🔰 حرف روز
🟠 واگنر یا اسب تروای غرب
واگنر، گروهی شبهنظامی که اولین بار در جریان جنگ اوکراین خبرهایی از فعالیت نظامی آنها در ذیل قوای روسیه در رسانهها منتشر شد. طیفی از جنگجویان اسلاو ملیگرا که بارها به عنوان نیروی نیابتی در جهت منافع روسیه در کشورهای مختلف جنگیدهاند این بار با برجسته شدن اختلافات میان آنها و وزیر دفاع لوله تفنگشان را به سمت کرملین برگرداندهاند.
پریگوژین رهبر واگنر که خیلی پیشتر به عنوان سرآشپز مخصوص پوتین در کاخ کرملین مشغول به خدمت بوده است این بار در بحبوبه جنگ اوکراین به عنوان فرمانده یک گروه پنجاه هزار نفری مدعی است که در حمله ارتش روسیه به محل استقرار نیروهایش 2000 نفر از افرادش کشته شدهاند و لذا خواستار تسلیم و مجازات وزیر دفاع شده است. اگرچه وزارت دفاع روسیه ادعاهای او را مورد تردید قرار داده و سعی دارد نقش آنها را در جریان نبرد اوکراین کمرنگ نشان دهد، اما واقعیت آن است که این جنگجویان در جنگ اوکراین دستکم در جریان تصرف و حفظ لوهانسک و دونتسک به عنوان عنصر اصلی عملیاتها شناخته میشوند اما قدرت نظامی روسها چند بعدی است و به محض تمرد این گروه، محل مأموریتشان به نیروهای چچنی واگذار شد.
مسئله مهم در این حرکت غافلگیرانه نظامی آن است که در هنگامهای که غرب در قالب پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) به پشتیبانی جدیتری از اوکراین برخواسته و سیل سلاحها و ادوات نظامی به سمت اوکراین سرازیر است وقوع اختلاف در میان خطوط جبهه روسیه میتواند توانایی عملیات نظامی روسیه را برای ادامه جنگ تحتالشعاع قرار دهد، خاصه اینکه فرسایشی شدن عملیات نظامی و مقاومت غیر قابل انتظار اوکراینیها تا حد زیادی هزینه جنگ را برای کرملین بالا برده است.
اگر چه دادههایی از هماهنگی میان واگنرها با دشمنان روسیه وجود ندارد اما رفتار روز گذشته آنها خواسته یا ناخواسته در جریان تصعیف روسیه و همسو با آن سوی خاکریز جنگ قرار دارد، به واقع هماکنون واگنر اسب تروایی است که توانسته با نفوذ در عمق نیروهای مسلح روسیه علاوه بر ایجاد اختلال در صفوف ارتش روسیه بخشی از توان آن را به خود معطوف نماید. موضوعی که به طور قطع از سوی پوتین گناه نابخشونی شناخته خواهد شد و با وجود کنار گذاشتن تحرک نظامی توسط واگنرها و پریگوژین، احتمال زیاد فصل پاکسازی بزرگ در نیروهای مسلح و وزارت دفاع روسیه از راه خواهد رسید.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
💠 فرصتی که باید غنیمت شمرد
کاش آخر سال مجبور نباشیم این جمله آشنا را که «متأسفانه برای کار کمی دیر شده» را به کار برده و یا بشنویم؛ اگرچه همین الان هم تا حد زیادی فرصتها از دست رفته است با این حال همه و به خصوص مسئولان باید متوجه باشند که کمتر از ده ماه دیگر تا برگزاری انتخابات فرصت باقی نمانده است، فرصتی که باید آن را غنیمت شمرد و از لحظه لحظه آن برای بالا بردن سطح مشارکت و بهبود شرایط کشور بهره جست.
