بخونید و لذت ببرید...♥️
.
روی پیشانی بختم خط به خط چین دیدهام
بسکه خود را در دل آیینه غمگین دیدهام
مو سپیدم مو سپیدم موسپیدم مو سپید
گرگ باراندیده هستم، برف سنگین دیدهام
آه یک چشمم زلیخا آن یکی یعقوب شد
حال یوسف را ببینم با کدامین دیدهام؟
آشنا هستی به چشمم صبر کن، قدری بخند
یادم آمد، من تو را روز نخستین دیدهام
بیستون دیشب به چشمم جادهای هموار بود
ابن سیرین را خبر کن، خواب شیرین دیدهام
#سید_حمیدرضا_برقعی
#شعر
💠 @e_adab 💠
بخونید و لذت ببرید...♥️
.
روی پیشانی بختم خط به خط چین دیدهام
بسکه خود را در دل آیینه غمگین دیدهام
مو سپیدم مو سپیدم موسپیدم مو سپید
گرگ باراندیده هستم، برف سنگین دیدهام
آه یک چشمم زلیخا آن یکی یعقوب شد
حال یوسف را ببینم با کدامین دیدهام؟
آشنا هستی به چشمم صبر کن، قدری بخند
یادم آمد، من تو را روز نخستین دیدهام
بیستون دیشب به چشمم جادهای هموار بود
ابن سیرین را خبر کن، خواب شیرین دیدهام
#سید_حمیدرضا_برقعی
#شعر
💠 @e_adab 💠
گفتی چه خبر...!؟ از تو چه پنهان خبری نیست
در زندگیام غیر زمستان خبری نیست
در زندگیام، بعد تو و خاطرههایت
غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست...
انگار نه انگار دل شهر گرفتهست
از بارش بی وقفهی باران خبری نیست
ای کاش کسی بود که میگفت به یوسف؛
در مصر به جز حسرت کنعان خبری نیست...
از روز به هم ریختن رابطهی ما
از خاله زنک بازی تهران خبری نیست
گفتند که پشت سرمان حرف زیاد است
از معرفت قوم مسلمان خبری نیست...
در آتش نمرود تو میسوزم و افسوس
از معجزهی باغ و گلستان خبری نیست
در فال غریبانهی خود گشتم و دیدم
جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست
گفتی چه خبر...!؟ گفتم و هرگز نشنیدی
جز دوریات ای عشق، به قرآن خبری نیست...
#امید_صباغ_نو
#شعر
💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنک بیباده کند جان مرا مست کجاست
و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست
و آنک سوگند خورم جز به سر او نخورم
و آنک سوگند من و توبهام اشکست کجاست
و آنک جانها به سحر نعره زنانند از او
و آنک ما را غمش از جای ببردهست کجاست
جان جانست وگر جای ندارد چه عجب
این که جا میطلبد در تن ما هست کجاست
غمزه چشم بهانهست و زان سو هوسیست
و آنک او در پس غمزهست دل خست کجاست
پرده روشن دل بست و خیالات نمود
و آنک در پرده چنین پرده دل بست کجاست
عقل تا مست نشد چون و چرا پست نشد
و آنک او مست شد از چون و چرا رست کجاست
#مولانا
💠 @e_adab 💠
بیاییم یاد بگیریم
همه چیز قرار نیست اونجوری ک میخواییم پیش بره ، قرار نیست حتما موفق بشیم ، قرار نیست همه مارو دوس داشته باشن ، قرار نیست حتما پولدار بشیم و.....
گاهی وقتا باید یادمون باشه باید اول ب همینجایی ک هستیم قانع باشیم ، راضی باشیم و بعد ادامه بدیم تا برسیم ب همونجایی ک اون بالای میخواد
#دلنوشته
💠@e_adab💠
✍حکایت
ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.
خالق من بهشتي دارد،
«نزديک زيبا و بزرگ»،
و دوزخي دارد به گمانم «کوچک و بعيد»
و در پي دليلي ست که ببخشد ما را،
گاهي به بهانه ی دعايي در حق ديگري...
شايد امروز آن روز باشد.
#حکایت_های_آموزنده
💠 @e_adab 💠