جلسه 28
احکام خاصة بالوضوء
اگر بعد از وضو شک کند که وضوی صحیح گرفته یا نه، بعضی گفته اند وضویش مطلقا صحیح است (به خاطر قاعده فراغ) و برخی گفته اند اگر احتمال التفات میدهد صحیح است ولی اگر یقین دارد که حین الوضو غافل بوده، صحیح نیست، و در این حالت قاعده ی فراغ جاری نمیشود، چرا که
اولا: قاعده ی فراغ، یک حکم تعبدی را تأسیس نمیکند بلکه مرتکز عقلائی را امضاء میکند و ارتکاز عقلائی هم بر این است که اگر احتمال التفات وجود داشته باشد، به شک اعتناء نمیشود.
و ثانیا در خود ادله ی قاعده ی فراغ آمده است که لا اقل احتمال التفات در حین عمل وجود داشته باشد تا اینکه قاعده جاری شود، چرا که در دلیل نکته ی «أذکریت» را ذکر کرده است.
اگر دست کسی قبل از وضو نجس بود و بعد از وضو شک میکند که وضویش صحیح است یا خیر، وضویش صحیح است طبق قاعده ی فراغ، ولی دستش نجس است، به خاطر استصحاب و با توجه به اینکه لوازم اصول عملیه حجت نیست هیچ اشکالی هم پیش نمی آید. ولی در این بین وجود علم اجمالی به نجاست دست یا صحت وضو داریم که این دو با هم جمع نمیشوند و موجب مشکل شدن مسئله میشود، فلذا باید مسئله مفصل بحث شود لکن در مقام نمیگنجد.
وضوء جبیره
اگر بر برخی از اعضای وضو جبیره باشد، اگر امکان داشته باشد که بدون ضرر آب به زیر پارچه برسد، باید شسته شود و اگر ضرر داشته باشد، باید روی جبیره مسح شود.
اگر روی زخم باز باشد، باید دور و برش شسته شود.
اما اگر شکسته باشد یا قرح باشد، در اینجا باید تیمم شود.
اگر چیزی به اعضای وضو بچسبد، باید آن را بکند، و اگر امکان ندارد، تیمم باید کرد، اما اگر مانع در موضع تیمم باشد، لازم است بین وضو و تیمم جمع شود.
جلسه 29
وضوء جبیره
اگر رسیدن آب به زخم یا شکستگی مانعی ندارد، باید آب زیر جبیره برسد و این مطلب طبق قاعده است و بحثی ندارد.
اگر رساندن آب تعذر دارد و جبیره رویش وجود دارد، باید دور و برش شسته شود و روی جبیره مسح شود و دلیل این حکم روایات است مانند صحیحه حلبی و صحیحه عبدالرحمن، لکن در صحیحه دوم اصلا مسح بر روی جبیره را نیز شرط نمیداند. پس یک روایت مسح بر روی جبیره را شرط میداند و دیگری نمداند. مشکل دیگر در روایت این است که در یک روایت قرح ذکر شده و در دیگری کسر.
جواب مصنف: قرح و کسر خصوصیتی ندارد و آنچه که مهم است ضرر داشتن آب است، و در مورد اینکه یکی مسح را شرط دانسته و دیگری لازم ندانسته است، دومی را تقیید میزنیم، فلذا باید روی جبیره مسح شود.
اشکال: صحیحه عبدالرحمن میگوید مسح لازم نیست، نه اینکه مطلق باشد به عبارت اخری، وضوی بدون مسح را صحیح میداند، فلذا رابطه ی شان مطلق و مقید نیست و تعارض مستقر است.
لکن با توجه به اینکه اجماع و تسالم اصحاب بر این است که مسح هم لازم است، لزوم مسح هم ثابت میشود.
اگر زخم مکشوف باشد، باید دور و برش شسته شود و در مورد موضع زخم هیچ تکلیفی نیست و دلیل آن صحیحه عبد الله بن سنان است.
اشکال: در صحیحه عبد الله بن سنان حرفی از باز بودن زخم نیست.
جلسه 30
وضوء جبیره
اگر جبیره نباشد و موضع شکسته باشد، باید تیمم کرد، دلیل: «قاعده این است که اگر تمکن از وضو نبود باید باید تیمم کرد، به خاطر آیه ی شریفه».
اشکال: بین کسر و جرح فرقی وجود ندارد.
اگر حاجب در موضع غسل بود باید رفع شود (تا اینکه وضو حاصل شود) و اگر امکان رفع آن نبود و در موضع تیمم هم نبود، تیمم باید کرد (طبق آیه ی شریفه)، و الا هم باید وضو و هم باید تیمم کرد (چون نه قدرت بر وضو وجود دارد و نه قدرت بر تیمم و نماز هم در هیچ حالتی ساقط نمیشود).