البته نباید انتظار داشت تغییرات مثبت و مشارکت بالا به صورت تصادفی به دست آید بلکه رسیدن به این مهم نیازمند خوش اندیشیدن، درست تصمیم گرفتن و خوب عمل کردن است، به هر اندازه که این فرایند بتواند بیش از گذشته به هر طریقی بازار را آرام کند، پایههای متزلزل اقتصاد را استحکام ببخشد، افسار تورم و گرانی را بکشد، کار و اشتغال ایجاد کند و اصطلاحا سفره مردم را رنگینتر کند؛ اژدهای هفت سر فساد را به زنجیر بکشد، مفسدین دانه درشت را به قانون بسپارد، امضاهای طلایی و رانتها را براندازد، اختلاسها و سوءاستفادهها را بخشکاند؛ طعم خوش خدمت را به مردم بچشاند، از بار بروکراسی دست و پا گیر و اعصاب خرد کن ادارات بکاهد، روند کسبوکار را تسهیل بخشد؛ مسیر زندگی را آسانتر کند؛ مسئولان را وادار به پاسخگویی کند، آنها حرف حساب بزنند و حرف حساب بشنود، وعده سر خرمن ندهند، قول نشدنی ندهند و صادقانه علت ضعفها و عقبماندگیها را بگویند؛ امنیت ایجاد کند، ترس را به انقیاد بِکشد، روان جامعه را آرامش ببخشد، فوبیای از دست دادن داشتهها را بکُشد، ترس فردای نیامده را بمیراند؛ آنگاه به همان میزان میتوان انتظار داشت مردم امیدوارتر و با شور و حرارت بیشتری در انتخابات شرکت نمایند.
به واقع مشارکت بیشتر و نتایج بهتر تا حد زیادی تابعی از عملکرد مسئولان، نهادها و سازمانهای گوناگون کشور و نتایج حاصل از آن است.
⬅️ از آنجایی که آینده آیینه رفتار امروز ماست پس نمیتوان بیتوجه به امروز انتظار فردایی بهتر را داشت از اینرو لازم است تا به فرصت باقی مانده به چشم لحظاتی طلایی برای بهبود شرایط نگریست و تا حد ممکن از این فرصت محدود برای اصلاح امور، بهبود شرایط زیست مردم و ایجاد انگیزه و امیدواری در بین آنان بهره جست.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
💠 صبر مردم بیانتها نیست!
ترور اولین و آخرین روش معاندین برای مقابله با جمهوری اسلامی بوده و هست، گاه این ترور جان افراد را هدف قرار میدهد، گاه تفکر، عقیده و آبروی آنها را و گاه همه اینها را. برخلاف تصور عمومی که تروریستها با چهرههای خشن و با جلیقههای انتحاری تصویر میشود در واقعیت تروریستهای اصلی با چهرههایی موجه، شیک و مجلسی و حتی گاهی با سیمایی مذهبی و عالمگونه در پناه مصونیتهای حقوقی و عناوین دهن پر کن پنهان شده و هدایت جریان ترور را بر عهده دارند، به واقع تروریستهای مسلح پیاده نظام و مجری بخش خشونتآمیز سناریوهای طراحی شده توسط اینها هستند.
نمونه بارز این مورد را میتوان در واقعه روز شنبه زاهدان دید، آن چیزی که اتفاق افتاد و طی آن دو حافظ امنیت فراجا شهید و تعدادی از تروریستها کشته شدند حاصل فعالیت کسانی است که گرچه خود سهم بزرگی در عقبماندگی و بیعدالتی در آن مناطق دارند اما در لوای دلسوزی به شکل عوامفریبانهای همسو با تروریستهای خارجی چهل جمعه است که در تنور ناآرامیها دمیده و بر طبل برادرکشی میکوبند.
این افراد تریبونی را که به اعتبار ملت به دست آوردهاند به سلاحی علیه آنها تبدیل نمودهاند و به جای کمک به حل مسائل مردم دائما در تلاشند تا با تکرار ادعاهای پوچ و تحریک و تهییج افکار عمومی دایره اختلافات را به کف خیابان و در میان مردم بکشانند، موضوعی که تنها جز خشونت و نا امنی تاکنون رهآوردی برای مردم آسیب دیده آن مناطق نداشته است. ظاهرا هر اندازه حاکمیت و مردم صبوری به خرج میدهند تا بلکه این افراد به مسیر عقلانیت باز گردند متأسفانه مرغ منطق آنها یک پا دارد و همچنان مصرانه بر طریق تقابل و خشونت گام بر میدارند.
به نظر میرسد این اشخاص یا این صبر را برداشت به ضعف نموده و یا اینکه قصد سوءاستفاده از این فضای صبورانه را دارند وگرنه کیست که نداند که گفتوگوهای گرهگشا و تصمیمات عقلانی تنها در محیطی امن قابلیت شکلگیری و زمینه اجرایی دارد. این افراد باید بدانند این راهی که میروند جز اینکه آنان را از چشم مردم بیاندازد نتیجهای برایشان نخواهد داشت و قطعا صبر مردم نیز بیانتها نیست.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
🇮🇷 برای یک دستمال، قیصریه را به آتش نکشید!
اگرچه در سالهای اخیر شرایط دو کشور ایران و روسیه سبب نزدیکی آن دو به هم شده است اما همچنان در حافظه تاریخی ایرانیان اگر منفوریت روسها بیشتر از انگلیسها نباشد کمتر هم نیست و همین امر سبب میشود با اندک اظهارنظر و تحرک مقامات روس جامعه ایرانی نسبت به آن واکنش نشان دهد به خصوص اگر این موضوع در مورد تمامیت ارضی مملکت باشد، تمامیت ارضی که بارها در طول تاریخ توسط روسها نقض شده است.
با توجه به حساسیت این موضوع در افکار عمومی ایرانیان، طرفهای روسی باید در اظهارنظر و موضعگیری درخصوص این چنین موضوعاتی با دقت و ظرافت بیشتری عمل کنند و مواظب باشند که برای یک دستمال، قیصریه را به آتش نکشند، آنها باید بدانند که برقراری روابط استراتژیک با ایران در شرایطی که روسیه درگیر جنگ و منازعه با غرب است به مراتب از خوشحال کردن دل امیرنشینهای حوزه خلیجفارس اهمیتی صد چندان دارد و نمیارزد که با اظهارات نسنجیده آن را دچار خلل نمایند. این اتفاق در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در حفظ تمامیت ارضی خود از اراده و توانایی لازم برخوردار است و این دست اظهارنظرها غیر از آسیب رساندن به روابط دو کشور نتیجهای در برنخواهد داشت چرا که جزایر ایرانی برای همیشه ایرانی و در تصرف و ید جمهوری اسلامی ایران باقی خواهد ماند و این را کشورهای مدعی خوب میدانند با این حال تنها هرز خود میبرند و زحمت ما میدارند.
اما در این طرف ماجرا نیز برخی گروههای سیاسی با اینکه میدانند جمهوری اسلامی در حفظ تمامیت ارضی ایران با احدی شوخی ندارد با این حال تلاش میکنند با گروگان گرفتن احساسات مردم رقیب خود را به گوشه رینگ بکشانند غافل از اینکه این دست تحرکات در نهایت اعتبار عمومی و آرامش فکری را جامعه را دچار خدشه خواهد کرد. برخلاف این تحلیلها که تلاش میکنند روابط میان جمهوری اسلامی ایران با برخی کشورها را نوعی رابطه پسر خالهای ترسیم نمایند، برای جمهوری اسلامی دوستی و دشمنی با دیگر کشورها تابعی از منافع ملی است و همین موضوع سبب شده در طول سالها در مواردی جای دوستان و دشمنان عوض شود بنابراین تنها منافع ملی است که در نهایت تعیینکننده نهایی روابط خارجی است.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
💠 چرا هیئت مهم است؟
همه جوامع به میراث اجتماعی که در طول قرنهای متمادی برایشان اندوخته شده است وابسته هستند، این میراث که آمیزهای از آداب و رسوم، سنتها، ارزشهای اخلاقی و مذهبی، نگرشها، باورها و آرمانها است، نه تنها جوامع را آنگونه که هستند شکل میدهد، بلکه امروزیان را ملزم میکند که آن را به نسل بعد از خود منتقل نمایند. هیئت و عزاداری بر سیدالشهداء برای ایرانیان میراثی است که هم جنبه مذهبی و دینی و هم ساحتی اجتماعی و اقتصادی دارد. صرفنظر از مواهب بیشمار توسل به سیدالشهداء و گستردگی معنوی که در قاب قلم مؤلف نمیگنجد، هیئت اثرات ملموستری نیز دارد.
در سیاره پر هرج و مرج و پر استرسی که ما در آن زندگی میکنیم آرامش روحی آدمها دائما تحت تأثیر منفینگری و ناامنی جهان مدرن و پر آشوب است. در این وانفسای پر هیاهو بیش از گذشتهها نیازمند به جایی هستیم تا به ما این فرصت را بدهد که در آنجا همه نگرانیهایمان را فراموش کنیم حتی اگر این فرصت کوتاه باشد.
از آنجایی که هیئت حریم حسین (علیهالسلام) است و در حرم آلالله که چتر عنایت خداوند گسترده است دلها آرام میگیرد، برای آدمهای امروزی که روزشان بدون استرس شب نمیشود یک چنین آرامشی غنیمتی دستنیافتنی است. هیئت فرصتی است تا ساعاتی به دور از همه گرفتاریهای خودبافته و زرق و برقهای خودساخته ساعتی به حضرت دوست و هر چه از عنایت اوست متوجه شویم.
