با من بمان و سایهی مهر از سرم مگیر
من زندهام به مهر تو ای مهربان من
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
من نه شبکورم، چراغی از دلم برمیکنم با عشق
گیرم اینجا خانه تاریّ و افق تاریّ و شب تاریست
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
پرهیز مده مرا که «فارغ باش!»
«عاشقتر از این شو»ام نصیحت کن!
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
بهار با همهی جلوه و جمال، گلی
به پیشسینهی پیراهنِ بهارهی توست...
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
چون پرسم از پناهی، پشتی و تکیهگاهی
آغوش مهربانت، از هر جواب خوشتر
#حسین_منزوی
پن: پشت و پناه تو چه کسیست؟
💠 @e_adab 💠
ز تمام بودنی ها
” تو“ همین از آن من باش
که به غیر با ” تو“ بودن
دلم آرزو ندارد!
#شعر #حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
رسد به خوشهٔ پروین و ماه اگر دستم
همه بچینم و آویزمش به گردن تو
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
کجاست بارشی از ابرِ مهربانِ صدایت؟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمههایت
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
چگونه مرگ بفرسایدت؟ مگر تو تنی؟
تو جان خالصی و تا همیشه جان تازه است
#روزنگار، ۱۶ اردیبهشت، درگذشت
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
در سینهی تغزّلی من
اینک هزار چشمه غزل
هر چشمه با هزار زمزمهی راکد
زندانیست
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
نسیم خوش خبر! از نور چشم من چه خبر؟
همیشه در سفر! از بوی پیرهن چه خبر؟
تو پیکی و همه پیغام عاشقان داری
از آن پری، گل قاصد! برای من چه خبر؟
به رغم خسرو از آن شهسوار شیرین کار
برای تیشه زن خسته - کوهکن- چه خبر؟
پرندگان پر و بالتان نبسته هنوز!
از آن سوی قفس، از باغ ، از چمن چه خبر؟
به گوشه ی افق آویخت چشم منتظرم
که از سهیل چه پیغام و از یمن چه خبر؟
نشسته در رهت ای صبح، چشمِ شب زده ام
طلایه دار ! زخورشید شب شکن چه خبر؟
بشارتی به من از از کاروان بیار ای عشق
همیشه رفتن و رفتن ز آمدن چه خبر؟
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
روشن چراغ صاعقهات باد همچنان
ای آنکه هیچ رحم نکردی به خرمنم
👤#حسین_منزوی
🏷#شعر_خوب_بخوانیم
💠 @e_adab 💠
تو را قسم به حريم شکيب و حرمت صبر
که با شتاب خود اين عشق را حرام مکن
سرِ ستاره مبر زير پاي ظلمت شب
چراغ صاعقه را برخیِ ظلام مکن
به کينه مي گسلد از اميدمان ، رگ و پي
تو را کِه گفت اين تيغ در نيام مکن ؟
تو را کِه گفت که مگشا دريچه بر رخ گل ؟
تو را کِه گفت به رنگين کمان سلام مکن ؟
به غيرِ مهر مخواه از سرشتِ ويژه ی خويش
از آفتاب به جز آفتاب، وام مکن
مجال عيش به قدر دمي و بازدمي است
به غيرِ عشق از اين فرصت، اغتنام مکن
هنوز مانده که ياس من و تو غنچه کند
تو را که گفت که اين باغ را تمام مکن ؟
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
کتاب عمر ورق خورد بار دیگر و با تو
به عاشقانهترین فصل این کتاب رسیدم
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
وقتی تو نیستی
من فکر میکنم تو
آنقدر مهربانی
که توپهای کوچک بازی
تصویرهای صامت دیوار
و اجتماع شیشههای فنجانها، حتی
از دوری تو رنج میبرند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمیبریم، ابریم و نمیباریم
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
شَوَد تا ظلمتَم از بازیِ چشمَت چراغانی
مرا دریاب، ای خورشید در چشمِ تو زندانی!
خوش آن روزی که بینَم باغِ خشکِ آرزویم را
به جادوی بهارِ خندههایَت میشکوفانی
بهار از رشکِ گلهای شکر خَندِ تو خواهد مُرد
که تنها بر لبِ نوشِ تو میزیبَد گُلافشانی
شرابِ چشمهای تو مرا خواهد گرفت از من
اگر پیمانهای از آن به چشمانَم بنوشانی
یقین دارم که در وصفِ شکر خَندَت فرو مانَد
سخنها بر لبِ «سعدی»، قلمها در کفِ «مانی»
نظر بازی نزیبَد از تو با هر کس که میبینی
امیدِ من! چرا قدرِ نگاهَت را نمیدانی؟!
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
چنان گرفته تو را بازوان پیچکیام
که گویی از تو جدا نه
که با تو من یکیام ؛
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امید رهـایی نیست
وقتی همه دیــواریم . . .
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
جهان دو پاره شد از نیک و بد به شاخص تو
وگر خلاصه کنم، جز تو هر چه هست، بد است!
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشارتی به من از کاروان بیار ای عشق
همیشه رفتن و رفتن، ز آمدن چه خبر؟
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠
با رفتن و گم گشتن و از خویش گذشتن
گیرم که به هر شیوه، دل از مهر تو کندم
اما چه کسی لایق عشق است به جز تو؟
بیتو دل سر گشته به مهر که ببندم؟
#حسین_منزوی
💠 @e_adab 💠