نه عقابم، نه کبوتر، اما
چون به جان آیم در غربت خاک،
بال جادویی شعر، بال رؤیایی عشق،
میرسانند به افلاک مرا.
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
از بس که غم تو قصه در گوشم کرد
غمهای زمانه را فراموشم کرد
یک سینه سخن بـه درگهت آوردم
چشمان سخنگوی تو خاموشم کرد
#فریدون_مشیری
❤️❤️❤️
💠 @e_adab 💠
آخر اي دوست نخواهي پرسيد
که دل از دوري رويت چه کشيد
سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده هاي تو به دادش نرسيد
داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکيد
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روي تو سپيد
جان به لب آمده در ظلمت غم
کي به دادم رسي اي صبح اميد
آخر اين عشق مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهي ديد
دل پر درد فريدون مشکن
که خدا بر تو نخواهد بخشيد
•| #فریدون_مشیری |•🌿
💠 @e_adab 💠
🌸
همه ی شهر به دلدادگی ام می خندند
که فلانی شده از چشم کسی مست که نیست!
👤 #فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
تو به دادم برس ای عشق که با این همه شوق
چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
🌸
پنداشتی که یادِ تو،
این یادِ دلنواز،
درتنگنای سینه فراموش می شود؟
👤 #فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
من سکوت خويش را گم کرده ام .
لاجرم در اين هياهو گم شدم .
من که خود افسانه ميپرداختم ,
عاقبت افسانه مردم شدم !
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
من با تو مینویسم و میخوانم
من با تو راه میروم و حرف میزنم
وز شوقِ این محال:
_که دستم به دست توست!_
من، جای راه رفتن،
پرواز میکنم!
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست،
آخرین جرعهی این جام تهی را تو بنوش!
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
به لطف کارگزارانِ عهدِ ظلمت و دود
_که از عنایتشان میرسد به گردون، آه_
کبوتران سپید،
بدل شوند پیاپی به زاغهای سیاه!
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
میخواهم و میخواستمت، تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
عشق تو بسم بود، که این شعله ی بیدار
روشنگر شبهای بلند قفسم بود
آن بخت گریزنده دمی آمد و بگذشت
غم بود، که پیوسته نفس در نفسم بود
بالله، که بجز یاد تو، گر هیچ کسم هست
حاشا، که بجز عشق تو، گر هیچ کسم بود
سیمای مسیحایی اندوه تو، ای عشق
در غربت این مهلکه فریاد رسم بود
لب بسته و پر سوخته، از کوی تو رفتم
رفتم، به خدا گر هوسم بود، بسم بود...
#فریدون_مشیری
#شعر
💠 @e_adab 💠
خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه هاي نيمه باز
خوش به حال دختر ميخك
كه می خندد به ناز...
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
آه! ای آرامش جاوید! کی آیی به دست؟
آسمان، یک لحظه حالی دلبخواهم داده بود!
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
زندگی تنگنای ماتم بود گل گلزار او همین غم بود
او گلی را به سینهی من کاشت که بهارش خزان نخواهد داشت
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
'🌱🌧
در آغوش این سکوت حزین
هنوز یاد تو سرمایهی حیات من است...
#فریدون_مشیری🌱
☕✨
💠 @e_adab 💠
از کوچـــــه زیبای تو امــــــــــروز گذشتم
دیدم که همان عاشق معشوقه پرستم
دیدم که ز سر تا به قدم شوق و امیدم
هر چنـــــد گل از خرمن عشق تو نچیدم
آن شور جـــــوانی نرود لحظه ای از یاد
ای راحـــت جان و دل من خانه ات آباد
هــرگز نشود مهر تو ای شوخ فراموش
کی آتش عشق تو شود یکسره خاموش
با اشک جگر سوز ،دل سخت تو سفتم
خاک ره این کوچـــــه به خارد مژه رفتم
دل می تپد از شوق که امروز کجائی
شاید که دگرباره از این کوچه بیائی
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
چه زیباست كه چون صبح
پیام ظفر آریم
گل سرخ، گل نور
ز باغ سحر آریم
چه زیباست چو خورشید
دُرافشان و درخشان
ز آفاقِ پر از نور
جهان را خبر آریم...
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
درد بی درمان شنیدی؟
حال من یعنی همین
بی تو بودن درد دارد
می زند من را زمین
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام بنشین تماشایت کنم
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
نه کسی
منتظر است،
نه کسی چشم به راه..
نه خیال گذر از کوچه ی ما
دارد ماه!
بین عاشق شدن و مرگ
مگر فرقی هست؟
وقتی از عشق نصیبی نبری
غیر از آه...!
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
تو گفتی:
« من به غیر از دیگرانَم
چُنینم در وفاداری، چنانَم. »
تو غیر از دیگران بودی
که امروز
نه میدانی، نه میپُرسی نشانَم!
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
📖🍃 شعر بخونم براتون . . .
همرنگ گونههای تو مهتابم آرزوست
چون بادهی لب تو مِی نابم آرزوست
ای پرده پردهی چشم توام باغهای سبز
در زیر سایهی مژهات خوابم آرزوست
دور از نگاه گرم تو، بیتاب گشتهام
بر من نگاه کن، که تبو تابم آرزوست
تا گردن سپید تو گرداب رازهاست
سرگشتگی به سینهی گردابم آرزوست
تا وارهم زِ وحشت شبهای انتظار
چون خنده تو مهر جهانتابم آرزوست ؛
👤 #فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
در خموشی های من فریادهاست
آنکه دریابد چه میگویم کجاست
- #فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
در خموشی های من فریادهاست
آنکه دریابد چه میگویم کجاست
- #فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
انزوا ۵۹۷.mp3
2.25M
فریدون مشیری میگه که:
مشت میکوبم بر در
پنجه میسایم بر پنجرهها
من دچار خفقانم، خفقان!
من به تنگ آمدهام از همه چیز
بگذارید هَواری بزنم . . .
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
آسمان فرصت پرواز بلندی است ولی
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠
در کوچه باغ «عشق» میرفت و
با صدای حزینش میخواند:
گاهی گر ز روی محبت برانمت
دوری چنان مکن
که به شیون بخوانمت،
پیوندِ جان
جدا شدنی نیست
ماه من؛
تن نیستی
که جان دهم و وارهانمت
#فریدون_مشیری
💠 @e_adab 💠