هیئت و عزاداری محرم تا حد زیادی فعالیتهای اقتصادی را تحریک میکند و اقتصادی مختص خود را شکل میدهد. این اقتصاد در حالی که بر خلاف اصول اقتصادی پاکبازی و دل کندن از ثروت را آموزش میدهد در عین حال فرصتهای شغلی را برای مردم فراهم میکند، زنجیرهای متنوع از تولید محصول و خدمات را فراهم میسازد البته زنجیرهای که هیچ تعلق و تبختری در آن نیست.
هیئت محل زندگی اجتماعی و نزدیکی بیشتر آدمها به یکدیگر است. حضور در هیئت و فضای عاشورایی فرصتی برای کاهش اصطکاک فراهم میکند و دوستان و اقوام دور از هم را در پیوندی از عشق به حسین (علیهالسلام) گردهم میآورد. هیئت دلهای مشوق و متفرق را در قالب «ملت امام حسین (علیهالسلام)» به هم وصل کرده و حس فداکاری را در آنان تقویت و منشور منحصر به فردی از عشق، بردباری و درک معرفت را پدید میآورد.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
♻️ چرا زبان هم را نمی فهمیم
کمتر روزی است که شاهد انتشار صحنههای بحث و مجادله بر سر مسائل مختلف اجتماعی نباشیم. موضوعاتی که در فضای مجازی و رسانهها التهاب دو چندانی داشته و تا قصه دیگری از راه برسد محل بحثهای داغ و گفتگوهای پر تنش چند گانه و چند لایه است.
صرف نظر از سوژه های مورد بحث، تکرار این موضوعات نشان می دهد با یک گسست مفاهمه مواجه هستیم. یعنی با اینکه در یک زیست بوم مشترک زندگی میکنیم اما وقتی که با یکدیگر به صحبت مینشینیم انگار که هر کدام از دنیای دیگری آمدهایم چرا که خواستهها، آرزوها، دلایل، استدلالات و تعریفی که از جهان و پدیدههای آن داریم برای دیگری چنان غریب و دور از ذهن است که همدیگر را نمیفهمیم.
▫️ علت این عدم تفاهم یا سوء تفاهم پیشینه زیستی و فکری آدمها است. هایدگر معتقد است فهم لزوما آن چیزی نیست که در نیت گوینده وجود دارد بلکه فهم آن چیزی است که شنوده از گفتههای او تفسیر و برداشت میکند و این دو ممکن است با هم یکی نباشد چرا که این فهم، ریشه در زمانه، جامعه، فرهنگ و تربیت هر کدام از طرفین گفتگو دارد بطوریکه آنان نمیتوانند بیرون از این دایره بیندیشند و بفهمند.
▫️ بر این اساس وقتی آدمهای یک نسل در چارچوبهای فکری متفاوت و گاه متضادی بزرگ شدهاند، از ابشخورهای فرهنگی متفاوت و گاه متضادی نوشیدهاند، از رسانههای متفاوت و گاه متضادی جهان را دیده و شنیدهاند، در محیطهای تربیتی متفاوت و گاه متضادی تربیت شدهاند و... طبیعی است که محصول آن نیز فهمهای متفاوت و گاه متضادی باشد که فرسنگها با یکدیگر فاصله دارند. این متفاوت ها و متضادها اگر چه ممکن است که در یک چاردیواری و زیر یک سقف باهم زندگی کنند اما میان دنیای هر کدام با دنیای دیگری فاصله از زمین تا آسمان است.
در چنین فضایی که «کسی زبان کسی را نمی فهمد» ادامه زیست مشترک -به استثنای آن بخش کوچکی که به صورت ذاتی یا تعمدی زبان نفهم هستند - در کوتاه مدت نیازمند تحمل، رواداری و گفتگو غیر منازعه آمیز و در دراز مدت نیازمند باز آفرینی، بازخوانی، احیاء ریشههای فکری، فرهنگی اصیل ایرانی اسلامی جامعه است تا به مفاهمه، همدلی و همراهی بیشتر بیانجامد.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
🔵 راهبرد «توافق کوچک با نتایج برابر»
سیاست خارجی ایران در مواجهه با آمریکا دو دهه درگیر دو گزاره متناقض «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» و «عدم توافق بهتر از توافق بد است» بوده است. توجه به هر یک از این گزارهها از سوی دستگاه سیاست خارجی مسیر مواجهه با غرب را بین یک نگاه حداقلی و دیدگاه حداکثری دچار تغییر کرده است.