غسل
اسباب غسل شش چیز است، جنابت، حیض، نفاس، استحاضه کثیره و متوسطه، مس میت، میت. دلیل روایات زیادی است که یکی از آنها موثقه سماعه است. این موثقه را مرحوم کلینی بدون غسل مس مست ذکر کرده است اما شیخ صدوق و شیخ طوسی غسل مس میت را نیز ذکر کرده اند.
بنا به نظر مشهور غسل واجب را همین شش مورد ذکر کرده اند. لکن در برخی از روایات غسل احرام و غسل جمعه نیز به عنوان غسل واجب ذکر شده است و برخی هم قائل شده اند، لکن غسل جمعه واجب نیست چرا که لو کان لبان. همچنین است غسل احرام.
غسل جنابت
جنابت با چیز محقق میشود، اول: خروج منی، دوم: رطوبتی که مشکوک است و بعد از غسل و قبل از استبراء به بول خارج میشود، سوم: جماع
جلسه 31
بم تتحقق الجنابة؟
به سه چیز، اول خروج منی، دوم دخول قبلا و دبرا، سوم بلل مشتبه بعد الغسل مع عدم استبراء بالبول
دلیل نسبت به خروج منی: روایات زیاد از جمله صحیحه حلبی.
دلیل نسبت به دخول، اما نسبت به دخول از قبل: اطلاق آیه شریفه و روایات متواتره و تسالم و اما نسبت به دبر: اطلاق آیه، شهرت، اطلاق برخی روایات مثل صحیحه محمد بن مسلم
البته در برخی روایات مانند مرسله ی برقی آمده است اگر انزال نباشد، بر هیچکدام غسل واجب نیست ولی اگر انزال باشد بر مرد غسل واجب است ولی بر زن غسل واجب نیست، پس تعارض وجود دارد (چرا که طبق این روایت دخول در دبر موجب جنابت نیست ولی در روایت قبلی بر اساس اطلاقش، دخول در دبر موجب جنابت است).
جواب: این روایت سندا ضعیف است چرا که مرسله است و همچنین دلالت آن نیز عجیب است چرا که خلاف اجماع بر تحقق جنابت هر دو میباشد.
علی ای حال، اصل دلیل شهرت و روایت صحیحه است که اطلاق (از حیث قبل و دبر) دارد.
إشکال: درست است که ادخال اطلاق دارد ولی ممکن است ادخال انصراف داشته باشد به ادخال از قبل.
در لواط هم اگر صرفا دخول باشد و انزال نباشد، در اینجا هم مشهور گفته اند که جنابت حاصل میشود و مرحوم سید مرتضی هم اجماع هم نقل کرده است و روایات هم اطلاق دارد و در روایت ابی بکر حضرمی هم به این مطلب مخصوصا اشاره شده است.
جلسه 32
بم تتحقق الجنابة؟
الوطء فی دبر الذکر موجب جنابت است و لو انزال نباشد، دلیل: اجماع منقول از سید مرتضی، اطلاق ادله ای که غسل را دائر مدار دخول ذکر کرده اند، همچنین روایات خاصه مثل روایت ابی بکر حضرمی
اشکال: اجماعات سید مرتضی رحمه الله معلوم نیست تحقق داشته باشد، چرا که حدس زده است و رجوع به ادله نکرده است،
اما در مورد اطلاق ادله، میتوان گفت این ادله انصراف به دخول به قُبل دارد و صرف عنوان دخول موجب جنابت نیست وگرنه در خیلی موارد دیگر هم که دخول وجود دارد مثل دخول در حیوان و ... نیز باید موجب جنابت میشد در صورتیکه هیچ کس نگفته است.
اما در مورد روایت، سند اشکال دارد چرا که حضرمی توثیق ندارد و فقط در رجال کامل الزیارات آمده است و دلالت هم اشکال دارد چرا که ظاهرا مراد از جنابت در روایت، جنابت معنوی است، همچنین ظهور «جامع» در این است که انزال صورت گرفته است نه اینکه فقط دخول صورت گرفته باشد.
البته میتوان گفت: رجال کامل الزیارات موثق هستند مگر اینکه در جای دیگری تضعیف شده باشند و همچنین «جامع» مطلق است و ظهور در انزال ندارد، ولی بقیه ی اشکالات دقیق هستند.
پس اگر کسی اطلاق را از روایات استظهار کرد، جنابت در مورد مذکور محقق میشود، مخصوصا با ضم شهرت و گرنه دلیل وجود ندارد، مگر از باب احتیاط.
