🔰حرف روز
💢فصل جداسازی فرارسید
تصویری که این روزها از ایران در رسانههای داخلی و خارجی به جهان مخابره شده است بیشتر متوجه انعکاس امواج ناآرامیهای اخیر در کشور بوده است. در نگاه اول این ناآرامیها، خشونتبار، خطرناک و عامل بیثباتی و فروریختگی جامعه ایرانی است و از اینرو باید فاتحه رشد و توسعه ایران اسلامی را خواند. اما کافی است کمی از واقعیات زمین بازی فاصله بگیریم و عمیقتر ببینیم و بیندیشیم آنگاه حقایق دیگری را متوجه خواهیم شد. واقعیت این است که ایران امروز چند روزی است که در لایههای بالایی مواج و متلاطم است اما حقیقت این است که جامعه در لایههای زیرین، مسیر آرام و منطقی رشد خود را طی میکند.
بر خلاف برخی تصورات که اعتراضات اخیر را نشانه بریده شدن مردم از انقلاب میدانند، باید گفت که این اعتراضات نشانه دغدغهمندی آنها نسبت به آینده انقلابشان است، چرا که این نسل دلیلی برای کموکاستیها نمیبیند و مطمئن است که میتواند ایران را یک گام بزرگ به پیش ببرد. از اینرو به دنبال شکستن موانع رشد، کنار زدن ساختارها و اصلاح فرایندهای معیوب و باز کردن مسیر است. علاوه بر این، ظرفیت و انعطافپذیری ذاتی نظام جمهوری اسلامی به اندازهای است که همواره آماده تصحیح خطاهای احتمالی در هر زمینه ای بوده و هست، از اینرو دچار بنبست نخواهد شد و با هوشمندی عوامل واگرایی را به همبستگی تبدیل خواهد کرد. این مکانیزم به گونهای است که با تکیه بر ارزشهای مشترک ایرانیـ اسلامی فرصت غربالگری را فراهم میسازد و لاجرم معاندین و مخالفین آبادی ایران را مجبور میکند تا ماهیت واقعی خود را نشان دهند و خود را از صف مردم جدا کنند.
سخنان فرمانده کل سپاه در خصوص پایان یافتن اغتشاشات که در مراسم تشییع پیکر شهدای حادثه تروریستی حرم احمدبن موسی(ع) بیان شد، در همین چارچوب قابل تحلیل است، سخنانی که نشان میدهد که فصل جداسازی فرارسیده است، چرا که در این مدت فرصت کافی برای معترضین و یا هیجانزدگان برای هر آنچه که نیاز به گفتن بود فراهم شد و حالا نوبت حل مسئله است و طبیعتا حل مسئله در سایه آرامش و امنیت به دست خواهد آمد. لذا از این پس ادامه ناآرامی دیگر به معنای اعتراض و حرکت به سمت آبادانی و تعالی ایران نیست بلکه به معنای میدان دادن به دشمن است و فرصتسوزی است.
✍️ #حسین_حسینینژاد
🔰حرف روز
🏷جوجه گانگسترهای سیاسی
«کتاب رو میبوسی، سوگندنامه رو امضا میکنی و بعدش تو پادشاهی، به همین سادگی». این بخشی از دیالوگ بین پادشاه انگلستان با یکی از مشاورانش در فیلم سخنرانی پادشاه به کارگردانی تام هوپر محصول سال ۲۰۱۰ آمریکا است. در این سکانس از فیلم، لوگ در واکنش به نگرانی جرج ششم که در آستانه تاجگذاری است توصیه میکند که به واسطه تسلط درازمدت سیستم پادشاهی نباید نگران ادامه سلطنت باشد و میتواند راحت به تخت بنشیند. این گفتوگو آدم را یاد جوجه گانگسترهای سیاسی میاندازد که در ذهنشان خود را جُرج پادشاه تصور کردهاند و فکر میکنند تاج پادشاهی در کف خیابان منتظر آنهاست تا آن را بر سر بگذارند. مثل اینکه جمعی متوهم از پیرزنی شکست خورده در آلبانی، شاهزادهای سرخورده، حزبی مسلح و غیر دموکراتیک گرفته تا خبرنگاری فراری، ملیجکهای مجری، ورزشکاری وطنفروخته و جمعی از رقاصکهای فریبخورده واقعا باورشان شده که تغییر حکومت به همین سادگی دیالوگ فیلمها و قصههای رمانتیک و پستهای اینستاگرامی است.