با شناختی که از دنیای غرب داریم، اگر در روی پاشنه گزاره اول که همان «رسیدن به توافق به هرقیمت ممکن» است بچرخد، آنگاه دادهها بر ستاندهها فزونی خواهد داشت و لاجرم کفه ترازو به نفع طرف مقابل سنگین خواهد شد و دقیقاً نتایج به دست آمده همان میشود که در دولت دوازدهم به دست آمد و اگر گزاره دوم که همان «یا هیچ یا آنچه ما میخواهیم» را دنبال کنیم، باید پاشنه در مذاکره را از جا درآوریم؛ چرا که نه میزی برای مذاکره چیده خواهد شد و عملاً نه دادهای و نه ستاندهای خواهد بود. این مدل را پیشتر در برههای از تاریخ آزمودهایم و حاصل آن نتایجی بود که هنوز با آنها گلاویز هستیم.
واقعیت آن است که هیچ یک از این دو نگاه و گزاره صفر و صدی منافع ملی را تأمین نخواهد کرد و اینجاست که یک سیاستمدار هوشمند، آرمانخواه و واقعبین میطلبد تا از تألمات اقتصادی بکاهد و ترسی هم برای نشستن پشت میز مذاکره نداشته باشد؛ چرا که استخوان هویت و غرور ملی آنچنان محکم است که در مقابل زیادهخواهی بیگانگان تسلیم نمیشود. اینجاست که نقش توازنگرای دیپلماسی دولت سیزدهم نمایان میشود؛ زیرا دولت سیزدهم سعی کرده است تا همزمان با ارتقای ارتباط با شرق همچنان بر سر میز مذاکره با غرب نیز بماند، چرا که مناسبات اقتصادی ما سالها از این مسیر دنبال شده است. بنابراین به ناچار باید راهی بینابین را جستوجو کرد، راهی که بتواند در حصول به توافق میان داده و ستانده تعادل نسبی برقرار کند.
از آنجایی که رسیدن به یک «توافق بزرگ با نتایج برابر» حداقل در کوتاهمدت دور از دسترس به نظر میرسد، دستیابی به چندین «توافق کوچک با نتایج برابر» میتواند تا حدودی از بار تنشها بکاهد. توافق اخیر میان ایران و آمریکا را در این راستا میتوان ارزیابی کرد.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
🟠 قفل زدن ناشدنی است
«بریکس» نام گروهی متشکل از اقتصادهای نوظهور است که قصد دارند از طریق همافزایی وزنهای سنگین را در مقابل تسلط غرب در جهان پیرامون خود ایجاد کنند. این کلوپ سیاسیـ اقتصادی نمونهای از عزم جهان جدید برای شنا برخلاف جهت سیلاب دلار است؛ سیلابی بیرحم و مخرب که سالهاست داشتههای ملتها را با خود به جلگه غرب میبرد و با اینکه این ملتها هر یک مزیتهایی را در خود جای دادهاند؛ اما به تنهایی قادر به تابآوری در مقابل این سیلاب نیستند و اکنون دانستهاند مقاومت در برابر این سیل بنیانکن نیازمند ایجاد سدی از کنار هم قرار دادن ظرفیتهای موجود کشورهای متضرر است. این نقش اکنون با پیوستن جمهوری اسلامی که در مقایسه با سایر همپیمانانش در چالش جدیتری با غرب بوده، شکل پررنگتری به خود گرفته است.
این چالش جدید همزمان با قرار گرفتن نام ایران در گروه بریکس آغاز شده است؛ چرا که این رویداد نمونهای از دیپلماسی موفق دولت را در داخل و خارج از ایران به نمایش گذاشته که هم امیدوارکننده و هم مشروعیتآفرین است و اتفاقاً هیچ یک از این دو خوشایند غرب نیست. مروری بر آنچه در پی ناآرامیهای سال گذشته اتفاق افتاد، گواه آن است که رفتار غرب بر مدار ایجاد ناامیدی و مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی بوده است؛ ضمن اینکه قطعاً ایران از این موفقیت به مثابه اهرمی سنگین در هرگونه مذاکره احتمالی که در آینده ممکن است با ایالات متحده اتفاق بیفتد، استفاده خواهد کرد تا قدرت چانهزنی خود را در مقابل دیپلماسی زورمندانه غرب افزایش دهد.
اگرچه پیوستن به بریکس میتواند تا حدودی به کاهش مشکلات اقتصادی ایران کمک کند، اما مزیت اصلی پیوستن به این گروه اثبات این است که جمهوری اسلامی همپیمانان قدرتمندی دارد که هر یک میتوانند دری را به روی تهران بگشایند و از اثرات رویکرد فشار حداکثری غرب بکاهند. اهمیت این موضوع آنجایی آشکار میشود که سالها غرب تلاش کرده است تا از طریق تحریمهای گسترده و چند لایه ایران را به گوشه رینگ براند تا در تنگنای مشکلات اقتصادی و سیاسی مجبور به عقبنشینی از خواستههایش شود؛ اما ظاهراً برای غرب کارها همیشه آن طور که انتظار دارد پیش نمیرود و پیوستن ایران به بریکس نشان داد دنیای نوین بزرگتر از آن است که بتوان همه دربهای آن را قفل کرد.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
📌 و همچنان سیاستهای غلط آموزشی
اگر آموزش بهتری بخواهید باید پول بیشتری بپردازید. این فحوای کلام وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با رسانه ملی است. البته آنچه ایشان گفتند آنچنان راز سر به مهری نبود؛ بلکه تنها بیان یک واقعیت تلخ است که مدتهاست در نظام آموزشی کشور وجود دارد، مدارسی خاص و غیرانتفاعی با امکانات ویژه و لاکچری برای کسانی که توانایی پرداخت شهریه بالای آن را دارند. دست کم در بیشتر موارد عنوان «آموزش غیر انتفاعی» در تضاد با مفهوم اصلیاش، ماهیتی کاملاً «انتفاعی و سودآور» دارد. در حقیقت، در این بخش به جای یک حوزه آموزشی و فرهنگی با یک صنعت و تجارت پولساز مواجه هستیم که به دانشآموز، معلم، کلاس، مدرسه، کنکور و هر آنچه به آن مربوط میشود به چشم منابع سرشار کسب درآمد مینگرد. در این صنعت مانند هر صنعت و تجارت دیگری منطق پول بیشتر و بیشتر است..
این روش آموزشی در حالی در جریان است که در نقطه مقابل این نوع از سیستم لاکچری، در سیستان و بلوچستان و جنوب کرمان دانشآموزان مستضعف علم را در کانکسهای محقری میآموزند که با دنیای پیش گفته شده فرسنگها فاصله دارد. حمایت و تشکر وزیر محترم از این ساختار غلط آموزشی آن هم تنها چند روز پس از اظهار نظر رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان که بر لزوم حمایت از مدارس دولتی تأکید داشتند، نشان میدهد برخی سیاستهای آموزشی چه اندازه با مدل انقلاب اسلامی فاصله دارد. ایشان تأکید کردند: «نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته میشود مدرسه دولتی، اولین چیزی که مقابل انسان نقش میبندد، ضعف مدرسه است.»
هر چند از دولتهای پیشین نیز انتظار میرفت که در مسیر اصلاح این مدل گام بردارند و مدارس دولتی تقویت شود؛ اما درباره دولت سیزدهم که عنوان دولت انقلابی را با خود همراه دارد، این مهم صد چندان است، نه اینکه در بالاترین سطوح وزارتخانه مورد تأیید قرار گیرد. نظام آموزشی تجارتمحور بیش از آنکه بر مدار استعداد و توانایی و عدالت دانشآموز باشد، بر پاشنه ثروت ولی دانشآموز میچرخد. این مدل در بهترین حالت نخبگانی را تربیت خواهد کرد که در نهایت خدمتشان را در آن طرف آب برای بیگانه ارائه خواهند کرد و سهم مستضعفان زندگی در پایین دست علم خواهد بود؛ موضوعی که نیازمند بازبینی جدی در سیاستگذاریهای کلان آموزشی است.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
📌 نتوان شستن از زنگی سیاهی
«یک پلنگ نمیتواند خالهایش را تغییر دهد»؛ این ضربالمثل اروپایی به این موضوع اشاره دارد که هیچ کس نمیتواند از پیشینه خود فرار کند یا آن را تغییر دهد، به ویژه اگر این پیشینه زشت و کریه باشد. نمونه برجسته و بهروز این مثل را میتوان در تلاش این روزهای «رضا پهلوی» در ساختن چهرهای فداکار و عاشق مردم برای خود دید. او از یک سو تنها به واسطه اینکه از خاندان پهلوی است، خود را مستحق حکومتداری میداند و از سوی دیگر سعی میکند برخلاف اجدادش خود را شخصیتی دموکرات جا بزند. ولیعهد خودخواندهای که دائماً آویزان نظام پادشاهی و دیکتاتوری رضاخانی است، مصادف با کشتار پدرش در 17 شهریور از مخالفان حکومت میخواهد که برای رساندن او بر اریکه قدرت به آشوب و خشونت دست بزنند تا پس از عبور از جمهوری اسلامی او بر سر سفره آماده قدرت بنشیند.
