لاغر و ضعیفی داشت . تو آرام نمی نشست . هرروز صبح به جامعه معلمان که دو ایستگاه پایین تر از خانه ما بود ، میرفت. جامعه معلمان در زمان جنگ فعال بود . زینب به کتابه خانه می‌رفت و به کتابدار آنجا کمک می‌کرد . او دختر نترس و زرنگی بود صبح برای کار به آنجا می‌رفت و شهر به خانه بر میگشت . گاهی وقت هاهم شهلا همراهش می‌رفت .جامعه معلمان با خانه ما فاصله زیادی نداشت . آنها پیاده میرفتند و پیاده بر می‌گشتند .زینب سوم راهنمایی بود شش ماه از سال می‌گذشت ، بچه ها از درس و مشق عقب مانده بودند . این موضوع من را خیلی عذاب میداد . دلم نمی‌خواست بچه هایم از زندگی عادی شان عقب بمانند ،ولی راهی هم پیش پایم نبود . بعضی روز ها به بیمارستان شرکت نفت می‌رفتم و به مینا و مهری سر میزدم . از اینکه در خوابگاه پیش دوستانشان بودند ، خیالم راحت بود آنها کارهای پرستاری و امدادگری مثل آمپول زدن و بخیه کردن را کم ، کم یاد گرفتند. یک روز که بیمارستان رفتم بودم با چشم های خودم دیدم مرد عربی را که ترکش خورده بود ... ادامه دارد.. ۳۰ @dokhtarane_hazrate_zahra 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•_:🔥🚶‍♀:_• 7 - آیا ندانسته‌ای‌ ‌که‌ ‌خدا‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌در‌ آسمان‌ها و آنچه‌ ‌را‌ ‌در‌ زمین‌ ‌است‌ می‌داند! [هیچ‌گاه‌] سه‌ نفر ‌با‌ ‌هم‌ نجوا نمی‌کنند مگر ‌این‌ ‌که‌ ‌او‌ چهارمین‌ آنهاست‌، و نه‌ پنج‌ نفر مگر ‌این‌ ‌که‌ ‌او‌ ششمین‌ آنهاست‌، و نه‌ کمتر ‌از‌ ‌آن‌ و نه‌ بیشتر مگر ‌این‌ ‌که‌ ‌هر‌ کجا باشند ‌او‌ ‌با‌ آنهاست‌ آن‌گاه‌ روز قیامت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بدانچه‌ کرده‌اند، خبر می‌دهد همانا خداوند ‌به‌ ‌هر‌ چیزی‌ داناست‌💛 📖🖇➪@dokhtarane_hazrate_zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الله اکبر.. :) یاعلی بلند شو وضو بگیر😇😉