جلسه 33
متی یجب الغسل؟
بر فرض اینکه جنابت حاصل شد، کی لازم است که مکلف غسل کند؟
در همه ی مواردی که وضو واجب است غسل هم واجب است و اضافه بر آن در روزه هم غسل لازم است.
اما غسل برای نماز واجب است به خاطر اینکه آیه ی شریفه و نصوص زیادی به آن دلالت میکند. در مورد اجزاء منسیه و نماز احتیاط هم باید غسل کند، چرا که اینها هم جزء نماز هستند و همانطوری که برای خود نماز غسل واجب است در این دو مورد هم غسل لازم است. اما در مورد طواف، صحیحه علی بن جعفر بر لزوم غسل دلالت میکند و همچنین ادله ای که وضو را لازم میداند به طریق اولی غسل را لازم میداند. لکن این اولویت محل تأمل است.
اما برای روزه غسل واجب است هر چند وضو واجب نیست، و دلیل آن اولا تسالم اصحاب است و ثانیا صحیحه ابی نصر بر آن دلالت میکند.
آیا غسل واجب نفسی است یا غیری؟ یعنی اگر فرض کنیم کسی نماز بدون غسل خواند، این فرد در اثر ترک نماز صحیح قطعا معاقب است ولی آیا بر اثر ترک غسل نیز عقاب دارد؟ جواب این است که خیر عقاب ندارد، و دلیل این مطلب تسالم اصحاب و اصل برائة است.
المحرمات علی الجنب
لمس اسم خدا برای جنب حرام است، همچنین مس قرآن کریم، همچنین داخل شدن در مسجد الا اینکه میخواهد از مسجد عبور کند ولی در مسجد الحرام و مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم حتی اجتیاز هم برای جنب جائز نیست، همچنین قرار دادن چیزی در مساجد و همچنین قرائت آیات سجده دارد هم حرام است. مشاهد مشرفه هم ملحق به مساجد است و فرد جنب فقط از آنها حق عبور دارد و نمیتواند چیزی در آنجا قرار دهد.
جلسه 34
چیزیهایی که بر جنب حرام است:
جنب نمیتواند به لفظ جلاله دست بزند (به عربی باشد یا فارسی یا ...، فرقی ندارد) ولی اگر از صفات خداوند متعال باشد اشکالی ندارد. به خاطر موثقه عمار.
ان قلت: در سند احمد بن محمد بن یحیی وجود دارد که توثیق آن مشکل دارد.
قلت: با شیخوخة اجازه یا توثیقات عامه میتوان توثیق کرد و مشهور هم موثقه بودن این روایت است.
إن قلت: این روایت معارض دارد، که موثقه ی عمار است.
قلت: روایت عمار میگوید به درهم میتوان دست زد و روایت اول میگوید به قسمتی که اسم الله رویش هست نمیتوان دست زد.
اشکال: این جمع تبرعی است فلذا تساقط میکنند (البته میتوان گفت روایت دوم نص در جواز است و روایت اول ظاهر در حرمت، فلذا کراهت مس ثابت میشود) و دلیلی برای حرمت مس جنب وجود ندارد مگر اینکه به اجماع و ... بتوانیم تمسک کنیم.
جنب نمیتواند قرآن را مس کند، دلیل اول: موثقه ی ابی بصیر.
لکن این روایت هم اشکال دارد، چرا که در روایت آمده است که «غیر متوضی نمیتواند مس کند»، اما تسری به جنب و تنقیح مناط و اولویت حرف های قابل قبولی نیستند. بلکه طبق برخی روایات وضو برای جنب هم اثر دارد فلذا معلوم نیست که اگر جنبی وضو گرفت، باز هم مس قرآن برایش حرام باشد، شاهد آن هم این است که در روایات آمده «خوابیدن برای جنب مکروه است مگر اینکه وضو بگیرد» پس معلوم میشود وضو برای جنب اثر دارد.
دلیل دوم: آیه ی شریفه «لا یمسه إلا المطهرون»
اشکال: منظور از تطهیر در اینجا، طهارت باطنی است که این طهارت باطنی را ائمه دارا هستند، پس معنای آیه این است «لا یدرک دقائقه إلا الأئمه علیهم السلام».
جواب: ظاهر آیه بر حرمت دلالت دارد، و اینکه گفته شد «منظور آیه این است که اهل بیت علیهم السلام میتوانند دقائق را درک کنند»، تأویل آیه است که منافاتی با ظهور ندارد.