این دعوت نشان میدهد، گِل این خاندان را چه تاجدار باشند و نباشند و چه شاهزاده باشند و گدا، با خشونت سرشتهاند. در قاموس پهلوی از همان ابتدا دو عامل «تکیه به بیگانه» و «استفاده از زور» جایگاه محوری داشته است. گواه این ادعا سیر صعود و نزول قدرت این خاندان است. چه رضاخان که با کودتای سوم اسفند 1299 با همراهی ژنرال ایرونساید بر تخت نشست و چه فرزندش که همچون پدر قدرت مطلق را با کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 به دست آورد، هیچ گاه در استفاده از ابزار زور و خشونت علیه مردم مضایقه نکردند و اکنون این ته مانده خاندان پهلوی تلاش دارد در پس نقابی دموکراتیک و عوامفریب از این دو مؤلفه برای رسیدن به قدرت استفاده کند.
رضا پهلوی و آنان که دل بدو خوش کردهاند، باید بدانند که این سوت قطار نیست که آن را به جلو میراند، پس با کف و سوت، توئیت و پیام و چسبیدن به این و آن نمیتوان انتظار داشت که دیگران او را به رسمیت بشناسند و برای او وزنی قائل شوند. اگر این شاهزاده ورشکسته قصد دارد شخصیتی دموکراتیک از خود به نمایش بگذارد، شاید بهتر باشد از خاندان خود اعلام برائت کرده و بر داشتههای خود تکیه کند؛ البته اگر داشتهای موجود باشد؛ وگرنه با چسباندن خود به خاندانی دیکتاتور و مستبد نمیتوان چهرهای لطیف از خود بر جای گذاشت، هر چند که «نتوان شستن از زنگی سیاهی».
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
💢 ارمنستان؛ از اینجا رانده و از آنجا مانده
بغض و گریه گوینده زن تلویزیون ارمنستان هنگام اعلام خبر انحلال جمهوری آرتساخ (نام ارمنی قرهباغ) نشان داد، هرگز نباید با طناب پوسیده ابرقدرتها به چاه رفت. کلاه گشادی که بر سر ایروان رفت، همانی بود که پیشتر بر سر کییف رفته بود. هر دو کشور به جای تقویت توانایی دفاعی خود و تعامل و همسویی با همسایگان، خود را در پناه غرب قرار دادند و به ماجراجویی دست زدند غافل از اینکه در جنگ فیلها، علفهای کوتاه بیش از درختان بلند آسیب میبینند.
وضعیت این روزهای ارمنیها یادآور این ضربالمثل روسی است که «هر کس دنبال دو خرگوش دوید به هیچ کدام نمیرسد.» آنها نه همچون گذشته حمایت روسیه را دارند و نه توانستهاند در سنگر آمریکاییها پناه بگیرند. «دیوید ایگناتیوس» ستوننویس ارمنیتبار روزنامه «واشنگتنپست» در این باره مینویسد: «ارمنستان که به مدت یک قرن به حمایت روسیه متکی بوده، در سال جاری سیاست چرخش به سمت غرب به امید یافتن متحدان قابل اعتمادتر را آغاز کرد؛ اما این چرخش احتمالاً زمانبندی خوبی نداشت و باعث شد روسها که درگیر جنگ اوکراین بودند، از ارمنستان دور شوند بدون آنکه کمک قابل اعتمادی از سوی غرب به ارمنستان ارائه شود.» برقراری موازنه میان غش کردن به سمت قدرتهای بزرگ بازی هنرمندانه و در عین حال خطرناکی است که ارمنستان هم اکنون بازنده آن به شمار میرود. به نظر میرسد در هزاره سوم میلادی نقش قدرتهای منطقهای به مراتب در ثباتآفرینی و برقراری صلح میان کشورها بسیار بیشتر از قطبهای قدرت است. بنابر شواهد موجود و تجربه تاریخی ورود قدرتهای بزرگ در هر نقطهای در نهایت منجر به آشوب و بحرانآفرینی گسترده و نقض گسترده حقوق انسانهای بیگناه در آن جا شده است از نمونههای غرب آسیایی (عراق و سوریه و افغانستان) تا نمونههای اروپایی همانند جنگ روسیه و اوکراین.
