eitaa logo
Dr.Mutter
42.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
825 ویدیو
2 فایل
مادر. دندانپزشک. ساکن آلمان. از واقعیات مینویسم... نشر مطالب فقط با ذکر منبع. راه ارتباطی: @dr_mutter پیام ها توسط ادمین پاسخ داده می‌شود. تعداد پیام ها خیلی بالاست ممنون که درک میکنید🌷 تبلیغات: https://eitaa.com/dr_mutter_werbung
مشاهده در ایتا
دانلود
🤣
دقت کنید این اتفاق تو مدرسه افتاده و به همین دلیل نوجوون خیلی خوب میتونه با خوندنش از آزادی غربی احساس انزجار کنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است و به رسم قدیم شهدا رو یاد کنیم حتی با یک صلوات کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef 💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
حالا یه دو روز اون انگیزه و انرژی هایی که گرفتین رو نگه دارین نرین سراغ درس و دانشگاه و ادامه تحصیل تا اخر داستان صبر کنین... خوبه که فردا جمعه است وگرنه این وضعی که من تو دایرکت می بینم همه فردا میرن کالاس و دانشگاه ثبت نام میکنن
امروز اخرین روز سال تحصیلی بچه ها در مهد بود و از فردا دو هفته تعطیلات تابستونیشون شروع میشه کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef 💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef 💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
زندگی با همه شتابی و شلوغی که براتون گفتم میگذشت مدرک زبان رو با نمره عالی گرفته بودم و الان هدف بعدی رفتن سر کار بود. تو اون برهه از زمان پول و درامد برام مهم نبود فقط میخواستم کارم رو از یکجا شروع کنم. میدونستم به عنوان اولین کار نمیتونم توقع مالی زیادی داشته باشم. تو کل آلمان درخواست کار دادم برای بعضی از جاها حتی درخواست کار بدون حقوق دادم. دکتر ارنست میگفتن به پول الان فکر نکن فقط از یه جا شروع کن. قرار بود هر جای آلمان کار پیدا کردم زندگی رو جمع کنیم و بریم همونجا و دکتر ارنست بگردن نزدیک من کار پیدا کنن. اونا شانس خیلی بیشتر از من داشتن برای کار پیدا کردن. اینجا درس خونده بودن سالها سابقه داشتن و رزومه فوق العاده قوی... اینایی که میگم به حرف هم آسون نیست، در عمل که دیگه بماند کلی استرس و زجر و درد کشیدن پشتشه، کلی شب نخوابیدن تا صبح کار یا فکر و خیال کردن. کلی هزینه!! مجبوری کلی از حداقل های یک زندگی نرمال بزنی، پولش رو جمع کنی تا به یه خواسته دیگه برسی... کلی خون جگر خوردن، پیر شدن و ... شرایط سختی که حتی فکرش هم در خیالتون نمی گنجه. شاید یک روز اونا رو هم نوشتم... این وسط خیلی ماجراها اتفاق افتاد اومدیم ایران و کرونا شد و ایران موندگار شدیم. من و بچه ها ایران، دکتر ارنست آلمان! یه چیزی رو هم تو پرانتز بگم من هرچی تو دوران بارداری به خودم سخت میگرفتم اما وقتی بچه ها به دنیا اومدن تا یک یا دوسال قید کار رو زده بودم. درس میخوندم و زبان. معتقد بودم یکی دو سال اول رو باید پیش خودم باشه. البته درس میخوندم، کلاس میرفتم ولی سر کار نه نمیخواستم. اولین باری که مجبور شدم بعد بچه دار شدن برم کلاس، زهرایاس ۹ ماهه بود و من باید ۴۰روز میرفتم یه شهر دیگه زندگی میکردم برای یه کلاس خیلی مهم. اونجا مامانم همه کار و بارشون رو رها کردن دو روزه خودشون رو بهم رسوندن آلمان و با من و دخترم اومدن شهر دیگه و پیش دخترم موندن تا من صبح ها با خیال راحت برم سر کلاس درس، بگذریم و پرانتز رو ببندیم. خلاصه اش کنم، به خاطر من و اینکه شانس سر کار رفتنم تو غرب المان بیشتر بود خونه زندگی و رو جمع کردیم و از شرق کوچ کردیم به غرب و من دوباره شروع کردم به گشتن و تقاضانامه فرستادن و بالاخره کار پیدا کردم با همه اون سختی هایی که تو داستان خوندین و فکر کنید مثل تشنه ای بودم که به اب رسیده بود همه جوره مایه میذاشتم برای کارم، تو آلمانی که هیچکس یک دقیقه اضافه تر از ساعت کاریش نمیمونه صبح ها یک ساعت زودتر میرفتم و شب ها دو سه ساعت دیرتر برمیگشتم. دیگه میدونید به لطف خدا یه جوری کار کردم که نیکو که رییس بخش اورتو مطب بود، لنا دندانپزشک هم وطن و دوست خانوادگی خودش رو زد کنار و کار کردن با من رو انتخاب کرد. تو یه جمله از جون مایه گذاشتم( به لطف خدا) این وسط یه اتفاق دیگه افتاد که زندگی رو از قبل برام خیلی خیلی سخت تر کرد. تازه کارم رو شروع کرده بودم که دکتر ارنست مجبور شدن محل کارشون رو عوض کنن به خاطر دوره فوق تخصصشون. و این یعنی از اول دنبال کار گشتن یعنی یه شهر دیگه رفتن!! بله دکتر ارنست بیش از یک ساله که یه شهر دیگه زندگی میکنن و باز مثل دوران کلاس زبانم فقط بعضی آخر هفته ها میان پیش ما که کشیک ندارن. یادتونه یه وقت هایی جمعه شب ها براتون می نوشتم بعد ۱۲ ساعت کار و خستگی زدم به دل جاده! اخر هفته هایی که کشیک داشتن ما میرفتیم پیششون. تو شهر جدید که دو ساعتی با ما فاصله داره بچه ها مهد کودک نداشتن. اینجا معمولا بین یک تا سه سال باید منتظر جا باشی برای مهد بچه ها. غیر از اون مسئله کار من هم بود دیگه دوباره من مونده بودم و حوضم. روزی ۱۲ ساعت کار، دوتا بچه کوچک، کار خونه، درس، سر و کله زدن با پرستارهای جورواجور و مهد کودک، مریضی بچه ها در شرایطی که امکان مرخصی گرفتن نداشتم. دقیقا یه روزایی تا ۶، ۷ صبح نمیدونستم بچه ها رو امروز پیش کدوم پرستار باید ببرم یا اصلا پرستار دارم یا نه، در حالیکه ۸ باید سر کار می بودم. شنیدین میگن همسایه ها یاری کنن تا فلانی شوهر داری کنه؟ من خدا و ۱۴ معصومش و کل ملائک یاری میکردن تا بتونم شرایط زندگی رو کنترل کنم و برسم به کار و درسم از استرس ها و اذیت های محیط کارم هم که قبلا براتون مفصل تعریف کردم ولی من مثل غریقی بودم به ساحل رسیده بودم هیچ جوره حاضر نبودم کارم رو از دست بدم آسون که به دست نیاورده بودمش. ادامه دارد... کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef 💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
تو دایرکت خیلی بهم محبت دارین ولی واقعا این خاصیت فجازی هست که همه چیز رو عالی تر و شیک تر و هیجان انگیز تر نشون میده آدم ها رو هم تبدیل به قهرمانان کم عیب و نقص میکنه. واقعیت این شکلی نیست🌱
چقدر بعضی ها قشنگ سوال میپرسن ♥️ من خودم دوست دارم اینطوری صحبت کردن رو بیشتر و بیشتر یاد بگیرم در جواب این سوال دو تا موضوع رو باید بگم. اول اینکه آدم ها با هم متفاوتند. نظام ارزشی شون اولویت های زندگیشون چیزایی که براشون مهمه یا حتی مهم نیست. نیاز خودشون و نیاز خانواده شون و ... خلاصه که جامعه با همین تفاوت ادم هاست که میشه جامعه وگرنه سرباز خونه است. نکته دوم که خیلی مهم تره اینه که زندگی ما اینجا یه زندگی عادی مثل بقیه خانواده ها نیست. ما اومدیم اینجا یه دوره فشرده درس بخونیم و برگردیم. زندگیمون دانشجویی طوره. و به خاطر همین تا جایی که بتونیم سختی میکشیم، دوری تحمل میکنیم و ... تا زودتر پروسه درس دکتر ارنست تموم بشه و برگردیم. ما تحت فشار زمانی بالایی هستیم و برای برگشتن عجله داریم از این جهت تحمل خیلی از این دور بودن ها برامون منطقیه چون دنبال هدف بزرگتری هستیم. دخترمون داره بزرگ میشه و ما نمیخوایم تو این محیط خیلی بمونیم. البته که این ها برنامه ماست تا خدا چی بخواد برامون کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef 💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع