eitaa logo
رمان لند 📖
888 دنبال‌کننده
561 عکس
40 ویدیو
1 فایل
این کانال مخصوص رمان هایی است که نویسندگان محترم با ذکرنام آنهارا در کانال منتشر می‌کنند. کپی بدون نام نویسنده =حرام ❌ یاصاحب الزمان(عج)💚 رفیق بمون توی کانال تاباهم بهترین هارو رقم بزنیم... 🥰🙂🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌮بسمه تعالی🌮 رمان نون و ریحون پارت 25 اززبان سعید: هنوز هاج و واج نگام می کرد...صورتش سرخ شد و حتی از تعجب پلک نمی زد. _ساندویچ و بخور...بعداً راجع بهش فکر میکنی.... از دستم ساندویچ و گرفت گذاشت توی بشقاب.... از جاش بلند شد و چادرش و درست کرد ... من هم بلند شدم. _کجا میری؟حرفامون که تموم نشد. _من باید برم...ممنون از پذیراییت... _خواهش می کنم...فقط این که... نذاشت ادامه بدم حرفمو...رفت. پوفی کشیدم و منم رفتم . ...... بعد ازاین که کارم تموم شد امیر زنگ زد که باهم باشیم .منم قبول کردم و باهاش اومدم پارک . از شانس خوبم همیشه تو ساک صندوق عقبم لباس ورزشی داشتم...پوشیدم و امیر هم با لباس ورزشی تو ماشین منتظرم بود. هردو پیاده شدیم و بعد از سلام شروع کردیم به قدم زدن. _چه خبر....تا ما زنگ نزنیم تو یادی از ما نمی کنی! _امیر...به خدا سرم خیلی شلوغه خودت هم می دونی. امیر یه نگاه معنی دار بهم کرد.خندیدم و گفتم :جدی میگم. _خیلی خوب تو راست میگی...با اون دختره...اِممم ...اسمش چی بود؟ _مهتاب.. _آها...چیکار کردی؟پیشنهاد دادی؟ _آره... سرجاش وایستاد و گفت :جدی ؟ _همین دیروز ... _به سلامتی داداش ....ایشالا توهم میری تو جمع مرغی ها... هردو خندیدیم و به راه رفتنمون ادامه دادیم . _فقط امیر...یه چیزی... _چی؟ _من با یلدا چجوری کات کنم؟ باز سرجاش ایستاد و با چشمای گرد شده گفت:مگه تو نگفتی کات کردین؟ _بهت دروغ گفته بودم که دست از سرم برداری... _آخه گاگول....من به تو چی بگم که تو حیا کنی.... روکردبه آسمون و اشاره کرد به من و گفت:خدایا یه نخود عقل تو کله ی داداش ما میزاشتی بد نمیشداااا.... دوباره به من نگاه کرد و گفت:به من دروغ گفتی که بعداً حسابت و میرسم ...ولی حاج آقا...تو با یلدا هستی بعد رفتی به مهتاب پیشنهاد ازدواج دادی؟ ادامه دارد.... ✍نویسندگان:ساجده و فاطمه تبرایی https://eitaa.com/duhdtv
🌮بسمه تعالی🌮 رمان نون و ریحون پارت26 _خوب ...نمیخواستم مهتاب بپره... _مگه کلاغ پره که بپره...تو واقعا هیچییت به مامان بابات نرفته ....مردم میرن دانشگاه باسواد شن...داداش ما رفته خنگ تر شده برگشته....اونم نه دانشگاه های ایران ...بلکه خارج....مگه ایران چِشِه؟! _امیر...بس کن دیگه...الان یه راه بزار جلوپام...بگو چیکار کنم... دوسه قدم که راه رفتیم گفت:آهاااا.... _چی شده؟ _نیما و آرمین و سیاوش... _چی؟یعنی چی ؟ _به نیما میگیم یه مهمونی بگیره یلداهم دعوت کنه....اونجا همه هستیم...منم با آتنا و نسترن حرف میزنم که به یلدا بگن تو دیگه نمیخوایش ...یا یه جوری تورو جلوش خراب کنن ... _یعنیی.... _یعنی از اون چیزی که بدش میاد سرش بیاد ... _اووو یِسسس.... ...... بچه ها کم کم اومدن و امیر همه چی و به نسترن،خواهر نیما ...وبه آتنا ،خواهر آرمین گفته بود که قضیه رو جمع و جور کنن...البته علی هم که باز باکلک نیما اومدو اعصابش خورد بود و کل اکیپمون از قضیه با خبر بودن. سیاوش کنارم نشسته بود و با گوشیش وَر میرفت. علی دوتا خیار برداشت یکیشو داد دستم...یکیش هم خودش خورد... _چته؟چرا نگرانی؟ _هیچی...سر همون ماجرا... _خوب مگه نسپردی به امیر و سیا...؟ _اوهوم.. _پس خیالت تخت... اشاره کرد به یه دختری که بین چند تا دیگه دختر روی مبل اون طرف نشسته بودو گفت:اون و میبینی...سه بار توهمین مهمونی ازم خواست شماره بگیره...من ندادم .. خندیدم و گفتم:گناه داشت...میدادی شمارتو! ادامه دارد... ✍نویسندگان:ساجده و فاطمه تبرایی https://eitaa.com/duhdtv
💙💙💙💙💙💙💙 تو با این بار غم در دل چه کردی که هرجا می روم سوزم به دردی 🌤 تمام فکر من باشد رسیدن به شوقت هرزمانی راخریدن 💚 مَگر نرگس نمی داند ز کویَت شبم روشن شود ازنور رویت 🏴 دلم مثل غروب جمعه دلگیر هراسم من نبینم روی تو سیر 🖤 سراپا عاشقت در انتظارت نماز جمعه ای در جمکرانت 💔 ✍شاعر:ساجده تبرایی (عج) https://eitaa.com/duhdtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ali Fani - Elahi azamal bala (128).mp3
3.63M
رسم هرروزمان باشد ان شاالله ... الهی عظم البلاء...💚💔 https://eitaa.com/duhdtv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...💙 خدایا به حق این دعای زیبا فرج امام زمان (عج) را نزدیک بفرما🤲 به حق این دعای زیبا تمام مریض هارا شفای عاجل عنایت بفرما🤲 الهی آمین🤲 https://eitaa.com/duhdtv
✨دعای نور✨ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، بِسْمِ اللّٰهِ النُّورِ، بِسْمِ اللّٰهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللّٰهِ نُورٌ عَلىٰ نُورٍ، بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ، بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ . الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَأَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ، فِى كِتابٍ مَسْطُورٍ، فِى رَقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، عَلىٰ نَبِيٍّ مَحْبُورٍ . الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ، وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ، وَعَلَى السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ . وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ. (عج) https://eitaa.com/duhdtv
رمان لند 📖
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج...💙 خدایا به حق این دعای زیبا فرج امام زمان (عج) را نزدیک بفرما
عزیزان یکی از همراهان التماس دعا گفتن...ان شاالله سرنمازهاتون دعاش کنید...🌸 پشت صحنه ی کانال؛ازجمله نویسندگان؛مدیران؛ادمین عزیزو.....رو هم از دعای خیرتون محروم نفرمایید...😍🤲😉 https://eitaa.com/duhdtv
رمان لند 📖
🌼پویش#نذر_ظهور دراین پویش شما می توانید با انتخاب کردن یک گزینه از گزینه های زیر و فرستادن ایموجی م
دوستان یه یاعلی بگید و یه گزینه رو برای ادمین عزیز بفرستید 💙... منتظرتونیم هاااا...☺️ https://eitaa.com/duhdtv