انقلابها بیش از نارضایتی و خشونت، نیازمند گسترش روحیه انقلابی در بین آحاد مردم، رهبری قوی و ظهور ایدئولوژی جایگزینی هستند که مورد وثوق همگان باشد؛ به نظر میرسد در حال حاضر هیچکدام از این عناصر در اختیار مخالفین جمهوری اسلامی نیست. از اینرو فعالیت آنها تنها مبارزهای خشونت پایه است. تاریخ نشان داده است حرکتهای سیاسی قهرآمیزی که تنها ریشه در خاک خشونت داشتهاند، میوهای نیز جز خشونت به بار نیاوردهاند. اینکه عدهای بنام کنشگری سیاسی بخواهند با استفاده از زور و فشار، خواه زور و فشار فیزیکی و خواه غیر فیزیکی از طریق گروگان گرفتن امنیت ملی و روانی جامعه خواسته خود را بر حکومت تحمیل کنند موفقیتآمیز به نظر نمیرسد. چرا که هر چند ممکن است نظام به دلایلی به صورت موقت دست به تسامح و صبر بزند اما تجربه نشان داده که تواناییاش در مقابله با این گروهکهای سیاسی یا تجزیه طلب یک امر ثابت شدنی است.
بر این اساس با این فرمانی که مخالفان جمهوری اسلامی به پیش میروند ره به ترکستان میبرند، خاصه اینکه جمهوری اسلامی همچنان طیف وسیعی از طرفداران پر و پا قرص دارد که دل در گرو انقلاب و ارزشهای آن داشته و آماده جانفشانی هستند.
✍ ️#حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
💢بر مدار عقلانیت
به نظر میرسد عدهای عامدانه قصد آن دارند از طریق انجام ترورهای کور و خشونتهای پراکنده، دولتمردان، معترضان و مردم را به استفاده گسترده از خشونت علیه یکدیگر وادارند تا از پس این تقابل، ایران و ایرانی را به جان هم انداخته و در چاه «جنگ داخلی» یا حداقل چاله «چرخه خشونت» گرفتار سازند. ایذه، اصفهان، مشهد و... در این چند روز محل پیادهسازی این سناریو بود. آنچه در این سه شهر اتفاق افتاد را جز فتنهای برای حس تنفر ملت از ملت و ایجاد دعوا و جنگ داخلی چیز دیگری نمیتوان نام نهاد. اگر چه دیدن تصاویر عملیاتهای ترور، خشونت و کشتار انسانهای بیگناه در کشور برای هر انسانی دردناک است با این حال به هیچوجه نباید در واکنش به این قضایا از اسب عقلانیت پیاده و بر یابوی عصبانیت سوار شد چرا که انجام اینگونه جنایات، تنها از سوی گروههای معاند و معدودی امکانپذیر است که به واسطه استیصال و ناتوانی در بسیج افکار عمومی در همراهی با افکار مندرس و کهنهشان چارهای جز استفاده از اسلحه برای پیشبرد اهداف خود نمیبیند. از اینرو، عاقلانه این است هم معترضان اگر دل در گرو وطن دارند صف خود را این گروهها جدا کنند و هم نهادهای امنیتی حساب این سلاخان را از سایر کسانی که به هر نحوی ممکن است در ناآرامیها حضور داشته باشند جدا سازند و به صورت دقیق و نقطه زن با این تروریستها در داخل کشور با شدت برخورد نماید. این نقطهزنی و دقت در برخورد سبب خواهد شد تا از یک طرف گروههای معاند نتوانند با سوءاستفاده و تحریف جمهوری اسلامی را به خشونت علیه شهروندان متهم نمایند و از طرف دیگر دیگرانی که هم که ممکن است به برخی عملکردهای نظام اعتراض داشته باشند اما هیچگاه حاضر به استفاده و کشتار انسانهای بیگناه نیستند تهییج به خشونت فزاینده نشوند.