اکنون این همسایه شمالی در جلوی چشمان روسیه و آمریکا، دو ابرقدرتی که مدتها بر آنها دخیل بسته بودند و قرار بود در روز مبادا به کمک ایروان بشتابند، مجبور به چشمپوشی از ادعای خود از قرهباغ شدند و در حالی که 120 هزار نفر ارامنه قرهباغ خود را تحت حمایت ارمنستان میدانستند، در حال ترک خانه و کاشانه خود هستند و به نظر میآید در دل قدرتهای بزرگ آب هم از آب تکان نخورده است.
در قضیه قرهباغ، ارمنیها نه خودشان توانستند متصرفات خود در قرهباغ را حفظ کنند و نه از دیگران آبی برایشان گرم شد. قصه درسآموزی که نشان داد ساخت و پاخت با بیگانه و دشمنی با همسایه، بازی دو سر باخت خواهد بود و به زبان ساده ایروان امروز از اینجا رانده و از آنجا مانده شده است.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز
🟧 اعتماد عمومی در بند غول تورم و اژدهای فساد
اگر چه برای نظامهای مردمسالار، اعتماد عمومی یک دُر گرانبها به شمار میآید؛ اما در موسم انتخابات، این مروارید ارزشی صد چندان پیدا میکند، چرا که وزین شدن صندوق رأی به برگههای آرایی نیاز دارد که از چشمه اعتماد عمومی میجوشد. چنانکه رهبر حکیم انقلاب در اهمیت این اعتماد عمومی میفرمایند: «انتخابات نشاندهنده اعتماد مردم به نظام است. اعتماد بزرگترین سرمایه جمهوری اسلامی است که دشمنان میخواهند این را از جمهوری اسلامی بگیرند؛ میخواهند ایجاد شک کنند، ایجاد تردید کنند درباره این انتخابات و این اعتمادی را که مردم دارند را متزلزل کنند.» اسفند 1402 میعادگاه و نقطه تلاقی اعتماد عمومی دوباره به نظام سیاسی است که طی آن مردم ضمن معرفی وکلای مجلس، حمایت خود را از نظام سیاسی به نمایش میگذارند، طبیعتاً هر اندازه این اعتماد بیشتر و صندوق وزینتر باشد، پایههای نظام سیاسی بیش از پیش قوام خواهد یافت. این اهمیت، صحنه انتخابات را به آوردگاه تبدیل کرده که در آن سوی جبههاش طیفی از ضد انقلاب، گروهک معاند، سلطنتطلب گرفته تا مطرب و بلاگر و مواجببگیر دست به دست هم داده تا از طریق ابزارهای گوناگون قدمهایی را که قرار است به صندوق برسد، سست کنند. یکی تفنگ برمیدارد به پاسگاه انتظامی حمله میکند، یکی جفنگ میبافد و استهزاء میگوید، یکی جبههاش سایبری است و پمپ بنزین را مختل میکند، یکی ارز دولتی را با چای دبش نوش جان میکند و...؛ همه اینها یک نتیجه بیشتر ندارند و آن هم زدن اعتماد عمومی از طریق بیاعتبارسازی نظام سیاسی است. در شرایطی که به نظر میرسد تورم حداقل تا انتخابات مهمان ناخوانده سفرههای ایرانی باقی خواهد ماند، حفظ اعتبار نظام در سایر حوزهها از سوی سیستم بسیار حیاتی است. برقراری آرامش و امنیت فیزیکی و روانی، مبارزه جدی با اژدهای هفت سر فساد، پرهیز از حاشیهسازی بیمورد و اظهارنظرهای شاذ و غیر کارشناسی و... تا حد زیادی میتواند اثرگذار باشد؛ اما مهمتر از همه اینها همچنان «اقتصاد و معیشت مردم اولین مسئله کشور است، مسئله ملموسِ همه آحاد کشور است»، با اینکه «تورم یک مسئله صرفاً اقتصادی به نظر میرسد اما انسان میبیند نه، این میتواند بر روی فرهنگ مردم، افکار مردم، رفتار مردم، مسائل اجتماعی کشور اثر بگذارد.»
اگرچه مؤلفههای بسیاری بر فرآیند انتخابات اثرگذار است؛ اما فرصت باقی مانده تا انتخابات آخر سال به عنوان اولین انتخابات بعد از ناآرامیهای سال گذشته میتواند «زمان طلایی» برای بازسازی اعتماد عمومی و تحکیم انسجام اجتماعی باشد. هر اندازه حاکمیت بتواند غول تورم و اژدهای فساد را به بند بکشد و امنیت ذهنی و عینی را به مردم هدیه دهد، به همان اندازه صندوقهای رأی سنگینتر خواهد شد؛ صندوقهایی که روند حرکت کشور و سرنوشت سیاسی مردم را تعیین میکند.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman