eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
951 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
چندبار پیش آمد وقتی را نشان می داد،از او خواستم یکی دوتا عکس به من بدهد اما وقت 😢😒! می گفت تا امروز یک فریم عکس از بچه های در نشده.بگذار منتشر نشود. یکی از که خیلی اصرار کردم به من بدهد عکسی بود که بعد از در و پاکسازی مناطق اطراف (ع)از وجود ها بالباس در گرفته بود.☺️👌 کرده بود که با لباس توانسته داخل عکس بگیرد😍.می گفت داشت که هرجور شده در یک عکس بالباس نظامی بگیرد.😁 بالاخره با تمام محدودیت هایی که برای ورود به نظامی وجود داشته به دل را زده به دریا و چندنفری با لباس رفته اند داخل .☺️😍 بعد از نگاه به این از روی می گذارد😔. یک عمر را لقلقه زبان کردیم و در پیشگاه (ع) و و کردیم که #(یالیتَنا_کُنا_مَعکُم) و به زبان گفتیم (ع)💔 واین اواخر باز هم با گفتیم #(کُلنا_عَباسُک_یازینب)و در گفتنمان ماندیم ک ماندیم 🕊| @dosteshahideman
سکوتــ شبـــ نمی بخشد به من آرامشـی دیگر فراقتـــ می زند خنجر به قلبـــــم در شبـــــانگاهان ... #شبتون_شهدایی 🌷| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌹🌱🌹 #مـ‌هـدےجـانـم🍃🌸 بےعشق #مهدے در دلم لطف و صفا نیست لایق بہ خاک است آن دلےکہ مبتلا نیست... هر روز باید از فراقش نالہ سر داد #مهدے فقط آقاے روز#جمعہ ها نیست... 🍃💕#اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌_لِوَلیِڪ_َ‌الفَرَج🍃💕 ❤️ سلام زیباترین اقای دنیاصبحت بخیر❤️ 🌿 @dosteshahideman ✨🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉✨
شهیدانه...🌷 ‌سلام بر شهدا همان هایی که با سر رفتند و بدون سر آمدند ‌‌‌سلام بر شهدا همان هایی که با پای خود رفتند و بر دوش مردم برگشتند...💔💔💔 🌺 سلام دوستان صبحتون شهدایی 🌺 @dosteshahideman ✨🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃❤️ و هر روز #صبــح از آسمان دل من❤️ #پرستو هایی رها می شوند،🕊🕊 که به هوای دیدن بهار #چشمهای تــو می آیند ...😍 #شهید_محمود_رضا_بیضائی #روزتون‌شهـــدایے❤️ 🍁 @dosteshahideman ✨🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊✨
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ابراهیم همه بود ، همه ... 🌷ابراهیـم از یک طـرف پیکـر شهـدا را جمـع مـی کـرد. از یک طـرف بـه مجـروحیـن مـی رسیـد. از یک طـرف آرپیچـی مـی زد، از یک طـرف رگبـار، او همـه بـود، همـه... پنـج روز از محـاصـره مـی گـذشت، تشنگـی امـانمـان را بـریـده بـود. مجـروحیـن از تشنگـی شهیـد مـی شـدنـد و ایـن تنهـا راه سیـراب شـدن بـود! هـر بـار کسـی بـرای آب آوردن داوطلب مـی شـد. امـا گـویـی حکـم آسمـانهـاست کـه آب بـه خیمـه هـا نـرسـد. 🌷| @dosteshahideman 🍃🌷 🌷🍃🌷 🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ خدایا،ای معبودم و معشوقم و همه کس و کارم،نمی‌دانم در برابر عظمت تو چگونه ستایش کنم ولی همین قدر می‌دانم که هر کس تو را شناخت، عاشقت شد و هر کس عاشقت شد، دست از همه چیز شسته و به سوی تو می‌شتابد و این را به خوبی در خود احساس کردم و می‌کنم. خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است که اگر تکه‌تکه‌ام کنند و یا زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت. 🌷 🌷 🌷| @dosteshahideman 🍃🌷 🌷🍃🌷 🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 🌷 💠آقا محمدتقی ولحظات آسمانی شدنش 🔰 از پیش که برگشت حدود ده دقیقه به 2⏰ بعداز ظهر بود. 21فروردین🗓 صدای تانکهای دشمن و میشنیدیم👂اسلحه تو دستش بود وداشت . 🔰یهو محمدتقی به نیروها هشدارداد🚨 که: وهمه خیز برداشتیم و بخیر گذشت. ازجاش بلند شد👤 ومی خواست بده توی سنگر. منم اومدم برم سمتش که لباسش وبتکونم. دیگه نفهمیدم چی شد. 🔰خمپاره ای💥 خورد به نیم متری جایی که ایستاده بود و از انفجار من پرت شدم به دیواره ی سنگر وچند ثانیه ای⏱ گیج بودم، گرمای خون پیشونی💔 وبینی م به من فهموند که م. 🔰یهو یاد لحظه قبل انفجار افتادم🗯 که محمد داشت میومد سمت من. کل فضای پر از خاک بود و چیزی دیده نمیشد❌ فقط یه سیاهی، یه سایه👤 روبروم میدیدم، باهمه ی وجودم میگفتم فقط تقی من نباشه😢 🔰رفتم دیدم 😭 وقتی میخوابید دهنش بازبود اونجا هم دیدم دهنش بازه. دوسه تا کوچیک و...چشم راستش👁 کاملا پراز خون بود. دست کشیدم روی چشاش، سوراخ شده بود😔 🔰پشت بیسیم📞 فقط داد میزدم محمود-محمود-تقی. واز بچه ها خواستم سریع آمبولانس🚑 بفرستن. عزیزترین دوستم💞 ومهربان برادرم جلوی چشمام پرپرشده بود😭 اتفاقی که همش ازش . 🔰همه ی توانمون رو جمع کردیم تا از اونجا حرکتش بدیم و از مهلکه خارج کنیم. شده بود. جسم بی جانش😔 رو که امیدوار بودیم باشه بلندکردیم. چندقدم میرفتم وزمین می خوردم. بالاخره ماشین امداد🚔 رسید ورسوندیمش پست . 🔰فقط داد میزدم🗣 تورو خدا زودتر بهش برسین. رو از گردنش گرفتم. آمبولانسی اومد و خودمم دیگه داشتم ازهوش میرفتم😓 رسیدیم بیمارستان به من آرامبخش تزریق کردن💉 و دیدم یکی از پرسنل بیمارستان داشت به همکارش می گفت:اون که توی اون اتاقه.... ومن داد زدم گفتم ؟؟؟😭 راوی: آقای حسین مولوی 🌹| @dosteshahideman 🕊🌹 🌹🕊🌹 🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