حقیقت آن است که در قاموس انقلاب اسلامی کار فرهنگی مقدم بر هر کاری است بر این اساس علاوه بر تمرکز بر اصلاح ساختارهای معیوب و عملکردهای غلط، برخورد با مفسدین و جبران سوءمدیریتها، عمده تلاشها باید به سمت توضیح، آگاهسازی و اقناع مردم نسبت به واقعیتها و الگوها باشد، اتفاقی که اگر موفق باشد خود این مردم، یک حرکت مردمی را شروع خواهند کرد که میتوانند پایانی بر ماجرا باشد.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
💢پیروزی در سایه آرامش و همدلی
ما دو بازی خود در جام جهانی را پشت سر گذاشتهایم؛ دو بازی با ویژگیهای متفاوت که به زبان عامیانه میتوان گفت: تفاوتهای 180 درجهای داشتند. بازی اول را در حالی باختیم که حاشیههای بیرونی بر کارکرد فنی و تاکتیکی تیم تأثیر گذاشته و غالب شده بود؛ اما بازی دوم با تغییر فضا و جو روانی ما شاهد بازگشت یوزها به عرصه جام جهانی بودیم. پیروزی تیم ملی ایران در بازی مقابل ولز در بازیهای جام جهانی بار دیگر نشان داد که تیمی موفق خواهد شد و طعم شیرین پیروزی را بچشد که بتوانند میان خود همدلی و آرامش را حفظ نمایند. اگر این قاعده را به سایر ساحتهای حیات سیاسی و اجتماعی جوامع تسری ببخشیم آنگاه خواهیم دید که جوامعی هر اندازه که توانستهاند مؤلفههای پیوستگی و انسجام سیاسی و اجتماعی را میان خود تقویت و عوامل گسستگی و اختلاف را خنثی کنند به توسعه و پیشرفت نزدیکتر شدهاند.
این مهم برای ملتهایی که مدعی رقابت با قدرتهای برتر هستند و اصطلاحا میخواهند سری در میان سرها درآورند صد چندان خواهد شد. چرا که اساسا قدرتهای برتر تلاش میکنند با استفاده از نقاط ضعف، نقصها و کمبودهای حریف، بر آتش اختلافات داخلی بدمند و با برجستهسازی آنها اهرمهای قوت او را تحتالشعاع قرار دهند. ایران سرزمینی متکثر از اقوام، زبانها و مذاهبی است که ذیل یک کلمه واحد به نام ایران توانسته است در طول تاریخ هویت جمعی خود را حفظ نماید، این هویت علیرغم داشتن پس زمینههای گوناگون اختلاف و افتراق، آنچنان پیوندهای محکمی دارد که گسستنی و شکستنی نیست؛ با این حال قدرتهای رقیب امیدوارند که با فعالسازی شکافهای خاموش در میان ایرانیان، آنها را به خود مشغول ساخته و از سرعت حرکت آن بکاهند.
بر این اساس لازم است تا ایرانیان در هر جایگاه و مرامی که هستند هوشیارانه از هرگونه ناآرامی و خشونت بپرهیزند و سعی نمایند اختلافات را از طریق گفتوگو و اصلاح ساختارها و روندهای معیوب مرتفع نمایند. به واقع رمز پیروزی آن است که همچنان یک کل همبسته و منسجم باقی بمانیم، کلی که به مصداق آیه شریفه «أَشداءُ عَلَى الكُفار رُحَماءُ بَينَهُم» (فتح/ 29) در مقابل دشمن دارای پوستهای سخت و محکم و در درون خود هستهای مهربان و منعطف را داراست.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
🟠مطلوب کدام است، تغییر یا ثبات؟
در جوامع انقلابی همواره بار اصلی انقلاب بر شانههای مردم است چرا که این مردم هستند که انقلاب میکنند، آن را حفظ کرده و ارتقاء میبخشند. اگر به هر دلیلی مردم در حاشیه قرار بگیرند موجودیت انقلابها با خطر مواجه خواهد شد بر همین این اساس در جمهوری اسلامی تلاش میشود تا مردم دائما در متن انقلاب حضور داشته باشند. نگه داشتن مردم در متن انقلاب مستلزم نگریستن به ملت به مثابه منبعی از فرصتها و اشتراکها تا تهدیدها و تضادها است که معمولا سرشار از وحدت و گاهی نیز در شرایط اختلافی باشد. هر اندازه بتوان از فرصتها و اشتراکات یک جامعه بهره گرفت به همان اندازه میتوان انتظار پیشرفت را برای آن جامعه داشت. اما مسئلهای که وجود دارد این است که این وحدت را باید در دل ثبات و حفظ وضع موجود جستوجو کرد و یا آن را در لایههای تغییر بیرون آورد؟ خاصه اینکه جامعه صحنه دائمی کشمکش بین عناصر تغییردهنده با عناصر ثباتزا است.