جنب نباید چیزی را داخل مسجد بگذارد و نمیتواند در آن توقف کند مگر در حد اجتیاز و عبور. دلیل: نصوص کثیره مثل صحیحه زراره
جلسه 35
محرمات بر جنب:
دخول در مسجد بر جنب حرام است الا بنحو اجتیاز، و نسبت به مسجد الحرام و مسجد النبی مطلقا دخول جائز نیست، به دلیل آیه ی شریفه و صحیحه زراره و محمد بن مسلم.
در مقابل روایت جمیل بن دراج، دال بر جواز مشی در غیر مسجدین است، نه اجتیاز.
در تنافی این دو مورد باید گفت: اولا سند روایت جمیل تمام نیست، و اگر سند هم تمام باشد، مخالف با آیه ی شریفه است، چرا که طبق آیه ی شریفه فقط عبور جائز شمرده شده است نه مشی، در حالیکه صحیحه زراره و ... موافق با کتاب است پس مرجح دارد.
دلیل بر استثنای مسجد الحرام و مسجد النبی هم، روایت صحیحه است.
بر جنب حرام است که آیات عزائم را قرائت کند، چون صحیحه زراره بر این مطلب دلالت میکند. لکن در اینجا بحث وجود دارد که آیا منظور از «سجده» که در روایت آمده، آیه ی سجده دار است یا سوره سجده دار یا سوره ی سجده؟ روایت مجمل است و قدر متیقن آن آیه است و نسبت به سوره شک میشود و برائت جاری میشود، همچنین سوره ها معلوم نیست اسامی آنها از طرف خداوند باشد، فلذا نمیتوان به اسامی سوره ها اعتماد کرد و اهل بیت در مورد سوره به صورت کلی صحبت نمیکردند و حکم را روی آیه بار میکردند، علی ای حال برائت جاری میشود بلا شک. مخصوصا اینکه اگر «سجده» را به سوره ی سجده حمل کنیم، مسئله مشکل دارد میشود.
مشاهد ائمه نیز ملحق به مساجد است، البته نه کل حرم بلکه فقط بقعه مبارکه، به همین خاطر جنب نمیتواند داخل در آنجا شود.
دلیل این الحاق: 1) همان ملاک در مشاهد هم وجود دارد، و ملاک حفظ حرمت در مساجد است که این در مشاهد هم وجود دارد، لکن این دلیل استحسان است و قابل التزام نیست. 2) تعظیم شعائر واجب است و عدم دخول جنب در مسجد از تعظیم شعائر است.
جلسه 36
آیا دخول جنب به مشاهد ائمه حرام مثل مسجد یا خیر؟
دلیل اول بر حرمت این بود که روح مسجد در این مشاهد هم وجود دارد که گفته شد، قیاس است و قابل فهم نیست.
دلیل دوم، وجوب تعظیم شعائر الله بود و عدم دخول جنب هم از مصادیق تعظیم شعائرالله است، لکن این دلیل هم اشکال دارد، چرا که هر چیزی که مصداق شعائر الله است واجب نیست، مثلا سینه زنی هر چند که تعظیم شعائر الله است ولی واجب نیست، مصادیق بزرگ تعظیم شعائر وجوب دارد فقط.
دلیل سوم که مهمترین دلیل است صحیحه ی بکر بن محمد است.
اشکال: این روایت دلالت ندارد، چرا که ظاهر «لاینبغی» خوب نبودن است نه حرمت.
جواب: ریشه ینبغی، بغی است و معلوم نیست معنی «لا ینبغی»، خوب نبودن باشد. امام اگر در مقام جعل باشد، ظاهر این کلام حرمت است کما این که «ینبغی» در مقام جعل دال بر وجوب است، مگر قرینه ای باشد که از این ظهور برگرداند. لا اقل این است این تعبیرات از حیث وجوب و حرمت، اجمال دارند و اینگونه نیست که حتما بر آندو دلالت نداشته باشند.
بالاخره احتیاط این است که جنب وارد مشاهد مشرفه نشود. البته دلیل دیگری نیز میتوان برای حرمت دخول جنب به مشاهد مشرفه گفت، که عبارت است از صدق عنوان «هتک» و مخصوصا با توجه به این مطلب که امام علیه السلام حاضر و ناظر است.
کیفیة الغسل
غسل به دو نحو ارتماسی و ترتیبی است، در غسل ارتماسی همه ی بدن در آب داخل میشود بطوریکه عرفا گفته شود یه لحظه آب بدنش را گرفت. ترتیبی هم بدین صورت است که ابتدا سرو گردن و بعد سمت راست و بعد از آن سمت چپ شسته میشود.
دلیل غسل ارتماسی: صحیحه ی زراره است.
دلیل غسل ترتیبی: صحیحه ی دیگر زراره.
اشکال: از روایت، ترتیب بین سمت راست و چپ استفاده نمیشود و فقط ترتیب بین سرو بدن استفاده میشود.
جلسه 37
در غسل ارتماسی بحث های دیگری هم مطرح است مثل اینکه آیا لازم است که احداث غسل باشد، یا همین که انسان در آب باشد و بدنش را تکان دهد برای تحقق غسل کافی است؟ مرحوم صاحب عروه فرموده است که همان تکان دادن کافی است و احداث لازم نیست ولی برخی دیگر احداث را لازم میدانند، چنانکه احداث را در غسل ترتیبی هم لازم میدانند.
غسل ترتیبی
در غسل ترتیبی بین سر و گردن دلیل برای ترتیب وجود دارد اما آیا بین راست و چپ ترتیب لازم است؟
در اینجا سه روایت وجود دارد.
روایت اول: صحیحه زراره، که دلیل بر ترتیب است.
روایت دوم: صحیحه دیگر زراره، که ترتیب را لازم نمیداند.
روایت سوم: صحیحه عمار، که طبق آن ترتیب لازم نیست.
طریق جمع روایات اینگونه است که روایت دوم مطلق است و روایت اول مقید و حمل مطلق بر مقید میشود و روایت اول تقیید میخورد و اما روایت سوم هم که دال بر استحباب است چرا که دست کشیدن مستحب است.
اشکال: این جمع تبرعی است.
تنها راه که میتوان ترتیب را بین راست و چپ بدن را اثبات کرد، اجماع مدرکی است چرا که قبل از آقای خویی کسی به لازم نبودن ترتیب بین راست و چپ قائل نشده است.
احکام خاصة بغسل الجنابة
در غسل جنابت موالات شرط نیست چنانچه در هیچ غسلی شرط نیست.
غسل جنابت مجزی از وضو است و بعضی گفته اند وضو بعد از غسل جنابت حرام است.
اگر اسباب متعددی برای غسل جمع شود، میتواند یک غسل به نیت همه کند و (اگر جنب هم باشد) میتواند غسل جنابت کند و این مجزی از بقیه اغسال است.
جلسه 38
احکام خاصة بغسل الجنابة
در غسل موالات شرط نیست و میتوان معکوسا شست بر خلاف وضو. مجزی از وضو هم هست. اگر چند غسل بر گردن مکلف باشد، یک غسل به نیت جمیع نماید از بقیه ی اغسال کفایت میکند و اگر غسل جنابت کند مجزی از بقیه است.
کسی که حدثی در اثناء غسل جنابت از وی صادر میشود، بنابه قولی باید غسل را اعاده کند.
اگر مکلف شک کند که غسل جنابت کرده یا نه، باید غسل کند، اما اگر یقین دارد که انجام داده ولی بعد از فراغ شک میکند که صحیح بوده یا نه مثلا شک میکند که مثلا آیا پای چپش را شست یا نه یا مثلا مانعی بود یا نه، بناء را بر صحت میگذارد.
اگر بعد از نماز شک کند که غسل کرده بود یا نه، نماز صحیح است ولی برای نمازهای بعدی باید غسل کند و اگر حدث اصغر هم از وی صادر شده است هم باید وضو بگیرد و هم باید غسل کند، البته حکم به صحت در این مسئله زمانی است که وقت گذشته باشد، و الا باید غسل کرده و نماز را اعاده نماید.
اگر علمی اجمالی دارد که یا رکنی از نماز را اتیان نکرده است یا غسلش باطل است، در اینجا لازم است نماز را اعاده کند ولی لازم نیست غسل را اعاده کند.
اما اینکه موالات لازم نیست، به خاطر اطلاق ادله غسل که غسل را مشروط به موالات نکرده است، همچنین صحیحه ابراهیم بن عمر یمانی بر عدم وجوب موالات دلالت میکند.
اما اینکه از بالا به پایین شستن لازم نیست، به این خاطر که اولا شهرت دارد و ثانیا موثقه سماعه هم بر این مطلب دلالت دارد و اگر این دو دلیل هم قابل خدشه باشد، دلیل سومی هم وجود دارد که عبارتست از عدم وجود دلیل برای از بالا به پایین شستن، بخلاف وضو که در آنجا دلیل برای از بالا به پایین شستن وجود دارد.
همچنین لازم نیست برای شستن دست از بالا به پایین کشیده شود، چرا که دلیلی برای این مطلب وجود ندارد.
إن قلت: عدم لزوم از بالا به پایین شستن و از بالا به پایین دست کشیدن، در روایت در مورد غسل جنابت آمده است، چرا به بقیه ی غسل ها سرایت میدهیم؟
قلت: چون بقیه ی غسل ها هم مثل غسل جنابت است و روش خاصی برای آنها ذکر نشده است و غسل ها با هم فرقی ندارند تنها اسباب آنها فرق دارد، همچنین اگر بین اغسال فرق بود بیان میشد، در صورتیکه چنین فرقی بیان نشده است.
اما اینکه غسل، مجزی از وضو است حتی بعد از غسل بنابه نظر برخی وضو گرفتن حرام است و دلیل آن آیه و روایت است که سیأتی ان شاء الله.
جلسه 39
احکام خاصة بغسل الجنابة
اگر کسی غسل جنابت کند دیگر نیازی به وضو ندارد، دلیل: 1) آیه ی شریفه و در آیه تفصیل داده است بین جنب و غیر جنب، و در مورد غیر جنب طهارت را واجب دانسته و در مورد جنب، غسل را و تفصیل هم قاطع شرکت است، یعنی اگر برای جنب وضو هم لازم میبود، نباید آیه شریفه نباید تفصیل میداد و همینکه تفصیل داده و مطلق غسل را کافی دانسته است پس معلوم است مجزی از غسل است. 2) موثقه عمار
اگر چند غسل بر گردن او باشد و یک غسل را به نیت جمیع انجام دهد از بقیه کفایت میکند، اگر غسل جنابت باشد حتی نیست جمیع هم لازم نیست و همان نیت جنابت مکفی از بقیه ی اغسال است، به دلیل صحیحه زراره و حتی ممکن است گفته شود، در غیر غسل جنابت هم همینگونه است یعنی ولو نیت جمیع نکند، مجزی است.
اگر وسط غسل حدث اصغری سر زد، سه قول در اینجا وجود دارد، بعضی گفته اند باید غسل را از اول اعاده کند و بعضی گفته اند غسل را ادامه میدهد و تمام میکند و بعد برای نماز وضو میگیرد و بعضی گفته اند نه نیاز به اعاده ی غسل و نه نیاز به وضو است.
دلیل قول اول: دلیل خاصی ندارد ولی از آیه استفاده میشود، چرا که طبق آیه ی شریفه، مکلفی که محدث است، اگر جنب نیست باید وضو بگیرد و اگر جنب است، باید غسل کند، در فرض ما هم حدث در اثناء صادر شده است، و رجوع میکنیم به آیه میبینیم که وظیفه ی ما را تعیین کند، اطلاق آیه هم میگوید تویی که محدث هستی و غسلت هم تمام نشده و هنوز جنب هستی، پس باید غسل کنی و باید غسل کنی یعنی از اول غسل کامل کنی نه اینکه غسلی را که در وسط آن حدث صادر شد تمام کنی، پس لازم است غسل از اول انجام شود. بعد از اینکه مکلف از سر غسل را انجام داد دیگر وضو لازم نیست، به همان دلیلی که در اول این جلسه گفته شد یعنی التفصیل قاطع للشرکة.
جلسه 40
احکام خاصة بغسل الجنابة
اگر در اثناء غسل جنابت حدث اصغر سر زد، سه قول وجود دارد. قول اول: باید غسل را اعاده کند و وضو هم لازم نیست، چون آیه یک خطاب دارد و یک خطاب متوجه این مکلف است و این مکلف باید آن یک خطاب را امتثال کند، و آن خطاب میگوید اگر حدث اصغر سر زد، یا جنب نیستی یا هستی، اگر جنب بودی غسل کن و اگر نبودی وضو بگیر.
اما قول دوم: فقط اتمام غسل لازم است و اعاده لازم نیست، منتهی وضو لازم است، چرا که در دلیل غسل نیامده است که در اثناء آن نباید حدث اصغر بزند، و وضو هم به خاطر موثقه ی بکیر است.
اما قول سوم: نه اعاده غسل و نه اعاده نماز، هیچکدام لازم نیست، و کافی است که همان غسل تکمیل شود، چون هیچ دلیلی نداریم که بگوید شرط غسل، عدم حدث در اثناء آن است، وضو هم لازم نیست، چون موثقه ی عمار غسل را کافی میداند.
این بحث، معرکه ی آراء است، منتهی دو چیز مهم است، اولا: آیا آیه ی شریفه یک خطاب است و متوجه یک مکلف است که اگر یک خطاب باشد، باید غسل اعاده شود، ثانیا: آیا موثقه ی عمار که غسل را مجزی از وضو میداند، غسلی که در اثنائش حدث صادر شده است را نیز، شامل میشود یا نه؟
اما مطلب اول: میتوان گفت که اینجا دو خطاب است، چرا که عرف این را دو خطاب میداند، چون حدث اصغر و اکبر قسیم هم هستند و ربطی به همدیگر ندارند، اما مطلب دوم: باید غسل را تمام کند و وضو بگیرد، پس اولا نیازی به اعاده غسل نیست، چون اثبات اعاده خیلی زور میخواهد و ثانیا باید وضو بگیرد، چون حدث در اثناء مثل حدث بعد از غسل است که باید برای آن وضو گرفت. با لو کان لبان، میشود قول اول را رد کرد، و گفت که اگر شرط غسل عدم حدث اصغر در اثناء بود باید میگفتند و در روایات به این مطلب اشاره ای میشد، لکن اشاره ای به این مطلب نیست.
اگر شک کند که غسل کرده یا نه، باید غسل کند، به خطر استصحاب عدم غسل.
اگر در صحت غسلی که کرده است شک کند، این غسل صحیح است طبق قاعده ی فراغ.
اگر بعد از نماز، شک کند که غسل کرده است یا نه گفته اند که نماز صحیح است ولی برای نماز های بعدی باید غسل شود، و این در صورتی است که بعد از نماز حدث اصغر سر نزده باشد و الا هم باید غسل کند و هم وضو بگیرد و اگر داخل وقت باشد باید نماز را هم اعاده کند، چون قاعده ی فراغ در صورتی که وقت باقی باشد جاری نمیشود و باید وقت تمام شود تا بگویند محل گذشته است، لکن میتوان گفت قاعده ی فراغ مختص تمام شدن وقت نیست چرا که معنای عرفی فراغ، فارغ شدن از نماز است.
اگر بعد از نماز حدث اصغر سر زد، باید هم وضو بگیرد و هم غسل کند، به این خاطر که علم اجمالی وجود دارد، که یا غسل را انجام ندادیم که باید غسل شود یا وضو نداریم که باید، وضو گرفته شود و از طرفی هم معلوم نیست غسل واقعا ثابت باشد چون احتمال دارد که غسل را انجام داده ایم، پس باید وضو هم گرفته شود.
اگر بعد از نماز علم اجمالی پیدا شود به اینکه یا غسل باطل است یا رکنی از نماز را انجام نداده است، اینجا گفته اند غسل صحیح است ولی نماز باطل است، چرا که در این فرض علم تفصیلی داریم به اینکه نماز باطل است، چون اگر رکن نماز اتیان نشود که نماز باطل است و اگر غسل باطل باشد، باز هم نماز باطل است، پس قاعده ی فراغ بدون معارض در غسل جاری میشود و صحت آنرا اثبات میکند، به این خاطر که علم اجمالی منحل میشود به علم تفصیلی به بطلان صلاة و شک بدوی در صحت غسل.
🌟 #تلنگر 🌟
⚜ سلام میشه ضبط رو خاموش کنید؟؟ ⚜
⏪تو ماشین که نشستم گفتم ببخشید عزیز میشه ضبط و خاموش کنی؟
🔹گفت حاجی بخدا مجازه چیز بدی هم نمیخونه😕...
⏪گفتم میدونم... ولی عزادارم😔!
🔹گفت شرمنده و ضبط و خاموش کرد...
🔹گفت تسلیت میگم اقوام نزدیک؟
⏪گفتم بله. مادرم از دنیا رفته 😭 ....
🔹گفت واقعا متاسفم. داغ مادر خیلی بده... منم تو سن بیست و پنج سالگی مادرم و از دست دادم درک میکنم. البته مادرم مریض بود و زجر میکشید بنده ی خدا راحت شد😞.
.
🔹بعد پرسید مادر شما هم مریض بودن؟
⏪گفتم نه. مجروح بود...
🔹پرسید یعنی چی؟
⏪گفتم یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و.........😭.
🔹گفت جدا؟ شما هیچکاری نکردین؟
⏪گفتم ما نبودیم. وگرنه میدونستیم چیکار کنیم...
🔹گفت خدا لعنتشون کنه یعنی اینقد ضربات شدید بود؟
گفتم آره. مادرم سه ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت 😭😭 ....
🔹گفت حاجی ببخشیدا عجب آدمای بی ناموسی بودن! من خودم همه غلطی میکنم؛.. ولی پای ناموس که وسط باشه رگ غیرتم نمیزاره دست از پا خطا کنم...
بغضم گرفت😔....
سکوتم و که دید گفت ظاهرا ناراحتتون کردم
⏪گفتم نه خواهش میکنم. واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه جوون باشه...
🔹گفت آخی جوون بودن؟
گفتم آره. فقط هجده ساله بود...
