با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیده ام
آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند
#علی_صفری
🌸🌸🌸
💠 @e_adab 💠
🌸
کاش هنگامِ تماشای تو باران باشد
گریه ی حسرتم از چشمِ تو پنهان باشد
قسمتم بوسه به دست تو نباشد ای کاش
آنچه باید به لبِ من برسد جان باشد
هر سَری حس نکند شانه ی معشوقش را
بهتر این است مسیرش به بیابان باشد
با نگاهت دلم آوار شد و فهمیدم
عشق مهمانِ دلی است که ویران باشد
عشق یعنی که کبوتر قفسش باز شود
رفتنش مشکل و جان کندنش آسان باشد
کاش وقتی چمدان دست گرفتی بروی
آخرین خواسته ات قبل سفر جان باشد..
👤 #علی_صفری
💠 @e_adab 💠
🌸
مثل آن لحظه که حفظِ غمِ ظاهر سخت است
ماندن چشم به دنبالِ مسافر سخت است
چشمهایت، دلِ من، کار خدا یا قسمت
و در اين غائله تشخيص مقصر سخت است
ساحلی غم زده باشی چه کسی می فهمد
که فراموشی یک مرغ مهاجر سخت است
مثل یک کوچه بن بست خرابت شده ام
گاهی از من بگذر، حسرت عابر سخت است!
قرصِ آن صورت ماهت شده یادآور قرص
با دو تا قرص هم آرامش خاطر سخت است
در مسیری که تو رفتی همه شاعر شده اند
با تو شاعر شدن قرن معاصر سخت است
کوچه با غربت خود بعد تو یادم داده
دل سپردن به قدمهای مسافر سخت است...
👤 #علی_صفری
💠 @e_adab 💠
🌸
فکر کن قهوه بنوشی ته فالت باشد
بعد از این دیدنِ او فرض محالت باشد
از خدا ساده بپرسی که تو اصلا هستی !؟
گریه ات باعث تکرار سوالت باشد
چمدان پر بکنی خاطره ها را ببری
عکسهایش همه عمر وبالت باشد
روز و شب قصه ببافی که تو را می خواهد
باز پیچیده ترین شکل خیالت باشد
توی تنهایی خود فکر مسکن باشی
قرص اعصاب فقط چاره حالت باشد
"ای که از کوچه معشوقه ما می گذری"
قسمت ما نشد این عشق
حلالت باشد...
👤 #علی_صفری
💠 @e_adab 💠
تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد
زندگی درد قشنگیست ، بجز شب هایش!
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد
یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند?!
کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد !
خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند
خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد!
شیخ و من هر دو طلبکار بهشتیم ولی
من به تو ، او به نماز خودش ایمان دارد
اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر
سر و سریست که با موی پریشان دارد
"من از آن روز که در بند توأم" فهمیدم
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد
#علی_صفری
💠 @e_adab 💠
عمرش به ابد نیست پریشانیِ ما هم
آرام بگیرد دل بارانیِ ما هم
یک لحظه اگر درد، نگیرد خبر از ما
شاید برسد عشق به ویرانیِ ما هم
باران بزند رقصکنان راه بیفتیم
بر پا بشود جشنِ خیابانیِ ما هم
بر صورت دلسوختههایش اثرش هست
خط میکشد این عشق به پیشانیِ ما هم
ما را نشنید عشق و از این عشق شنیدیم
یک آه فقط بود سخنرانیِ ما هم
ای عمر به جز حسرت و اندوه چه داری
شاید برسد وقت پشیمانی ما هم
یک روز میآید که به تقدیر بخندیم
عمرش به ابد نیست پریشانیِ ما هم
#علی_صفری
💠 @e_adab 💠
عمرش به ابد نیست پریشانیِ ما هم
آرام بگیرد دل بارانیِ ما هم
یک لحظه اگر درد، نگیرد خبر از ما
شاید برسد عشق به ویرانیِ ما هم
باران بزند رقصکنان راه بیفتیم
بر پا بشود جشنِ خیابانیِ ما هم
بر صورت دلسوختههایش اثرش هست
خط میکشد این عشق به پیشانیِ ما هم
ما را نشنید عشق و از این عشق شنیدیم
یک آه فقط بود سخنرانیِ ما هم
ای عمر به جز حسرت و اندوه چه داری
شاید برسد وقت پشیمانی ما هم
یک روز میآید که به تقدیر بخندیم
عمرش به ابد نیست پریشانیِ ما هم
#علی_صفری
💠 @e_adab 💠
.
جا ماندهایم، تاب دویدن نمانده است
حتی به خویش، امید رسیدن نمانده است
ای شاخهی بلند که دور از رسیدنی
آسوده باش پای پریدن نمانده است
ما شانه از گناه تو خالی نکردهایم
دیگر توان دوش کشیدن نمانده است
آمادهایم قصه ببافی برای وصل
اما دریغ، گوش شنیدن نمانده است
سر را که سالهاست به زانو سپردهایم
از ما سری برای خمیدن نمانده است
از آه ما نترس که دامن بگیردت
نایی برای آه کشیدن نمانده است
شاید به عمد قفل قفس باز مانده است
ما را ببخش! بال پریدن نمانده است
#علی_صفری
#شعر
💠 @e_adab 💠
بر شانهام بارِ گران باشد
اصلا برای دیگران باشد
باشد جهنم! او فقط باشد!
من بیتوقع باشم او منت
من عاشق و او از سر عادت
یا کمتر از کم، او فقط باشد!
من گردن و تقصیر، او باشد
یا استخوان در گلو باشد
دردش به جانم! او فقط باشد!
او بیتفاوت من فقط خواهش
او خواستار جنگ و من سازش
من تا کمر خم! او فقط باشد!
من نذر کردم او فقط باشد
اصلا بمیرم، او فقط باشد
در آخرین دم! او فقط باشد!
#علی_صفری
#شعر
💠 @e_adab 💠