برخلاف برخی تصورات که انقلاب اسلامی را مانعی بر سر راه تغییرات اجتماعی و سیاسی معرفی میکنند، واقعیت این است اساسا حرکت به شیوه انقلابی ناگزیر از پذیرش تغییرات است، در این مشی سکون و ایستایی جایگاهی ندارد اما این گفته به هیچ وجه به معنی پذیرش مطلق هر نوع تغییری نیست. باید توجه داشت که در مسیر پیشرفت و توسعه، ثبات و تغییر دو روی یک سکهاند، به واقع برای جامعه ضرورتا نه هر ثباتی مطلوب است و نه هر تغییری؛ چرا که ثبات اگر به ایستایی بیانجامد به زوال متنهی میشود و تغییر اگر بیقاعده اتفاق بیفتد به بیثباتی میانجامد. بنابراین پذیرش هر نوع تغییر یا ثبات تابعی از پیشرفت و توسعه کشور است. اگر تغییرات ثباتزا، در مسیر تعالی و رو به جلو ارزیابی شوند بیدرنگ باید مورد استقبال قرار گیرند وگرنه تغییرات بیثباتکننده، کندکننده و ارتجاعی محلی از اعراب ندارد.
پویایی فقه شیعی و کنشگری آرمانخواهانه و در عین حال واقعبینانه دو بال تغییر بدون زوال و ضربه به ارزشهاست؛ امری که در طی 1400 سال نشان داده است که شیعه از دل تهدیدها فرصت میسازد و از دل هر بحرانی که پیش پایش گذاشتهاند پویاتر و پختهتر به راهش ادامه داده است.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
📌اولین اشتباه، آخرین اشتباه خواهد بود
به نظر میرسد تا حد زیادی همه ایدههای براندازانه و تجزیهطلبانه ضد جمهوری و ضد اسلامی دیگر مصرف شدهاند، ایدههایی با اقتباسی مضحک از نوعی دگرگونی سیاسی اجتماعی که خود مجریان نوپای آن هم درک درستی از آن نداشتند. با جدا شدن صف معترضان از اغتشاشگران و شکست این ایدهها، زورق طوفان زده و درهم شکسته مخالفان جمهوری اسلامی هماینک به گِل نشسته است با این حال موضعگیریهای چند روز اخیر طیفهای مخالف جمهوری اسلامی نشان میدهد که اتاق فرمان تلاش دارد با کنار هم گذاشتن ناشیانه تکه پارههای اپوزیسیون کهنه داخلی با جریانهای جدید رنگارنگ سیاسی خارج از کشور حرکت جدیدی را با زمینه ملایمتر از گذشته اما مزمن و پیچیده راهاندازی نماید. آنها با توجه به عدم همراهی معترضان با خشونتهای سازمانیافته خارجمحور و شکست پروژه براندازی قهرآمیز، در این بازی جدید بر خلاف ماههای گذشته که خود را در جایگاه قهرمانانی شکستناپذیر میدیدند و فاتحانه با سلاح و خشونت به خیابان میآمدند حالا با تغییر تاکتیک سعی دارند به گوشهای خزیده و با ابزار اشک و ناله، قبرستان و چهلم، بیانیه و سخنرانی و سوءاستفاده از اظهارنظرهای برخی مسئولان و شخصیتهای وابسته به حاکمیت خود را در جایگاه مظلوم داستان التهابات اخیر نشان دهند. تمرکز بر موضوع برخورد قضائی با متهمین در شبکههای فارسیزبان خارجی، تصاویر منتشر شده از مراسم عزاداری معدومان در صفحات وابسته به جریان نفاق، بیانیههای ته ماندههای فتنه 88 در حمایت از متهمین، حمایت ربع پهلوی، هشتکگذاری رباتیک، اظهارنظر برخی سلبریتیها و موضعگیری بعضی علمای مخالف نظام را میتوان در این راستا تحلیل نمود.
مسلم است که این تغییر تاکتیک به هیچوجه اختیاری نیست بلکه حاصل درسی است که سیستم سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی در کنار عدم همراهی مردم به مخالفان خشونتطلب داد وگرنه پهلوان پنبههای خارجنشین علیرغم همه ادعاها و اداها و ژستهای کارشناسی که به خود میگیرند واقعا نسبت به جامعه ایرانی و توانمندی سیستم سیاسی و امنیتی دچار خطای شناختی شدند. خطایی که علاوه بر اینکه سبب برداشته شدن نقاب از چهره به ظاهر دموکراتیک و صلحطلب آنان شد، مشت آنان را برای مدتها در مقابل سیستم سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی باز کرد. آنها فراموش کردند هنگام بازی با دم شیر، اولین اشتباه آخرین اشتباه خواهد بود.
#حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
📌 با لباس مبدل حمایت از دموکراسی
چه آنهایی که با ژستی روشنفکرانه خود را غرق در ارزشهای لیبرال دموکراسی میدانند و چه کسانی که با گوشه ناخنی خود را به این ارزشها بند کردهاند بر این فرضیه غلط اصرار دارند که موضعگیریهای این روزهای جهان غرب در حمایت از ناآرامیهای اخیر از باب نگرانی نسبت به رعایت ارزشهای دموکراتیک در ایران است، فرضیهای که اگر کمی با نگاهی عمیقتر به آن نگریسته شود نشانههای زیادی وجود دارد که آن را زیر سؤال خواهد برد.
نوام چامسکی فیلسوف آمریکایی که اتفاقا یکی از حامیان ناآرامیها در ایران به شمار میرود معترف است که: «برای واشنگتن ارزشهای دموکراتیک در مقایسه با نیاز به تنبیه ایران در درجه پایینتری از اهمیت قرار میگیرد» این بدین معناست که برای آمریکا پیشبرد منافع بر سایر امور برتری دارد. البته این موضع غرب تنها مختص به ایران نیست. غرب سالهاست که بر اساس یک الگوی دیرینه درصدد آن است تا در لباس مبدل حمایت از دموکراسی منافع خود را در جهان دنبال کند. عدید داویشا استاد علوم سیاسی دانشگاه میامی در مورد نقش غرب در ممانعت از توسعه دموکراسی در خاورمیانه مینویسد: «در خاورمیانه تاریخ طولانی برای توسعه دموکراسی و حقوق بشر وجود دارد که اغلب این تلاشها به وسیله دخالتهای غرب از حرکت بازمانده است به طوری که هر کجا ایجاد دموکراسی مانع پیشبرد منافع غرب بوده، به طرز چشمگیری با برقراری آن دشمنی ورزیده است.»
پایگاه خبری میدل ایست نیز در گزارشی تحت عنوان «چرا دموکراسی آمریکایی توهمی پوچ است» با برشمردن دخالتهای آمریکا تحت عنوان حمایت از دموکراسی در ایران، عراق، گواتمالا، دومینیکن، ویتنام جنوبی، برزیل، شیلی، پاکستان و... مینویسد: آمریکا در بسیاری از کشورهایی که ساختارهای دموکراتیک داشتهاند از طریق توطئه کودتا و دیگر حربهها دخالت کرده و وقایع فاجعهباری را برای این کشورها رقم زده است.
بر این اساس قطعنامههای پی در پی سازمانهای بینالمللی علیه ایران، راهاندازی تجمعات و کاروانهای ضد ایرانی در خارج از کشور، حمایتهای رسانهای و حقوقی از مخالفان، افزایش تحریمها و... را باید در یک پارادایم ضد دموکراسی ارزیابی کرد، به واقع این حرکتها و اقدامات غرب به اسب تروایی برای نفوذ در جامعه ایرانی نه به قصد گسترش دموکراسی بلکه با هدف فشار در جهت پذیرش مداخله خارجی برای از پای انداختن دموکراسی غیر سکولار و مبارزه با سیستمهای مردمسالار مستقل تبدیل شده است.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز
💢 ارز، امید و فردای پیشرو
چند روز اخیر بازار صحنه تاخت و تاز قیمتها ناشی از رشد افسار گسیخته نرخ دلار بود. این جهش نشان میدهد نه سیاستهای بانک مرکزی همچون بازار مبادله ارزی ، نه نرخ نیمایی، حذف ارز ترجیحی و... تاکنون توانسته بر بازار آزاد ارز کارگر شود و نه مدیریت کوتاهمدت صالحیآبادی توانست مانعی برای کنترل این دونده تند پای باشد. حالا در دور جدیدی از تغییرات مدیریتی در دولت ، ظاهرا قرار است با نشستن فرزین بر صندلی ریاست بانک مرکزی، آنطور که خودش گفته، دلار این غول با شاخ و دم اقتصاد ایران به درون چراغ جادو بازگردد.
با اینکه چرایی افزایش قیمت دلار و یا چگونگی کاهش قیمت آن مسئله بسیار مهمی است اما مهمتر، رابطه بین دو متغیر قیمت دلار و احساس امیدواری در جامعه است؛ چرا که به درست و یا غلط ناف امید جامعه به نرخ این کاغذ آبی رنگ پیوند خورده است به طوری که با هر تکانه و بالا و پایین شدنی امید جامعه را تحت تأثیر مستقیم خود قرار میدهد. نتایج تحقیقاتی که در مورد رابطه بین شاخصههای اقتصادی و امید به زندگی در ۱۳۶ کشور جهان انجام شده است نشان میدهد میان شاخصههای کلان اقتصادی و امید به زندگی در یک کشور ارتباط مستقیمی وجود دارد و از میان شاخصههای اقتصادی متغیر تورم و نرخ بیکاری بیشترین تأثیر را بر کاهش امید به زندگی در جوامع دارد. البته منظور از امید به زندگی در این نوشتار، فقط بالا رفتن طول عمر افراد نیست بلکه منظور امیدواری به بهبودی شرایط زیست فردایی جامعه است. بر این اساس هرگونه تغییر و تحول در حوزههای مدیریت پولی و بانکی در صورتی میتواند امیدآفرین باشد که به کاهش نرخ دلار و تورم منتهی گردد وگرنه تغییرات نمادین و بلا اثر چیزی جز نا امیدی بیشتر را در پی نخواهد داشت.
به نظر میرسد در شرایطی که در جامعه به حد کافی برای ناامیدی بهانه وجود دارد بزرگترین هنر دولت سیزدهم میتواند امیدآفرینی از طریق بهبود شرایط اقتصادی باشد. البته این امیدآفرینی به هیچوجه از جنس «امید آرزویی» نیست، بلکه از جنس «امید عملکردی» است، به واقع مردم بیش از آنکه به سبک و سیاق مدیریتی، عناوین مسئولیتی و گفتههای مدیران توجه کنند به عملکرد و نتایج کار آنان نگریسته و بر همین اساس دولت انقلابی را به قضاوت خواهند نشست.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
📌سلبریتیها و ترازوی تاریخ
مدتی است بحث در مورد سلبریتیها به پای ثابت بگو مگوهای رسانهای تبدیل شده و هر گروهی بنا به سلیقه خود تأثیرگذاری و مفید بودن یا نبودن آنها را به قضاوت مینشیند، نقد کرده و در نهایت حکمی صادر میکند. احکامی که معمولا بدون توجه به شاخصه معینی و تنها بر حسب میزان علاقهمندی افراد به این شخصیتها صادر میشود و گاهی آنها را در حد شخصیتهای افسانهای بالا برده و گاهی هم از گردونه اعتبار خارج میکند. صرفنظر از نوع نگاه، حقیقت آن است که همه شخصیتهای سیاسی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی، علمی، ورزشی و... به نحوی در تحولات سیاسی و اجتماعی و حرکت تاریخ یک کشور مؤثرند. تأثیر فعالیت این شخصیتها حداقل بر حسب سه مؤلفه با هم متفاوت است: بعد اول تأثیر؛ اینکه حوزه اثرگذاری شخصیت تکبعدی باشد یا چندبعدی؛ بعد دوم سطح تأثیر، گاهی اثرگذاری در سطح محلی است، زمانی در سطح ملی و گاهی در سطح جهانی و بعد سوم زمان تأثیر، اثرگذاری میتواند کوتاهمدت باشد، میانمدت و یا بلندمدت باشد.
بر مبنای سه شاخصه گفته شده میتوان میزان تأثیرگذاری سلبریتیها را تا حدود زیادی سنجید و آن را با سایر شخصیتهای اثرگذار مورد مقایسه قرار داد، به واقع هر اندازه حوزه تأثیرگذاری یک شخصیت ابعاد بیشتری را در بر بگیرد، بر سطح وسیعتری از جغرافیا اثر بگذارد و تأثیر بلندمدتتری داشته باشد به همان اندازه از وجاهت بیشتری برخوردار است. به طور مثال وقتی از شهید سردار قاسم سلیمانی به عنوان شخصیتی سترگ در تاریخ معاصر یاد میشود میبینیم که حوزه تأثیرگذاری این شهید ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی را در بر میگیرد که این تأثیرات در سه سطح محلی، ملی و بینالمللی هم در کوتاهمدت، هم میانمدت و هم برای سالیان دور دیده میشود.