🔹پرسید گرفتی مارو حاجی؟ شما که خودت بیشتر از هیجده سالته چطور مادرتون....
حرفش و قطع کردم و گفتم مادر شما هم هست... این هجده ساله مادر همه ی ما شیعه ها، حضرت زهراست...
🔹مکث کرد و با تعجب نگام کرد و بعد خیره شد به جاده....
🔹گفت آها ببخشید تازه متوجه شدم... نمیدونستم اینجور احساس نزدیک بودن بین آدما به حضرت فاطمه هم وجود داره...
🔹راستی حاجی یه سی دی مداحی هم دارم البته برا محرمه ولی خب اگه دوس دارین بذارم....
جواب ندادم.
داشبورد و وا کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط. نوای آشنایی بود...
یاحسین_غریب_مادر...
🍂
مادر ما مادر تموم عالمه..
فاطمیه خدا هم غرق ماتمه...
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
#چهاردهی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سلام و عرض ادب باعرض معذرت بابت مزاحمت. برای یادگیری اصول و فقه حتما به دو کانال زیر بپیوندید و به دوستان خود معرفی کنین🌹
کفایه با نقد
https://eitaa.com/joinchat/43909196C9371f91836
فقه استدلالی با نقد👇
https://eitaa.com/joinchat/43581516Cc5881f3bcc
#فاطمیه
#مبلغ_فاطمیه_باشیم
#مشکی_میپوشیم
😱😱😱 غیبت 😱😱😱
👇❌🙈
روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اش رابه اومى دهند، 📃
اماحسنات خود را در آن نمى بيند! 😱
عرض مى كند:
الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! 😔
به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطامى كند و نه فراموش!
عمل تو به سبب #غیبت_کردن از مردم بر باد رفت! ❌
سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند.
عرض مى كند:
الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام!
گفته مى شود:
فلانى از تو #غیبت كرد و من حسنات او را به تو دادم. 😏
از
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) روایت شده🌹
(جامع الأخبار، ص 412)
#غیبت_از_زنای_با_مادر_در_خانه_کعبه_بدتر_است 😱🔥
#غیبت_خورشت_سگان_دوزخ_است 🐕🔥
#غیبت_خوردن_گوشت_مرده_برادر_است 😱🔥
#نماز_غیبت_کننده_تا_چهل_روز_پذیرفته_نمیشود 😐🔥
#حدیث_باسند #چهاردهی
#فاطمیه
#مبلغ_فاطمیه_باشیم
#مشکی_میپوشیم
✍✍✍تحمل✍✍✍
شخصي نزد امام صادق علیهالسلام از آزار و اذیتهای همسایهی خود شکایت کرد.
امام صادق فرمودند:
او را تحمّل کن.
مرد گفت:
تحمل میکنم ولی مَردُم مرا متهم میکنند که ذلیل و ناتوان هستم و نمیتوانم با او مقابله کنم.
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
ذلیل، کسی است که ظلم میکند نه کسیکه آزار دیگران را تحمل میکند.
📚📒✏️📝بحار، جلد ۷۵، صفحه ۲۰۵
🌹🌹🌹🌹🌹
#حدیث_باسند #چهاردهی
#فاطمیه
#مبلغ_فاطمیه_باشیم
#مشکی_میپوشیم
خداوند عزّ و جلّ فرمود:
یابْنَ آدَمَ! فى کُلِّ یَوْمٍ یأتى رِزقُکَ وَ اَنْتَ تَحْزَنُ وَ یَنْقُصُ مِنَ عُمْرِکَ وَ اَنْتَ لا تَحْزَنُ، تَطْلُبُ ما یُطْغیکَ وَ عِنْدَکَ ما یَکْفیکَ؛
اى فرزند آدم! هرروز، روزى تو مى رسد، ولى بازهم غمگین مى شوى، ولى از عمر تو کاسته مى شود، اما اندوهگین نمى گردى. چیزى مى طلبى که تو را به طغیان مى کشد، در حالى که به اندازه کفایت دارى.
بحارالانوار، ج 74، ص 44
#چهاردهی #حدیث_باسند
#فاطمیه
#مبلغ_فاطمیه_باشیم
#مشکی_میپوشیم
رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند :
جهاد زن همسرداری نیکوست و همسر وی بیشترین حقّ را نسبت به او دارد.
جِهادُ الْمَرْأةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ وَأعْظَمُ النّاسِ حَقّاً عَلَیْها زَوْجُها.
The Jihād (fighting in the way of Allah) of the woman is to afford her husband pleasant company, and her husband has the greatest right over her.
بحار الأنوار، جلد 103، صفحه 98
#حدیث_باسند #چهاردهی