. شخصى در فاحشه خانه مرد؛
و شخصى ديگر در مسجد!
مردم قضاوت هایشان را کردند؛
و به قول خودشان عقلشان به چشمشان بود!
ولی اولی برای نصیحت رفته بود؛
و دومی برای دزدیدن کفش!
لطفا عقلتان را از «چشمتان» به «سرتان» بازگردانید؛
و یکدیگر را قضاوت نکنید!
ﻫﺮﮐسی ﺭﯾﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻮﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ،
ﻫﺮکسی ﺧﻮﺵ ﺯﺑﺎﻧﻪ ﭼﺎﭘﻠﻮﺱ ﻧﯿﺴﺖ،
ﻫﺮکسی ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ ﺑﯽ ﻏﻢ ﻧﯿﺴﺖ،
هرکسی ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺎﺭﻣﯿﮑﻨﻪ ﺣﻤﺎﻝ ﻧﯿﺴﺖ،
هرکسی ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺳﻮﺍﺭﻩ ﻓﻘﯿﺮ ﻧﯿﺴﺖ.
پس مردم را قضاوت بیجا نکنیم
#حکایت_های_آموزنده
💠 @e_adab 💠
بیا سر در گریبان هم از دنیا بیاساییم
مگر ما را خدا باهم در آن دنیا برانگیزد..
#فاضل_نظری
💠 @e_adab 💠
شِنیدهام سخنی خوشْ که پیرِ کنعان
گفت
فِراقِ یار نَه آن میکند که بتوانْ گفتْ
حدیثِ هُولِ قیامتْ که گفت وَاعِظِْ شهر
کِنایَتیسْتْ که از روزْگارِ هِجْرانْ گفت
نِشانِ یارِ سَفَرکردهْ از کهِ پُرسَم بازْ
که هر چه گفتْ بَریدِ صبا پَریشانْ گفت
فَغانْ که آن مَهِ نامهربانِ مِهْرگُسِلْ
به ترَکِ صحبتِ یارانِ خود چه آسانْ
گفت
من و مَقامِ رضا بَعد از این و شُکرِ رَقیبْ
که دلْ به دردِ تو خو کرد و تَرکِ درمانْ گفت
غمِ کُهَنْ به مِی سالخورده دَفعْ کنید
که تُخْمِ خوشدلی این است پیرِ دِهْقان گفت
گره به بادْ مَزَنْ گَر چه بَر مُراد رَوَد
که این سخنْ به مثل بادْ با سُلِیمانْ گفت
به مُهْلَتی که سِپِهْرَتْ دَهَد زِ راهْ مَرُو
تو را که گفت که این زالْ تَرکِ دستان گفت
مَزَنْ زِ چون و چرا دَمْ که بَنْدِهٔ مُقْبِلْ
قبول کرد به جانْ هر سخن که جانان گفت
کهِ گفت حافظ از اندیشه تو آمد باز
من این نگفتهام آن کس که گفت بُهْتانْ گفت
🌿
#حافظ
💠 @e_adab 💠
تو چه دانی که پس هر نگه سادهی من
چه جنونی
چه نیازی
چه غمی است
یا نگاه تو
که پر عصمت و ناز
بر من افتد
چه عذاب و ستمی است
دردم این نیست
ولی
دردم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بی خویشتنم
پوپکم
آهوکم
تا جنون فاصله ای نیست از این جا که منم ....
۴شهریور، سالروز درگذشت استاد
#مهدی_اخوانثالث یادشان گرامی باد
💠 @e_adab 💠
چه رازها که بر اوراقِ هر گلی رقم است
سواد نیست وگرنه کتاب بسیار است!
#سلیم_تهرانی
💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سلامی گرم
🍃باعطر گل و به لطافت
🌺لبخند خدا
🍃برایتان چیدهام
🌺تـا روزتان بخیر
🍃دلتان شاد و زندگیتان
🌺هرلحظه زیباتر شود
🌺صبحتون بخیر
💠@e_adab💠
طنزِ گنج قارون
خواب دیدم پول پارو می کنم
می شمارم یک به یک بو می کنم
می زنم بوسه به رویِ اسکناس
می شوم مست و هیاهو می کنم
بینِ مردم می روم قارون صفت
گنج خود را بارِ یابو می کنم
باز دیدم می خرم چندین زمین
هر یکی را برج و بارو می کنم
کاخ می سازم برای خویشتن
بالش ام را از پرِ قو می کنم
دیدم عازم گشته ام سویِ فرنگ
کوچ مانند پرستو می کنم
با هواپیمایِ شخصی می پَرم
در خیالم رو به مینو می کنم
ناگهان دیدم که نقص آمد پدید
مُضطرب تنها به او رو می کنم
می شوم بیدار از خواب گران
وِرد خود را ذکر یا هو می کنم
خانه یِ دل را برایِ زندگی
با امید و عشق نیکو می کنم
#علی_باقری
💠 @e_adab 💠
🔴چشمش به ارباب افتاد!
چند نفر که همگی پیکان داشتیم، در پمپ بنزین به نوبت ایستاده بودیم. در این بین یک ماشین بنز با رنگ متالیک سر رسید و پولی به کارگر پمپ بنزین داد که بنزین بزند. او درب ماشین را نیمهباز گذاشته و با ژست متکبرانهای آرنج خود را به سقف ماشین تکیه داد، از داخل ماشین پیپی را برداشت و روشن کرد و در حالی که با افاده و تکبر به ما نگاه میکرد، شروع به پُکزدن آن نمود.
در این حال بود که یکباره چشمش به آن طرف خیابان افتاد و باعجله پیپ را خاموش و سپس دستمالی برداشت و شروع کرد به پاککردن اطراف ماشین و با نگرانی به آن طرف خیابان خیره شده بود. پس از مدتزمان کوتاهی متوجه شدیم که این آقا رانندهی ماشین است و ارباب او از آن طرف خیابان میآید تا سوار ماشین شود و این آقا به محض اینکه چشمش به ارباب افتاد، همهی پَک و پوزش فرو ریخت و...
اگر ما احساس حضور کنیم و چشممان به رب العالمین افتد، حتی انتظار ثواب و بهشت هم از خدا نداریم و میگوییم: بنده را اطاعت باید، بدون چونوچرا، و زمزمه خواهیم کرد:
ما گدایان خیل سلطانیم
شهر بند هوای جانانیم
بنده را نام خویشتن نبود
هرچه ما را لقب دهد آنیم
گر براند و گر ببخشاید
ره به جای دگر نمیدانیم
#حکایت_های_آموزنده
💠 @e_adab 💠
آبی تر از آنم که بی رنگ بمیرم
از شیشه نبودم که با سنگ بمیرم
#شهیدمحمد_عبدی
💠 @e_adab 💠
✨دوستان واقعی
✍پسری تصميم به ازدواج گرفت ، ليستی از اسامی دوستانش را كه بيش از 30 نفر بودند را به پدرش داد و از او خواست كه با دوستانش تماس بگيردو آنها را برای روز عروسی دعوت كند ، پدر هم قبول ميكند
روز عروسی ، پسر با تعجب میبیند كه فقط شش نفر از دوستانش آنجا هستند ،بشدّت ناراحت شد و به پدرش گفت من از شما خواستم تمامِ دوستانم رادعوت كنيد اما اينها كه فقط شش نفر هستند
پدر به پسر گفت ، من با تك تك دوستانت تماس گرفتم و به آنان گفتم مشكلی برای تو پيش آمده و به كمك آنها احتياج داری
و از آنها خواستم كه امروز اينجا باشند
بنابر اين پسرم نگران نباش ، دوستان واقعی تو امروز همه اينجا هستند
دوست نَبوَد ، آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
#حکایت_های_آموزند
💠 @e_adab 💠
⭕️ پنج ترفند روانشناسی که به کارتون میاد:
- اگه درخواست مهمی از کسی دارید که میخوایید حتما درخواستتون رو قبول کنه، ابتدا درخواست بزرگ و نامعقول ارائه بدید، بعد که مخالفت کرد همان درخواست اول رو بگید.
- اگه خواستید اعتماد کسی رو بدست بیارید جملتون رو با "به قول خودت..." شروع کنید!
- موقع درس خوندن اگه حفظ کردن واستون سخته واسه سوال رمز بذارید اینکار باعث میشه تو حافظه ی بلند مدتتون ثبت بشه
- اگر موقع درخواست یا پیشنهاد کسی از جمله ی "البته میتونین قبول نکنین" استفاده کنید، شانس اینکه طرف مقابلتون حرفتون رو قبول کنه دوبرابر میشه.
- اگه با کسی در حال صحبت هستید و میخواید زودتر حرفاش رو تموم کنه کافیه که به کفشاش نگاه کنید
#دلنوشته
💠 @e_adab 💠