بر همین اساس میتوان سایر شخصیتها و سلبریتیها که اتفاقا برخی از آنها دچار خود قهرمانپنداری حاد شدهاند و خود را هم پای شخصیتهای بزرگ تاریخ ایران فرض میکنند مورد سنجش قرار داد. به بیانی ساده اینکه میزان اثرگذاری آنها در چه ابعاد، سطح و زمانی است وزن آنها را نشان خواهد داد. وزنی که در نهایت در ترازوی تاریخ سنجیده شده و جایگاه آنان را در تحولات ایران زمین ثبت خواهد کرد.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
🔻حماسه کویر
آن روز که محمدابراهیم باستانی پاریزی در کتاب حماسه کویر در تعریف از مردمان کویرنشین این سؤال را میپرسد که: به راستی آدمی که از هشت فرسنگ راه، یک لوله آب باریک را از ۱۸۰ متر زیر زمین به روی زمین میآورد تا توبرهای گندم و انبانی جو بکارد و بردارد، آیا زندگی او حماسه نیست؟ هرگز تصورش را هم نمیکرد که روزی برسد که دو خط لوله، یکی ۱۳۰ میلیون مترمکعب و دیگری ۲۰۰ میلیون مکعب آب شیرین شده را پس از طی یک مسافت ۸۰۰ کیلومتری به دل کویر کرمان و یزد برسانند، آن هم نه برای کشت توبرهای گندم و انبانی جو بلکه برای تولید میلیونها تن آهن و فولاد که یک قلم آن کارخانه بافق یزد است که دیروز توسط ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی افتتاح گردید و سالانه ۸۰۰ هزار تن آهن اسفنجی را تولید میکند.
واقعا در دل کویر، جایی که «اگر شتری بمیرد کلاغی نیست که بیاید چشمانش را درآورد» حتی «یک قاشق» آب هم کیمیاست. در این چنین جایی رساندن میلیونها مترمکعب آب شیرین شده حماسه است. حماسه نامیدن این موضوع از آنجایی است که بر بنیاد رویکرد هیدروپلیتیک، منازعات آینده سرشتی آب پایه خواهد داشت. اندیشمندانی همچون توماس هومر و دیکسون معتقدند در آینده منازعات مدنی و جنگها ریشه در کمبود «منابع طبیعی» از قبیل آب، انرژی، جنگلها و مواردی از این قبیل خواهد داشت. آنها طبیعت را کانون اصلی منازعه در قرن آتی میدانند. در این میان مسئله آب شیرین دارای اولویت چشمگیر میباشد.
امروزه یافتههای علمی و شواهد میدانی گویای این واقعیت هستند که بحران آب دیرگاهی است که آغاز شده و در آینده نیز فزایندگی و گستردگی بیشتری خواهد داشت به واقع وضعیت آب و محیطزیست حکایت از تاریک بودن چشمانداز امنیتی به خصوص در مناطق خشک و نیمهخشک ایران دارد زیرا تبدیل منابع تجدیدپذیر به منابع تجدیدناپذیر که ناشی از افزایش بیرویه مصرف است نتیجهای جز کمبود آب و منازعه ندارد. بر این اساس انتقال آب شیرین از دریا به فلات مرکزی ایران به عنوان یک دستاورد ارزشمند علاوه بر کمک به رفع نیازهای صنعتی و کشاورزی میتواند مانع از ایجاد منازعات آب پایه در این مناطق گردد.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
📍هیچگاه از کاه نمیتوان کوه ساخت
«نخست خدمت کنید سپس رهبری»؛ این مشهورترین جمله رابرت گرین لیف (R.GREENLEAF) نویسنده کتاب «رهبری خدمتگزار» است. او در مقالهای تحت عنوان «خدمتگزار در نقش رهبر» که در سال 1970 منتشر کرد اولین ویژگی یک رهبر را خصیصه خدمتگزاری میداند. بر اساس این خصیصه یک رهبر در ابتدا از طریق خدمت به دیگران کار خود را شروع میکند، حقیقت سادهای که وجه تمایز رهبران بزرگ با دیگر مدعیان را برجسته میکند. همین مفهوم را در این ضربالمثل ایرانی که میگوید: «اول برادریت را ثابت کن بعد ادعای ارث و میراث داشته باش» میتوان دید که اشاره به فرد سودجو، بیتحمل و گستاخی دارد که بخواهد بدون ارائه هیچ خدمتی فوراً به سود و بهره برسد. ایرانیها در قالب این ضربالمثل از اینگونه آدمها میخواهند تا اول از طریق خدمتگزاری شایستگی خویش را ثابت کنند و بعد انتظار مزد و پاداش داشته باشند.
مصداق هر دوی این مفاهیم را میشود در چهره طیفی از شاهزادههای ورشکسته پهلوی و قجری تا ملیجکها و عجوزههای خارجنشینی دید که هر کدام در خیال خام خود سودای رهبری ایران را در سر میپرورانند. کسانی که بدون هیچ سابقه قابل اعتنا و یا خدمت درخشانی به ملت ایران تنها به واسطه وابستگی به خاندان خائنی که سالها پیش توسط مردم پس زده شدهاند و یا با اتکا به خوشخدمتیهایی که بیگانگان کردهاند هوا ورشان داشته و خود را در قامت رهبری بزرگ فرض میکنند.
بهتر است چنانچه این افراد در برههای از تاریخ به ملت ایران خدمتی کردهاند، یا در جایی جانشان به نفع منافع ایران به خطر افتاده است، یا اینکه در جنگی نشان شجاعتی به سینه چسبانده یا مدال افتخار دیگری که برای ملت ایران ارزشی داشته باشد به گردن آویختهاند و یا بابی را در علم و معرفت گشودهاند و یا هر خدمت ارزشمند دیگری که انجام دادهاند را بازگو نمایند تا ملت از خدمات مشعشع آنان مطلع گردند وگرنه این گروه و همپالگیهایشان باید بدانند که هر چقدر هم که دست و پا بزنند با هشتگ و وکالت، رباط و توئیت، ژست و بیانه، پاپیون و کراوات، پرچم و نشان و... هیچگاه از «نیم مَن کاه نمیتوان یک کوه» ساخت. چرا که کوه در ذات خود صلابت، اصالت و عظمتی دارد که در کاه نیست.
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman
🔰حرف روز
🔴سهم آمریکا صلح و سهم بقیه جنگ
بسیاری از تحلیلگران وقوع جنگ اوکراین را نشانهای از آغاز تحولات جهانی در مسیر نظمی نوین دانستهاند، جنگی که از فوریه ۲۰۲۲ تاکنون به آوردگاهی برای دست و پنجه نرم کردن ارتشهای دو طرف بدل شده است. آخرین تحولات صحنه جنگ خبر از آن دارد که آلمان با ارسال ۱۴ تانک پیشرفته به اوکراین موافقت کرده است، اولاف شولتس صدر اعظم المان گفته که علاوه بر تجهیزات لجستیک و گلوله، به اوکراینی ها آموزش لازم نیز داده خواهد شد. گرچه این اولین باری نیست که غرب به اوکراین سلاح میفرستد اما ارسال سلاحهایی مثل تانکهای لئوپارد ۲ که مجهز به گلولههای اورانیومی است میتواند به صحنه جنگ را شدت بیشتری ببخشد.
هم اینک مسکو هشدار داده است که ارسال تسلیحات تهاجمی پیشرفته به اوکراین باعث تشدید درگیریها خواهد شد. سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در واکنش به این اقدام گفت: نبرد این کشور با ناتو در حال تغییر شکل دادن به یک جنگی تمامعیار و واقعی است. صرفنظر از نقش این تسلیحات در سرنوشت جنگ اوکراین، به نظر میرسد همچنان جنگ جزء جداییناپذیر سیاست و گفتمان غالب در بین سیاستمداران برای رسیدن به اهداف سیاسی است. گویا همانطور که ژیل دلوز نظریهپرداز فرانسوی میگوید: «جنگ مسئولیت برقراری نظم نوین جهانی را بر عهده گرفته است» آمریکا بیش از همه امید دارد تا این نظم را از پس جنگهای خونین بر پا سازد.
بر اساس آنچه که پیشتر در افغانستان، عراق، سوریه، یمن و سایر جاهایی که یا با دخالت مستقیم و غیر مستقیم آمریکاییها جنگی اتفاق افتاده میتوان قضاوت کرد که برافروختن آتش منازعه توسط ابرقدرتها هرگز به خیر عمومی منتج نمیشود و احتمالا جنگ امروزین اوکراین نیز در نهایت برای طرفین غیر از کشتار و خرابی ارمغانی در پی خواهد داشت.
ادامه راهبرد «جنگ به مثابه سیاست» برای جهان هشداردهنده است چرا که میتواند مناطق وسیعی از جهان را مکرر درگیر منازعات پر شدت و کم شدتی نماید که جز رنج و بدبختی برای مردم چیزی در پی نخواهد داشت. به واقع طراحی این جنگها و منازعات پیوسته به گونهای است تا فقط سیاستهای هژمونیک آمریکا را برای بازتولید نظم نوین به پیش ببرد و در این بین اگر ملتها و انسانهای بیشماری قربانی شوند برای آنها اهمیت چندانی ندارد. به تعبیر چایلدز (childs) از دید آمریکاییها: «نظم نوین جهانی یعنی سهم آمریکا صلح و سهم بقیه جنگ.»
✍️ #حسین_حسینینژاد
http://Eitaa.com/e_beman